آشنایی با علل و انواع بی انگیزگی

بی انگیزگی به طور کلی، نداشتن انرژی و محرک کافی برای انجام دادن کار و فعالیت است. نداشتن انگیزه به خودی خود، مسئله حادی نیست اما اگر نادیده گرفته شود و برای درمان آن به گذشت زمان اکتفا کنید، مسئله پیچیده‌تر خواهد شد و حتی ممکن است نوعی از افسردگی را تجربه کنید.
جمعه، 27 تير 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: لیلا معصومی
موارد بیشتر برای شما
آشنایی با علل و انواع بی انگیزگی

بی انگیزگی مانند برف است

می‌گویند اسکیموها برای برف نام‌های متفاوتی دارند. آنها دائما با برف سروکار دارند و به این دلیل می‌توانند تفاوت‌های ریزِ بین انواع مختلف برف را متوجه بشوند. این تمایزهای اضافه‌ای که اسکیموها برای برف قائل می‌شوند به آنها اجازه می‌دهد برحسب چالش‌ها و فرصت‌هایی که هر نوعِ به‌خصوصِ برف پیش پایشان می‌گذارد واکنش مخصوص داشته باشند.

اغلب ما تمایزی برای انواع متفاوت بی انگیزگی قائل نیستیم. یعنی هربار که بی‌انگیزه می‌شویم فکر می‌کنیم با همان مشکل قبلی رو‌به‌رو شده‌ایم. در حالی که بی انگیزگی شامل دسته‌ای از مشکلات می‌شود که تمایزهای فراوانی میان آنها وجود دارد. اگر فقط یک توضیح برای بی انگیزگی در اختیار داشته باشید، هربار همان راهکارهای تکراری را برای برطرف کردن آن به کار می‌برید.

اغلب مردم راهکارشان از این قرار است: هدفی بگذار، سخت‌تر تلاش کن، یادداشت‌های تعهد بنویس تا تو را به جلو هل بدهد. زندگی‌ات را بر طبق فهرست کارهایی که باید انجام بدهی و برنامه‌های افزایش بهره‌وری در تعقیب اهدافت پیش ببر.» اما این راهکارها در برخورد با اغلب انواع بی انگیزگی بی‌فایده هستند. حتی در برخی موارد می‌توانند بی انگیزگی شما را تشدید کنند.

به طور خلاصه بی انگیزگی، تعهد نداشتن به عمل است و دلایل زیادی برای ابتلای به آن در افراد وجود دارد. وقتی درباره‌ی انواع مختلف بی انگیزگی اطلاعات خود را افزایش بدهید تمایز بین آنها را متوجه می‌شوید. آگاه بودن نسبت به این تمایزها کمک می‌کند ابزار متناسب را برای بازیابی انگیزه‌تان به کار ببرید.1
 

علل بی انگیزگی چیست؟

انگیزه نیروی محرکه انسان برای رسیدن به اهداف و خواسته هایش است. اما گاهی با وجود این نیرو و اراده، هدفی وجود ندارد یا اگر اهدافی هم هست، آنقدر دور از دسترس، مبهم و از هم گسیخته است که راه رسیدن به آن مشخص نیست. بنابراین مهم‌ترین علت بی انگیزگی، نداشتن هدف منطقی و در دسترس است. بی انگیزگی در هر دوره‌ای از زندگی اتفاق می‌افتد و دلیل متفاوتی دارد گاه این دلایل با علل بروز افسردگی همخوانی دارند.

اما نکته مهم این است که نباید بی انگیزگی که با آن مواجه می‌شوید را مشابه با حالات و روحیات خود در دوره‌های قبلی زندگی بپندارید. از جمله دلایل بی انگیزگی می توان به موارد زیر اشاره داشت:
 
1. نداشتن اعتماد به نفس
رابطه اعتماد به نفس و انگیزه رابطه‌ای دو طرفه است. به نحوی که بی انگیزگی باعث عدم کارایی شما می‌شود؛ این عدم کارایی، باعث احساس ناکارآمدی، مفید نبودن و در نهایت کاهش اعتماد به نفس می‌شود. فقدان اعتماد به نفس به شما می‌گوید تو هیچ کار مفیدی نمی‌توانی بکنی.
 
2. افسردگی
نداشتن انگیزه و اعتماد به نفس، زیر مجموعه‌های اختلال افسردگی هستند. افسردگی یک معضل بسیار شایع و آزار دهنده است و اگر در زمان مناسب به آن توجه نشود می‌تواند باعث پایین آمدن کیفیت زندگی شما بشود. برای شناسایی این اختلال لازم است علائم آن را بشناسید. علائم افسردگی بی انگیزگی را نیز در بر می‌گیرد.

