افسردگی؛ اختلالی شایع ولی قابل درمان
«افسردگی یعنی چی؟ این حرفها معنی ندارد. مگر ما نبودیم، این همه بلا سرمان آمده اما هنوز هم انگار نه انگار، زندگی میکنیم و برای خودمان خوشیم.» این حرف کسانی است که فکر میکنند افسردگی بیماری نیست و برای همین هم تا جایی که بتوانند آن را انکار میکنند. نتیجهاش هم طبیعی است، کسی که افسردگی را انکار کند، به دنبال درمان آن هم نخواهد بود و کسی که درمان نشود، اوضاعش بدتر و شدیدتر خواهد شد.خوب یا بد، هنوز هم خیلیها چنین طرز فکری دارند و آنطور که باید و شاید به اختلالات روحی و روانی اهمیت نمیدهند. به غیر از این گروه، عدهای هم هستند که میخواهند درمان شوند، ولی نگران حرف مردم هستند! این گروه میترسند انگ بیمار روانی به آنها بخورد و برای همین اصلا دور و بر مطب روانپزشک و روانشناس هم پیدایشان نمیشود. با این توضیحات انتظاری هم نمیرود غیر از اینکه شرایط زندگی چنین افرادی به کلی دگرگون شود چون اختلالات روحی، روانی فقط اوضاع روحی فرد را تغییر نمیدهد و برعکس، میتواند کل زندگی او را دستخوش تغییر کند.
بنابر تعریفی که متخصصان از این اختلالات ارائه میکنند هر نوع مشکلی که باعث تغییر افکار، احساسات یا رفتار انسان شود و عملکرد او را در زمینههای مختلف شغلی، خانوادگی و اجتماعیکاهش دهد به عنوان اختلالات روانی شناخته میشود و حتما باید به کمک متخصصان درمان شود.
پس اگر یکی از اعضای خانواده شما هم چنین حس و حالی پیدا کرده، نه او را سرزنش کنید و نه تنهایش بگذارید، بلکه باید بیش از پیش همراهش شوید و کمکش کنید تا هر چه زودتر بهبود پیدا کند.2
علائم فرد افسرده
دوستان و خانواده معمولاً در خط اول دفاع در جنگ علیه افسردگی هستند. به همین دلیل خیلی مهم است که با علائم و نشانههای افسردگی آشنا شوید. این باعث میشود حتی قبل از آن فرد بتوانید افسردگی را در او تشخیص دهید و تاثیر و نگرانی شما به آن فرد انگیزه بیشتری برای بهبودی دهد.در صورت مشاهده علائم زیر در دوست یا عضو خانوادهتان باشد نگران شوید:
• به نظر میرسد که دیگر هیج چیز برای او فرقی ندارد.
• به طور غیرعادی ناراحت، آسیبپذیر، حساس، خردهگیر و دمدمیمزاج شده است.
• علاقه خود به کار، ارتباطجنسی، سرگرمیها و سایر فعالیتهای لذتبخش را از دست داده است.
• درمورد احساساتی مثل ناامیدی و درماندگی حرف میزند.
• نگرشی منفی به زندگی پیدا کرده است.
• مکرراً از دردهایی مثل سردرد، دلدرد و کمردرد شکایت میکند.
• از دوستان، خانواده و فعالیتهای اجتماعی کنارهگیری کرده است.
• کمتر یا بیشتر از حد طبیعی میخوابد.
• بیشتر یا کمتر از حد طبیعی میخورد و بهتازگی وزن اضافه یا کم کرده است.
• فراموشکار، دودل و بیبرنامه شده است.
• به مشروبات الکلی یا موادمخدر و همچنین انواع داروهای مسکن یا خوابآور روی آورده است.1
چگونه با افراد افسرده برخورد کنیم؟
آمادهی کمک به او باشید
بهگفتهی دِبورا سِرانیِ روانشناس، بهترین کاری که برای فرد افسرده میتوانید بکنید، این است که آمادهی کمک به او باشید: «زمانیکه با افسردگیِ خودم دستوپنجه نرم میکردم، شفابخشترین لحظات زمانی بود که موقع گریستنم یکی از عزیزانم کنارم مینشست و بدون اینکه چیزی بگوید، دستانم را در دستانش میفشرد یا جملات محبتآمیزی را برای آرامکردنم به زبان میآورد: تو برام ارزشمندی! هر کاری از دستم برمیاد بگو تا برات انجام بدم! ما یه راهی برای بهترکردن حال تو پیدا میکنیم و… .»3ابراز عشق بدون قید و شرط به فرد افسرده
اگر یکی از اعضای خانواده یا همسرتان به افسردگی مبتلا باشد، دیدن او در حالی که در دنیای افسردگی دست و پا میزند و شما کاری نمیتوانید بکنید درد آور میباشد. شاید گاهی با حرفها یا رفتارهایشان باعث رنجش شما شوند ولی در واقع قصد آسیب رساندن به شما را ندارند.بیمار افسرده در دید دیگران فردی خودخواه تداعی میشود. او ممکن است برای حفاظت از شما، خود را محصور کند. معمولا بیمار افسرده دچار احساس ترس و گناه به دلیل از دست دادن دیگران میشود، ولی آن را ابراز نمیکند. مسلما ابراز علاقه در این شرایط دشوار است ولی بهترین کاری که میتوانید برای آنها انجام دهید این است که عشق بدون قید و شرط را به آنها نشان دهید.4
تشویق فرد افسرده به درخواست کمک
افسردگی چیزی نیست که فقط با نیروی اراده بتوانید آن را از بین ببرید اما حتی اگر افسردگیتان بسیار شدید باشد، کمی کنترل روی آن دارید. رمز بهبودی از افسردگی این است که با هدفهای کوچک شروع به اصلاح کنید. زمان میبرد تا بهتر شوید اما اگر هر روز انتخابهای مثبتی برای خودتان داشته باشید و به حمایت دیگران تکیه کنید، بهبود خواهید یافت.بااینکه کنترل بهبودی فردی دیگر از افسردگی دست شما نیست، میتوانید با تشویق آن فرد به درخواست کمک شروع کنید. وارد کردن یک فرد افسرده به روند بهبودی کار سختی است. افسردگی انرژی و انگیزه را از بین میبرد، به همین دلیل حتی وقت گرفتن یا پیدا کردن یک دکتر، فرد را دچار دلهره و اضطراب میکند.
