21 دی 1388 / 25 محرم الحرام 1431 / 11 ژانویه 2010 |
1) 21دي ماه سال1335هجري شمسي:
ابوالقاسم سَحاب ازبانيان جغرافياي جديد درايران درگذشت و دركتابخانه آستانه حضرت معصومه درقم به خاك سپرده شد. او با وجود تنگدستي خانواده تحصيلاتش را تاسطوح عالي دنبال كرد و با معلمي مخارج تحصيل خود را فراهم كرد. نام ابوالقاسم سحاب علاوه برتأليف كتابهاي متعدد درزمينه علم جغرافيا به سبب هنروي درخوشنويسي و كتابت آثاري زيبا و ارزشمند درتاريخ كشورمان نامي ماندني است. ازاين مرد فرزانه افزون برصدها مقاله درمطبوعات داخلي و خارجي يك ديوان شعر، نزديك به 70جلد كتاب درزمينههاي سياست، دين و علوم مختلف بجاي مانده است كه اسرارحج و زندگاني امام حسين(علیه السّلام) ازآن جملهاند. |
2) 21دي ماه سال1350هجري شمسي:
آيت الله علامه شيخ محمد صالح حائري مازندراني ازعلماي گرانقدر عصر حاضر درگذشت. علامه حائري استعداد و نبوغي خاص داشت و حافظه قوي و مهارت بي نظير وي درمسائل مذهبي و احاطه كامل وي برفلسفه و فرهنگ اسلامي موجب شده بود كه جويندگان علوم اسلامي و فضلاي عصردرمجالس ايشان حاضرشوند. علامه حائري مازندراني درسرودن شعرعربي و فارسي تبحرداشت و اشعاربجاي مانده ازايشان گواه اين مطلب است. |
3) رحلت عالم مجاهد و متفكر بزرگ مسلمان آيتاللَّه "شيخ محمد مهدي شمسالدين" (1379 ش):
متفكر و انديشمند بزرگ مسلمان، آيتاللَّه شيخ محمد مهدي شمس الدين، در نيمه شعبان سال 1353 ق برابر با 1312ش در نجف اشرف به دنيا آمد. وي پس از دوران كودكي، مقدمات علوم ديني را فراگرفت و پس از پشت سرگذاشتن سطوح عاليه، در درس خارج حضرات آيات: سيد محسن حكيم و سيد ابوالقاسم خويي به مقامات بالاي علمي دست يافت. شيخ محمد مهدي شمس الدين همزمان با تحصيل به تدريس و تأليف نيز ميپرداخت و با قلم شيوايش، در بسياري از مجلات علمي و ادبي نجف مقالاتي نگاشت. او همچنين در تأسيس مؤسسه مُنتدي النّشر در راستاي گسترش فرهنگ اسلامي شركت داشت و در دانشكده فقهِ نجف نيز به تدريس مشغول بود. شيخ محمد مهدي شمسالدين در 36 سالگي براي ياري مردم لبنان راهي اين كشور شد و با كمك امام موسي صدر، بنيادها و مؤسسات خيريه و علمي متعددي پايهگذاري كرد. ايشان بعدها به عنوان نايب رييس و سپس رييس مجلس اعلاي شيعيان لبنان برگزيده شد و منشأ خدمات مفيدي براي مردم گرديد. آيتاللَّه شيخ محمد مهدي شمسالدين، يكي از مردان نادري بود كه علم و فقاهت را با جهاد و استقامت درهم آميخته بود. وي ضمن آگاهي از علوم ديني، در عرصه پيكار با زورگويان و غاصبان صهيونيستي پيشگام بود و در عين حال از انقلاب اسلامي ايران به رهبري خميني كبير حمايت ميكرد. از اين متفكر مسلمان آثار متعددي بر جاي مانده كه ثورة الحسين، انصار الحسين، شرح عهد الاشتر و الغدير و... از آن جملهاند. آن مرد بزرگ سرانجام در 21 دي ماه 1379 ش برابر با نيمه شوال 1421 ق در 67 سالگي بدرود حيات گفت و در مسجد امام صادق(علیه السّلام) كه توسط معظم له در بيروت تأسيس شده بود به خاك سپرده شد. |
