رمضان،‌ظرافت‌ها و ظرفیت‌ها (9)

یگ گروگان‌گیری خطرناک

هوای نفس انسان، خیلی خطرناک است و البته طمع‌کار. آن‌قدر طمع‌کار که حتی اگر کاملاً گوش‌به‌فرمانش باشیم و هر چه بخواهد برایش فراهم کنیم، بازهم از ما راضی نمی‌شود و خواسته‌هایش نه‌تنها کمتر نمی‌شود که بیشتر و بیشتر هم می‌شود.
شنبه، 20 ارديبهشت 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
یگ گروگان‌گیری خطرناک
حتماً شما هم اخبار گروگان‌گیری‌های خطرناک را شنیده و یا خوانده‌اید. یک فرد خطرناک که غیر از خواسته‌های خودش به هیچ‌چیز دیگری فکر نمی‌کند، اقدام به گروگان‌گیری یک یا چند نفر می‌کند و تا وقتی به خواسته‌هایش نرسد، گروگان‌هایش را آزاد نمی‌کند، مگر اینکه کسی وارد عمل شود و با ضربه‌زدن به آن فرد خطرناک، گروگان‌ها را آزاد کند.
 
حتماً برایتان سؤال شده که چه ارتباطی بین گروگان‌گیری و خطبه شعبانیه وجود دارد! خوب است بدانید حکایت ما و هوای نفسمان دقیقاً رابطه یک گروگان و گروگان‌گیر است؛ با این تفاوت که در این گروگان‌گیری در ظاهر یک نفر را می‌بینیم که هم گروگان است و هم گروگان‌گیر!
 
هوای نفس انسان، خیلی خطرناک است و البته طمع‌کار. آن‌قدر طمع‌کار که حتی اگر کاملاً گوش‌به‌فرمانش باشیم و هر چه بخواهد برایش فراهم کنیم، بازهم از ما راضی نمی‌شود و خواسته‌هایش نه‌تنها کمتر نمی‌شود که بیشتر و بیشتر هم می‌شود. از طرفی قبول نمی‌کند که حتی یک خواستهٔ کوچکش را تأمین نکنیم و تلاش می‌کند تا هر طور شده به تمامی خواسته‌هایش برسد. حالا به نظر شما گروگان‌گیری خطرناک‌تر از هوای نفس وجود دارد؟ همان دشمنی که باعث می‌شود ما دست به اعمال اشتباه بزنیم و همین اعمال اشتباه زمینهٔ محروم شدن از رحمت الهی و استحقاق عذاب و عقاب را فراهم می‌کند و بنا بر حدیث پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله از هر دشمنی دشمن‌تر است:
 
أَعْدَی عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْک؛
دشمن‌ترین دشمن تو، [هوای] نفس توست که درون تو قرار دارد.[1]
 
به همین دلیل است که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله که خطرات اطاعت از این دشمن را خوب می‌شناسد در ادامهٔ خطبهٔ شعبانیه، ابتدا به ما یادآوری می‌کند که توسط این دشمن گروگان گرفته شدیم و بعد هم راهکار رهایی و آزادی را بیان می‌فرماید:
 
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِکُمْ فَکُفُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ؛
ای مردم! به‌درستی که شما در گرو اعمال [اشتباه] خود هستید، پس خود را با استغفار آزاد کنید.[2]
 

راه رهایی

حالا که فهمیدیم نه‌تنها آن‌قدرها که فکر می‌کردیم آزاد نیستیم، بلکه دست خطرناک‌ترین دشمنان گروگان هستیم، لازم است با راه آزادی بیشتر و بهتر آشنا بشویم.
 
