1) 28 بهمن ماه سال 1357 هجري شمسي: صدها هزار تن از كارگران، كارمندان و نظاميان اعتصابي به فرمان حضرت امام خميني (ره)به اعتصاب خود پايان دادند. بدين ترتيب به فرمان حضرت امام كليه كاركنان وزارت دارايي، شركت پست و مخابرات، ماموران اداره راهنمايي و رانندگي، قواي ارتش و كارمندان شركت هواپيمايي در محل كار خود حضور يافتند. همچنين در اين روز دولتهاي فرانسه، لهستان، مصر، برزيل و بسياري از كشورهاي آسيايي و آفريقايي حكومت اسلامي
1) 28 بهمن ماه سال 1357 هجري شمسي: صدها هزار تن از كارگران، كارمندان و نظاميان اعتصابي به فرمان حضرت امام خميني (ره)به اعتصاب خود پايان دادند. بدين ترتيب به فرمان حضرت امام كليه كاركنان وزارت دارايي، شركت پست و مخابرات، ماموران اداره راهنمايي و رانندگي، قواي ارتش و كارمندان شركت هواپيمايي در محل كار خود حضور يافتند. همچنين در اين روز دولتهاي فرانسه، لهستان، مصر، برزيل و بسياري از كشورهاي آسيايي و آفريقايي حكومت اسلامي ايران را به رسميت شناختند.
2) 28 بهمن ماه سال 1362 هجري شمسي: شيخ راغِب حَرب امام جمعه شهرك جَبشيت در منطقه بَنَطيّه به دست نيروهاي اشغالگر قدس به شهادت رسيد. وي كه از روحانيان مبارز و فعال اين منطقه بود قبل از شهادت نيز به علت موضع جهادگرانه در دعوت مردم جنوب لبنان به قيام بر ضد رژيم صهيونيستي بدست عمال صهيونيست دستگير شده بود. اما با اعتصاب و تحصن گسترده مردم جبل عامل آزاد شد. هنگام تشييع پيكر شيخ راغب حرب درگيريهاي شديدي ميان جوانان شهرك جبشيت و نيروهاي رژيم اشغالگر قدس روي داد كه به كشته يا زخمي شدن عده اي از مردم لبنان منجر شد.
3) رحلت فقيه، متكلم و واعظ بزرگوار، آيتاللَّه "ميرزا علي اكبر نوقاني" (1329ش): آيتاللَّه ميرزا علي اكبر فرزند موسي نوقاني در سال 1261ش (1300ق) در محله نوقان مشهد به دنيا آمد. وي پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي، ادبيات را در محضر استاد ميرزا عبدالجواد اديب نيشابوري معروف به اديب نيشابوري اول و فقه و اصول را نزد شيخ حسنعلي تهراني و آيتاللَّه سيد عباس شاهرودي فرا گرفت. آيتاللَّه نوقاني در 26 سالگي براي تكميل تحصيلات خود رهسپار حوزه علميه نجف اشرف گرديد و از محضر استادان بزرگي چون آخوند ملامحمد كاظم خراساني، سيد محمدكاظم يزدي و شيخ الشريعه اصفهاني استفاده نمود. وي پس از رحلت آخوند خراساني، از عالم بزرگ ميرزا عبداللَّه مازندراني و آيتاللَّه ميرزا محمدتقي شيرازي به دريافت اجازه اجتهاد نائل آمد و به مدارج بالاي علمي دست يافت. آيتاللَّه نوقاني در سال 1291ش به مشهد مقدس بازگشت و به تدريس و انجام امور ديني پرداخت. وي از جانب آيتاللَّه حاج آقاحسين طباطبايي قمي، عهدهدار توليت مدرسه نواب، از مدارس مهم مشهد گرديد. او داراي ذوق شعري نيز بود و در شعر، به "فقير" تخلص مينمود. ايشان همچنين در خطوط نسخ و نستعليق، تبحر داشت. كتبي از قبيل تعليقاتي بر شرح نهج البلاغه و سه مقاله نوقاني و دو مقاله نوقاني در اصول عقايد و ردّ عقايد ماديون، از آثار ايشان است. آيتاللَّه نوقاني سرانجام در 28 بهمن 1329ش (10 جماديالاول 1370ق) در 68 سالگي درگذشت و در حرم رضوي(علیه السلام) به خاك سپرده شد.
