یمن، صعده و الحوثی ها (7) این جنگ از کجا آب می خورد؟
تهیه کننده : محمود کریمی
منبع : راسخون
منبع : راسخون
جنگ ششم با حوثي هاي يمن، حاصل سياست فرار به جلو و فرافکني حکومت يمن است تا بر ناکارآمدي حاکميت 20 ساله بر دو بخش شمالي و جنوبي يمن سرپوش گذاشته و اعتراضات مردم فقير و رنج ديده را با ابزار سرکوب نظامي خاموش کند.
با اينکه يمن از موقعيت ژئوپليتيک ويژه اي برخوردار است و منافع زيرزميني آن در کنار اقتصاد آبراه باب المندب مي تواند، به حداقل هاي معيشتي مردم يمن پاسخ گويد، حکومت علي عبدالله صالح از پاسخ مناسب به مطالبات مردم اين کشور ناتوان بوده و در کنار فقر، سياست تبعيض را نيز به اجرا گذاشته است. اگر چه مقامات يمن و دولت هاي اقتدارگراي عرب منطقه در پي پاسخ انحرافي به بحران صعده بوده و آن را بشکل غيرواقعي تصوير مي کنند، ولي ايستادگي شيعيان شمال يمن، هر دو را رسوا نموده و اين راهبرد منطقه اي را برملا خواهد کرد.
جنگ اخير در صعده که تا کنون به طول انجاميده و حکومت يمن از تمامي توان نظامي هوايي و زميني و ديپلماسي منطقه اي بهره گرفته، حاصلي جز فرسايش و شکست براي حکومت يمن به جاي نگذاشته است. ارتش منظم حکومتي و بکارگيري ابزارهاي برتر هوايي، زرهي، زميني، توپخانه و عقبه مطمئن لجستيکي و حمايت هاي پنهان و آشکار خارجي در مقابل امکانات محدود مردم شمال يمن کارآمدي نشان نداده و بجز تلفات، اسارت نظاميان ، دادن غنائم جنگي و ستمديدگي و آوارگي و کشتار مردم عادي و بي دفاع در شمال يمن کارنامه ديگري ارائه نکرده است.
از همان ابتداي اين جنگ، آوارگان و جنگ زدگان به شکل طبيعي از صحنه معرکه فرار کرده و به نقاط امن تر پناه برده و منتظر اقدامات بشردوستانه سازمان هاي بين المللي در نزديکي مرزهاي يمن با عربستان بوده اند، که با سياست محدوديت و فشار مقامات عربستان مواجه بودند. حتي سازمان هاي بين المللي از اينکه نمي توانند از طريق مرزهاي عربستان، امدادرساني خود را به اجرا بگذارند، زبان انتقاد گشوده اند و اين جنگ نابرابر را مقدمه يک فاجعه انساني ارزيابي کردند.
اگر از نگاه سعودي ها، رويدادهاي صعده و نزاع مردم شمالي يمن و حکومت آن کشور، پديده اي داخلي قلمداد مي شد، نبايد شاهد اقدامات غيرانساني و سپس حمله گسترده نظاميان عربستان و بکارگيري سلاح هاي ممنوعه مانند بمب هاي فسفري عليه شيعيان شمالي يمن باشيم.
مقامات عربستان که سال ها است از طريق رونق مدارس سلفي و وهابي در سراسر يمن و بويژه جنوب اين کشور و حمايت هاي مالي از برخي سران عشاير و قبايل و شخصيت هاي يمني، بدنبال نفوذ و سلطه بر يمن مي باشند و حتي برخي مناطق مرزي در شمال يمن را به استان هاي مجاور خود ضميمه نموده اند، بايد براي سياست هاي خود محمل و توجيهي داشته باشند.
شهروندان جنوب عربستان و بويژه مناطق هم جوار با شمال يمن، اقليت هاي زيدي و اسماعيلي زندگي مي کنند که مانند بقيه مناطق عربستان، با سياست سرکوب، تبعيض اجتماعي و اقتصادي و سلطه وهابيون و خفقان مذهبي روبه رو هستند. در طول تاريخ اين جمعيت هاي سعودي، پيوند طبيعي با شيعيان زيدي شمال داشته اند، که در شرايط مشابه در يمن زندگي مي کنند.
در واقع، حکومت عربستان که به علت سياست سرکوب مذهبي و تبعيض، با سرافکندگي در محيط منطقه اي و بين المللي روبه رو است، حاصل ايستادگي و مقاومت مردم صعده و حوثي ها را براي خود نگران کننده مي داند. با اينکه اقليت هاي زيدي، اسماعيلي و شيعه در عربستان همواره با سرکوب و زندان و محدوديت هاي گوناگون زندگي مي کنند، با اين حال براي کسب حقوق اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي و سياسي خود کوتاهي نکرده اند. راهبرد ملک عبدالله ، پادشاه عربستان براي اصلاحات داخلي و کاهش فشار به اقليت ها و راه اندازي برخي نمادهاي تدريجي اجتماعي، با هدف جلوگيري از انفجار سياسي - اجتماعي است. حکومت يمن و حاميان سعودي آن براي توجيه رفتار و اقدامات غيرانساني و جنگ افروزي عليه شيعيان يمن، تلاش مي کنند با شبيه معرفي کردن شعارهاي مردم صعده با شعارهاي مردم ايران، اين جريان مردمي و مقاومت تحسين برانگيز را وابسته به ايران معرفي کنند، تا هم بر مطالبات معمولي مردم شمال يمن سرپوش بگذارند و هم براي اقدامات غيرانساني در کشتار مردم شمال يمن توجيه سازي کنند.
