طبیعت در اندیشه اسلامی
تصویر کلی مربوط به طبیعت، به نحوی که در اندیشه اسلامی مطرح شده، می تواند برای فراهم آوردن چنین بینش زمینه ساز مورد استفاده قرار گیرد. از این رو، یکی از اهداف درس علوم، ارائه چنین بینشی به دانش آموزان است. در ادامه، به مؤلفههای مهم بینش اسلامی در مورد طبیعت اشاره می کنیم.الف ) فهم پذیر بودن طبیعت
دعوت به تفکر در جهان طبیعت، به عنوان موضوعی برای اندیشه ورزی انسان، حاکی از آن است که در نگاه اسلامی ، جهان طبیعت امری قابل فهم و شناسایی دیده می شود: «محقق در خلقت آسمان و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانههایی برای خردمندان هست». وجود نظم و قوانین حاکم بر پدیده های طبیعی و نیز ویژگی یکنواختی و تکرار شدنی آن، متضمن فهم پذیری جهان طبیعت است. با کشف روابط حاکم بر طبیعت، شناسایی هرچه بیشتر آن امکان پذیر خواهد شد. اما ویژگی فهم پذیری و قابلیت کشف در طبیعت نباید این تلقی را به دنبال آورد که راهیابی به وضعیت و واقعیات امور طبیعی، امری ساده و زودیاب است. از این رو، ویژگی دیگری برای طبیعت قابل ذکر است که حاکی از پیچیدگی آن است.ب) پیچیدگی طبیعت
طبیعت دارای لایههای تودرتو و متعدد است. آنچه در یک سطح از طبیعت ملاحظه می شود، ممکن است تنها رویه ای از واقعیت آن را به نمایش گذاشته باشد و در سطحی دیگر، ویژگیهایی متفاوت به ظهور برسد. در قرآن به گونههای مختلفی از این پیچیدگی طبیعت سخن رفته است. از جمله می توان به مورد زیر اشاره کرد: «و کوهها را می بینی می پنداری که آنها بی حرکتند و حال آنکه آنها ابرآسا در حرکتند».پیچیدگی جهان طبیعت و داشتن زوایا و ابعاد مختلف، مانع از آن است که آدمی با تلاش فکری محدود و وسع زمانی کوتاه و وابستگیهای فرهنگی و اجتماعی خود بتواند ادعای دستیابی به تمامی واقعیات جهان طبیعت را داشته باشد. درهم تنیدگی عوامل متعدد به صورت همزمان در وقوع پدیدههای طبیعی، ما را از آن باز می دارد که تبیین موجود خود را نهایی و قاطع در نظر بگیریم چرا که ممکن است تنها به سطحی معین از طبیعت نظر دوخته باشیم. از این منظر، دانش نسبت به پدیدهای طبیعی، همواره در معرض اصلاح و بازنگری بر مبنای شواهد تجربی یا ملاحظات نظری جدید خواهد بود.
اقتضای درک طبیعت به عنوان امری پیچیده و نیز امری قابل فهم این خواهد بود که دانش نسبت به امور طبیعی، امری در جهت دستیابی به واقعیات طبیعت تلقی شود و در عین حال مانع از اتخاذ دیدگاهی جزم گرایانه و توأم با قطعیت نسبت به دانش علمی شود و فضا برای پرورش عدم قطعیت و احتمالی دانستن دانش علمی باز گردد.
