ازدواج
پیامبر رحمت می فرماید: در شریعت اسلامی ، همچون ازدواج بنایی دوست داشتنی تر نیست. حضرتش می فرمایند جوان نوشکفته ای که در ابتدای راه است چون در کابین ازدواج درآید، شیطان را به فریاد آورد که همی گوید: وای بر من؛ وای بر من؛ دو سوم دینش را از گزند من حفظ کرد.پس بنده باید در ثلث باقی پرهیزگار باشد، تا بتواند دینش را به طور کامل حفظ نماید.
در کتاب های حدیثی شیعه و سنی، مطابق فطرت و ساختار بدنی و نیاز انسان، ازدواج را امری نیکو و مستحب شمرده اند تا آنجا که در معتبرترین کتاب های حدیث شیعه چون وسائل الشیعه شیخ حر عاملی بابی با نام استحباب النکاح تدوین گردیده است .این استحباب تا زمانی است که انسان نیازی به جنس مخالف نداشته باشد و الا این استحباب به وجوب تبدیل می شود. این وجوب مانند سایر واجبات است که اگر انسان ترک کند مواخذه خواهد شد.
روایات بسیاری از محضر نبوی صادر گردیده است .مانند اینکه فرمودند: ازدواج روش، منش و سنت من است و هر کس از این روش من سرپیچی نماید از من نیست یا فرمودند: به یکدیگر بپیوندید و در کابین ازدواج یکدیگر درآئید که من در روز واپسین به جماعت شما مباهات و افتخار می کنم ،حتی به فرزندی که سقط شده باشد .
اکنون سوال این است که اگر ازدواج برای کسی ضرورت داشت و امکانش نبود چه؟ در پاسخ ابتدا باید مقدمه ای را طرح نمائیم که لازم است این مقدمه مورد توجه جوانان قرار گیرد .خدای منان در سوره نور آیه 32 می فرماید: بی همسرهایتان و غلامان و کنیزانتان را که شایسته و نیکوکارند به کابین نکاح یکدیگر درآورید، اگر نیازمند باشند خدای بزرگ از فضل خویش بی نیازشان سازد و خدا همان گشایشگر داناست.
شاید بر همین اساس است که امام صادق فرمودند: هر کس از ترس تنگدستی تن به ازدواج ندهد، گمان بد به خدا برده است، با توجه به این مقدمه؛ می توان گفت بسیاری از افراد در جامعه کنونی ما از این روست که ازدواج نمی کنند و برخی از آنان گناه را به اطاعت خدا ترجیح می دهند در صورتی که اگر امکان ازدواج برایشان نیست ،مطابق آیه 33 سوره مبارکه نور باید عفّت پیشه کنند و این نیز آزمایشی است الهی که مزد آن یوسف شدن است چرا که آنان فیمابین خود و خدای را اصلاح کرده اند و خدا نیز مزدی، چنین، خواهد داد.
بسیار شنیده ایم که عده ای می گویند امکان ازدواج برایمان نیست! که باید گفت: این سخن توهمی بیش نیست. این افراد باید جامع تر نگاه کنند و آسان بگیرند تا این پیوند مبارک که دربردارنده شور و نشاط است حاصل شود.
اکنون فرض کنیم که واقعاً امکان ازدواج برای عده ای نباشد ، در این صورت باید موانع را برطرف نمائیم یکی از موانع مهم در سر راه ازدواج های امروزی تجملات و تفاخر است که باید از آن صرف نظر کرد.
عده ای نیز می ترسند که خود را درگیر هزینه های ازدواج کنند .می گویند ما فقط می توانیم خود را اداره کنیم و امکان اداره شخص دیگری را نداریم! این دسته پیش از هر سخنی، خود را از امتیازاتی که در ازدواج هست محروم می نمایند و در زندگی، انگیزه های پررنگ همراه آنان نیست، گویا ناقص هستند که تکمله ای برای کامل شدن می خواهند، اما از گرفتن تکمله نیز سرباز می زنند و می خواهند همواره ناقص باشند!
همه اینها برای این است که می خواهند پشت در بمانند و اراده آمدن به خانه را ندارند و این چنین خود را از مزایای درون خانه، محروم می نمایند.
اکنون فرض کنیم که واقعاً امکان ازدواج برای عده ای نباشد ، در این صورت باید موانع را برطرف نمائیم .
یکی از موانع مهم در سر راه ازدواج های امروزی تجملات و تفاخر است که باید از آن صرف نظر کرد، بله ،ما هم می گوییم ؛ برخی هستند که از لحاظ امکانات مالی و شئون اجتماعی در جایگاهی خاصی هستند، آنان باید به دنبال همگن و کفو خود باشند و مجاز نیستند همسری از طبقات مختلف و فرهنگی متفاوت برای خود برگزینند!