4) آغاز مذاكرات سه جانبه صلح ايران و عراق در نيويورك (1367 ش): در شرايطي كه مذاكراتِ پس از جنگ در شهريور و آبان 1367، نتيجه ملموسي به دست نداده بود و حتي امكان شكست مذاكرات نيز وجود داشت، جمهوري اسلامي ايران حُسن نيت خود را به جامعه جهاني و سازمان ملل متحد و به ويژه شخص دبير كل ثابت كرده و از اعتمادي كه به دبير كل ابراز داشته بود، نتيجه مثبت و مطلوبي گرفت كه حاصل ديگر اين امر، تغيير جوّ بينالمللي به نفع جمهوري اسلامي ايران بود. با توجه به توقف پيش آمده در مذاكرات، دبير كل مشورتهايي با شوراي امنيت داشت و از شورا درخواست كرد براي خروج مذاكرات از بن بست، اختيارات بيشتري به وي داده شود كه شوراي امنيت با اين درخواست موافقت كرد. در اين راستا در 28 بهمن 67، مذاكرات سه جانبه مقامات ايران و عراق با حضور دبير كل سازمان ملل در نيويورك صورت گرفت. در اين مذاكرات كه به خاطر اكراه عراقيها براي ادامه مذاكرات در نيويورك، به رغم پيشنهاد صريح دبير كل و تأكيد او، اين بار نيز مذاكرات بسيار دقيق و كوتاه مدت صورت گرفت و نتيجه مطلوب اخذ شد. بن بست در جريان مذاكرات بين ايران و عراق، تحت نظارت دبير كل سازمان ملل و پس از استقرار آتشبس بين دو كشور، نشاندهنده تعلُّل عراق در اجراي مفاد قطعنامه 598، به رغم فشارهاي بينالمللي بود.
5) شهادت حجت الاسلام "سيدعباس موسوي" دبير كل حزباللَّه لبنان توسط صهيونيستها (1370ش): حجت الاسلام سيدعباس موسوي دبيركل جنبش انقلابي حزباللَّه لبنان و عضو شوراي عالي مجمع جهاني اهل بيت، در بازگشت از مراسم سالگرد شهادت شيخ راغب حرب، از روحانيون مبارز جنوب لبنان، در جريان حمله هوايي رژيم اشغالگر قدس در جنوب لبنان به شهادت رسيد. در اين عمليات تروريستي، تعدادي از همراهان سيدعباس موسوي از جمله همسر، فرزند و سه تن از يارانش نيز شهيد شدند. اين اقدام جنايتكارانه، موجي از خشم و نفرت عليه رژيم صهيونيستي در ميان مسلمانان جهان به وجود آورد. اما مدعيان غربي حقوق بشر نه تنها اين ترور را محكوم نكردند، بلكه با تبليغات دروغين، سعي داشتند اين عمل وحشيانه اسراييل را توجيه كنند. اگرچه تلآويو با ترور دبيركل حزباللَّه لبنان، قصد اختلال در مبارزه اين مجاهدان را داشت اما با انتخاب سيدحسن نصراللَّه به جانشيني شهيد سيدعباس موسوي، مبارزه با اشغالگران صهيونيستي با شدت بيشتري ادامه يافت تا آنكه در خرداد سال 1378، نظاميان اين رژيم را با خواري از جنوب لبنان بيرون راندند.