تمامي مقامات يمني به خوبي واقف هستند و بارها در گزارش هاي رسمي نيز اعتراف نموده اند که سواحل شمالي يمن در درياي مديترانه، محل مناسبات مردم يمن با مردم اريتره بوده و نيازهاي خود را از آن طريق به اشکال مختلف پاسخ گفته اند.
ناکامي حکومت يمن براي سرکوب حوثي ها در حالي مطرح است که مقامات يمني از حمايت مالي، رسانه اي، ديپلماتيک و لجستيکي عربستان بطور کامل بهره مند شده اند.
جالب است با علني تر شدن مداخله سعودي ها در جنگ صعده و عليه شيعيان يمن، محمد راشد از رهبران القاعده در جزيره العرب!! نيز خواستار جنگ عليه شيعيان در سراسر منطقه شده است و فراموش نمي کنيم که همزمان با انفجار مزدوران جريان ريگي در استان سيستان و بلوچستان، روزنامه الوطن سعودي، خواستار به آتش کشيدن هزار نقطه ديگر در ايران شد. با اينکه سال ها تلاش شده تا «دست آموز» بودن القاعده توسط سعودي ها و دستگاه هاي اطلاعاتي آمريکا و برخي کشورهاي منطقه، پنهان بماند ولي گاهي کنترل از دست اين مقامات خارج شده و «دم خروس» پيدا مي شود.
جنگ صعده امروز با وارد شدن علني عربستان به جنگ با مردم اين منطقه، ماهيت جديدي بخود گرفته، بويژه اينکه، هزاران نفر از روستاهاي همجوار با صعده از شهروندان زيدي و اسماعيلي از اين محورها تخليه شده و مقامات نظامي عربستان به دنبال يک کمربند امنيتي تخليه شده در داخل يمن و منطقه صعده نيز مي باشند و گلوله باران و بمباران ممتد در طي تقريبا دو هفته گذشته، حکايت از اين اهميت ويژه دارد. خصوصاً اينکه ديپلماسي منطقه اي عربستان در کنار يک جنگ رسانه اي تمام عيار عليه حوثي ها و شيعيان و ايران در سطح منطقه، به دنبال جلب حمايت هاي لازم براي مداخله گري در يمن است که عملاً حاکميت و استقلال يمن را تحقير و نقض نموده است. در بخش ديگري نيز مقامات آمريکايي از اقدامات عربستان، تحت عنوان «تدابير دفاعي» و «حق مشروع عربستان»، تأييد به عمل آورده اند و پادشاه اردن که فتنه سازي را از اجداد انگليسي آموخته با اعزام دو يگان کماندويي براي همراهي با ارتش عربستان در سرکوب شيعيان حوثي يمن، به اين «جنگ هويت کاملا منطقه اي» داده است. مواضع وزير خارجه مصر در حمايت از عربستان که با «پز» ناسيوناليسم عربي هم چاشني سازي شده، معتقد است که «کشورهاي عربي مي توانند با مداخله غير عربي مقابله کنند.» البته اين مواضع شجاعانه!! هيچگاه براي دفاع از فلسطين و مردم غزه در مقابل حمله نظامي و وحشيانه رژيم صهيونيستي اتخاذ نشده و حتي همراه با آن تا امروز در محاصره مردم غزه مشارکت هم نموده اند. اين دلاوري حکومت مصر آن زمان نمايان تر مي شود که بدانيم جنايت هاي جنگي رژيم صهيونيستي توسط گلدستون که يک قاضي يهودي است محکوم شد ولي مقامات مصري براي کسب محبت رژيم صهيونيستي و مقامات کاخ سفيد، از اين خط قرمز عبور نکردند. بهتر است ماهيت اين رويداد منطقه اي را بازکاوي کنيم تا ريشه رفتار سعودي- مصري- اردني که از حمايت آمريا نيز برخوردار است، روشن شود.
کارشناسان غربي براساس نظرسنجي ها و برآوردهاي ديگر معتقدند عربستان و مصر نفوذ و جايگاه و موقعيت خود در منطقه خاورميانه را از دست داده اند، که اين پديده با همراهي آنان با سياست هاي غربي و صهيونيستي پيوند دارد.