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در این خطبه اشاره می‌کنند که راه آزادی، استغفار است، همان راهی که در حدیث دیگری آن را بهترین دعا معرفی فرموده‌اند:
 
خَیْرُ الدُّعَاءِ الِاسْتِغْفَارُ؛
بهترین دعا، استغفار است.[3]
 
استغفار یعنی طلب بخشش و آمرزش. همان‌طور که وقتی ما نسبت به کسی اشتباهی انجام می‌دهیم، خودمان را ملزم می‌دانیم که این اشتباه را جبران کنیم و در اولین قدم، از او می‌خواهیم که ما را ببخشید. وقتی در برابر بالاترین موجود هستی یعنی خداوند متعال مرتکب نافرمانی می‌شویم، بدون شک طلب بخشش کمترین کاری است که باید انجام بدهیم.
 
نکته‌ای که در مورد تفاوت طلب بخشش از خداوند با طلب بخشش از بندهٔ خداوند وجود دارد این است که بعضی بندگان خدا، به این سادگی‌ها حاضر به بخشش کسی نمی‌شوند؛ اما خداوند آن‌قدر نسبت به بنده‌هایش مهربان است که نه‌تنها طلب بخشش آن‌ها را می‌پذیرد، بلکه به دلیل این استغفار، به آن‌ها جایگاهی ویژه می‌بخشد. امام صادق علیه‌السلام در حدیثی زیبا فرموده‌اند:
 
إِذَا أَکْثَرَ الْعَبْدُ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ رُفِعَتْ صَحِیفَتُهُ وَ هِیَ تَتَلَأْلَأُ؛
زمانی که بنده زیاد استغفار کند، پروندهٔ اعمالش بالا می‌رود درحالی‌که می‌درخشد.[4]
 

برکات استغفار

خوب است به همین بهانه، کمی راجع به برکات استغفار بخوانیم. اما قبل از آن یک‌بار دیگر به این نکته توجه کنیم که قرار است برکات استغفار را بخوانیم! یعنی برکات اینکه بعد از انجام گناه در محضر خداوند متعال، از او طلب بخشش کرده‌ایم! واقعاً جالب نیست که خداوند برای این کار که حداقل وظیفهٔ ما پس از انجام گناه است، برکت قرار داده است؟ آن‌هم نه یک برکت و دو برکت.
 
تمامی پیامبران الهی وقتی قوم خود را به سمت خداوند دعوت می‌کردند، از این امتیاز ویژه سخن می‌گفتند. اینکه حتی اگر شما یک‌عمر نافرمانی خدا را کرده باشید، کافی است از گذشتهٔ خود توبه کنید و به سمت خدا برگردید و از او طلب بخشش کنید. با این کار، خداوندی که شما را دوست دارد، برکاتش را بر شما نازل می‌کند. چند نمونه از این موارد که خداوند در آیات قرآن کریم به آن‌ها اشاره کرده را باهم بخوانیم. حضرت شعیب علیه‌السلام خطاب به قوم خود چنین فرمود:
 
وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ؛
از پروردگارتان آمرزش بطلبید، سپس به‌سوی او بازگردید؛ زیرا پروردگارم مهربان و بسیار دوستدار [توبه‌کنندگان] است.[5]
 
حضرت هود نیز خطاب به قوم خود از استغفار فرمود و بخشی از برکات آن را بیان کرد:
 
وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَی قُوَّتِکُمْ؛
ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید، آنگاه به‌سوی او بازگردید، [تا] برای شما باران فراوان و پی‌درپی فرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید.[6]
 
حضرت نوح نیز به همین برکت‌ها و برخی دیگر از برکات استغفار اشاره فرمود:
 
اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا * یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا * وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا؛
از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره بسیار آمرزنده است. تا بر شما از آسمان باران پی‌درپی و بابرکت فرستد، و شما را با اموال و فرزندان یاری کند، و برایتان باغ‌ها و نهرها قرار دهد.[7]
 
پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز برکات استغفار را این‌گونه بیان فرموده‌اند:
 
وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَی أَجَلٍ مُسَمًّی وَیُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ؛
و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به‌سوی او بازگردید تا آنکه شما را تا پایان زندگی از بهره نیک و خوشی برخوردار کند، و هر که را صفات پسندیده و اعمال شایسته او افزون‌تر است، پاداش زیادتری عطا کند.[8]
 