6) درگذشت استاد "محمد ديهيم تبريزي" اديب و مورخ آذربايجاني (1378 ش): استاد محمد ديهيم تبريزي، در سال 1286ش (1325ق) در تبريز به دنيا آمد. وي بر اثر راهنماييهاي پدر، به تحصيل روي آورد و رشتههاي ادبي و رياضي را به خوبي فرا گرفت. استاد ديهيم پس از آن ضمن فعاليتهاي فرهنگي به روزنامهنگاري اشتغال پيدا كرد و از سال 1311ش، خدمات مطبوعاتي خود را آغاز نمود. وي علاوه بر مسؤوليت مطبوعاتي، در صحنههاي مهم سياسي روز نيز حضور داشت و در سال 1325ش در بيرون راندن فرقه دموكرات از آذربايجان، كوشش زيادي مبذول نمود. ديهيم سرانجام تهران را براي فعاليتهاي سياسي و فرهنگي خود برگزيد و در سال 1335ش به آن سامان رهسپار شد. از اقدامات فرهنگي ماندگار ديهيم ميتوان به تاسيس انجمنهاي ادبي مولوي، صائب و آذربادگان اشاره كرد، ضمن اينكه در كار سازماندهي بيش از پانزده انجمن ادبي ديگر در تهران نيز نقش فعالي ايفا كرد. از وي آثار متعددي بر جاي مانده كه جبر، شرعيات، هندسه، دستور زبان فارسي، تعليمات مدني و حساب نو هر كدام در دو جلد و نيز تاريخ در 3 جلد و تذكره شعراي آذربايجان در 5 جلد از آن جمله است. استاد محمد ديهيم تبريزي سرانجام در اواخر بهمن 1378ش برابر با اوايل ذيقعده 1420ق در 92 سالگي در تهران درگذشت و به سراي جاويد شتافت.
7) روز هواي پاك
8) دوم ربيع الاول سال1306هجري قمري: ملامحمد ايرواني معروف به فاضل ايراواني ازاستادان بزرگ و مراجع بلند مرتبه شيعه وفات كرد. فاضل ايرواني درفقه، اصول، حديث و تفسيردانش فراوان كسب كرده بود و درتعليم و تربيت طلاب حوره نجف توجهي خاص مبذول داشت. ازجمله آثاراين عالم فاضل، «حاشيه برشرح لُمعه و حاشيه بررَسائِل و مَكاسِب شيخ مرتضي انصاري» را مي توان نام برد.
9) دوم ربيع الاول سال 630هجري قمري :« ابن اثير جزري» ملقب به« عزالدين» از مشهورترين مورخان، اديبان و محدثان جهان اسلام در گذشت .ابن اثير حافظ حديث بود و تواريخ رااز بر داشت ادبيات عرب را بخوبي مي دانست و به اخبا ر عربي آگاهي كامل داشت آثار و نوشته هاي ابن اثير بطور كلي درباره تاريخ است و معروفترين اثر او كه از جمله مهمترين منابع تاريخ است «الكامل في تاريخ » نام دارد .مولف در اين كتاب وقايع عالم را از ابتداي خلقت تا سال 628 هجري قمري دنبال كرده است اين كتاب از لحاظ جامعيت ، تاريخ طبري را به ياد مي آورد .
10) دوم ربيع الاول سال 1260هجري قمري :آيت الله سيد محمد باقر رشتي از فقيهان و مولفان بزرگ در قرن 13 هجري قمري بدرود حيات گفت . ايشان پس از اتمام تحصيلات از نجف به ايران آمد و در قم تدريس را آغاز كرد . آيت الله رشتي پس از مدتي در اصفهان اقامت گزيد ودر اين شهر جلسات تدريس خود را بر پا كرد . از آيت الله رشتي علاوه بر كتابخانه اي شامل صدها نسخه ارزشمند خطي، مسجدي باقيست كه بهترين مسجد از نظر معماري پس از دوره صفويه بشمار مي رود . آيت الله رشتي در همين مسجد مدفون گرديده است.
11) درگذشت "ابن اثير" مورخ، اديب و محدث شافعي (630 ق): ابوالحسن، علي بن ابي الكرم محمد بن عبدالكريم بن عبداللَّه شيباني، معروف به ابن اثير جزري از مورخان نيمهي دوم قرن ششم و اوايل قرن هفتم هجري است. او در حفظ حديث و مبادي و متعلقات آن، پيشواي محدّثين به شمار ميرود و در تاريخ، انساب، سيره و وقايع و جنگهاي عرب، متبحربود. شهرت ابن اثير به دليل دو كتاب بزرگ او به نام "الكامل في التاريخ" و "اُسْدُالغابَه في معرفة الصحابه" است. از كتب ديگر وي ميتوان "اللُّباب في تهذيب الانساب" و "الباهر" را نام برد. الباهر دربارهي خاندان زنگيان موصل نوشته شده است.
