امام باقر (ع) و هويت بخشي به فرهنگ شيعه
نويسنده: عزيزالله حسيني
چشمه جاري شکافنده علوم در بيابان تفتيده دانش جوشيدن گرفت و جان جويندگان علم و معرفت را از زلال پر برکت خود سيراب ساخت و بدين سان بود که شيعه نشان افتخار ديگري بر گردن آويخت و بر اين پيشواي معصوم خود باليد.
امامت پيشواي پنجم شيعيان؛ امام محمدباقر(ع) در برهه اي آغاز شد که جامعه آن روز بيش از هر زمان ديگر چالشهاي عميق عقيدتي و فقهي ميان فرقه هاي اسلامي را يکي پس از ديگري تجربه مي کرد. با حضور امام باقر(ع) در اين عرصه، گام مهم و بسزايي در راستاي تبيين آراي شيعيان برداشته شد و جنبش تحسين برانگيزي در ميان دانشمندان شيعي پديد آمد که در اندک زماني پس از آن توانست تفکرات خطرناک فرقه هايي چون مرجئه، جبريه، قدريه، غلات را تا حد قابل توجهي منزوي سازد.
دوره امامت ايشان و فرزند بزرگوارش امام جعفرصادق(ع) با مسايلي همچون انقراض امويان، بر سر کار آمدن عباسيان، پيدا شدن مشاجرات سياسي و ظهور سرداران و مدعياني مانند ابومسلم خراساني، ترجمه کتب فلسفي و مجادلات کلامي مقارن است. در چنين شرايطي اختلاف شديدي در کشورهاي اسلامي پديد آمده بود و هر کسي از گوشه اي قيام مي کرد و در نتيجه خلفا به سرعت تغيير مي کردند؛ چنانکه در مدت امامت امام پنجم(ع) و در طي نوزده سال، پنج خليفه روي کار آمدند. لذا موقعيت مناسبي براي آن حضرت که از ظلم بني اميه فارغ شده بود، پديد آورد تا انقلابي علمي را آغاز نمايد. با بهره گيري از همين فرصت بود که بزرگاني از شيعيان و اهل تسنن در اطراف ايشان جمع شدند و حقايق و معارف اسلام را منتشر کردند. از همين روي امام محمدباقر(ع) و پس از وي امام جعفرصادق(ع) از موقعيت مساعد روزگار سياسي، براي نشر تعليمات اصيل اسلامي بهره جسته و دانشگاه تشيع و علوم اسلامي را بنيان نهادند. محضر امام باقر(ع) مرکز علما و دانشمندان و راويان حديث و خطيبان و شاعران بنام بود و در مکتب تربيتي ايشان علم و فضيلت به مردم آموخته مي شد. چنانکه شيخ مفيد در «ارشاد» مي نويسد: از هيچ کدام از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسين(ع) اين اندازه از علم دين و آثار و سنت و علم قرآن و سيره و فنون ادب که از امام باقر(ع) صادر شده، ظاهر نشده است. ابن حجر- دانشمند اهل تسنن- نيز در مورد اين امام بزرگوار مي گويد: «او جامع علوم و شکافنده و توسعه دهنده علم بود. او نمايانگر علم بود و دانش را رفعت داد. قلب او مهذب و علم و عمل او پاک و پاکيزه بود. او طاهر و مطهر بود، خلق او عالي بود و عمر او در اطاعت خداوند صرف شد. تبحري در عرفان داشت که زبان گوياي آن نيست. سخنان او در عرفان و سير و سلوک به حدي است که نمي تواند در اين گفتار ضبط شود.»
از ديگر تلاشهاي چشمگير امام در راستاي نشر تعاليم اسلامي، مرجعيت علمي امام در پاسخگويي به مسايل فقهي مردم بود. ايشان با برقراري حوزه درس، زدودن چالشهاي علمي و تحکيم مباني معارف و اصول ناب اسلامي با تکيه بر آيات رهنمونگر قرآن با کج انديشي ها مبارزه و تمام ابواب فقهي و اعتقادي را از ديدگاه قرآن بررسي کرد و به پرورش دانشمندان و فرهيختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمي کمر بست.
