ذوق کردن در جای نامناسب یا محبّت بیش از اندازه هم میتواند نامناسب باشد؛ درحالیکه اصل این احساسات از نگاه مردم مناسب است.
بنابراین، بیایید بدون قضاوت احساسات، بگوییم که یک بازی موبایلی روی کدام یک از احساسات ما تأثیر گذاشته و چگونه برخی از احساسات ما را کنترل میکند.
به عنوان مثال بازی Blossom Blast برای گوشیهای موبایل، به خاطر اینکه در بازی، تلاش شما برای آب دادن گلها و شکوفا شدن آنهاست، با طراحی بسیار جذّاب طبیعت و رنگبندی بسیار زیبای گلها مواجه میشوید و احساس لذّت از زیبایی در شما تأمین میشود. این همان حسی است که ما را وادار میکند کیلومترها از شهر فاصله بگیریم تا کمی سبزه و گُل ببینیم. هرچند طبیعت موجود در بازی طبیعی نیست، باز هم حسّ خوبی را برای ما فراهم میآورد.
یا بازی کلش آو کلنز، مسئولیت یک قبیله را به عهدهی شما میگذارد و دائم شما را در مسیر پیشرفت میگذارد تا از بازی لذّت ببرید. در اینجا خیلی جالب است، کسانی که در زندگی واقعی هم زیاد مسئولیتپذیر نیستند در بازی به شدّت وابسته بوده و اتفاقاً نسبت به قبیله خود مسئولاند و حتّی آنها را مدیریّت میکنند؛ حتّی امکان دارد نیمهی شب هم از خواب برخیزند و سراغ گوشی بروند و کاری به کارگرانشان بسپارند که بیکار نمانند!
خیلی مهم است که ما فکر میکنیم داریم عناصر بازی را مدیریّت میکنیم، درحالیکه، این بازیهای رایانهای هستند که ما را مدیریّت میکنند. زمان، فکر و حتّی احساسات ما را مدیریّت میکنند!
نکتهی جالب دیگر این است که این بازی و بازیهای امثال این، که عنصر شانس در آنها دخیل است سیریناپذیر هستند و شما هر چقدر که بازی میکنید دوست دارید یک بار دیگر بازی کنید؛ چراکه چیزی در ذهن شما، تحریکتان میکند و دائم میگوید: «بازی کن! شاید دست بعد، شانس تو بهتر باشد!! یوهاهاها!!!»
و به این صدای مسخره گوش میدهیم و بارها یک بازی تکراری رکوردی را بازی میکنیم. همهی بازیهایی که بایست بدویم و سکه بخوریم که ژانر runner یا دونده هستند نمونهی همین بازیهای سیریناپذیر است.
بازیهای موبایلی برای این ساخته شدهاند تا ما بتوانیم بر همهی رقبای تعریفشده در بازی ببریم و احساس قدرت کنیم. البتّه با رشد بازیهای آنلاین، این اتّفاق کمتر میافتد و در بازیهای آنلاین، با رایانه رقابت نمیکنیم که مأموریّتش مغلوب شدن بر ما باشد، بلکه با افرادی دیگر در دنیای حقیقی بازی میکنیم که اتّفاقاً همین موضوع بسیار جذّاب و چالشبرانگیز میشود؛ ولی به همان اندازه که جذّاب و چالشبرانگیز است، به همان اندازه هم ترس از شکست، برایمان استرس ایجاد میکند.
این استرس اگر بیش از اندازه بشود، قطعاً باعث بروز اختلالاتی در تغذیه و سلامت جسمی هم خواهد شد. حال آنکه بعد از این همه استرس و شکستهای متعدّد، احساس سرخوردگی و یأس و ناامیدی هم بر ما غلبه خواهد کرد و حتّی ممکن است اعتماد به نفسمان را از دست بدهیم.
حال اگر حواسمان به بازیهایی که انتخاب میکنیم و احساساتی که به ما دست میدهد باشد، میتوانیم با استفادهی محدود و مدیریّتشده از بازیها، احساسات خوب را کسب کنیم و درگیر احساسات نامناسب متأثر از بازیها نشویم.
منبع: مجله باران