اسناد و منابع مكتوب خطبه فدك (1)
مطلع سخن
اين خطبه كه پس از تلاشهاى بىنتيجه فاطمه (سلام الله علیها) جهت استرداد فدك(1) ايراد گرديد، در حقيقت شكوائيهاى بود كه زهرا از وضع زمانه ابراز داشت. او كه از وضعيت پيش آمده پس از رحلت پدر ناراضى بود ، فدك را بهانهاى جهت اعلام مواضع به حق خود ديد و به بيان و شرح ديدگاههاى خود پيرامون مسائل مهم جامعه پرداخت.
آنچه بيشتر در نظر شيعه حائز اهميت است، آن قسمت از خطبه است كه به شرح وقايع پيش آمده پس از رحلت پيامبر بزرگ اسلام مىپردازد. اين خطبه حاوى مطالب و مسائل عميق فكرى بسيارى است كه نشان از آگاهى و معرفت حضرت به موضوعات علمى دارد، اما بخش تاريخى خطبه از نظر شيعه داراى اهميت بيشترى است. اين در حالى است كه برخى از انديشمندان و مورخان اهل سنت، درست به دليل در برداشتن اين گونه مباحث، اين خطبه را مجعول و ساخته و پرداخته محدثان و مورخان متأخر شيعى مذهب دانستهاند.(2)
درباره اين خطبه تا به حال كتب زيادى ، به خصوص توسط دانشمندان شيعه نگاشته شده است. اما اكثر، بلكه همه اين تأليفات و تحقيقات، دربرگيرنده شرح محتوايى خطبه و مباحث مربوط به متن آن است و كمتر به مسائل مربوط به اسناد و رجال خطبه پرداخته شده است.
آنچه هدف اصلى اين مقاله را تشكيل مىدهد ، نظرى از برون به خطبه، و نگاهى هر چند كوتاه و گذرا به اسناد و منابعى است كه به گونهاى به اين خطبه اشاره و يا آن را نقل نمودهاند.
اين، به خودى خود، باعث مىشود به نوعى پاسخ شبهه مجعول بودن اين خطبه نيز داده شود.
مباحث مربوط به اسناد و رجال خطبه ، جهت بررسى ميزان اعتبار آن ضرورتى است انكارناپذير، و تحقيق در آن منطقاً مقدم بر پژوهش در محتواى خطبه است، اما به دليل گستردگى مباحث پيرامونى آن، مجال ورود به اين مبحث در اين مقاله وجود ندارد ؛ لذا اين نوشته مىتواند پيش درآمدى بر تحقيقات و پژوهش در اسناد و رجال اين خطبه جهت تعيين اعتبار آن باشد. در اين مقاله به منابع، اسناد، و طبقات راويان خطبه، به صورتى مختصر و گذرا پرداخته مىشود.
الف: منابع خطبه
علاوه بر اين سه كتاب مستقل كه پيرامون اين خطبه به رشته تحرير درآمده و گزارشهاى آن به ما رسيده است، بسيارى از محدثان و مورخان اسلامى، تمامى خطبه يا بخشى از آن را، با ذكر سلسله اسناد و رجال آن - يا بدون اسناد، در كتب خود آوردهاند و برخى ديگر نيز اشارهاى به وجود اين خطبه نمودهاند.
ما در اين بخش به منابع مكتوبى كه هم اكنون در دسترس است و خطبه حضرت در آن وجود دارد، به ترتيب زمانى حيات مؤلفان، اشاره مىكنيم. اين منابع عبارتند از:
1 - بلاغات النساء ، تأليف أحمد بن طيفور
اين كتاب كه اكنون به صورت مستقل تحت همين عنوان چاپ شده است، حاوى سخنان برخى از زنان انديشمند و خطباى عرب زبان است. ابن طيفور خطبه حضرت فاطمه ( علیه السلام) را پس از سخنان عايشه، همسر پيامبر(صلی الله علیه واله)، ذكر كرده است.(7) اين كتاب از قديمىترين منابع مكتوبى است كه خطبه حضرت با سلسله اسناد در آن موجود است و هم اكنون در دسترس ما قرار دارد.
