اهمیت اسناد در تاریخ نگاری
نویسنده : پروانه حسينعبدالله
با توجه به اهميتي كه اسناد تاريخي در هر تحقيق و پژوهش دارند و استناد به آنها اعتبار بيشتري به پژوهشهاي تاريخي ميبخشد در اين مقاله سعي شده با شناساندن موقعيت و جايگاه اسناد، نقش بسيار مؤثر آنها در تاريخنگاري ذكر شود. به اين منظور تأثير مثبت اسناد در پژوهشهاي تاريخي به عنوان مهمترين منابع مكتوب شده مورد بررسي قرار گرفته و پس از آن به بحث درباره مفهوم آرشيو و مدارك آرشيوي خواهيم پرداخت.
اهميت و اعتبار سند، اصالت اسناد به ويژه اسناد آرشيوي را براي استفاده مورخ بيان ميكند و اينكه نسبت به آثار باستاني و آثار مكتوب ديگر كمتر مورد سوء استفاده و جعل قرار گرفته اند.
از دوران اختراع خط و سهولت در نگارش و ثبت و ضبط حوادث و وقايع تا دوران اختراع صنعت چاپ و پديدار شدن اسناد در متون تحقيقي و بايگاني آنها، اسناد مهمترين منبع تاريخي محسوب شده كه مورخان با استناد به آنها به صحت و سقم مطالب خود پي برده، با مدارك مستدل و براهين مستحكمتر به بررسي حوادث و رويدادهاي تاريخي پرداختهاند. اگر چه در ابتدا بيتوجهي به جمعآوري اسناد و استناد به آنها موجب از بين رفتن بسياري از اسناد مربوط به تاريخ ايران شده و مسامحه در اين امر مهم باعث شده فقط راجع به بعضي از دورانهاي تاريخي سند موجود باشد.
اسناد براي پژوهشهاي تاريخي، همچون مصالحي هستند كه مورخ با استفاده از آنها به بازسازي تاريخ ميپردازد و در نتيجه «روابط اجتماعي» انسانها به وجود ميآيد. اسناد با توجه به استفادهاي كه در هر زمان از آنها ميشود داراي دو ارزش اداري و تحقيقي هستند. تا زماني كه مطالب آنها مربوط به مسائل روزمره جاري است، اداري يا شخصي محسوب ميشوند. پس از آن كه ارزش جاري و روزمره خود را از دست دادند ارزش تحقيقي و استنادي پيدا ميكنند. بنابراين پژوهشها و تحليلهاي مورخ بدون مراجعه به اسناد كامل نخواهد شد.
اسناد تاريخي از مهمترين منابع مكتوب در پژوهشهاي تاريخي به شمار ميآيند كه شامل:
مكاتبات حكومتي، فرمانها، معاملات سياسي، گزارشهاي اقتصادي، فرهنگي، نظامي، اسناد قضايي، مالي، حقوقي و برخي مكاتبات خصوصي و خانوادگي ميباشند.
بيتوجهي به حفظ و نگهداري اسناد، موجب از ميان رفتن بسياري از آنها در طول تاريخ شده است. مورخ بيش از هر چيز بايد از اصالت سندي كه به آن استناد ميكند و جعلي نبودن آن مطمئن باشد.
براي تعيين اصالت سند ميتوان شواهدي را در آنها در نظر گرفت. سندي كه بتوان به آن اطمينان كرد، نبايد مخدوش، خط خورده، تراشيده، شكسته، ترميم شده و نونويس باشد.
اگر سند رونوشت يا به اصطلاح قديم «سواد» است بايد از روي اصل استنساخ شده و خلاصه نشده باشد. براي شناسايي سند، توجه مهر و حاشيه نوشتههاي آن ضروري است از طريق كاغذ، مركب و تزيينات يك سند نيز ميتوان اصالت آن را تعيين كرد. 1
در اين حالت به آنها «اسناد تاريخي» اطلاق ميشود. بدين ترتيب اسناد تاريخي شامل كليه فرمانهاي سلطنتي، مكاتبات و اسناد سياسي، معاهدات، نوشتههاي اداري، اسناد قضايي، مالي و حقوقي، گزارشهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و نظامي و برخي مكاتبات خصوصي دوستانه و خانوادگي ميباشند كه در قديم به آنها: سلطانيات، ديوانيات و اخوانيات ميگفتند. 2
مدارك آرشيوي داراي اصالت و اعتبار بيشتري است زيرا هر سند اداري و ديواني و هر فرمان و نامه رسمي كه امروز به دست ميآيد به زمان و رويدادي خاص و حقيقي بستگي داشته و در نتيجه رابطه مستقيم و طبيعي بين اثر و مؤثر موجود است. به علاوه قضاوتها و داوريهايي كه درباره آنها ميشود و آنچه از محتواي آنها استباط ميگردد برخلاف متون قديمي كه دستخوش تغيير و تبديل و شك و اصلاح بودهاند و يا مدارك باستانشناسي كه مبناي قضاوت و استنباط در مورد آنها غالباً مبتني به حدس و گمان و تقريب است، بر پايه اعتبار و يقين و اصالت آنها استوار است.
ضمناً چون براي حفظ روابط جامعه با دستگاههاي اداري و حاكمه تهيه و تنظيم شده و ميشوند خالي از شايعه، دروغ، تظاهر، اغراض خصوصي و ملاحظه كاريهاست. همين نقش اساسي و قابل اعتماد كه اين منبع، در اصالت ضبط وقايع ايفا مينمايد از قديمترين ايام در جوامع باستاني شناخته و اهميت آن آشكار بوده است. بنابراين با استفاده از اين نوع مدارك به اشتباهات، پردهپوشي، مجهولات، گزافهگوييها و بالاخره ملاحظهكاريهاي برخي از تاريخنويسان گذشته ميتوان پيبرد و حقايق امور را درك و كشف كرد. 3
/س
اهميت و اعتبار سند، اصالت اسناد به ويژه اسناد آرشيوي را براي استفاده مورخ بيان ميكند و اينكه نسبت به آثار باستاني و آثار مكتوب ديگر كمتر مورد سوء استفاده و جعل قرار گرفته اند.