اين سه کشور عربي آشکارا از گفت وگوي آمريکا با ايران نگران هستند و مانند رژيم صهيونيستي، هرگونه توافق و در هر سطحي را با ايران به زيان خود ارزيابي مي کنند. اين کشورهاي عربي از يکسو، از گسترش چالش و تنش بين ايران و آمريکا که ممکن است به درگيري نظامي منتهي شود، خسارت مي بينند و از سوي ديگر نمي توانند بپذيرند که آمريکا براي خروج از بن بست هاي منطقه اي و يا اعتراف به حقوق هسته اي و يا جايگاه منطقه اي، امتيازي به ايران بدهد. نخبگان سياسي اين سه کشور معتقدند، بايد يک «تشنج هدايت شده، منطقه اي» عليه ايران با زمينه مذهبي را فعال کنند تا موقعيت آنان در هر معادله منطقه اي جديد، حفظ شود. اين کار به روشني در فلسطين، لبنان، عراق ، يمن از سوي کشورهاي ياد شده در حال اجرا است و «ابزار فتنه مذهبي» را براي کسب موقعيت جديد الزامي مي دانند. عربستان، مصر و اردن، اين سياست «منازعه ساز» را در سه محور کارآمد مي دانند:
1- چنين فضايي از درگيري نظامي غرب با ايران جلوگيري مي کند و آسيبي به کشورهاي عربي ياد شده نمي زند.
2- به فعال کردن اين تشنج منطقه اي از هر گونه توافق آمريکا با ايران جلوگيري مي کند.
3- اين راهبرد، امکان ايجاد توازن در تعامل کشورهاي منطقه با ايران را فراهم مي کند.
لذا ماهيت جنگ نابرابر و ظالمانه در صعده و شمال يمن از يکسو با راهبردهاي منطقه اي اين سه کشور گره خورده و از سوي ديگر، بخشي از سياست منطقه اي عربستان است که در سه دهه اخير با جنگ افروزي منطقه اي و تضعيف کشورهاي رقيب، موقعيت خود را ارتقا داده است.
نیروهای ارتش یمن با نقض موافقتنامه دوحه، به همراه قبایل سنی واقع در استان صعده، از تاریخ 20/5/1388 عملیاتی را با نام زمین سوخته برای پاکسازی شمال این کشور از شیعیان زیدی آغاز کرد و این ششمین جنگ علیه گروه الحوثی از شروع درگیریها در سال 2004 است.
با کشته شدن حسین بدرالدین الحوثی توسط دولت یمن در شهریور سال 83 درگیری گروه الحوثی با دولت وارد مرحله جدیدی شد. دولت یمن در مواضع رسمی و علنی خود گروه الحوثی را به شورش و ایجاد ناامنی در مناطق مسکونی و حمله به پاسگاههای امنیتی در صعده متهم نمود و از ابتدای درگیری تلاش کرد تا با استفاده از توان نظامی به موجودیت الحوثی و طرفداران وی خاتمه دهد.
دولت از ابتدا با تبلیغات منفی خود، گروه الحوثی را به عنوان مخالف صلح، آرامش امنیت و رفاه عمومی و باعث اصلی فرار سرمایه و گرانی معرفی کرد و اذهان مردم عادی یمن را منحرف کرد.
در کنار این تفسیر رسمی، برخی معتقدند رویکرد سیاسی و مذهبی الحوثی در شمال یمن، مخالفتهای گروه با سیاستهای آمریکا در منطقه، سازماندهی تفکر انقلابی در شمال یمن و گرایش مذهبی عمیق به مذهب زیدی از جمله برگزاری مناسبتهای مذهبی از جمله مراسم با شکوه غدیر در صعده و برگزاری دورههای آموزشی جوانان، نگرانیهایی را برای برخی در یمن به همراه داشت و این باعث شد تا دولت خود را در مواجهه با گروه مزبور قرار داده و طی 5 سال جنگ تمام عیار را تجربه کند.
در سال 2007، عبدالله صالح رییسجمهور یمن در هماهنگی و مشورت با "الشامی" فرزند برادر وی که فردی معتدل، فهیم و قابل اعتماد بود را به عنوان استاندار صعده منصوب کرد تا به تدریج اوضاع را آرام کند و در این راستا فرصت مناسب را برای برکناری علی محسن الاحمر ( فرمانده نظامی عالیرتبه یمنی که دامن زدن به حوادث صعده به وی باز میگردد) بدست آورد.
در حقیقت علی محسن الاحمر با قدرت نظامی که در منطقه برای خود ایجاد کرد و روابطی که با عربستان و سلفیها برقرار کرده بود عامل اصلی ناآرامیها در این منطقه محسوب میشد. او با پولهای عربستان، بسیاری از قبایل منطقه را با خود همراه کرد و به صورت فردی که میتواند در مقابل رییس جمهور بایستد و نافرمانی کند در آمده بود.
علیرغم تلاش سیاسیون و گروههای زیدی برای حل سیاسی مشکل، اقدامات تندروانه جنگطلبان علیه ساکنان صعده و گروه الحوثی، آتش این فتنه را شعلهور کرد و کوششهای افرادی مانند الشامی بدون نتیجه باقی ماند.