پ) تسخیرپذیری طبیعت
ویژگی دیگر طبیعت این است که آدمی می تواند آن را به تسخیر خود درآورد. در بینش اسلامی ، بر این خصیصه طبیعت نیز اشارات فراوانی رفته است: «الله الذی سخر لکم البحر لتجرى الفلک فیه بامره ولتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون و سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الأرض جمیعا منه ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون» (جاثیه: ۱۲-۱۳). «خدا همان کسی است که دریا را به سود شما رام گردانید تا کشتیها در آن به فرمانش رام شوند تا از روزی بخشی او (روزی خویش) طلب نمایید و باشد که سپاس دارید». رام گردانیدن طبیعت برای انسان حاکی از آن است که اجزای عالم مشهود همه برطبق یک نظام جریان دارند که برحسب آن، آدمی می تواند از آنها منتفع شود. اما همانگونه که این نظام، طبیعت را مقهور انسان گردانده، چنین نیست که راه را برای هرگونه بهره وری هوسبازانه باز گذاشته باشد، بلکه چنان که در پایان آیه فوق اشاره شده باشد (که سپاس دارید) مقصود و معنایی موجه برای بهره وری انسان لحاظ گردیده است. به بیان دیگر، در بینش اسلامی ، طبیعت تنها ابزار و وسیله ای برای برآورده ساختن نیازهای زیستی و مادی انسان، به هرگونه ممکن نیست؛ بلکه در پس اینگونه بهره مندیها منظور و غایتی نهفته است. از همین جاست که به هدف بعدی در آموزش علوم نزدیک می شویم.مهارت تصرف مسئولانه در پدیده های طبیعی
یکی دیگر از هدفهای آموزش علوم، فراهم آوردن مهارت تصرف در طبیعت همراه با . مسئولیت است. برنامه درسی علوم برای برآورده کردن این هدف باید نیل به اهداف فرعی زیر را میسر سازد.الف) توانایی استفاده از فناوری
این هدف ناظر به کاربرد دانش علمی با به کارگیری ابزار و وسایل است. دخل و تصرف در طبیعت نیازمند به کارگیری ابزار و وسایل است که گستره وسیعی از ابزار، از وسایل ساده تا پیچیده با فناوری بسیار بالا را شامل می شود. دماسنج، ریزسنج، میکروسکوپ، نرم افزارها و سخت افزارهای رایانه ای، وسایل و ادوات پزشکی و مهندسی از جمله این وسایلند. داشتن دانش و مهارت کافی در استفاده از این وسایل، شرطی مقدماتی است که زمینه حضور در عرصه عمل و تجربهورزی را برای فرد مهیا می کند.ب) قابلیت عمل ورزی در به خدمت گرفتن پدیده های طبیعی
تسلطی که از طریق دانش نسبت به پدیده های طبیعی و نیز توانایی استفاده از فناوری فراهم می آید، زمینه ساز توانایی تصرف در امور طبیعی است. ارتباط برقرار کردن بین دانش و فناوری با مسائل و نیازهای فردی و جمعی، این توانایی را در فرد فراهم می آورد که دانش خود را در جهت برآوردن این نیازها به کار گیرد. به کارگیری مکرر دانستههای علمی در موقعیتهای متفاوت، انبانی از تجارب گوناگون در به خدمت گیری امور طبیعی را فراهم می آورد. به این ترتیب، شرایط برای عمل ورزی و بروز دانستههای ضمنی و آشکار فرد مهیا می شود و او دانش خود را در ارتباط با موقعیتهای مختلف زندگی و در جهت برطرف کردن مشکلات ملاحظه می کند. بنابراین، به کارگرفتن دانش، نه تنها گره گشایی از معضلات فردی و جمعی را در جهت بسط غنا و رفاه میسر می کند بلکه افزودن بر عمق و پیچیدگی دانش فرد، در جهت بهره مندی از تجارب خود در موقعیتهای آتی را نیز به دنبال دارد.پ) بهره مندی مسئولانه از طبیعت
آموزش علوم نباید تنها در پی فراهم آوردن قابلیت تصرف در طبیعت باشد، بلکه باید این هدف را نیز تعقیب کند که تصرفی همراه با مسئولیت در افراد فراهم آید. این هدف ناظر به آن است که بهره مندی از طبیعت باید در بستر بینشی خاص صورت پذیرد. چنان که در بالا اشاره شد، بینشی که در اسلام برای مواجهه با طبیعت مطرح شده، آن را چون ابزاری در خدمت زندگی انسان معرفی می کند. تبدیل کردن این ابزار به وسیله ای برای تخریب زندگی انسان، خواه در کوتاه مدت یا بلند مدت، به منزله نعل وارونه زدن است. گونههای مختلف استفاده تخریب کننده از طبیعت، در طول زندگی انسان بر روی کره خاکی، به ویژه در زمآنهای اخیر آشکار شده است. استفاده از مواد طبیعی به کمک علم، برای نسل کشی، چهره صریح استفاده از طبیعت در جهت تخریب زندگی انسانی است. چهرههای غیرصریحی نیز برای این امر وجود دارد، مانند اسراف در بهره وری از طبیعت و نیز آسیب زدن به محیط زیست که منجر به تخریب زندگی نسلهای بعدی انسان ها خواهد شد. بهره مندی مسئولانه از طبیعت، به منزله هدفی برای برنامه درسی علوم، حاکی از آن است که دانش آموز، درس علوم را چون راهی برای بسط و اعتلای زندگی آدمی در نظر بگیرد و هرگونه استفاده از آن در جهت تخریب کوتاه مدت یا بلندمدت زندگی انسان ها را غیرمسئولانه تلقی کند.منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران، جلد دوم، خسرو باقری،صص254-250، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، چاپ نخست، 1389