قرار گرفتن زن و مرد در یک منظومه به نام خانواده و سیر آنان به سوی اهداف خانواده، جز با تفاهم و توافق به درستی میسر نیست. مراد از تفاهم و توافق درک و فهم مشترک و متقابل و نیز همفکری و همسویی در امور مشترک و گام زدن در مسیر مورد توافق است.
هرچه تفاهم و توافق در زندگی پررنگ تر باشد، پیوندها مستحکم تر و انس و الفت بیشتر خواهد بود. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمود:
«انس و آرامش در سه چیز است: در همسر موافق و سازگار، فرزند خوشرفتار و دوست باصفای وفادار.»1
لوازم تفاهم و توافق در بین همسران
تفاهم و توافق مبتنی بر لوازمی شکل می گیرد و حفظ می شود. به این لوازم پیوسته باید توجه شود و در صورت کاستی و آسیب دیدگی، باید به اصلاح آنها همت گماشت.١. نفی خودمداری
خودمحوری و اعمال نظرهای یک طرفه و استبداد رأی و رابطه تحکم آمیز در روابط انسانی، جایی برای تفاهم و توافق باقی نمی گذارد و شادی حقیقی و آرامش واقعی را می زداید، و روابطی را که می تواند فعال و پرنشاط باشد، به روابطی انفعالی و بی نشاط مبدل می سازد، و پیوند میان افراد را از استحکام بیرون می برد و انس و الفت زندگی را می کاهد و زایل می گرداند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مردی را که نسبت به همسرش خودمدار باشد و با تبختر رفتار نماید دشمن خداوند معرفی کرده و فرموده است:«بی گمان خداوند دشمن دارد کسی را که برای همسرش [مانند مرد] هفتاد ساله است و در راه رفتن و قیافه اش [مانند جوان] بیست ساله»2
هیچ چیز مانند خودمداری و تکبر روابط میان دو همسر را تیره نمی سازد و موجب فاصله نمی گردد، که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است:
«منفورترین مردمان، شخص متکبر است.»3
۲. فروتنی
فروتنی دو همسر نسبت به یکدیگر از لوازم مهم در فهم و درک متقابل است، زیرا گردنفرازی جایی برای تفاهم و توافق نمی گذارد؛ و در نگاه نبوی شرافت و ارزش اشخاص به فروتنی آنان است. نه به برتری جویی آنان:«شرافت خانوادگی، جز به فروتنی نیست.4
٣. گوش سپاری
از نخستین لوازم تفاهم و توافق، گوش سپاری است؛ بدین معنا که زن و مرد به سخن و نظر یکدیگر اهمیت دهند و با دقت و احترام به سخن و نظر هم گوش دهند و شنونده خوبی برای یکدیگر باشند. تا انسان پذیرای شنیدن نشود و اهل گوش سپاری نگردد، زمینه تفاهم و توافق فراهم نمی شود. گوش سپاری این نیست که هنگام سخن گفتن زن یا مرد، دیگری بی توجهی نماید، یا ذهنش در جای دیگری باشد، یا اجاز؛ پایان بردن سخن را به او ندهد، یا در میان سخن او تعابیری از سر وهن به زبان آرد، یا رفتار موهن نشان دهد، یا پیش از شنیدن و دریافتن در ذهن خود به دنبال پاسخ دادن و رد کردن باشد. تفاهم و توافق محصول گوش سپاری با آداب آن است. در تعبیری زیبا از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) آمده است:«و نیک گوش سپردن را بیاموز همانگونه که نیک سخن گفتن را می آموزی، و سخن هیچ کس را قطع مکن.»5
4. نفی لجاجت
از لوازم اساسی برای نزدیک شدن به تفاهم و توافق، دور شدن از لجاجت است. یک دندگی و ناپذیری سخن و نظر دیگری، راه تفاهم و توافق را می بندد و امکانی برای مفاهمه و توافق باقی نمی گذارد، و ممکن نیست زن و مرد در یک منظومه بتوانند همدلی و همراهی و همگامی کنند اگر میل به کرسی نشاندن سخن و نظر خود در میان باشد. لازمه مفاهمه و توافق این است که انسان خود را به عادات خوبی چون حق گرایی و خطاپذیری و پرهیز از یک دندگی خو دهد؛ و در این صورت است که زندگی مشترک معنا می یابد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده است:«خوبی عادت است، و بدی لجاجت است.»6
ایستادگی بر نظر خود و اصرار بر تحمیل آن جایی برای نظر دیگری باقی نمی گذارد؛ و در روابط خانوادگی به شدت لازم است از تحمیل نظر و به کرسی نشاندن عقیده پرهیز کرد، زیرا این امور آدمی را به لجاجت میکشاند و باب تفاهم و توافق را می بندد و جز پشیمانی ثمری به دنبال ندارد.
۵. نفی عیب جویی و سرزنش
اگر در روابط زن و مرد در خانواده رنگی از عیب جویی و سرزنش وجود داشته باشد، زمینه تفاهم و توافق به طور اساسی آسیب می بیند و امکان بروز و رشد نمی یابد. از ناپسندیدہ ترین چیزها در زندگی، تمایل به عیب جویی و روحیه سرزنشگری است؛ و در آموزه های نبوی تأکیدهای شدید بر نفی آن وارد شده، چنانکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است:«آدمی را همین عیب بس که عیبی را در مردم ببیند و در خود نبیند، و مردم را به خاطر کاری سرزنش کند که خود نمی تواند آن را ترک کند، و همنشین خویش را با چیزهای نامربوط و بیهوده بیازارد.»7
هیچ انسانی بی عیب و ایراد نیست، و آنکه بر عیوب خود چشم می پوشد و به عیوب شریک خود چشم می دوزد، در دام زشت ترین عیب فروافتاده است. لازمه درک یکدیگر و تلاش مشترک برای دستیابی به اهداف زندگی، نفی عیب جویی و سرزنش است، حتی برای آن که به واقع کم ترین عیب را دارد.
با پاسداشت این امور است که بستر لازم برای تفاهم و توافق فراهم می شود، و همدلی و همراهی معنا می یابد، و خانواده معتدل و سالم محقق می گردد.
پینوشتها:
١. تحف العقول، ص ۲۳۵؛ معدن الجواهر، ص ۵۰؛ بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۲۳۱.
2. کنز العمال، ج ۳، ص ۵۲۵؛ میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۲۱.
3. معانی الأخبار، ص ۱۹۶؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۲۳۱؛ میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۲۲.
4. کنز الفوائد، ج ۱، ص ۵۵؛ معدن الجواهر، ص ۳۹.
5. المحاسن، ج ۱، ص ۲۳۳؛ الاختصاص، ص ۲۴۵؛ السرائر، ج ۳، ص ۶۴۴.
6. سنن ابن ماجة، ج ۱، ص ۸۰؛ صحیح ابن حبان، ج ۲، ص ۸؛ مسند الشهاب، ج ۱، ص ۴۷.
7. الخصال، ج ۱، ص ۸۱؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۲۰۰.
منبع: درسنامه اخلاق خانوادگی، مصطفی دلشاد تهرانی، انتشارات دریا، چاپ اول، ۱۳۸۸، صص 6۶-6۳.