همچنین افسردگی خط فکری فرد را منفی میکند و ممکن است فرد افسرده تصور کند که هیچ راه نجاتی از این وضعیت ندارد و درمان هم بیفایده است.
بخاطر همین موانع، اینکه فرد افسرده را متقاعد به پذیرفتن مشکلش کنید و کمکش کنید باور کند که مشکلش حلشدنی است، قدم بسیار مهمی در بهبودی او برداشتهاید.1
قضاوت یا انتقاد نکنید
حرفهایی که به فرد افسرده میزنید، بر او تأثیر میگذارند. قدرت این حرفها و اثرشان را دستکم نگیرید. سِرانی میگوید از گفتن جملاتی نظیر این اجتناب کنید: «تو فقط باید دیدگاهت رو عوض کنی و بهجای نیمهی خالی لیوان به نیمهی پُرش نگاه کنی» یا «فکر کنم همهی مشکلات تو مال فکراییه که تو سرت داری. اگه از اتاقت بیای بیرون و بری تو اجتماع، طرز فکرت عوض میشه».معنای این جملات این است که فرد افسرده توانایی کنترل احساسات خود را دارد به انتخاب خودش میخواهد افسرده باشد! این جملات نهتنها غیراحساسی و نامهربانانه هستند، بلکه میتوانند انزوای فرد افسرده را تشدید کنند.3
درد آنها را کوچک جلوه ندهید
«تو بیشازحد حساسی» یا «چرا با هر مسئلهی بیاهمیتی بههم میریزی؟» با گفتن این جملات باعث خجالت و سرافکندگی فرد افسرده میشوید، وضعیت ناخوشایندش را انکار میکنید و این حقیقت را نادیده میگیرید که او با اختلالی دشوار و پنهان دستوپنجه نرم میکند، نه بیحالی یا ضعف شخصیتی.3افسردگی را با احساس ناراحتی هم معنا ندانید
غم و ناراحتی را به طور طبیعی ممکن است در طی مسائل مختلف احساس کنید، اما بعد از مدت کوتاهی به خلق معمول خود باز میگردید. در حالی که افسردگی احساس غم و ناراحتی مداوم است که ممکن است به دنبال اتفاق خاصی ایجاد نشود و معمولا هفتهها، ماهها یا حتی سالها ادامه پیدا میکند و پیامدهای منفی آن گریبان گیر فرد شود؛ به گونه ای که علایق، شخصیت فرد و چشم انداز آینده او را تحت تاثیر قرار میدهد.4پیشرفتهای بیمار افسرده را تشویق کنید
شاید اهداف شما قبولی در کنکور، پیشرفت شغلی یا شکوفایی افتصادی و... باشد. اما برای فرد افسرده زمانی که برنامه خود را به گونهای تنظیم کند که از تخت خود بیرون بیاید، با کسی حرف بزند میتواند اهداف بزرگی باشد. شاید این اهداف به چشم شما نیاید ولی از نظر خودش پیشرفت بزرگی در جهت بهبودی است پس او را تشویق کنید، هر گام کوچکی که بر میدارد میتواند او را به سمت غلبه بر این بیماری هدایت کند.4از نصیحت بیجا دوری کنید
نصیحتکردنِ کسانی که دوستشان داریم طبیعی بهنظر میرسد. هر زمان که یکی از عزیزان ما دورهی سختی را پشت سر میگذارد، با همهی وجود میخواهیم مرهم دلشکستگی او باشیم.سِرانی هشدار میدهد: «بااینکه فرد افسرده به راهنمایی احتیاج دارد، بیان این حقیقت به خود او اشتباه است و مشکل را از آنچه هست بدتر میکند. بهتر است بهجای این کار از او بپرسید: «برای بهترشدن حال تو چه کاری از دست من برمیآید؟» زمانی که خود فرد از شما درخواست کمک کند، یعنی تمایل دارد راهنماییاش کنید، بدون اینکه احساس کند راهنمایی شما سبب تحقیر او میشود.»3
از گفتن این جملات خودداری کنید
• فکرت خراب شده، به خودت تلقین میکنی.• اینجور حسها برای همه ما پیش میآید.
• سعی کن به چیزهای خوب فکر کنی.
• چیزهای زیادی برای زندگی کردن وجود دارد، چرا دوست داری بمیری؟
• من کاری نمیتوانم برای وضعیت تو انجام دهم.
• سعی کن خودت را از این وضعیت بیرون بکشی.
• نباید تا الان بهتر میشدی؟1
پینوشتها
1.www.asriran.com
2.www.jamejamonline.ir
3.www.chetor.com
4.www.honarehzendegi.com