تفاهمات صلحی که میان گروه الحوثی و دولت بسته شده بود اغلب از سوی این جریان جنگطلب و الاحمر نادیده انگاشته شده و به عنوان خلاف وعده گروه الحوثی وانمود شد.
لیبی در اعتراضی که از سوی رییسجمهور یمن به عمل آمد، گفته بود: هاشمیان و زیدیها مخالف وهابیون سعودیاند و هر کجا دشمن سعودی وجود داشته باشد ما آنجا خواهیم بود. رییسجمهور یمن در پاسخ اظهار داشت: شما مشکل با عربستان را نباید در سرزمینهای یمن حل کنید.
از سوی دیگر سعودیها نیز با درک این شرایط، به مقامات یمن فشار آوده و خواستار حل نهایی قضیه الحوثی شدند چرا که احساس میکنند از این ناحیه آسیبپذیر خواهند بود. به نظر میرسد گروه الحوثی به نوعی در چرخه سیاستهای سعودی و لیبی قرار گرفت و موقعیت خود را به خاطر فضای ناشی از درگیریها داخلی تضعیف کرد.
1- ادامه تضییع حقوق زیدیها با ادامه محدودیت و سختگیری علیه آنها از جمله ممانعت از برگزاری جشنهای غدیر
2- عملکرد نامناسب و خشن نیروهای انتظامی در استانهای زیدینشین
3- عدم وفای عهد رییسجمهور درخصوص آزادی علما و بزرگان بازداشتی و برخورد ملایمتر با زیدها
4- فراهم شدن زمینه برای ابراز نارضایتی عمومی مردم نسبت به گرانی، لغو یارانهها و اعتصاب و تظاهرات عدهای از تجار و مغازهداران و نیز برخی از مدرسین و اساتید دانشگاهها
5- تشدید حملات به شیعیان و زیدیها و محدود کردن مطبوعات آنها و زندانی کردن نویسندگان برجسته آنها
6- اعمال فشار سلفیهای به حاشیه رانده شده پس از حادثه 11 سپتامبر و سعی دولت در ایجاد موازنه
7- فعالیت شدید بعثیهای رانده شده از عراق وفعالیت آنان علیه زیدیها
8- ادعای واهی انتساب این گروه به جمهوری اسلامی ایران و دامن زدن به تبلیغات منفی در این خصوص علیه کشورمان
9- سرسختی گروه الحوثی در مبارزه با دولت به همراه برخورداری این گروه از حمایتهای قبیلگی مردمی و همچنین حضور نظامی در مناطق کوهستانی
10- توسعه دامنه درگیری به مناطق خارج از صعده
2- قطعا در اين صحنه عربستان به نمايندگي از غرب عمل ميكند كما اينكه ما امروز شاهد هم پوشاني خبري از سوي شبكه سعودي العربيه با بيبيسي ، سيانان، فرانس24 و تلاش مشترك براي انحراف افكار عمومي از مسئله اصلي درگيريهاي يمن هستيم. بر اين اساس بايد گفت عربستان تلاش ميكند تا از يمن به مثابه«پاشنه آشيل» تغييرات در حوزه عربي استفاده كند و روند عمومي اين حوزه كه مقابله با استيلاي غرب است را متوقف و معكوس نمايد. ابعاد اين توطئه حتما بسيار بزرگتر از آن است كه ديده ميشود. از اين رو بايد گفت دولت مركزي يمن كه بارها قرارداد آتشبس با گروه حوثيها را نقض كرده است عملا در مسير فروپاشي يمن گام برميدارد.
3- درگيريهاي يمن ماهيت مذهبي ندارد اما دستگاههاي خبري غرب و عربستان خبرهاي آن را از منظري مذهبي منعكس مينمايند. آنان حوثيها را افراطگرايان تجزيه طلب شيعي لقب ميدهند تا با تلاش شيعيان در عراق و لبنان براي احياي قدرت خود پيوند بزنند. از اين رو آنان به دروغ ايران، عراق و حزبالله لبنان را متهم به تسليح حوثيها ميكنند و حال آنكه براي دولتهاي ايران و عراق و حزب الله لبنان در عمل امكان دسترسي به يمن وجود ندارد و دليلي هم ندارد كه آنان از يك جنبش طايفهاي حمايت نمايند.
