کودکان پرتنش و کودکانی که فشار خون بالایی دارند از اختلال یادگیری بیشتری رنج میبرند.
به گزارش شبکه ایران، طبق تحقیقات صورت گرفته کودکانی که دچار فشار خون بالا هستند بهدلیل حساسیت بالا، تنش بیشتری را در خود احساس کرده و در نتیجه در عملکردهای شناختی ذهنشان دچار مشکلات بیشتری هستند.
کودکان پرتنش بهدلیل نداشتن تمرکز کافی معمولاً دچار اختلال در یادگیری هستند و آنها بخصوص در درسهای تئوری و مفهومی مشکل بیشتری دارند.
بنابراین طی یک تحقیق صورت گرفته از 201 دانشآموز بین سنین 7 تا 18 نشان داد بهطور کلی 101 دانشآموز مشکل یادگیری داشتند که از این میان 28 درصد آنان کودکان مبتلا به بیماری بیشفعالی یا ADHD هستند.
این کودکان بهدلیل مشکلات در عملکرد شناختیشان معمولاً نمرات درسی پائینی داشته و در کلاس درس نکات آموزشی را کمتر فرامیگیرند.
بنابراین مطالعات بیشتر نشان داد، کودکان مبتلا به بیشفعالی و نقص توجه بهدلیل مصرف برخی داروها فشار خون بالایی دارند و این فشار خون بهطور کلی تنش را در این کودکان بالا میبرد.
بنابراین توصیه اصلی بر این است که والدین قبل از کاربرد مهارتهای آموزشی و یادگیری برای درمان اختلال یادگیری او بهتر است ابتدا از میزان فشار خون فرزند خود اطمینان حاصل کرده و در صورت مبتلا بودن کودک به بیماری بیشفعالی ابتدا راهکارهای درمانی بهکار گرفته شود و بعد برای اختلال یادگیری او دنبال راهحل باشند.
علل اختلالات یادگیری در کودکان چیست؟
بسیاری از خانواده ها کودکانی با ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان هم نشانه از بهنجار بودن آنان است. هوششان نرمال است. بهخوبی صحبت می کنند. مانند دیگر کودکان بازی می کنند و ارتباط اجتماعی کمابیش مناسبی دارند. در خانه نیز کارهایی را که والدین به آنان واگذار می کنند به خوبی انجام می دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. ولی وقتی به مدرسه می روند و می خواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند مشکلات جدی خودشان را نشان می دهند.این والدین معمولا گزارشی از نارضایتی معلم از عملکرد تحصیلی کودکشان دریافت می کنند و بسیار نگران می شوند. نقص یا ناتوانی عملکرد می تواند به شکل نداشتن توانایی کامل در گوش کردن، فکرکردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن یا انجام محاسبه های ریاضی ظاهر شود. اختلال یادگیری یا ناتوانی در یادگیری اصطلاحی است که در متون علمی برای این موارد استفاده می شود.
با اختلال یادگیری بچه ها چه کار کنیم؟
مبتلایان به ناتوانی های یادگیری در تمام سطوح و در تمام پایه های کلاسی از آمادگی تا دانشگاه دیده می شوند. تشخیص بهنگام، روند بهبودی را سرعت خواهدبخشید؛ بنابراین توجه به دوره ابتدایی به ویژه پایه های اول و دوم در این زمینه از اهمیت بسیاری برخوردار است.اختلال یادگیری
کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری، معمولا از لحاظ هوشی مشکلی ندارند، اما به دلیل نقص در راه های پردازش اطلاعات در مغزشان، عملکرد ذهنی پایینی را نشان می دهند. به زبان ساده می توان گفت ناتوانی یادگیری از تفاوت در مسیرهای عصبی و ارتباط آنها در مغز ناشی می شود. ناتوانی یادگیری مشکلاتی هستند که بر توانایی مغزی در دریافت، پردازش و ذخیره اطلاعات تاثیر می گذارد. این مشکلات باعث می شود یک دانش آموز بسیار کندتر از فردی که این مشکل را ندارد، مطالب را یاد بگیرد.دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری ممکن است به صورت کلی در حوزه های خواندن، یادگیری ریاضی و نوشتن دیکته و به صورت جزئی تر در شناسایی کلمه، ادراک خواندن، حساب کردن، استدلال کردن، هجی کردن و یا کلمه بندی در نوشتن دچار مشکل باشد.
اختلالات یادگیری ممکن است با حالت های مختلف اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه و اختلالات رفتاری نیز همراه شود.
با اختلال یادگیری بچه ها چه کار کنیم؟
در این شرایط والدین افزون بر اینکه با مسائل تحصیلی کودک دست و پنجه نرم می کنند، با رفتارهای پرخطر، بی نظمی، پرخاشگری، مقاومت در برابر پذیرش قانون و رفتارهای افراطی توجه طلبی رو به رو هستند و درواقع مشکل یادگیری کودک در درجه دوم اهمیت قرار گرفته و پدر و مادر از این رفتارها خسته نگران می باشند.به طور کلی، این شرایط ممکن است تاثیر نامطلوبی بر ارتباطات اجتماعی کودک بگذارد؛ زیرانقطه ضعف در یادگیری می تواند اعتماد به نفس او را نشانه بگیرد و باعث بروز نوعی کمرویی در میان هم کلاسی ها شود و یا به اضطراب از قضاوت های اطرافیان بینجامد. در بعضی از خانواده ها که به این مشکل رسیدگی نمی کنند، کودک در طولانی مدت ممکن است به افسردگی نیز مبتلا شود.