4) 25محرم الحرام سال 384هجري قمري:
« قاضي ابو علي محسن تنوخي» ، اديب، نويسنده و شاعر مسلمان در گذشت . تنوخي در بغداد به قضاوت مشغول بود و چون آشكارا با بني عباس مخالفت كرد اموالش مصادره و از قضاوت عزل شد . از تنوخي آثاري چون «الفرج بعد الشِدّة» بجاي مانده است. |
5) 25محرم الحرام سال389هجري قمري :
« حكيم ابولقاسم فردوسي» بزرگترين ومشهورترين شاعر و سخن سراي پارس در قرون جهارم وپنجم هجري قمري نسخه اي از شاهنامه اثر كم نظيرش رابه لجال در اصفهان اهدا كرد حكيم فردوسي ابتدا شاهنامه را به دربار غزنويان يرد اما توطئه هاي درباريان و شاعران درباري سبب شد كه حاكم غزنوي با رفتاري نا پسند با او برخورد كند از اين فردوسي رنجيده خاطر به زادگاهش بازگشت . حكيم در 40 سالگي به نظم شاهنامه پرداخت و بعد از سي سال آن راتكميل كرد . حكيم طوس با خلق شاهنامه زبان پارسي رازنده كرد . وآداب و رسوم ، كيش و خصلت ايرانيان قديم را به بهترين وجه نشان داد .فردوسي قسمت مهمي از تاريخ ووقايع جنگهاي باستان را بصورت مدون ومنظوم به يادگار نهاد .ونسل به نسل منتقل كرد. در سراسر اين اثر ارزشمند رعايت اصول اخلاقي هويدا است ، فردوسي كوشيده است كه قواعد دستوري و صنايع شعري را بصورت كامل در شاهنامه رعايت كند . |
6) شهادت "حضرت امام زينالعابدين"(علیه السّلام) امام چهارمِ شيعيان بنا به روايتي (94 يا 95 ق):
تاريخ دقيق شهادت امام سجاد(علیه السّلام) مشخص نيست ولي روايت 25 محرمِ سال 94 هجري سندّيت بيشتري دارد. مدت عمر آن حضرت پنجاه و هفت سال و طول امامت آن بزرگوار سي و چهار سال و اندي ميباشد. آن حضرت به دست هِشامبن عبدُالمَلِك در زمان خلافت وليدبن عبدالملك مسموم گرديدند و در كنار مرقد مطهر عموي بزرگوارش، حضرت امام حسنمجتبي(علیه السّلام) در قبرستان بقيع به خاك سپرده شدند. حضرت امام زينالعابدين(علیه السّلام) پس از واقعهي پرشور كربلا، به همراه ديگر افراد خاندان اهلبيت(علیهم السّلام) به كوفه و شام برده ميشوند. ايشان به همراه عمّهي بزرگوار خود، حضرت زينب كبري(سلام الله علیها) رسالت حسيني را با افشاي ماهيت دستگاه فاسد اموي و معرفي راه پاك ثاراللَّه به عنوان مسير صحيح به سوي نجات، كامل ميكنند. آن امام بزرگوار پس از رسوا ساختن حكام جور در مجلس عبيداللَّه بن زياد و يزيد بن معاويه، به مدينه باز ميگردند و لحظهاي از زنده نگاه داشتن واقعهي عاشورا باز نايستادند. |
7) قتل "محمد امين" به دستور برادرش "مأمون" در جنگ بين سپاهيان دو طرف (198ق):