« ابو اسحاق سبيعي » از ديگر فرهيختگان اين دوره، آن قدر نظرات علمي امام را درست مي پندارد که وقتي از او در مورد مسأله اي مي پرسند، پاسخ را از زبان امام مي گويد و مي افزايد: او دانشمندي است که هرگز کسي به سان او (در علم) نديده ام.
«ابو زرعة» نيز در اين باره اقرار مي کند: او بزرگترينِ دانشمندان است.
در آن روزگار، بسياري از شيعيان به مراتب عالي تشيع دست نيافته بودند و دسته اي از آنان در کنار استفاده از احاديث اهل سنت، علاقه زيادي به فراگيري و بهره مندي از دانش امام نيز نشان مي دادند. آن گونه که از کتابهاي رجالي فهميده مي شود، نام بسياري از اشخاصي که ارتباط تنگاتنگي با امام داشته اند، جزو اصحاب او نيست. همين موضوع مي توانست تا اندازه اي انديشه شيعه را سست کند؛ چه بسا امکان اختلاط آموزه هاي ديگري با آن قسمت از معارفي که آنان از امام مي آموختند وجود داشت. امام باقر(ع) نيز مانند ديگر امامان شيعه، براي تحکيم پايه هاي انديشه شيعه بسيار کوشيد و امامت شيعه را به خوبي براي همگان معرفي کرد. او مي فرمود: «فرزندان رسول خدا(ص) درهاي دانش خداوندي و راه رسيدن به خشنودي او هستند. آنان دعوت کنندگان مردم به سوي بهشت و راهنمايان به سوي آنند.» امام با تکيه بر قرآن، رهبري شيعه و تقويت مباني پيروي از آن را معرفي مي کرد و مي کوشيد تا امامت را نيز مانند نبوت، امري الهي و مبتني بر قرآن تبيين کند. بازتاب ديدگاه امام در مورد رهبري شيعه بر احاديث نبوي که بر شباهت و قرابت ميان پيامبر(ص) و اميرالمؤمنين(ع) تأکيد مي کرده در بحثهاي کلامي ايشان انعکاس فراواني دارد. او با بيان اينکه امام، داراي صفاتي ذاتي- مانند عصمت و علم- است، در نظر داشت رويکرد جدي تري به موضوع امامت داشته باشد. ديدگاههاي ايشان درباره اين موضوع، تأثير ويژه اي بر مردم گذاشت و بسياري از تهديدها و خطرها را از تفکر شيعي دور کرد و سبب شد با وجود عقايد گوناگوني که در آن زمان درباره مرجعيت وجود داشت، تعداد گرايندگان به اين مکتب رو به فزوني گذارد.
ايشان با درايت و هوشياري تمام توانست، شکافي را که در گذر سالهاي متمادي بين قرآن و عترت در باورهاي ديني بخش عظيمي از مردم پديد آمده بود، از ميان بردارد.
همانگونه که ذکر شد، عصر امام پنجم(ع) به دليل وجود شرايط سياسي خاص اوضاع حاکم، تا اندازه اي به امام اجازه برقراري مجامع علمي داد تا ايشان بتواند استعدادهاي نهفته اي را که در جامعه اسلامي وجود داشت، تربيت کند؛ با اين همه، نبايد تصور کرد که امام با رعايت تقيه و پنهان کاري و عدم برانگيختن حساسيت دستگاه، اين معنا را عملي کرده و با وجود تنگناهاي خاص سياسي و فرهنگي توانست دانشمندان برجسته اي را در رشته هاي گوناگون معارف چون فقه، حديث، تفسير و ديگر شاخه هاي علوم اسلامي تربيت کند که که نام يکايک آنها در دست است. از برجسته ترين آنها مي توان به زرارَ بن اعين، محمد بن مسلم ثقفي، ابوبصير، ليث بن البخري مرادي، بريد بن معاويه عجلي اشاره کرد.
