مقدمه
دولتها از دیرباز در تلاشاند تروریسم را مهار نموده و با فرار مالیاتی مقابله کنند. برای دستیابی به این اهداف معمولاً بر حذف اسکناسهای درشت مانند اسکناس 500 یورویی اروپایی و یا اسکناس 1000 روپیهای هندی تمرکز نمودهاند.دو قانونگذار آمریکایی هدفی بسیار کوچکتر در ذهن دارند: پنی بیارزش که شاید بیشتر به جای استفاده برای خرید، در شیشههای جای مربا و یا زیر کوسن مبلها یافت میشود.
شکایت آنها این است که ضرب سالانه میلیاردها سکهی یک سنتی، برای مالیات دهندگان هزینهای اندک در برخواهد داشت.
بنابراین آیا وقت پایان دادن به ضرب 230 ساله سکه فرا نرسیده است؟
تاریخچه یک سنت
پنی، اولین ارزی است که برای نخستین بار دولت ایالات متحده آمریکا آن را در سال 1787 ضرب کرد، هر چند که تا سال 1856 وجاهت قانونی نیافت. پس از آن بیش از 300 میلیارد سکهی یک سنتی با 11 طرح مختلف ضرب شد.آبراهام لینکلن اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود که در سال 1909 در صدمین سالگرد تولدش، تصویری از او بر روی سکه یک پنی حک شد (از تصویر او تا سال 1914 بر روی دلار آمریکا استفاده نشد). همچنین سکه لینکلن اولین سکهای بود که عبارت "به خدا اعتماد داریم" بر روی آن درج شده بود.
نماینده آریزونا، جیم هیز برای اولین بار در سال 1989، تحت قانون "گردآوری قیمتها" سعی کرد از شر پنی خلاص شود، تا جایی که سریال تلویزیونی "بال غربی[1]" در یکی از قسمتهای خود این بحث را به سخره گرفت.
باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا، ضمن مصاحبهای در سال 2013، از پنی به عنوان نمونهای از خدمات بیفایده یاد کرده که خلاص شدن از شر آنها دشوار است.
آخرین تحول مربوط به ماه مارس بود، زمانی که سناتورها، هنگامی که سناتورها، جان مک کین و مایک انزی، قانونی را برای از حذف ضرب سکههای پنی ارائه دادند. همچنین در این لایحه پیشنهاد داده شد که اسکناسهای یک دلاری نیز به سکه تبدیل شده و برای پایین آوردن هزینهها از فلز نیکل در ضرب سکه استفاده نشود. به گفته آنها این کار به صرفه جویی 16 میلیارد دلاری خواهد انجامید.
پنی اولین پولی نیست که ایالات متحده آمریکا آن را حذف نموده است. ما قبلاً نیز در سال 1857 از شر سکه نیم سنتی خلاص شده بودیم.
چرا پنی حذف میشود؟
یکی از دلایل قانع کنندهای که برای خلاص شدن از شر پنی ذکر شده این واقعیت است که به دلیل تورم و افزایش قیمت فلزات، ضرب چنین سکههایی به صرفه نخواهد بود. ضرابخانه ایالات متحده از سال 2006 تاکنون با هر پنی که تولید کرده در واقع متضرر شده است.سال گذشته، تولید هر پنی، 1.5 سنت هزینه در برداشت و این همان چیزی است که در دنیا به آن حق الضرب منفی گفته میشود.
با این اوصاف ضرابخانه آمریکا با ضرب بیش از 9 میلیارد پنی، 46 میلیون دلار ضرر کرده است.
دلیل اصلی این ضرر، بالا رفتن قیمت فلزات است. قیمت فلز روی که در حال حاضر 97.5 درصد هر پنی را به خود اختصاص داده، در طول 15 سال گذشته 3 برابر افزایش یافته است. قیمت مس نیز که 2.5 درصد دیگر یک پنی را تشکیل میدهد، حدوداً 4 برابر شده است.
بخشهایی از دولت ایالات متحده قبلاً استفاده از سکه را متوقف کردهاند. به عنوان مثال ارتش و نیروی هوایی از سال 1980 سکهها را در همه مبادلات نظامی خارج از کشور، جایی که سربازان و خانواده های آنها میتوانند خرید کنند، ممنوع کردهاند، زیرا سکهها بسیار سنگین بوده و حمل و نقل آنها بسیار دشوار بود.