12) رحلت عالم بزرگوار "سيدمحمدباقر شفتي" معروف به "حجت الاسلام" (1260ق): سيدمحمد باقر بن محمد تقي شفتي مشهور به "حجةالاسلام"، رشتي الاصل و از بزرگان علماي اماميه، فقيه، اصولي، اديب، نحوي، رجالي و رياضيدان بوده است. او همچنين در درايه، هيئت و علوم ادبي و فنون عربي از مشاهير روزگار و در مراحل اخلاقي بيهماورد بوده است. او به حال فقرا و طلاب علوم ديني كمك بسيار مينمود و در عبادت و مناجات و سخاوت و نيز اجراي حدود الهي بسيار كوشا بود. حجت السلام شفتي از محضر درس حضرات آيات بهبهاني، سيد مهدي بحرالعلوم، شيخ جعفر كاشف الغطاء، ملامهدي نراقي و ميرزاي قمي استفاده برد و داراي تاليفات بسياري است. آداب نماز شب، الاجازات، اصحاب الاجماع و... از آن جملهاند. همچنين رسالههاي فراواني را در تحقيق حال هر يك از رجال حديث امامي، به رشتهي تحرير درآورده است. سرانجام اين عالم سترگ در 85 سالگي در اصفهان وفات يافت و در مسجدي كه خود بنا نهاده بود و به مسجد سيد معروف شد، دفن گرديد.
13) 17فوريه سال 1989 ميلادي: معاهده تأسيس مضرب بزرگ عربي با حضور رؤساي كشورهاي شمال آفريقا در مراكش به تصويب رسيد. كشورهاي ليبي، الجزاير، تونس، موريتاني و مراكش هدفشان را از تشكيل مضرب عربي ايجاد منطقه اي توأم با صلح، برادري و عدالت ذكر كردند. كشورهاي عضو مضرب عربي در استفاده از منابع طبيعي در امر توسعه و عمران اشتراك منافع داشتند.
14) تولد "واسكو دو گاما" دريانورد معروف پرتغالي و پيشاهنگ استعمار (1469م): واسكودو گاما، دريانورد پرتغالي در 17 فوريه 1469م در اين كشور به دنيا آمد. در آن زمان، جوانان زيادي به دريانوردي علاقه داشتند، از اين رو واسكودوگاما نيز وارد اين حرفه شد و در طي سالهاي بعد، به دريانوردي مجرب تبديل گرديد. در همان اوقات كه كريستف كلمب، دريانورد و مكتشف ايتاليايى، راهي را به سوي هندوستان جستجو مينمود، واسكودوگاما دريانورد پرتغالي در پي يافتن مسيري از طرف دماغه اميد نيك در جنوب افريقا بود تا از طريق خليج عمان به هند برسد. از اين رو به عنوان اولين اروپايى، سفر خود را به هند در سال 1497م آغاز كرد. وي كه در اين سال ليسبون، پايتخت پرتغال را با چهار كشتي ترك كرده بود، از طريق اقيانوس اطلس عازم جنوب شد و چون برخلاف پيشينيان خود از خط ساحلي حركت نميكرد، در وقت صرفهجويى زيادي نمود. واسكودوگاما پس از دور زدن دماغه اميد نيك در جنوبيترين نقطه قاره افريقا، به سوي سواحل شرقي افريقا بالا آمد و شهرهاي ثروتمند تجار عرب را در موزامبيك مشاهده كرد. وي در ادامه، از سواحل كنيا عازم اقيانوس هند گرديد و در آوريل 1499م پس از حدود بيست ماه سفر دريايى، در بندر تجارتي كلكته در شبه قاره هند پهلو گرفت. هرچند راه اكتشافي واسكودوگاما بسيار طولاني بود، ولي به دنبال او، دريانوردان ديگر پرتغالي نيز همان راه او را پيش گرفتند و بنادر تجارتي و مستعمراتي پرتغال در افريقاي شرقي و ساحل غربي هند را تشكيل دادند. همچنين دستيابي اروپاييان و به ويژه پرتغاليها بر اين سرزمين سبب رونق تجارت و انباشت ثروت بادآورده در اروپا گرديد. واسكودوگاما در سفر دوم خود، با بيست كشتي به حركت درآمد و قصد داشت تا حاكميت پرتغال را بر افريقا تثبيت كند كه در اين راه از اعمال زور و فشار نيز خودداري نكرد. با اين حال به سبب خشونت و سوء مديريت و نيز بدگويى از وي، به مدت بيست سال خانهنشين شد. واسكودوگاما در سال 1524م به عنوان نائب السلطنه هند راهي اين سرزمين گرديد. اما اين مقام چندان پايدار نماند و با مرگ وي در 16 نوامبر 1524م در 55 سالگي، رؤياي او براي حكومت بر هند تعبير نشد. هر چند واسكودو گاما در سفرهاي دريايي خود، مناطق ناشناختهاي را كشف كرد و راههاي دريايي را شناساند، اما اين امر زمينهساز حضور استعماري نيروهاي پرتغال و ديگر كشورها در افريقا و آسيا گرديد و باعث استثمار مناطق وسيعي از جهان در طول قرنهاي متمادي شد.