امام باقر(ع) در جايگاه بهترين مفسر قرآن با بازگو کردن تفسير درست آيات، بسياري از ابهامها را زدود و مشت مخالفان و سودجويان را باز کرد. او همواره براي به اثبات رسانيدن مدعاهاي خود از آيات قرآن بهره مي جست و کلام خدا را گواه بر سخن خويش مي گرفت و مي فرمود: «هر چه را مي گويم از من سؤال کنيد ] اين که گفتي [ در کجاي قرآن آمده تا آيه مربوط به آن را برايتان تلاوت نمايم.» امام به اندازه اي بر آيات قرآن تسلط داشت که «مالک بن اعين جهني» شاعر هم عصر امام درباره او سرود: «اگر مردم درصدد جستجوي علوم قرآن بر آيند، بايد بدانند که قريش بهترين داناي آن را دارد و اگر امام باقر(ع) در علوم قرآني لب به سخن گشايد، فروع زيادي براي آن ترسيم خواهد نمود...»
خلاصه آنکه آثار حيات بخش نهضت علمي امام باقر(ع) در جهان تشيع و آشکار ساختن گنج هاي پنهان معارف و... همه و همه جلوه هاي بديع و زيبايي از دانش، آگاهي و معرفت را ترسيم نموده و اعجاز علمي نسل کوثر را متجلي ساخته و گلواژه هاي علم و آگاهي را از بوستان قرآن و سنت به دلهاي حق جو هديه نموده است. باشد که تشنگان طريق معرفت، با جرعه اي از اين چشمه فياض خويش را سيراب سازند.
کتابنامه :
1 - سيرَ الائمة الاثني عشر : ج 2
2 – عصمت : سيد تقي واردي
3 - « المحاسن و المساوي بيهقي »: ج 2
4 - پيشواي پنجم : علي نظري منفرد
5 - سيره معصومان : ج 5
6 - جلوه هاي تقوا : ج 3، محمدحسن حائري يزدي
7 - مجله پاسدار اسلام ، ش 279 و 280، حجةالاسلام ابوالفضل هادي منش
منبع: روزنامه قدس
/خ
امامت پيشواي پنجم شيعيان؛ امام محمدباقر(ع) در برهه اي آغاز شد که جامعه آن روز بيش از هر زمان ديگر چالشهاي عميق عقيدتي و فقهي ميان فرقه هاي اسلامي را يکي پس از ديگري تجربه مي کرد. با حضور امام باقر(ع) در اين عرصه، گام مهم و بسزايي در راستاي تبيين آراي شيعيان برداشته شد و جنبش تحسين برانگيزي در ميان دانشمندان شيعي پديد آمد که در اندک زماني پس از آن توانست تفکرات خطرناک فرقه هايي چون مرجئه، جبريه، قدريه، غلات را تا حد قابل توجهي منزوي سازد.