هارون در زمان حيات خود، پسر خويش محمد، ملقب به امين را كه مادرش زبيده بود، جانشين خود قرار داد و پسر ديگرش عبداللَّه مامون را كه بزرگتر از امين و از مادري كنيز و ايراني بود وليعهد امين قرار داد. پس از مرگ هارون، امين به خلافت رسيد و پنج سال خلافت كرد و برادرش را از ولايتعهدي خلع نمود. مأمون كه درخراسان امارت داشت به كمك ايرانيان عليه برادرش قيام كرد و سرانجام طاهربن حسين ذواليمينين را به بغداد فرستاد و طاهر، امين را كشت و سرش را به مرو منتقل كرد. از آن زمان خلافت عباسي به مامون منتقل شد. |
8) انتشار نخستين روزنامه در ايران (1253 ق):
نخستين روزنامهي ايران توسط ميرزا صالح شيرازي در 25 محرم سال 1253 ق به نام كاغذ اخبار يا اخبار وقايعِ دارُالخِلافه انتشار يافت و بر خلاف اسمش، ماهنامه بود. ادارهي اين روزنامه را خودِ ميرزا صالح شيرازي بر عهده داشت. اين روزنامه در دو برگ بزرگ با چاپ سنگي منتشر ميشد و در آن مطالبي دربارهي شهر تهران وديگر شهرهاي ايران، سرزمينهاي عربي و كشور تركيه به چاپ ميرسيد. تنها نسخهي موجود از روزنامهي كاغذ اخبار، در موزهي بريتانيا نگهداري ميشود. |
9) پيروزي نيروهاي اسلام بر "يزدگرد سوم" و انقراض سلطنت ساساني (642م):
ساسانيان كه بيش از 400 سال بر ايران حكومت كرده بودند در روزگار پس از قتل خسروپرويز به دست فرزندش، به دلائل گوناگوني در سراشيبي سقوط و انحطاط قرار گرفتند. در همين هنگام آشفتگي بسياري در اوضاع ايران پديد آمد و در طي چهار سال بيش از 10 نفر به سلطنت رسيدند، تا سرانجام يزدگرد سوم بر تخت سلطنت نشست. در زمان وي دولت ساساني در اوج ضعف و درماندگي خود بود و خوشگذراني امرا و ظلم و ستم بيش از حد پادشاهان، فشار زيادي بر مردم محروم وارد ميآورد. استبداد پادشاهان، قدرت بيحساب مُغان يا مقامات مذهبي، عدم تساوي اجتماعي، نظام غلط طبقاتي، اخذ مالياتهاي سنگين و شكلگيري يك نوع بردگي فكري از جمله دلائلي بودند كه باعث شد هرگونه نداي اصلاحطلبي و جنبش آزادي خواهي مورد استقبال عمومي مردم ستمديده ايران واقع شود. از سوي ديگر اسلام به عنوان ديني مطرح گرديد كه اعتقادات آن با مباني عقلي و فكري منطبق بود و جايگزيني توحيد و يكتاپرستي به جاي دو خدايى و پذيرش احكام و عمل به آن، براي ايرانيان كه خواهان خروج از سختگيريهاي موبدان زرتشتي بودند به عنوان مائدهاي آسماني تلقي گرديد. آنان با پذيرش دين اسلام، مساوات، برابري و برادري ميان ضعيف و قوي و رهايى از جامعه طبقاتي ساسانيان را به دست ميآوردند. همچنين مدارا و عدم سختگيري اوليه مسلمانان و آزادي در عقيده و مذهب بدون تعرض، از عواملي بود كه به سقوط ساسانيان وحاكميت مسلمانان انجاميد. در اين اوضاع و احوال بود كه سپاهيان اسلام در زمان خليفه دوم به ايران حمله كردند و در طي جنگهاي قادسيه و نهاوند، ارتش مجهز ايران را شكست داده و اسلام را در آن نواحي منتشر ساختند. عقبنشيني برخي امرا و اشراف و دهقانان ايراني و حتي موبدان در برابر امواج هجوم نيروهاي اسلام، نارضايتي از حكومت ساسانيان و اسلام آوردن ايرانيان و همدلي با مسلمانان از عوامل مهم سقوط و اسلامي شدن تدريجي ايران بود و مقاومتها و شورشهاي ضدعربي كه در خلال فتح و پس از آن، در شهرها رخ ميداد، مانعي جدي دربرابر گسترش اسلام نبود. همدلي برخي از اشراف و امراي ايراني با مسلمانان باعث شد كه بر جان و مال خود ايمن شوند و حتي از عطاياي اسلامي بهرهمند گردند و گاه موقعيت اجتماعي و سياسي خود را نيز حفظ كنند. |