منابع سلسله مقالات یمن، صعده و الحوثی ها:
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا)
خبرگزاری - ایکنا
خبرگزاری فارس
روزنامه کیهان
شبکه ایران
پنجره
سایت ساجد
ویکی پدیا
خبرگزاری قدس
شبکه العالم
القدسالعربی
bashgah.net
alyamani.blogfa.com
mouood.org
ebtekarnews.com
sedayeshia.com
saharnews.ir
gharibreza.com
7eqlim.ir
edalatkhahi.ir
Khabaronline.ir
Islamtimes.org
rajanews.com
porsojoo.com
منبع:ماهنامه موعود سال ششم _ شماره 35
/خ
با اينکه يمن از موقعيت ژئوپليتيک ويژه اي برخوردار است و منافع زيرزميني آن در کنار اقتصاد آبراه باب المندب مي تواند، به حداقل هاي معيشتي مردم يمن پاسخ گويد، حکومت علي عبدالله صالح از پاسخ مناسب به مطالبات مردم اين کشور ناتوان بوده و در کنار فقر، سياست تبعيض را نيز به اجرا گذاشته است. اگر چه مقامات يمن و دولت هاي اقتدارگراي عرب منطقه در پي پاسخ انحرافي به بحران صعده بوده و آن را بشکل غيرواقعي تصوير مي کنند، ولي ايستادگي شيعيان شمال يمن، هر دو را رسوا نموده و اين راهبرد منطقه اي را برملا خواهد کرد.
جنگ اخير در صعده که تا کنون به طول انجاميده و حکومت يمن از تمامي توان نظامي هوايي و زميني و ديپلماسي منطقه اي بهره گرفته، حاصلي جز فرسايش و شکست براي حکومت يمن به جاي نگذاشته است. ارتش منظم حکومتي و بکارگيري ابزارهاي برتر هوايي، زرهي، زميني، توپخانه و عقبه مطمئن لجستيکي و حمايت هاي پنهان و آشکار خارجي در مقابل امکانات محدود مردم شمال يمن کارآمدي نشان نداده و بجز تلفات، اسارت نظاميان ، دادن غنائم جنگي و ستمديدگي و آوارگي و کشتار مردم عادي و بي دفاع در شمال يمن کارنامه ديگري ارائه نکرده است.
از همان ابتداي اين جنگ، آوارگان و جنگ زدگان به شکل طبيعي از صحنه معرکه فرار کرده و به نقاط امن تر پناه برده و منتظر اقدامات بشردوستانه سازمان هاي بين المللي در نزديکي مرزهاي يمن با عربستان بوده اند، که با سياست محدوديت و فشار مقامات عربستان مواجه بودند. حتي سازمان هاي بين المللي از اينکه نمي توانند از طريق مرزهاي عربستان، امدادرساني خود را به اجرا بگذارند، زبان انتقاد گشوده اند و اين جنگ نابرابر را مقدمه يک فاجعه انساني ارزيابي کردند.
اگر از نگاه سعودي ها، رويدادهاي صعده و نزاع مردم شمالي يمن و حکومت آن کشور، پديده اي داخلي قلمداد مي شد، نبايد شاهد اقدامات غيرانساني و سپس حمله گسترده نظاميان عربستان و بکارگيري سلاح هاي ممنوعه مانند بمب هاي فسفري عليه شيعيان شمالي يمن باشيم.
مقامات عربستان که سال ها است از طريق رونق مدارس سلفي و وهابي در سراسر يمن و بويژه جنوب اين کشور و حمايت هاي مالي از برخي سران عشاير و قبايل و شخصيت هاي يمني، بدنبال نفوذ و سلطه بر يمن مي باشند و حتي برخي مناطق مرزي در شمال يمن را به استان هاي مجاور خود ضميمه نموده اند، بايد براي سياست هاي خود محمل و توجيهي داشته باشند.
شهروندان جنوب عربستان و بويژه مناطق هم جوار با شمال يمن، اقليت هاي زيدي و اسماعيلي زندگي مي کنند که مانند بقيه مناطق عربستان، با سياست سرکوب، تبعيض اجتماعي و اقتصادي و سلطه وهابيون و خفقان مذهبي روبه رو هستند. در طول تاريخ اين جمعيت هاي سعودي، پيوند طبيعي با شيعيان زيدي شمال داشته اند، که در شرايط مشابه در يمن زندگي مي کنند.
در واقع، حکومت عربستان که به علت سياست سرکوب مذهبي و تبعيض، با سرافکندگي در محيط منطقه اي و بين المللي روبه رو است، حاصل ايستادگي و مقاومت مردم صعده و حوثي ها را براي خود نگران کننده مي داند. با اينکه اقليت هاي زيدي، اسماعيلي و شيعه در عربستان همواره با سرکوب و زندان و محدوديت هاي گوناگون زندگي مي کنند، با اين حال براي کسب حقوق اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي و سياسي خود کوتاهي نکرده اند. راهبرد ملک عبدالله ، پادشاه عربستان براي اصلاحات داخلي و کاهش فشار به اقليت ها و راه اندازي برخي نمادهاي تدريجي اجتماعي، با هدف جلوگيري از انفجار سياسي - اجتماعي است. حکومت يمن و حاميان سعودي آن براي توجيه رفتار و اقدامات غيرانساني و جنگ افروزي عليه شيعيان يمن، تلاش مي کنند با شبيه معرفي کردن شعارهاي مردم صعده با شعارهاي مردم ايران، اين جريان مردمي و مقاومت تحسين برانگيز را وابسته به ايران معرفي کنند، تا هم بر مطالبات معمولي مردم شمال يمن سرپوش بگذارند و هم براي اقدامات غيرانساني در کشتار مردم شمال يمن توجيه سازي کنند.