برخی از کشورها سکههای یک سنت و دیگر سکههای کم ارزش را به طور کامل ممنوع کردهاند. در سفری که اخیراً به کانادا داشتم، کالایی را با پول نقد خریداری کردم و انتظار داشتم بقیه پول من را در قالب چند پنی پس بگیرم. در عوض، مغازه دار به راحتی قیمت خرید من را تا نزدیکترین پنی گرد کرد و ما به التفاوت را به جیب زد! البته پس از حذف پنی کانادا در فوریه 2013 ، این امر عادی شد.
استرالیا در سال 1992 از شر پنی خود خلاص شد و انتظار میرود به زودی نیکل[2] را نیز از داد و ستدها حذف کند.
مخالفان پنی به غیر از هزینه تحمیلی، دلایل دیگری نیز دارند. برخی نگران آسیبهای زیست محیطی ناشی از استخراج مواد معدنی برای ضرب سکههایی هستند که این روزها بسیار کم استفاده میشوند.
برخی دیگر، مانند جف گور، فیزیکدان برجسته، رئیس گروه حمایت از شهروندان برای کنارگذاشتن پنی، از این که ما مجبوریم کیفهایی را برای حمل سکههای بیارزش حمل کنیم، بسیار ابراز ناراحتی نموده و آن را "اتلاف وقت بزرگ و وحشتناک" توصیف میکنند.
شرکت والگرینز[3] و انجمن ملی فروشگاههای رفاه تخمین زدهاند که داد و ستد پنی در معاملاتی که پول به صورت نقدی رد و بدل میشود، در هر معامله بین 2 تا 2.5 ثانیه اتلاف وقت صورت میگیرد. اگر هر فرد بزرگسال در ایالات متحده آمریکا تنها یک معامله نقدی در روز انجام دهد قطعاً ساعات بسیاری هدر خواهد رفت، بنابراین این شرکتها در صدد برآمدهاند که در فروشهای خود پنی را حذف نمایند.
به عشق پنی
اگرچه حذف پنی امری قطعی و حتمی است، اما انجام آن هم کار ساده ای نیست، چرا که مردم هنوز هم به پنی با تصویر لینکلن علاقهمندند، چیزی که اوباما در مصاحبه سال 2013 به آن اشاره کرد.وقتی در سال 2014 از مردم آمریکا نظرسنجی شد، اکثریت آنها با حذف پنی و حتی نیکل مخالفت کردند. در واقع، بیش از دو سوم آنها گفتند اگر یک پنی بر روی زمین ببینند، برای برداشتن آن اقدام میکنند.
فراتر از احساسات دلایل منطقی دیگری نیز برای نگهداری این سکهها وجود دارد. خرده فروشها در کشورهایی مانند اروپا که پنی را حذف کردهاند، مجبورند قیمتها را تا نزدیک 5 سنت (یک نیکل) گرد کنند. این بدان معنی است که اگر قیمت واقعی یک جنس 1.01 یا 1.02 دلار باشد، فروشنده از شما یک دلار دریافت میکند و اگر قیمت جنسی 1.03 یا 1.04 دلار باشد، پول دریافتی از شما 1.05 دلار خواهد بود.
معمولاً در چنین وضعیتی فروشندگان قیمتها را به نحوی تعیین میکنند که این گرد کردن به نفع آنها تمام شده و در نتیجه مشتری متضرر خواهد شد. ریموند لومبرا پن استیت تخمین زد که حذف پنی و گرد کردن قیمتها ممکن است برای مصرف کنندگان ایالات متحده آمریکا حداقل 600 میلیون دلار در سال هزینه داشته باشد. علاوه بر این، از آنجا که فقرا و محرومان بیش از ثروتمندان از پول نقد استفاده میکنند، هزینه گرد کردن به طور نامتناسبی بر دوش آنها سنگینی خواهد کرد.
چه باید کرد؟
به اعتقاد من دلیل اصلی مخالفان پنی، یعنی ضرر مالی، خیلی قابل قبول نیست. چرا که دولت در بسیاری از فعالیتهای خود از جمله اداره پست، ضررهای هنگفتی را متحمل می شود (حدود 5.6 میلیارد دلار در سال 2016).بعلاوه ممنوعیت ضرب سکه های یک سنتی به لحاظ عمومی سیاست ضعیفی به شمار می آید، چرا که بسیاری از آمریکایی ها علاقه زیادی به این سکه ها دارند.
بنابراین بهتر است حذف سکه های یک سنتی به تدریج انجام شود به نحوی که قیمتها تا حدود 5 سنت (یک نیکل) گرد شده و کم کم استفاده از سکه های یک سنتی از دستور کار خارج شود. در این صورت علاقه مردم به این سکه ها کاهش یافته و می توان به راحتی آنها را از چرخه اقتصاد حذف نمود.