10) تولد "دني پاپن" فيزيكدان فرانسوي و مخترع ديگ بخار (1647م):
دني پاپن، يكي از مخترعان برجسته فرانسوي، در 11 ژانويه 1647م در اين كشور به دنيا آمد. وي از نوجواني به امور صنعتي و فني علاقه داشت. از اينرو پس از طي تحصيلات خود در پاريس، راهي لندن شد و با يكي از دانشمندان آن سامان، درباره تكميل ماشين فشار هوا همكاري نمود. پس از چندي، پاپن براي اولين بار به نيروي بخار آب پي برد و در صدد استفاده از اين نيرو برآمد. از اين رو نخستين ديگ بخار را در سال 1688م اختراع كرد و در سالهاي بعد به تكميل آنپرداخت. اين دستگاه كه به ديگ بخار پاپن شهرت يافت، شامل ظرفي كاملاً سربسته بود كه در معرض حرارت قرار ميگرفت. بخار آب متراكم در ديگ، فشاري درآن ايجاد ميكرد كه باعث بالا رفتن غليان آب ميگرديد. پاپن، براي اين ديگ، دريچه اطميناني نيز ساخت تا به هنگامي كه فشار بخار آب از حد معيني تجاوز ميكرد، دريچه خود به خود گشوده ميشد و بخار از آن به خارج راه مييافت. اين اختراع و ديگر كارهاي عملي پاپن باعث شد كه وي به عضويت انجمن سلطنتي درآيد. پس از چندي، پاپن از فشار داخل ديگ، به فكر استفادههاي عملي از نيروي بخار آب افتاد و اولين نيروي كارآمد را براي حركت كشتيها فراهم آورد. پاپن را به دليل اين اختراع مهم، پدر بخار لقب دادند. وي سرانجام در 2 اوت 1714م در 67 سالگي در لندن درگذشت. |
11) تولد "ويليام جِيمز" فيلسوف و نظريهپرداز معروف امريكايي (1842م):
ويليام جِيْمْز، فيلسوف و روانشناس شهير امريكايى در يازدهم ژانويه 1842م در نيويورك به دنيا آمد. وي تحصيلات ابتدايى و متوسطه خود را در فرانسه گذراند و از ابتداي زندگي با زبانهاي متعددي آشنا شد. ويليام در همين زمان به نقاشي روي آورد و با علاقه زياد در گالريهاي هنري اروپا به مطالعه پرداخت؛ ولي معلمش او را از اين كار باز داشت و وي را به كاري ديگر فراخواند. جِيمز پس از آن به تحصيل علوم طبيعي و سپس طب مشغول شد و علي رغم اخذ دكتراي پزشكي، از طبابت صرف نظر نمود و به روانشناسي روي آورد. اما ديري نگذشت كه از روانشناسي نيز چشم پوشيد و به فلسفه پرداخت. ويليام جِيمز در نهايتْ دريافت كه رستگاري و نجات او در وجود خودش نهفته است از اين رو اعلام كرد كه به رغم رنج و دردم، زندگي خود را بر پايه كارها، رنجها و ابتكارات خويش بنيان خواهم گذاشت. وي در سالهاي بعد، وقتش را صرف فراگيري و سپس بسط فلسفه اصالت عمل يا پراگماتيسم نمود. از نقطه نظر جِيمز، نجات و رستگاري انسانْ متكي به اراده خود اوست. جهانْ سراسر خوب نيست ولي اگر ما اراده كنيم ميتوانيم آن را