2 - مختصر بصائر الدرجات ، تأليف حسن بن سليمان حلّى
حسن بن سليمان حلّى كه او نيز از علماى شيعه در قرن هشتم بود، بخشى از احاديث كتاب بصائر الدرجات را گزينش كرد و ضمن اضافه نمودن برخى احاديث ديگر به اين مجموعه، آن را مختصر بصائر الدرجات ناميد. مرحوم حسن بن سليمان، در ضمن ذكر حديث مفصلى از امام صادق( علیه السلام)، به گونهاى مختصر و گذرا و بدون ذكر اصل خطبه، اشارهاى به محتواى آن نموده است.(10)
3 - السقيفة و فدك ، تأليف أحمد بن عبدالعزيز جوهرى
كتاب السقيفة و فدك چنان كه از نام آن پيداست، حاوى مطالبى درباره دو واقعه مهم تاريخى صدر اسلام است. اين كتاب اكنون موجود نيست ، اما ابن ابى الحديد معتزلى در كتاب گرانسنگ خود به نام شرح نهج البلاغه، بخشهايى از اين كتاب را نقل نموده است. كتابى كه اكنون به نام السقيفه و فدك، از احمد بن عبدالعزيز جوهرى ، وجود دارد، در اصل مطالب جمعآورى شده از شرح نهجالبلاغه ابن ابى الحديد است. جوهرى بخشهايى از خطبه حضرت را به دو طريق با ذكر سلسله اسناد آورده است.(12)
4 - مقاتل الطالبيين ، تأليف أبوالفرج اصفهانى
ابوالفرج در سال 284ه در اصفهان زاده شد. او پس از طى مراحل مقدماتى در علوم مختلف چون تاريخ، ادب، شعر، حديث، و... ، شهرت يافت. ابوالفرج داراى آثار و تأليفات بىشمارى است كه مشهورترين آنها كتاب حجيم و دايرة المعارفگونه الاغانى است كه از شهرت بسزايى برخوردار است.(14)
از ديگر آثار او كتاب ذى قيمت مقاتل الطالبيين است. او در اين كتاب به ذكر زندگينامه فرزندان عبدالمطلب و شهداى طالبى از عصر نبوت تا زمان حيات خود پرداخته است.(15) ابوالفرج در اين كتاب اشارهاى به صدور اين خطبه نموده و در شرح حال زينب كبرى(سلام الله علیها) نوشته است:
والعَقيلة هى الّتى روى ابن عباس عنها كلام فاطمة في فدك، فقال: حدثتنى عقيلتنا زينب بنت على( علیه السلام).(16)
5 - شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار ، تأليف نعمان بن محمد
6 - من لا يحضره الفقيه ، تأليف شيخ صدوق (ره)
شيخ صدوق در اين كتاب بخشى از خطبه فدك را از حضرت زينب نقل نموده و در آخر نوشته است:
و الخطبة طويلة أخذنا منها موضعَ الحاجة.(20)
7 - علل الشرائع ، تأليف مرحوم صدوق(ره)
8 – المناقب ، تأليف احمد بن موسى بن مَردُويَه اصفهانى، متوفاى 410 ه
9 - نثر الدرر ، تأليف منصور بن حسين رازى
از مصنفات او كتاب هفت جلدى نثر الدرر است كه البته به نام نثر الدر چاپ شده و معروف است. نزهة الأديب و التاريخ از ديگر آثار او به شمار مىرود.
كتاب نثر الدرر حاوى بخش زيادى از خطبه حضرت است ، كه متأسفانه بدون ذكر سند آمده است.(24)
10 - الشافى في الإمامة، تأليف مرحوم سيد مرتضى
كتاب الشافى في الإمامة چنان كه از نام آن پيداست، در بيان احاديث مربوط به مسئله امامت و از جمله تأليفات هم اين دانشمند شيعه به شمار مىآيد. مرحوم سيد مرتضى بخشى از خطبه فدك را به سه طريق از استادش ابوعبداللّه مرزبانى نقل نموده است.(26)
11 - دلائل الامامة ، تأليف محمد بن جرير طبرى
مفصلترين متن موجود و متنى كه بيشتر علماى متأخر و معاصران از آن بهره جستهاند، متن خطبه حضرت در اين كتاب است. مرحوم طبرى اين خطبه را به نُه طريق مختلف با ذكر سلسله اسناد آن آورده است.(28)
12 - مقتل الحسين ( علیه السلام)، تأليف موفق بن احمد مكى
13 – الاحتجاج ، تأليف أبو منصور طبرسى
14 - منال الطالب في شرح طَوال الغرائب ، تأليف مبارك بن محمد الجزرى
15 - تذكرة الخواص من الأمّة في ذكر مناقب الأئمة ، تأليف سبط ابن الجوزى