از دوران اختراع خط و سهولت در نگارش و ثبت و ضبط حوادث و وقايع تا دوران اختراع صنعت چاپ و پديدار شدن اسناد در متون تحقيقي و بايگاني آنها، اسناد مهمترين منبع تاريخي محسوب شده كه مورخان با استناد به آنها به صحت و سقم مطالب خود پي برده، با مدارك مستدل و براهين مستحكمتر به بررسي حوادث و رويدادهاي تاريخي پرداختهاند. اگر چه در ابتدا بيتوجهي به جمعآوري اسناد و استناد به آنها موجب از بين رفتن بسياري از اسناد مربوط به تاريخ ايران شده و مسامحه در اين امر مهم باعث شده فقط راجع به بعضي از دورانهاي تاريخي سند موجود باشد.
اسناد براي پژوهشهاي تاريخي، همچون مصالحي هستند كه مورخ با استفاده از آنها به بازسازي تاريخ ميپردازد و در نتيجه «روابط اجتماعي» انسانها به وجود ميآيد. اسناد با توجه به استفادهاي كه در هر زمان از آنها ميشود داراي دو ارزش اداري و تحقيقي هستند. تا زماني كه مطالب آنها مربوط به مسائل روزمره جاري است، اداري يا شخصي محسوب ميشوند. پس از آن كه ارزش جاري و روزمره خود را از دست دادند ارزش تحقيقي و استنادي پيدا ميكنند. بنابراين پژوهشها و تحليلهاي مورخ بدون مراجعه به اسناد كامل نخواهد شد.
اسناد تاريخي از مهمترين منابع مكتوب در پژوهشهاي تاريخي به شمار ميآيند كه شامل:
مكاتبات حكومتي، فرمانها، معاملات سياسي، گزارشهاي اقتصادي، فرهنگي، نظامي، اسناد قضايي، مالي، حقوقي و برخي مكاتبات خصوصي و خانوادگي ميباشند.
بيتوجهي به حفظ و نگهداري اسناد، موجب از ميان رفتن بسياري از آنها در طول تاريخ شده است. مورخ بيش از هر چيز بايد از اصالت سندي كه به آن استناد ميكند و جعلي نبودن آن مطمئن باشد.
براي تعيين اصالت سند ميتوان شواهدي را در آنها در نظر گرفت. سندي كه بتوان به آن اطمينان كرد، نبايد مخدوش، خط خورده، تراشيده، شكسته، ترميم شده و نونويس باشد.
اگر سند رونوشت يا به اصطلاح قديم «سواد» است بايد از روي اصل استنساخ شده و خلاصه نشده باشد. براي شناسايي سند، توجه مهر و حاشيه نوشتههاي آن ضروري است از طريق كاغذ، مركب و تزيينات يك سند نيز ميتوان اصالت آن را تعيين كرد. 1
مدارك آرشيوي
در اين حالت به آنها «اسناد تاريخي» اطلاق ميشود. بدين ترتيب اسناد تاريخي شامل كليه فرمانهاي سلطنتي، مكاتبات و اسناد سياسي، معاهدات، نوشتههاي اداري، اسناد قضايي، مالي و حقوقي، گزارشهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و نظامي و برخي مكاتبات خصوصي دوستانه و خانوادگي ميباشند كه در قديم به آنها: سلطانيات، ديوانيات و اخوانيات ميگفتند. 2
اهميت و اعتبار سند
مدارك آرشيوي داراي اصالت و اعتبار بيشتري است زيرا هر سند اداري و ديواني و هر فرمان و نامه رسمي كه امروز به دست ميآيد به زمان و رويدادي خاص و حقيقي بستگي داشته و در نتيجه رابطه مستقيم و طبيعي بين اثر و مؤثر موجود است. به علاوه قضاوتها و داوريهايي كه درباره آنها ميشود و آنچه از محتواي آنها استباط ميگردد برخلاف متون قديمي كه دستخوش تغيير و تبديل و شك و اصلاح بودهاند و يا مدارك باستانشناسي كه مبناي قضاوت و استنباط در مورد آنها غالباً مبتني به حدس و گمان و تقريب است، بر پايه اعتبار و يقين و اصالت آنها استوار است.
ضمناً چون براي حفظ روابط جامعه با دستگاههاي اداري و حاكمه تهيه و تنظيم شده و ميشوند خالي از شايعه، دروغ، تظاهر، اغراض خصوصي و ملاحظه كاريهاست. همين نقش اساسي و قابل اعتماد كه اين منبع، در اصالت ضبط وقايع ايفا مينمايد از قديمترين ايام در جوامع باستاني شناخته و اهميت آن آشكار بوده است. بنابراين با استفاده از اين نوع مدارك به اشتباهات، پردهپوشي، مجهولات، گزافهگوييها و بالاخره ملاحظهكاريهاي برخي از تاريخنويسان گذشته ميتوان پيبرد و حقايق امور را درك و كشف كرد. 3
پي نوشت :
1ـ تاريخشناسي، دوره پيشدانشگاهي.
2ـ قائممقامي، جهانگير؛ مقدمهاي بر شناخت اسناد تاريخي.
3ـ همان.
منبع : موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
/س