بهتر سازيم. در همين سالها، جِيمز به نگارش كتاب اصول روانشناسي پرداخت كه نشان دهنده عطف توجه جِيمز از علم به فلسفه است. روانشناسي او، پيش از آنكه مطالعه نمودهاي ذهن باشد، مطالعه انسانهاي زنده است. جِيمز اعلام داشت كه مطالعه شور و وجدان آدمي بايد تابع مطالعه سلوك و اخلاق آدمي بوده و روانشناسي بايد در حكم مقدمهاي براي علم اخلاق باشد. به عبارت ديگر، ذهنْ يك ابزار مادي نيست، يك وسيله روحي است. ذهنْ تنها ثبات انديشهها نيست، بلكه مولّد و آفريننده آنهاست. ذهنْ معلم و راهنماي ما به سوي دنياي آزادتر، آرامتر و بهتر است. اين انديشه، جِيمز را دوباره به فلسفه كوشش براي بهتر ساختن جهان ميكشاند. وي با تصديق اينكه جهان پر از شرّ و بدي است، ميگفت: اين همان چيز است كه زندگي ما را با ارزش و قابل تحمل ميسازد. زيرا وجود شر به ما گرانبهاترين چيز را ارزاني داشته است و آن اميد است. اميد آن فعاليت اخلاقي است كه ما را به مبارزه و در صورت امكان به غلبه بر شر و بدي برميانگيزد. جِيمز ميگفت: ما آن قدرت را داريم كه جهان را بهتر سازيم زيرا داراي اراده آزاد هستيم. جِيمز معتقد است كه اين دنيا يك عنصر تام و تمام پرداخته نيست بلكه تركيبي از عناصر مجزّا و متضاد است. سوي ديگر، جهانْ نظم واحدي نيست بلكه نظمي متكثّر است. مجموعهاي از جريانات مخالف است كه بعضي از آنها خوب و بعضي بد هستند. كار ما آن است كه بر بديها غلبه كنيم و خوبيها را تثبيت نماييم. در اين ميان، كمترين موفقيت نيز چنان شرافتي به تلاشهاي ما ميدهد كه هر گونه كوششي را ارزشمند ميكند. در اين فلسفه، جِيمز عنوان ميكند: جنگيدن به خاطر خوبي، حتي اگر به نتيجهاي منتج نشود شاديبخش است. اين را نيز بايد به خاطر داشت كه در اين جنگْ خدا يار ماست. جِيمز دنيا را تركيب و مجموعهاي از واقعيات ميداند و حقيقت را انكار ميكند. وي بر اين عقيده بود كه آنچه را ما حقيقت ميناميم تنها يك فرض است، فرضِ كارآمدي كه ما را قادر ميسازد تا اندكي از آشوب را به اندكي از نظم تبديل كنيم. آنچه ديروز حقيقي بود امروز ممكن است حقيقت نداشته باشد و حقايق كهن چون ابزار كهنه ممكن است زنگ بزند و ديگر به كار نيايد. حقيقت نميتواند در همه وقت و براي همه افراد وجود داشته باشد. به عقيده جِيمز، معنا و مفهوم زندگي، در مجادلات و منازعات ويرانگر ميان انسانها نيست بلكه در كوشش مشترك همه بشريت براي غلبه بر نيروهاي شر و اهريمني است. به عبارت ديگر، فلسفه عملي، دستگاه فلسفي خاصي نيست، بلكه در حقيقت روشي است براي به دست آوردن نتايج عملي. فلسفه اصالت عمل جِيمز، مجموعهاي از نظريات و ديدهاست و خصوصيت عمده آن، بيطرفي در ميان عقايد و آرا است. از كتابهاي معتبر جِيمز، اراده باور كردن، انواع تجارب ديني، فلسفه اصالت عمل و معناي حقيقت را ميتوان نام برد. ويليام جِيمز سرانجام در 26 اوت 1910م در 68 سالگي درگذشت. |