تمامي مقامات يمني به خوبي واقف هستند و بارها در گزارش هاي رسمي نيز اعتراف نموده اند که سواحل شمالي يمن در درياي مديترانه، محل مناسبات مردم يمن با مردم اريتره بوده و نيازهاي خود را از آن طريق به اشکال مختلف پاسخ گفته اند.
ناکامي حکومت يمن براي سرکوب حوثي ها در حالي مطرح است که مقامات يمني از حمايت مالي، رسانه اي، ديپلماتيک و لجستيکي عربستان بطور کامل بهره مند شده اند.
جالب است با علني تر شدن مداخله سعودي ها در جنگ صعده و عليه شيعيان يمن، محمد راشد از رهبران القاعده در جزيره العرب!! نيز خواستار جنگ عليه شيعيان در سراسر منطقه شده است و فراموش نمي کنيم که همزمان با انفجار مزدوران جريان ريگي در استان سيستان و بلوچستان، روزنامه الوطن سعودي، خواستار به آتش کشيدن هزار نقطه ديگر در ايران شد. با اينکه سال ها تلاش شده تا «دست آموز» بودن القاعده توسط سعودي ها و دستگاه هاي اطلاعاتي آمريکا و برخي کشورهاي منطقه، پنهان بماند ولي گاهي کنترل از دست اين مقامات خارج شده و «دم خروس» پيدا مي شود.
جنگ صعده امروز با وارد شدن علني عربستان به جنگ با مردم اين منطقه، ماهيت جديدي بخود گرفته، بويژه اينکه، هزاران نفر از روستاهاي همجوار با صعده از شهروندان زيدي و اسماعيلي از اين محورها تخليه شده و مقامات نظامي عربستان به دنبال يک کمربند امنيتي تخليه شده در داخل يمن و منطقه صعده نيز مي باشند و گلوله باران و بمباران ممتد در طي تقريبا دو هفته گذشته، حکايت از اين اهميت ويژه دارد. خصوصاً اينکه ديپلماسي منطقه اي عربستان در کنار يک جنگ رسانه اي تمام عيار عليه حوثي ها و شيعيان و ايران در سطح منطقه، به دنبال جلب حمايت هاي لازم براي مداخله گري در يمن است که عملاً حاکميت و استقلال يمن را تحقير و نقض نموده است. در بخش ديگري نيز مقامات آمريکايي از اقدامات عربستان، تحت عنوان «تدابير دفاعي» و «حق مشروع عربستان»، تأييد به عمل آورده اند و پادشاه اردن که فتنه سازي را از اجداد انگليسي آموخته با اعزام دو يگان کماندويي براي همراهي با ارتش عربستان در سرکوب شيعيان حوثي يمن، به اين «جنگ هويت کاملا منطقه اي» داده است. مواضع وزير خارجه مصر در حمايت از عربستان که با «پز» ناسيوناليسم عربي هم چاشني سازي شده، معتقد است که «کشورهاي عربي مي توانند با مداخله غير عربي مقابله کنند.» البته اين مواضع شجاعانه!! هيچگاه براي دفاع از فلسطين و مردم غزه در مقابل حمله نظامي و وحشيانه رژيم صهيونيستي اتخاذ نشده و حتي همراه با آن تا امروز در محاصره مردم غزه مشارکت هم نموده اند. اين دلاوري حکومت مصر آن زمان نمايان تر مي شود که بدانيم جنايت هاي جنگي رژيم صهيونيستي توسط گلدستون که يک قاضي يهودي است محکوم شد ولي مقامات مصري براي کسب محبت رژيم صهيونيستي و مقامات کاخ سفيد، از اين خط قرمز عبور نکردند. بهتر است ماهيت اين رويداد منطقه اي را بازکاوي کنيم تا ريشه رفتار سعودي- مصري- اردني که از حمايت آمريا نيز برخوردار است، روشن شود.
کارشناسان غربي براساس نظرسنجي ها و برآوردهاي ديگر معتقدند عربستان و مصر نفوذ و جايگاه و موقعيت خود در منطقه خاورميانه را از دست داده اند، که اين پديده با همراهي آنان با سياست هاي غربي و صهيونيستي پيوند دارد.