15) سوزاندن "جيوردانو برونو" فيلسوف ايتاليايي در دادگاه تفتيش عقايد (1600م): جيوردانو برونو اخترشناس، فيلسوف و شاعر دوره قرون وسطي، در 13 سپتامبر 1548م در شهر نولا در ايتاليا به دنيا آمد. وي از نوجواني وارد مدرسهاي مذهبي گرديد و به سرعت علوم مربوط به دوران ارسطو را فرا گرفت. ولي هوش سرشار او موجب شد از خرافات اين مكتب برگردد و از فلاسفه قبل از سقراط پيروي كند. در نتيجه مجبور شد به رم فرار كند. برونو از آن پس به تبليغ افكار خود پرداخت و مدت 16 سال در انگلستان، آلمان، سوئيس و شهرهاي ايتاليا سرگردان بود. ولي ضمن تدريس در دانشگاه پاريس، اساس علم و دانش آن روز يعني منطق ارسطو و نظام كائناتي بطلميوسي كه زمين را مركز عالم ميدانست رد كرد. وي همچنين حكمت طبيعي ارسطو را مردود اعلام نمود و آنها را مورد مخالفت سخت قرار داد. اين امر مخالفت مقامات مذهبي را برانگيخت. از اينرو چنان عرصه را بر برونو تنگ كردند كه باعث شد وي از هر شهري به حالت خفّت و فرار بيرون رود. در سال 1591 م، شخصي كه عضويت دادگاه تفتيش عقايد مذهبي را برعهده داشت به برونو نامه نوشت و از او براي تدريس به خود دعوت كرد. برونو در اثر اشتياقي كه به ديدن وطنش داشت فريب خورد و به ونيز رفت، اما به محض ورود، او را دستگير كرده و به زندان افكندند. وي پس از هفت سال زندان به رم فراخوانده شد و از او خواستند كه آنچه گفته بود تكذيب كند. ولي برونو سرپيچي كرد و در نتيجه به جرم نگارش كتابهاي كفرآميز و همكاري با ملكه اليزابت كه مخالف كليسا بود، به مرگ محكوم شد. سرانجام جيوردانو برونو درروز 17 فوريه 1600م در 52 سالگي با نهايت شجاعت به حكم اعدام تن در داد و زنده زنده در آتش سوخت. برونو به دليل مخالفت با آموزشهاي جَزمي سدههاي گذشته و عقايد بيچون و چراي فلسفه ارسطويى و نيز تأثير عميق بر فيلسوفان پس از خود، به عنوان حلقه انتقالي از فلسفه كهن به فلسفه عقلاني دوران جديدمطرح شده است. وي مبدع و منعكس كننده موضوعات عقلاني است و واقعيتهاي اطراف خود را به تصوير ميكشيد. البته برونو در زمينه اخترشناسي نيز ديدگاههايى داشت. او حدسهايى زده است كه درستي بسياري از آنها در پرتو كشفهاي دانشمندان بعد از او ثابت شده است. از جمله وجود سيارههايى در منظومه شمسي و مركز نبودن زمين. وي تأكيد ميكرد كه درفضاي كيهاني، بينهايت جسم، شبيه خورشيد وجود دارد. او قانون بقاي ماده را تنظيم كرد كه بر اساس آن هيچ چيز از بين نميرود و هستيِ خود را از دست نميدهد، بلكه در شكل خارجي و مادي خود تغيير ميكند. فلسفه برونو در بسياري زمينهها از قبيل يگانگي فضا - زمان و نيز نسبي بودن جرم جسمها، با فيزيك امروزي، هماهنگ است. برونو مانند فلاسفه قديم عقيده داشت كه روح خدا در جسم جهان حلول ميكند و در نتيجه، هر فردي، جزئي از خداوند و بنابراين، ابدي و غيرفاني است. در سال 1889م، 290 سال پس ازمرگ برونو، در برابر اجتماع عظيم مردم رم و نمايندگان كشورهاي مختلف، در ميدان گلها، همان جايي كه وي را به آتش سپردند، از مجسمه او پردهبرداري شد.