12) درگذشت "ادوارد فيتز جرالد" نويسنده، مترجم و شاعر انگليسي (1880م):
ادوارد فيتز جرالْدْ، يكي از ادباي مشهور انگلستان در 31 مارس 1809م در ايالت سوفوك انگلستان در خانوادهاي سرشناس و اشرافي به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي خود، چندي به فراگيري زبان و ادبيات كشورهاي خاورميانه به ويژه ايران مشغول شد و با آثار بزرگاني همچون سعدي، حافظ، عطارنيشابوري و عبدالرحمن جامي و به خصوص حكيم عمر خيام نيشابوري آشنايى يافت. جرالد به دليل علاقه بسيار به زبانهاي شرقي به ويژه زبان وادبيات فارسي، رباعيات خيام و منظومه عبدالرحمان جامي را به انگليسي ترجمه كرد. او در ترجمه رباعيات خيام، آن چنان مهارتي از خود نشان داد كه در آن سالها به عنوان يكي از ترجمههاي برتر جهان برگزيده شد. ترجمه جرالد از رباعيات خيام، زيباترين و معروفترين ترجمهاي است كه تاكنون از اين رباعيات انجام شده است. اين اثر، ترجمهاي آزاد و اقتباس گونه است كه انديشههاي خيام را در قالب شعر انگليسي ريخته است. در ترجمه رباعيات خيام به انگليسي، روح اثر اصلي حفظ شده و مترجم در بيان فلسفه خيام به خوبي از عهده كار برآمده است. به بياني ديگر، فيتز جرالد از رباعيات خيام، ترجمه تحت اللفظي به عمل نياورده است، بلكه بسياري از اين رباعيات، از انديشه و ادراك خيام درباره زندگي الهام گرفته، تعبيرات او را درهم آميخته و در قالبي موزون و دلنشين، اشعاري از نو خلق كرده است. هرچند اين اثر در آغاز جلب توجه نكرده، بلكه بر حسب اتفاق، پس از مرگ فيتز جرالد، برخي از شاعران انگليسي به ارزش آن پي بردند و آن را به مردم شناساندند. از آن پس، اين اثر مورد توجه محافل ادبي قرار گرفت و محبوبيت عام يافت. جرالد با ترجمه آثار ادبي و عرفاني دانشمندان مسلمان به زبان انگليسي، نقش مهمي در نشر افكار ديني ومعنوي آنان ايفا كرد. ادوارد فيتز جرالد سرانجام در يازدهم ژانويه 1880م در 71 سالگي درگذشت. |
13) استعفاي "شاذلي بن جديد" رئيس جمهور اسبق الجزاير (1992م): شاذلي بن جديد سياستمدار معروف الجزاير، كه خود از طرف احمدبن بلا اولين رئيس جمهور الجزاير به فرماندهي نظامي در شرق اين كشور برگزيده شد، بعد از كودتاي هواري بومِدِيَن عليه احمد بن بلا در سال 1965م عضو ستاد كل ارتش گرديد. از سال 1979م و با مرگ بومدين، شاذلي بن جديد به رياست جمهوري و فرماندهي كل نيروهاي مسلح الجزاير دست يافت و بر خلاف دشمني گذشتهاش با استعمار، دست دوستي به سوي فرانسه دراز كرد. وي سرانجام در 11 ژانويه 1992م درپي اعلام نتايج انتخابات پارلماني الجزاير كه در آن جبهه نجات اسلامي پيروز شده بود، به جاي واگذاري قدرت به اكثريت پيروز، از مقام خود استعفا كرد تا راه براي ايجاد يك حكومت سركوبگر نظامي و تعليق قوانين كشور و نتايج انتخابات گشوده شود. از آن پس، شوراي حكومتي جديد الجزاير قدرت را به دست گرفت كه عملاً تحت كنترل فرماندهان ارتش الجزاير قرار داشت. |