افسردگی یک روند صعودی دارد، یعنی از مقدار کم شروع شده و به افسردگی حاد می‌رسد. لازم است که در صورت مشاهده کوچکترین علائم افسردگی و قبل از رسیدن به مرحله حاد برای درمان افسردگی اقدام نمایید.
 
3. نداشتن محرک بیرونی
انگیزه، محرک درونی انسان‌هاست. نیرویی که از درون شما را تقویت می‌کند. اما یکی از عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه‌های درونی محرک‌های بیرونی است. نیاز به تشویق، تأیید، پول، امکانات، توجه و ... برخی از این محرک‌های درونی می‌باشند.
 
4. سبک زندگی ناسالم
عدم تحرک، نداشتن فعالیت مفید، مصرف مواد مخدر و الکل، مقایسه دائم خود با دیگران، نداشتن خودشناسی، ارتباط معیوب با اطرافیان و ... برخی از موارد سبک زندگی ناسالم هستند که موجب بی انگیزگی می‌شوند. در صورتی که به شناخت درستی از خود دست یابید و اهداف را مشخص کنید، می‌توانید به صورت مؤثرتری سبک زندگی خود را انتخاب کنید.
 
5. نداشتن مهارت سازگاری و حل مسئله
اینکه شما ندانید در هر مرحله از زندگی باید چه کنید و نسبت به تغییرات چه واکنشی نشان دهید، نیاز به فراگیری مهارت‌های حل مسئله و سازگاری دارید. این دو مهارت مهم، مانند هر مهارت دیگری قابل یادگیری است. افراد سالم و با انگیزه، می‌دانند که چگونه باید در مقابل اتفاقات مختلف اقدام کنند و می‌توانند خود را برای تمام شرایط، آماده نگه دارند. 2
 

انواع بی انگیزگی و راهکارهای آن

 
بی انگیزگی ناشی از ترس
حتی اگر خودتان انتخاب کرده‌ باشید که در حیطه‌ای به خصوص قدم بگذارید، اگر بترسید بخشی از وجودتان مصرانه از پیشروی شما جلوگیری خواهد کرد. ترس موجب کندی شما می‌شود و حسِ تردید و احتیاط را در شما بیدار کند. البته این مسئله می‌توانند به نفع شما باشد اما گاهی ترس‌ها پیامد تصورات ما هستند و نه مبتنی بر ارزیابی صحیح واقعیت‌های موجود.

اگر ترس‌هایتان به اندازه‌ی کافی قدرتمند باشند، حتی باوجود اشتیاق شما برای پیشروی، آن بخش از وجودتان که مایل به حفظ امنیت شماست اجازه نمی‌دهد به سوی حیطه‌ای قدم بردارید که برایتان هم خواستنی است هم امن.
 
غلبه بر ترس‌ها
در این دست موقعیت‌ها برای بازیابی انگیزه باید با ترس‌هایتان کنار بیایید. ترس‌های‌ خودتان را نام ببرید تا در معرض دید شما قرار بگیرند. یادتان نرود که از ترس‌هایتان مهربانانه تشکر کنید، هرچه باشد قصد آنها حفاظت از شماست. سپس درباره‌ی ترس‌هایتان از خود سؤال بپرسید. «چرا از این اتفاق می‌ترسم؟» «چقدر احتمال دارد که این اتفاق واقعا رخ بدهد؟» با این کار برخی از ترس‌های شما خودبه‌خود از بین می‌روند.

به ترس‌هایی که با این کار از بین نرفته‌اند دقت کنید. این ترس‌ها می‌خواهند درباره‌ی تحقیقاتی که لازم است انجام بدهید چه چیزی را به شما یادآوری کنند؟ درباره‌ی ابهاماتی که باید برطرف شوند، اطلاعاتی که باید به دست بیاورید و راهکارهای مدیریتی که باید به کار ببندید چطور؟

با استفاده از خِرد حاصل از ترس‌هایتان در برنامه‌ریزی برای ترس‌هایتان احترام قائل می‌شوید. نهایتا اینکه تغییراتی که قرار است ایجاد کنید را در گام‌های کوچک پیش ببرید و فقط روی چند قدم کوچک رو‌به‌رویتان متمرکز شوید. این کار ترس‌های شما را آرام خواهد کرد.1
 
فرد مزیت‌ها و پاداش‌ها را فراموش می‌کند
چالش‌های سخت و دلهره‌آور معمولا افراد بی‌انگیزه را دچار حواس‌پرتی می‌کند. آن‌ها مدام به سختی‌ها و دشواری‌های مسیر دست‌یابی به هدف یا انجام کار فکر می‌کنند. این افراد پاداش و مزیت‌های درازمدت را فراموش می‌کنند؛ چیزی که از پایه‌های اساسی کسب انگیزه است.
 