16) درگذشت "ژان مولْيِر" نمايشنامهنويس مشهور فرانسوي (1673م): ژان باتيست مولْيِر، نويسنده معروف فرانسوي در سال 1622م درشهر پاريس به دنيا آمد. وي نخست دروس مقدماتي را در مدرسه اشراف گذراند و سپس در رشته حقوق به تحصيل پرداخت. اما چون به كار هنرپيشگي علاقه داشت به تئاتر روي آورد و يك گروه تئاتر تشكيل داد. وي در آغاز كار، با دشواريهاي فراواني روبرو شد، ولي سرانجام حمايت لويى چهاردهم، پادشاه فرانسه، او را از گوشه انزوا خارج ساخت و بر آن داشت كه زندگي هنري خود را دنبال كند. مولْيِر شهر به شهر، تئاترهاي خود را به نمايش ميگذاشت تا اينكه به شهرت رسيد. از آن زمان بود كه شاهكارهاي بزرگي خلق كرد و آنها را در ميان استقبال شديد مردم به نمايش گذاشت. مولير يك آفريننده خستگيناپذير بود كه شاهكارهاي او، نمايشنامههايى است كه وي در آنها تزوير و شرارت روح بشر را مورد انتقاد شديد قرار داده و بر انحرافات ذهن حمله ميكند. وي نه تنها يك نويسنده، بلكه هنرپيشهاي بسيار ماهر و زبردست بود. او از بازيگران كمدي ايتاليا الهام ميگرفت و آدمهاي مسخرهاي خلق كرده بود كه نمونههاي عالي كمديگران آغاز عصر سينماي كنوني را به ياد ميآورد. مولير در نمايشنامههايش به ايجاد پيچ و خمهاي هيجانانگيز و اوصاف مضحكهآميز و نيز هجو و انتقاد ميپرداخت و از همه اين نكتهها، براي برجسته ساختن و بهتر نماياندن خصوصيات اخلاقي و معنوي بشر استفاده مينمود، از اين روست كه در آثار اين كمدي نويس، فلسفه اخلاقي موج ميزند. مولير با هوشمندي فراوان و بشر دوستي عميق، كمدي را وسيلهاي براي به دست آوردن نتيجههاي دلخواه و انسان دوستانه قرار داده است. از مولير آثار مشهوري به جا مانده كه مردم گريز، خسيس، زنان دانشمند، مريض خيالي و طبيب اجباري از آن جملهاند و برخي از آثار او به فارسي نيز ترجمه شدهاند. ژان باتيست مولير سرانجام در حين نمايش مريض خيالي دچار تشنج شد و چند ساعت بعد در هفدهم فوريه 1673م در 51 سالگي درگذشت.