دوره امامت ايشان و فرزند بزرگوارش امام جعفرصادق(ع) با مسايلي همچون انقراض امويان، بر سر کار آمدن عباسيان، پيدا شدن مشاجرات سياسي و ظهور سرداران و مدعياني مانند ابومسلم خراساني، ترجمه کتب فلسفي و مجادلات کلامي مقارن است. در چنين شرايطي اختلاف شديدي در کشورهاي اسلامي پديد آمده بود و هر کسي از گوشه اي قيام مي کرد و در نتيجه خلفا به سرعت تغيير مي کردند؛ چنانکه در مدت امامت امام پنجم(ع) و در طي نوزده سال، پنج خليفه روي کار آمدند. لذا موقعيت مناسبي براي آن حضرت که از ظلم بني اميه فارغ شده بود، پديد آورد تا انقلابي علمي را آغاز نمايد. با بهره گيري از همين فرصت بود که بزرگاني از شيعيان و اهل تسنن در اطراف ايشان جمع شدند و حقايق و معارف اسلام را منتشر کردند. از همين روي امام محمدباقر(ع) و پس از وي امام جعفرصادق(ع) از موقعيت مساعد روزگار سياسي، براي نشر تعليمات اصيل اسلامي بهره جسته و دانشگاه تشيع و علوم اسلامي را بنيان نهادند. محضر امام باقر(ع) مرکز علما و دانشمندان و راويان حديث و خطيبان و شاعران بنام بود و در مکتب تربيتي ايشان علم و فضيلت به مردم آموخته مي شد. چنانکه شيخ مفيد در «ارشاد» مي نويسد: از هيچ کدام از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسين(ع) اين اندازه از علم دين و آثار و سنت و علم قرآن و سيره و فنون ادب که از امام باقر(ع) صادر شده، ظاهر نشده است. ابن حجر- دانشمند اهل تسنن- نيز در مورد اين امام بزرگوار مي گويد: «او جامع علوم و شکافنده و توسعه دهنده علم بود. او نمايانگر علم بود و دانش را رفعت داد. قلب او مهذب و علم و عمل او پاک و پاکيزه بود. او طاهر و مطهر بود، خلق او عالي بود و عمر او در اطاعت خداوند صرف شد. تبحري در عرفان داشت که زبان گوياي آن نيست. سخنان او در عرفان و سير و سلوک به حدي است که نمي تواند در اين گفتار ضبط شود.»
از ديگر تلاشهاي چشمگير امام در راستاي نشر تعاليم اسلامي، مرجعيت علمي امام در پاسخگويي به مسايل فقهي مردم بود. ايشان با برقراري حوزه درس، زدودن چالشهاي علمي و تحکيم مباني معارف و اصول ناب اسلامي با تکيه بر آيات رهنمونگر قرآن با کج انديشي ها مبارزه و تمام ابواب فقهي و اعتقادي را از ديدگاه قرآن بررسي کرد و به پرورش دانشمندان و فرهيختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمي کمر بست.
« ابو اسحاق سبيعي » از ديگر فرهيختگان اين دوره، آن قدر نظرات علمي امام را درست مي پندارد که وقتي از او در مورد مسأله اي مي پرسند، پاسخ را از زبان امام مي گويد و مي افزايد: او دانشمندي است که هرگز کسي به سان او (در علم) نديده ام.
«ابو زرعة» نيز در اين باره اقرار مي کند: او بزرگترينِ دانشمندان است.
در آن روزگار، بسياري از شيعيان به مراتب عالي تشيع دست نيافته بودند و دسته اي از آنان در کنار استفاده از احاديث اهل سنت، علاقه زيادي به فراگيري و بهره مندي از دانش امام نيز نشان مي دادند. آن گونه که از کتابهاي رجالي فهميده مي شود، نام بسياري از اشخاصي که ارتباط تنگاتنگي با امام داشته اند، جزو اصحاب او نيست. همين موضوع مي توانست تا اندازه اي انديشه شيعه را سست کند؛ چه بسا امکان اختلاط آموزه هاي ديگري با آن قسمت از معارفي که آنان از امام مي آموختند وجود داشت. امام باقر(ع) نيز مانند ديگر امامان شيعه، براي تحکيم پايه هاي انديشه شيعه بسيار کوشيد و امامت شيعه را به خوبي براي همگان معرفي کرد. او مي فرمود: «فرزندان رسول خدا(ص) درهاي دانش خداوندي و راه رسيدن به خشنودي او هستند. آنان دعوت کنندگان مردم به سوي بهشت و راهنمايان به سوي آنند.» امام با تکيه بر قرآن، رهبري شيعه و تقويت مباني پيروي از آن را معرفي مي کرد و مي کوشيد تا امامت را نيز مانند نبوت، امري الهي و مبتني بر قرآن تبيين کند. بازتاب ديدگاه امام در مورد رهبري شيعه بر احاديث نبوي که بر شباهت و قرابت ميان پيامبر(ص) و اميرالمؤمنين(ع) تأکيد مي کرده در بحثهاي کلامي ايشان انعکاس فراواني دارد. او با بيان اينکه امام، داراي صفاتي ذاتي- مانند عصمت و علم- است، در نظر داشت رويکرد جدي تري به موضوع امامت داشته باشد. ديدگاههاي ايشان درباره اين موضوع، تأثير ويژه اي بر مردم گذاشت و بسياري از تهديدها و خطرها را از تفکر شيعي دور کرد و سبب شد با وجود عقايد گوناگوني که در آن زمان درباره مرجعيت وجود داشت، تعداد گرايندگان به اين مکتب رو به فزوني گذارد.