چه باید کرد؟
هروقت احساس بی انگیزه بودن کردید، به پاداشی که انتظارتان را می‌کشد فکر کنید. موفقیت‌های کوچک را ارج بنهید تا یادتان بماند که پاداش چندان دور از دسترس نیست.3
 
فرد از تأثیر خرده‌عادت‌ها آگاه نیست
وقتی افراد بی‌انگیزه به خواسته‌شان فکر می‌کنند، معمولا می‌خواهند کاری بزرگ و فراموش‌نشدنی را، یک‌باره و برای همیشه انجام دهند؛ بنابراین وقتی موفق نمی‌شوند، احساس سرخوردگی می‌کنند و بی‌انگیزه می‌شوند. آن‌ها نمی‌دانند که رسیدن به موفقیت‌های بزرگ با انجام کار‌های جزئی روزمره ممکن می‌شود.
 
چه باید کرد؟
کتاب «خرده‌عادت‌ها: عادت‌های کوچک‌تر، نتایج بزرگ‌تر» نوشته «استفن گیز» (Stephen Guise)، راهنمای خوبی برای رفع بی انگیزگی است. کتاب می‌گوید با یک خرده‌عادت شروع کنید و به‌تدریج آن را توسعه دهید. برای مثال، روزی یک قاشق کمتر غذا بخورید، روزی یک پاراگراف بنویسید، روزی یک شرکت را تحلیل کنید و…. هدف، بهره‌گیری از قدرت و تأثیر عادت‌های شخصی در تغییر سبک زندگی و دستیابی به اهداف است.3
 
بی انگیزگی ناشی از نداشتن استقلال عمل
شکوفایی انسان در گرو داشتن استقلال عمل است. همه‌ی ما یک بخش مرکزی برای تصمیم‌گیری در مغزمان داریم که نیاز به تمرین دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که این مرکز تصمیم‌گیری در مغز افراد افسرده به صورت کامل رشد نکرده است. علاوه بر این در این تحقیقات با تمرین دادن این بخش از مغز با گرفتن تصمیم، افسردگی اغلب ناپدید می‌شود.

دنیل پینک (Daniel Pink) در کتابش با نام انگیزه اشاره می‌کند که وقتی صحبت از کار خلاقانه در میان باشد، داشتن کمی استقلال عمل برای تصمیم‌گیری راجع به اینکه چه کاری، چه وقت، چگونه و با چه کسی انجام شود، جرقه‌ای است برای روشن کردن و برپا داشتنِ آتشِ انگیزه، خلاقیت و بهره‌وری.
 
به‌دست گرفتن استقلال عمل
ببینید که در راه رسیدن به اهداف‌تان چقدر استقلال عمل دارید. آیا محدودیت‌ها و کنترل‌هایی سر راه‌تان است؟ ببینید چطور می‌توانید به مرور استقلال عمل بیشتری را وارد وظایف، زمان، تکنیک‌ها، مکان و گروه‌تان کنید. اگر برای کسی کار می‌کنید با او صحبت کنید و بخواهید که استقلال عمل بیشتری در برخی حوزه‌های به‌خصوصِ کارتان به شما بدهد.1
 
فرد میلی به تلاش بیشتر ندارد
افراد بی‌انگیزه معمولا می‌خواهند یک‌شبه به نتیجه برسند. آن‌ها به‌دنبال پاداش زودهنگام، بدون زحمت و پشتکار هستند. دسترسی به اینترنت در هنگام کار، آن‌ها را بیشتر منحرف می‌کند. پژوهشی نشان داد بیشتر شاغلان بی‌انگیزه (۶۴ درصد)، کسانی هستند که در ساعات کاری وقت‌شان را در شبکه‌های اجتماعی سپری می‌کنند.
 
چه باید کرد؟
حتی بااستعدادترین افراد، بدون زحمت و تلاش راه به جایی نمی‌برند. همیشه سخت‌کوشی بهتر از نبوغ و استعداد است.3

پینوشتها
1.www.chetor.com
2.www.honarehzendegi.com
3.www.parsine.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.