هر کس باید با همگن و همراه خود در شئون اجتماعی و فرهنگی خویش پیوند خورد والا بسیاری از موارد گرفتار تالی فاسدهای جبران ناشدنی می گردد و این نمونه موضوعاً از بحث ما جداست.
پس باید از اسراف و تجملات دور از اخلاق پرهیز کرد و باید دانست بسیاری از زیر بار ازدواج نرفتن ها فقط بخاطر همین الزامات نابخردانه است. همه چیز باید مطابق شئون و شخصیت موجود باشد .زیاده طلبی مضر اجتماع است مثلاً بارها دیده شده خانواده ای که خود از شئون اجتماعی پائینی برخوردار هستند ،خود در منزل استیجاری زندگی می کنند ،با اَعمال نفرت انگیزی از خواستگار می خواهند حتماً منزل شخصی داشته باشد و یا اتومبیل کذایی را دارا باشد.
این عده وسیله را هدف می دانند و نمی توانند هدف اصلی را بیابند بنابراین در پله اول زندگی گرفتار توهمات زننده می شوند، هم خود را در حماقت خویش حبس کرده اند و هم موجب گرفتاریهای عدیده برای دخترشان خواهند شد و بالعکس.
یکی دیگر از موانع ازدواج جوانان ، رواج بی عفتی در جامعه است که این نیز موجب اضمحلال و هلاکت جامعه خواهد شد؛ اگر انسان خوب بیاندیشد، درمی یابد که زندگی کردن عفیفانه و سالم، موجب رشد اجتماعی شده و تأثیر بسزایی حتی در امور مادی خواهد داشت چه رسد به تأثیرات آن در رشد معنوی انسان- پس این مانع که متأسفانه مانع بزرگی در سر راه ازدواج جوانان است، نیازمند فرهنگ سازی و هدایت مردم است به بهترین راه و دوری از بی عفتی ها و بی غیرتی ها و ذکر این نکته نیز شایسته است که گناه بزرگترین پوچ کننده اجتماع است و یکی از آثار آن نیز میل مردم است به زندگی بر خلاف سیر طبیعی و فطری که حتماً باید از اجتماع ما دور شود.
جوانان شیعه که به خاطر هزینه ها امکان ازدواجشان نیست ، همه فرزندان ما هستند و ثواب ترویج آنان از سیر کردن ایتام کمتر نیست ، از مدرسه سازی کمتر نیست ، اگر مقدمات گناه نکردن یک جوان صورت پذیرد قطعاً پاداش آن نزد خدای بزرگ بهشت برین است.
حال اگر جوانی عزب و بی همسر، فارغ از همه موارد ذکر شده امکان ازدواج را نداشت باید چه کند؟ دو راه کار در ازای این پرسش موجود است که در طول همدیگر است.
1- آنکه مطابق آیه شریفه ، عفت پیشه سازد و سعی کند مقدمات این امر مقدس را ایجاب نماید و البته سطح توقعات را پایین آورد و بداند همه امور یک شبه مطابق میل نخواهد شد باید سعی و تلاش نماید.
٢- مطابق آیه شریفه نخست بزرگترها باید مقدمات ازدواج فرزندان بی همسر خویش را فراهم آورند و مطابق این آیه شریفه بار اصلی این پیوند باید به عهده بزرگترها باشد و البته باید بدانیم جوانان شیعه که به خاطر هزینه های سنگین، امکان ازدواجشان نیست ، همه فرزندان ما هستند و ثواب تزویج آنان از سیر کردن ایتام و گرسنگان، کمتر نیست ، از مدرسه سازی کمتر نیست ، اگر مقدمات گناه نکردن یک جوان صورت پذیرد قطعاً پاداش آن نزد خدای بزرگ بهشت برین است.
این بخش از مقال را با ذکر روایتی از رسول گرامی اسلام به پایان می رسانیم. پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: اتخذوا الاهل فانه ارزق لکم: خانواده تشکیل دهید پس بدرستیکه با ازدواج روزی شما زیادتر خواهد شد این روایت نبوی که مرحوم مجلسیّی دوم نقل فرموده اند را هدیه به کسانی می کنیم که از این پس با توکل به خدا، گمان های وسواس مأبانه را کنار می زنند و با امتثال فرمان الهی و تبعیت از حدیث نبوی ازدواج را برنامه اصلی سال جدید خود قرار می دهند.