ايشان با درايت و هوشياري تمام توانست، شکافي را که در گذر سالهاي متمادي بين قرآن و عترت در باورهاي ديني بخش عظيمي از مردم پديد آمده بود، از ميان بردارد.
همانگونه که ذکر شد، عصر امام پنجم(ع) به دليل وجود شرايط سياسي خاص اوضاع حاکم، تا اندازه اي به امام اجازه برقراري مجامع علمي داد تا ايشان بتواند استعدادهاي نهفته اي را که در جامعه اسلامي وجود داشت، تربيت کند؛ با اين همه، نبايد تصور کرد که امام با رعايت تقيه و پنهان کاري و عدم برانگيختن حساسيت دستگاه، اين معنا را عملي کرده و با وجود تنگناهاي خاص سياسي و فرهنگي توانست دانشمندان برجسته اي را در رشته هاي گوناگون معارف چون فقه، حديث، تفسير و ديگر شاخه هاي علوم اسلامي تربيت کند که که نام يکايک آنها در دست است. از برجسته ترين آنها مي توان به زرارَ بن اعين، محمد بن مسلم ثقفي، ابوبصير، ليث بن البخري مرادي، بريد بن معاويه عجلي اشاره کرد.
امام باقر(ع) در جايگاه بهترين مفسر قرآن با بازگو کردن تفسير درست آيات، بسياري از ابهامها را زدود و مشت مخالفان و سودجويان را باز کرد. او همواره براي به اثبات رسانيدن مدعاهاي خود از آيات قرآن بهره مي جست و کلام خدا را گواه بر سخن خويش مي گرفت و مي فرمود: «هر چه را مي گويم از من سؤال کنيد ] اين که گفتي [ در کجاي قرآن آمده تا آيه مربوط به آن را برايتان تلاوت نمايم.» امام به اندازه اي بر آيات قرآن تسلط داشت که «مالک بن اعين جهني» شاعر هم عصر امام درباره او سرود: «اگر مردم درصدد جستجوي علوم قرآن بر آيند، بايد بدانند که قريش بهترين داناي آن را دارد و اگر امام باقر(ع) در علوم قرآني لب به سخن گشايد، فروع زيادي براي آن ترسيم خواهد نمود...»
خلاصه آنکه آثار حيات بخش نهضت علمي امام باقر(ع) در جهان تشيع و آشکار ساختن گنج هاي پنهان معارف و... همه و همه جلوه هاي بديع و زيبايي از دانش، آگاهي و معرفت را ترسيم نموده و اعجاز علمي نسل کوثر را متجلي ساخته و گلواژه هاي علم و آگاهي را از بوستان قرآن و سنت به دلهاي حق جو هديه نموده است. باشد که تشنگان طريق معرفت، با جرعه اي از اين چشمه فياض خويش را سيراب سازند.
کتابنامه :
1 - سيرَ الائمة الاثني عشر : ج 2
2 – عصمت : سيد تقي واردي
3 - « المحاسن و المساوي بيهقي »: ج 2
4 - پيشواي پنجم : علي نظري منفرد
5 - سيره معصومان : ج 5
6 - جلوه هاي تقوا : ج 3، محمدحسن حائري يزدي
7 - مجله پاسدار اسلام ، ش 279 و 280، حجةالاسلام ابوالفضل هادي منش
منبع: روزنامه قدس
/خ