اين سه کشور عربي آشکارا از گفت وگوي آمريکا با ايران نگران هستند و مانند رژيم صهيونيستي، هرگونه توافق و در هر سطحي را با ايران به زيان خود ارزيابي مي کنند. اين کشورهاي عربي از يکسو، از گسترش چالش و تنش بين ايران و آمريکا که ممکن است به درگيري نظامي منتهي شود، خسارت مي بينند و از سوي ديگر نمي توانند بپذيرند که آمريکا براي خروج از بن بست هاي منطقه اي و يا اعتراف به حقوق هسته اي و يا جايگاه منطقه اي، امتيازي به ايران بدهد. نخبگان سياسي اين سه کشور معتقدند، بايد يک «تشنج هدايت شده، منطقه اي» عليه ايران با زمينه مذهبي را فعال کنند تا موقعيت آنان در هر معادله منطقه اي جديد، حفظ شود. اين کار به روشني در فلسطين، لبنان، عراق ، يمن از سوي کشورهاي ياد شده در حال اجرا است و «ابزار فتنه مذهبي» را براي کسب موقعيت جديد الزامي مي دانند. عربستان، مصر و اردن، اين سياست «منازعه ساز» را در سه محور کارآمد مي دانند:
1- چنين فضايي از درگيري نظامي غرب با ايران جلوگيري مي کند و آسيبي به کشورهاي عربي ياد شده نمي زند.
2- به فعال کردن اين تشنج منطقه اي از هر گونه توافق آمريکا با ايران جلوگيري مي کند.
3- اين راهبرد، امکان ايجاد توازن در تعامل کشورهاي منطقه با ايران را فراهم مي کند.
لذا ماهيت جنگ نابرابر و ظالمانه در صعده و شمال يمن از يکسو با راهبردهاي منطقه اي اين سه کشور گره خورده و از سوي ديگر، بخشي از سياست منطقه اي عربستان است که در سه دهه اخير با جنگ افروزي منطقه اي و تضعيف کشورهاي رقيب، موقعيت خود را ارتقا داده است.
مشکل دولت یمن با الحوثیها چیست؟
نیروهای ارتش یمن با نقض موافقتنامه دوحه، به همراه قبایل سنی واقع در استان صعده، از تاریخ 20/5/1388 عملیاتی را با نام زمین سوخته برای پاکسازی شمال این کشور از شیعیان زیدی آغاز کرد و این ششمین جنگ علیه گروه الحوثی از شروع درگیریها در سال 2004 است.
با کشته شدن حسین بدرالدین الحوثی توسط دولت یمن در شهریور سال 83 درگیری گروه الحوثی با دولت وارد مرحله جدیدی شد. دولت یمن در مواضع رسمی و علنی خود گروه الحوثی را به شورش و ایجاد ناامنی در مناطق مسکونی و حمله به پاسگاههای امنیتی در صعده متهم نمود و از ابتدای درگیری تلاش کرد تا با استفاده از توان نظامی به موجودیت الحوثی و طرفداران وی خاتمه دهد.
دولت از ابتدا با تبلیغات منفی خود، گروه الحوثی را به عنوان مخالف صلح، آرامش امنیت و رفاه عمومی و باعث اصلی فرار سرمایه و گرانی معرفی کرد و اذهان مردم عادی یمن را منحرف کرد.
در کنار این تفسیر رسمی، برخی معتقدند رویکرد سیاسی و مذهبی الحوثی در شمال یمن، مخالفتهای گروه با سیاستهای آمریکا در منطقه، سازماندهی تفکر انقلابی در شمال یمن و گرایش مذهبی عمیق به مذهب زیدی از جمله برگزاری مناسبتهای مذهبی از جمله مراسم با شکوه غدیر در صعده و برگزاری دورههای آموزشی جوانان، نگرانیهایی را برای برخی در یمن به همراه داشت و این باعث شد تا دولت خود را در مواجهه با گروه مزبور قرار داده و طی 5 سال جنگ تمام عیار را تجربه کند.
مسئول اصلی ناآرامیهای یمن کیست؟
در سال 2007، عبدالله صالح رییسجمهور یمن در هماهنگی و مشورت با "الشامی" فرزند برادر وی که فردی معتدل، فهیم و قابل اعتماد بود را به عنوان استاندار صعده منصوب کرد تا به تدریج اوضاع را آرام کند و در این راستا فرصت مناسب را برای برکناری علی محسن الاحمر ( فرمانده نظامی عالیرتبه یمنی که دامن زدن به حوادث صعده به وی باز میگردد) بدست آورد.
در حقیقت علی محسن الاحمر با قدرت نظامی که در منطقه برای خود ایجاد کرد و روابطی که با عربستان و سلفیها برقرار کرده بود عامل اصلی ناآرامیها در این منطقه محسوب میشد. او با پولهای عربستان، بسیاری از قبایل منطقه را با خود همراه کرد و به صورت فردی که میتواند در مقابل رییس جمهور بایستد و نافرمانی کند در آمده بود.
علیرغم تلاش سیاسیون و گروههای زیدی برای حل سیاسی مشکل، اقدامات تندروانه جنگطلبان علیه ساکنان صعده و گروه الحوثی، آتش این فتنه را شعلهور کرد و کوششهای افرادی مانند الشامی بدون نتیجه باقی ماند.