علل اختلالات یادگیری
ثابت شده است که علل بروز ناتوانی های یادگیری نسبتا مبهم است. برخی از مشکلات کنونی درباره مفهوم ناتوانی های یادگیری، بازتابی است از ناتوانی ما در اشاره دقیق به علل بروز ناتوانی های یادگیری که شاهدش هستیم؛ اما تجربه درمانگران به ما ثابت می کند که ناتوانی های یادگیری، مفهومی «چندرشته ای» است و پیوند میان کارشناسان رشته های گوناگون در این امر باید برقرار باشد.1- عوامل محیطی: عوامل محیطی بسیاری وجود دارد که می تواند به پیچیدگی ناتوانی های یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد. تغذیه مناسب و سالم کودک از جمله این عوامل است.
سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژی ها و همچنین سقوط، آسیب دیدیگی مغزی و یا ضربه واردشده به سر در دوره ای که کودک در حال رشد است می تواند موثر باشد.
- همچنین کودک در حال رشد نیازمند درون داده های حسی است تا درباره محیط و خود و هردو بیاموزد؛ یعنی کودک به تجربه هایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد. اگر این سطح کاهش زیادی داشته باشد کودک در ارتباط با دنیای بیرون دچار مشکل می شود؛ بنابراین انجام بازی هایی که مطابق هر دوره رشدی است نقش بسزایی در پیشگیری از اختلالات یادگیری دارد.
- صحبت کردن با کودک و درگیربودن او در فرایندهای کلامی مثل گفت و گوهای روزانه و قصه گویی برای او بسیار رشد دهنده خواهدبود.
از سویی دیگر بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری، مضطرب، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با حس ناامنی طبیعی، ناپایداری دریافت حس محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد. بنابراین ایجاد محیطی گرم، صمیمی و حمایت کننده از سوی والدین نقش موثری در بهبود ناتوانی یادگیری کودک دارد.
2- عوامل فیزیولوژیکی: بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی ناتوانی های یادگیری، آسیب دیدگی مغزی شدید یا جزئی و صدمه های واردشده به دستگاه عصبی و مرکزی است.
3- عوامل ژنتیکی: شواهدی در دست است که نشان می دهد ناتوانی های یادگیری احتمالا در برخی خانواده ها بیش از دیگران دیده می شود. درواقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانی های یادگیری نقش دارد.
4- عوامل بیوشیمیایی: اختلال های گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانی های یادگیری می شوند؛ مثل هایپوگلیسمی و کم کاری.
5- عوامل هنگام و بعد از تولد: اتفاقات حین زایمان که به آسیب دیدن جنین انجامد؛ مثل سیانوزه شدن کودک و یا بیماری های شدیدی که در روزهای اولیه زندگی بعد از تولد است، مثل زردی های شدید می تواند در ابتلای کودک به ناتوانی یادگیری موثر باشد.
6- تاخیر رشد: دیده نشدن نشانه های رشد جسمی و شناختی مطابق با سن کودک، نشانه ای است برای بروز اختلالات یادگیری در سال های آینده. مشکلات برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد در برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگ تر شدن بر این مشکلات غلبه می کنند.
7- عوامل آموزشی
* تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
* عدم فراگیری معلم از مهارت های لازم برای تدریس درس های پایه در مدارس
* توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان
* برنامه ریزی و طرح برنامه آموزشی ضعیف
* نداشتن فعالیت های برانگیزند
* تدریس عملی نادرست
* جای خالی آموزش مهارت های اجتماعی، یادگیری و حرکتی و جسمی و نپرداختن به یادگیری های زبان شفاهی
تمرکز پایین در بین کودکان دیرآموز باعث میشود که در یادگیری موضوعات تحصیلی و درسی با تأخیر مواجه شوند. این گروه از بچهها در با مشکل تأخیر در یادگیری در بین همسالان دچار احساس حقارت هم میشوند.
میطلبد والدین برای کاهش مشکل کودک به دنبال راه چارهای باشند و در آموزش دانش آموز دیر آموز خسته نشده و برای او از کتابهای همراه با تصویر و خط درشت برای یادگیری بهتر استقفاده کنند تا کودک فهم و درک بهتری از مطالب را داشته باشد.
والدین باید استرس را از دانش آموزان دور کنند و تکنیک یادآوری مطالب را به کودکان بیاموزند تا آنها بتوانند مفهوم مطالب بسیار خوب درک کنند.
دانش آموزان دارای اختلالات خواندن ممکن است از نظر هوشی مشکل چندانی نداشته باشند و مانند دیگر دانش آموزان در بخش هنر، موسیقی، نقاشی و ورزش فعالیت کنند. اما ضروری است که والدین نسبت به درمان اختلالات یادگیری این کودکان اقدام کنند.
اگر دانش آموزی تأخیر در خواندان دارند و بد تلفظ میکند، روان نمیخواند، بعضی از کلمات را جا انداخته و عمدی حذف میکند یا فعل سوم شخص را به کار میبرد، لازم است والدین از پایههای اول و دوم مدرسه کودکان به این موضوع نگاه جدیتری را داشته و نسبت به تاخیردر خواندن کودک حساس باشند.
هنگامی که دانش آموزی اختلال خواندن دارند، باید حواسهای دیگر آنها را نیز درگیر کرد، این روش چند حسی است و از راهکارهای درک بهتر مطالب برای این گروه از دانش آموزان بوده و با استفاده از این راهکار علاوه بر حس بینایی میتوان حس شنوایی و لامسه آنها را برای آموزش درگیر کرد تا کودکان دچار اختلالات یادگیری با تمرین بیشتر بتوانند مطالب را بهتر درک کنند.
منبع: سایت سیمرغ
سایت بیتوته
سایت ایمنا