18) پايان جنگ خونين "ساراگوسا" ميان فرانسه و اسپانيا (1809م): پنبرد خونين ساراگوسا، در جريان جنگهاي پنج ساله ميان نيروهاي فرانسوي و اسپانيايى از روز 15 نوامبر 1808م با حمله ارتش ناپلئون بُناپارت آغاز شد و با مقاومت شديد نظاميان و مردم اسپانيا و جنگ خانه به خانه در ساراگوسا روبرو گرديد. در اين جنگ، دو طرف، شدت عمل و قساوت بسيار نشان دادند و به همين دليل تعداد كشتهها زياد بود. شدت قتلعام و كشتار در اين جنگ به حدي بود كه اين نبرد به قصابي ساراگوسا شهرت يافت. جنگ ساراگوسا سرانجام پس از چهار ماه درگيري سنگين، در 17 فوريه 1809م با پيروزي فرانسويان و اشغال شهر ساراگوسا، اسپانيا واقع در شرق اين كشور خاتمه يافت. اگرچه در جريان اين جنگ و يورش فرانسويان، اسپانيا توسط فرانسه اشغال شد، اما در سال 1812م پس از آن كه ناپلئون از روسيه عقبنشيني كرد و سپس از دولتهاي متحد اروپايي شكست خورد، اسپانيا نيز آزادي خود را بازيافت
19) آغاز زمامداري "فيدل كاسترو" در كوبا (1959م): فيدِل كاسْتْرو زمامدار كوبا، در 13 اوت 1927م در شرق كوبا ديده به جهان گشود. وي پس از تحصيلات مقدماتي، وارد دانشگاه هاوانا شد و به تحصيل حقوق، علوم اجتماعي، سياست و مديريت عمومي پرداخت. كاسترو در سال 1953م در مبارزه عليه حكومت ديكتاتوري باتيستا دستگير و زنداني شد. وي پس از آزادي از زندان در سال 1955م راهي امريكا و مكزيك شد و به آموزش ناراضيان فراري از چنگ باتيستا پرداخت. هرچند كاسترو در اولين حمله خود در نوامبر 1956م با شكست مواجه شد اما با تربيت چندين هزار نيروي چريك ورزنده، توانست در سال 1958م حمله وسيعي به كوبا را سازماندهي كند و حكومت باتيستا را سرنگون سازد. پس از فرار باتيستا در اول ژانويه 1959م، كاسترو در 17 فوريه 1959م در 32 سالگي به نخست وزيري كوبا دست يافت و كنترل اوضاع را بر عهده گرفت. دولت كاسترو برنامه اصلاحات ارضي وسيعي كه شامل مصادره اموال و املاك امريكاييان در مزارع و كارخانههاي شكر كوبا بود، به مرحله عمل درآورد. وي همچنين تا كنون حوادث متعددي نظير واقعه خليج خوكها، بحران موشكي امريكا و شوروي بر سر كوبا، دخالت نظامي در قاره افريقا و... را پشت سر نهاده است. فيدل كاسترو با گذشت بيش از چهل و شش سال از حكومت خود )تا سال 2005م( نفوذ فراواني در اركان نظام و مردم كوبا دارد و موفقيتهاي سياسي مهمي به دست آورده است. همچنين پس از مارشال تيتو، جواهر لعل نهرو، جمال عبدالناصر و احمد سوكارنو رهبران يوگسلاوي، هند، مصر و اندونزي، از مؤسسين جنبش عدم تعهد محسوب ميشود و از 1979 تا 1982م رياست دورهاي اين جنبش را بر عهده داشت. كاسترو در داخل كوبا، فقر و بيسوادي را ريشهكن ساخت و توانست به مدت نزديك به پنج دهه، يك حكومت ضد امريكايي را در جوار مرزهاي جنوبي ايالات متحده امريكا اداره كند. او پس از زوال كمونيسم، با وجود نرمش فراوان در برابر مذهب و تاليف كتابي در اين زمينه، همچنان خود را مدافع سوسياليسم ميداند. فيدل كاسترو خطيبي بسيار بليغ و تواناست به طوري كه ميتواند چندين ساعت تمام بدون مراجعه به يادداشتي سخنراني كند. لباس مورد علاقه او، جامه رزم است كه به ياد ايام پيكار و مبارزه، پيوسته آن را در كوبا و خارج از كوبا، در هر مكان و محفلي بر تن دارد.
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.