تفاهمات صلحی که میان گروه الحوثی و دولت بسته شده بود اغلب از سوی این جریان جنگطلب و الاحمر نادیده انگاشته شده و به عنوان خلاف وعده گروه الحوثی وانمود شد.
لیبی و عربستان و خصومت های قدیمی
لیبی در اعتراضی که از سوی رییسجمهور یمن به عمل آمد، گفته بود: هاشمیان و زیدیها مخالف وهابیون سعودیاند و هر کجا دشمن سعودی وجود داشته باشد ما آنجا خواهیم بود. رییسجمهور یمن در پاسخ اظهار داشت: شما مشکل با عربستان را نباید در سرزمینهای یمن حل کنید.
از سوی دیگر سعودیها نیز با درک این شرایط، به مقامات یمن فشار آوده و خواستار حل نهایی قضیه الحوثی شدند چرا که احساس میکنند از این ناحیه آسیبپذیر خواهند بود. به نظر میرسد گروه الحوثی به نوعی در چرخه سیاستهای سعودی و لیبی قرار گرفت و موقعیت خود را به خاطر فضای ناشی از درگیریها داخلی تضعیف کرد.
دلایل استمرار درگیری در صعده
1- ادامه تضییع حقوق زیدیها با ادامه محدودیت و سختگیری علیه آنها از جمله ممانعت از برگزاری جشنهای غدیر
2- عملکرد نامناسب و خشن نیروهای انتظامی در استانهای زیدینشین
3- عدم وفای عهد رییسجمهور درخصوص آزادی علما و بزرگان بازداشتی و برخورد ملایمتر با زیدها
4- فراهم شدن زمینه برای ابراز نارضایتی عمومی مردم نسبت به گرانی، لغو یارانهها و اعتصاب و تظاهرات عدهای از تجار و مغازهداران و نیز برخی از مدرسین و اساتید دانشگاهها
5- تشدید حملات به شیعیان و زیدیها و محدود کردن مطبوعات آنها و زندانی کردن نویسندگان برجسته آنها
6- اعمال فشار سلفیهای به حاشیه رانده شده پس از حادثه 11 سپتامبر و سعی دولت در ایجاد موازنه
7- فعالیت شدید بعثیهای رانده شده از عراق وفعالیت آنان علیه زیدیها
8- ادعای واهی انتساب این گروه به جمهوری اسلامی ایران و دامن زدن به تبلیغات منفی در این خصوص علیه کشورمان
9- سرسختی گروه الحوثی در مبارزه با دولت به همراه برخورداری این گروه از حمایتهای قبیلگی مردمی و همچنین حضور نظامی در مناطق کوهستانی
10- توسعه دامنه درگیری به مناطق خارج از صعده
چند نکته دیگر
2- قطعا در اين صحنه عربستان به نمايندگي از غرب عمل ميكند كما اينكه ما امروز شاهد هم پوشاني خبري از سوي شبكه سعودي العربيه با بيبيسي ، سيانان، فرانس24 و تلاش مشترك براي انحراف افكار عمومي از مسئله اصلي درگيريهاي يمن هستيم. بر اين اساس بايد گفت عربستان تلاش ميكند تا از يمن به مثابه«پاشنه آشيل» تغييرات در حوزه عربي استفاده كند و روند عمومي اين حوزه كه مقابله با استيلاي غرب است را متوقف و معكوس نمايد. ابعاد اين توطئه حتما بسيار بزرگتر از آن است كه ديده ميشود. از اين رو بايد گفت دولت مركزي يمن كه بارها قرارداد آتشبس با گروه حوثيها را نقض كرده است عملا در مسير فروپاشي يمن گام برميدارد.
3- درگيريهاي يمن ماهيت مذهبي ندارد اما دستگاههاي خبري غرب و عربستان خبرهاي آن را از منظري مذهبي منعكس مينمايند. آنان حوثيها را افراطگرايان تجزيه طلب شيعي لقب ميدهند تا با تلاش شيعيان در عراق و لبنان براي احياي قدرت خود پيوند بزنند. از اين رو آنان به دروغ ايران، عراق و حزبالله لبنان را متهم به تسليح حوثيها ميكنند و حال آنكه براي دولتهاي ايران و عراق و حزب الله لبنان در عمل امكان دسترسي به يمن وجود ندارد و دليلي هم ندارد كه آنان از يك جنبش طايفهاي حمايت نمايند.
منابع سلسله مقالات یمن، صعده و الحوثی ها:
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا)
خبرگزاری - ایکنا
خبرگزاری فارس
روزنامه کیهان
شبکه ایران
پنجره
سایت ساجد
ویکی پدیا
خبرگزاری قدس
شبکه العالم
القدسالعربی
bashgah.net
alyamani.blogfa.com
mouood.org
ebtekarnews.com
sedayeshia.com
saharnews.ir
gharibreza.com
7eqlim.ir
edalatkhahi.ir
Khabaronline.ir
Islamtimes.org
rajanews.com
porsojoo.com
منبع:ماهنامه موعود سال ششم _ شماره 35
/خ