البته برکات استغفار در بیانات معصومین علیهم‌السلام بسیار بیشتر است و اگر کسی اهل تحقیق باشد، با جستجویی ساده می‌تواند به آن‌ها دست پیدا کند. یکی از مهم‌ترینِ این برکات که در زندگی روزمره خصوصاً شرایط فعلی ما بسیار کاربرد دارد، اثر دفع بلاست. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرموده‌اند:
 
ادْفَعُوا أَبْوَابَ الْبَلَایَا بِالاسْتِغْفَارِ؛
درهای بلاها را با استغفار دفع کنید [و ببندید].[9]
 

استغفار واقعی

اما نکتهٔ پایانی که ممکن است بعضی افراد از آن غافل باشند این است که استغفار از یک جهت مهم با سایر پاک‌کننده‌ها متفاوت است.
 
وقتی جایی کثیف می‌شود، مثلاً لباستآن‌وقت غذا خوردن، کثیف می‌شود، دست‌به‌کار می‌شوید و با کمک یک پاک‌کننده آن لکه کثیفی را پاک می‌کنید، در اینجا فرقی ندارد که آیا شما دوباره قصد کثیف کردن لباس را دارید یا نه! در هر صورت آن پاک‌کننده لکه را پاک می‌کند، حتی اگر شما قصد داشته باشید بلافاصله بعد از تمیز شدن، دوباره آن را کثیف کنید.
 
اما استغفار این‌گونه نیست. چون استغفار طلب بخشش در برابر گناهی است که انجام داده‌اید. برای همین نمی‌شود آن را با پاک‌کننده‌ها مقایسه کرد، بلکه برای قبولی طلب بخشش، یکی از شرایط مهم، تصمیم جدی بر دوباره انجام ندادن آن اشتباه است. به این فکر کنید که وقتی پای کسی را لگد می‌کنید و از او عذرخواهی می‌کنید، اگر باز بلافاصله این کار را انجام بدهید، واکنش طرف مقابل چه خواهد بود؟ حالا کسی که به خودش جرئت بدهد در برابر خداوند متعال مرتکب گناه بشود، آن‌وقت در حالی طلب بخشش کند که کماکان تصمیم به تکرار همان اشتباه را دارد، چه قدر جاهل و جری است. به همین دلیل است که در آموزه‌های دینی ما زمانی که از اثرات استغفار سخن گفته شده، به این شرط مهم هم اشاره شده تا بنده‌ها بدانند که استغفار واقعی چگونه است. امام رضا علیه‌السلام فرموده‌اند:
 
مَثَلُ الِاسْتِغْفَارِ مَثَلُ وَرَقٍ عَلَی شَجَرَةٍ تُحَرَّکُ فَیَتَنَاثَرُ وَ الْمُسْتَغْفِرُ مِنْ ذَنْبٍ وَ یَفْعَلُهُ کَالْمُسْتَهْزِئِ بِرَبِّهِ؛
مثال استغفار، مثال ریختن برگ درخت است هنگامی‌که تکان می‌خورد [به همین صورت، وقتی کسی استغفار می‌کند، گناهانش می‌ریزد]؛ و کسی که از گناهش استغفار می‌کند ولی دومرتبه آن را انجام می‌دهد، مانند کسی است که خدای خود را به مسخره گرفته است. [10]
 
به امید اینکه بتوانیم از فرصت ویژه ماه رمضان برای استغفار واقعی بهترین استفاده را ببریم.


پی‌نوشت:
[1]. مجموعه ورام، جلد 1، صفحه 59.
[2]. أمالی شیخ صدوق، صفحه 94، حدیث 4.
[3]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 504، حدیث 1.
[4]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 504، حدیث 2.
[5]. سوره هود، آیه 90.
[6]. سوره هود، آیه 52.
[7]. سوره نوح، آیات 10 تا 12.
[8]. سوره هود، آیه 3.
[9]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، جلد ‌5، صفحه 318، حدیث 13.
[10]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 504، حدیث 3.


مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.