16 - شرح نهجالبلاغه ، تأليف ابن ابى الحديد معتزلى
17 - شرح نهجالبلاغه ، اثر على بن ميثم بحرانى
18 - كشف الغُمّة في معرفة الأئمة ، اثر على بن عيسى إربلى
19 - معادن الحكمة في مكاتيب الأئمة ، تأليف علَم الهدى بن فيض كاشانى
جدا از مصادر و منابع فوق ، عدهاى ديگر از علماى ادب و حديث در ضمن شرح لغات به صدور اين خطبه از حضرت اشاره نمودهاند. اين افراد عبارتند از:
1 - خليل بن احمد الفراهيدى ، متوفاى 175 هجرى ق. او در كتاب العين مىنويسد:
و في الحديث: جائت فاطمة إلى أبي بكر في لَميمةٍ من حفدها و نسأ قومها.(38)
2 - جارالله محمد بن عمر الزمخشرى، متوفاى 538 هجرى ق، در كتاب الفائق در مادّه «اللّمّة» مىنويسد:
و في حديث فاطمة إنها خرجت في لَمّةٍ من نسائها تتوطَّأ ذيلها حتى دخلت على أبي بكر.(39)
3 - ابوالفرج عبدالرحمان بن على بن الجوزى، متوفاى 597 هجرى ق، در كتاب غريب الحديث نوشته است:
و في الحديث: أن فاطمة خرجت في لَمّةٍ من نسائها إلى أبي بكر فعاتبته، اى في جماعة، و قيل من الثلاث إلى العشر.(40)
4 - مبارك بن محمد جزرى، معروف به ابن أثير، متوفاى 56 هجرى، در كتاب النهاية في غريب الحديث به شرح لغات و اصطلاحات برخى از احاديث پرداخته، و به اين مناسبت در مادّه «لمّة» به بخش كوتاهى از خطبه اشاره نموده است.(41)
5 - ابوالفضل جمال الدين بن منظور، متوفاى 711 هجرى ق، در كتاب لسان العرب به اين خطبه اشاره كرده است.(42)
از ميان اين مصادر، برخى از منابع دست اول و بخشى نيز از منابع متأخر و دست دوم به شمار مىروند. در ميان مؤلفان فوقالذكر، ده نفر شيعه و دوازده نفر از اهل سنتاند.
قديمىترين كتابى كه خطبه در آن آمده ، كتاب بلاغات النسأ ابن ابى طيفور است.
ادامه دارد ...
پی نوشت :
1. فدك از جمله قرا و قصبات حجاز و حوالى خيبر است كه با مدينه طيبه دو يا سه روز طى مسافت فاصله دارد كه به مقياس زمان ما به 130 كيلومتر مىرسد. فدك سرزمينى بوده است آباد و به لحاظ داشتن آب كافى، از نخلستانهاى فراوان و محصولات بىشمارى برخوردار بوده است.
2. بلاغات النساء ، ص 12.
3. الذريعة، ج 7، ص 203.
4. همان، ج 18، ص 109.
5. رجال النجاشى، ص 87 ؛ ايضاح الاشتباه، ص 104 ؛ اَمل الآمل، ج 2، ص 26 ؛ الذريعة، ج 4، ص 348.
6. الاعلام، ج 1، ص 141 ؛ الذريعة، ج 26، ص 125.
7. بلاغات النسأ، ص 26.
8. مختصر بصائر الدرجات، ص 6.
9. بحارالأنوار، ج 1، ص 7 و 21.
10. مختصر بصائر الدرجات، ص 456.
11. الذريعة، ج 12، ص 206.
12. السقيفة و فدك، ص 98.
13. الذريعة، ج 18، ص 109.
14. الاَعلام، ج 4، ص 276.
15. الذريعة، ج 21، ص 376.
16. مقاتل الطالبيين، ص 60.
17. شرح الاخبار، ج 1، ص 71.
18. همان، ج 3، ص 34، ح 174.
19. الاَعلام، ج 18، ص 274.
20. من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 372، ح 1754.
21. علل الشرائع، ج 1، ص 289.
22. الطرائف، ص 263، ح 368.
23. الاعلام، ج 7، ص 289.
24. نثر الدر، ج 4، ص 8 .
25. الاعلام، ج 4، ص 278.
26. الشافى في الاِمامة، ج 4، ص 71.
27. دلائل الامامة، ج 4، ص 71.
28. همان، ص 111.
29. مقتل الحسين، ص 121، ح 59.
30. الاحتجاج، ج 1، ص 5.
31. همان، ج 1، ص 253.
32. منال الطالب، ص 501 - 507.
33. تذكرة الخواص، ص 317.
34. شرح نهجالبلاغه، ج 16، ص 263.
35. شرح نهجالبلاغه، بحرانى، ج 5، ص 101.
36. كشف الغُمّة، ج 1، ص 454.
37. معادن الحكمه، ج 1، ص 384.
38. العين، ج 3، ص 653.
39. الفائق، ج 2، ص 212.
40. غريب الحديث، ج 2، ص 33.
41. النهاية في غريب الحديث، ج 4، ص 273.
42. لسان العرب، ج 12، ص 54.
/خ