تفسیر ومفسّران (2)

2- به اسرار و حقايق پنهان آن با عقول معمولى نتوان رسيد، بايد از اهل ذكر كه اهل تنزيل و تأويل قرآنند، اخذ نمود. 3- ديدم كه مفسرين و علماء، به آراء ديگرانى غير از اهل بيت عصمت« عليهم السلام» رو آورده‏اند، در حاليكه بايد در فهم اسرار و حقايق قرآن تا آشكار شدن تأويل و تفسير اهل بيت« عليهم السلام»، توقف نمود به همين جهت براى فهم نظرات تفسيرى و بيان اهل بيت« عليهم السلام» در تأويل و اسرار كتاب الهى، اقدام به جمع آورى ...
شنبه، 8 اسفند 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تفسیر ومفسّران (2)
تفسیر ومفسّران (2)
تفسیر ومفسّران (2)

نویسنده : علی طاهری
منبع : راسخون


البرهان

نام كتاب: البرهان فى تفسير القرآن‏
نويسنده: بحرانى سيد هاشم‏
موضوع: روايى‏
قرن: يازدهم‏
زبان: عربى‏
مذهب: شيعى‏
ناشر: بنياد بعثت‏
مكان چاپ: تهران‏
سال چاپ: 1416 ق‏
نوبت چاپ: اول‏

انگيزه تأليف‏

مؤلف با چينش سه مقدمه انگيزه خود را بيان مى‏دارد:
1- همه بر شرف و بلند مرتبگى شأن قرآن، واقفند و مى‏دانند كه نجات در تمسك به آن است، بحث، تلاوت و تفكر در معانى آن، سبب حيات قلبها و علم و عمل بدان، سبب تخلص از سختى‏هاست.
2- به اسرار و حقايق پنهان آن با عقول معمولى نتوان رسيد، بايد از اهل ذكر كه اهل تنزيل و تأويل قرآنند، اخذ نمود.
3- ديدم كه مفسرين و علماء، به آراء ديگرانى غير از اهل بيت عصمت« عليهم السلام» رو آورده‏اند، در حاليكه بايد در فهم اسرار و حقايق قرآن تا آشكار شدن تأويل و تفسير اهل بيت« عليهم السلام»، توقف نمود به همين جهت براى فهم نظرات تفسيرى و بيان اهل بيت« عليهم السلام» در تأويل و اسرار كتاب الهى، اقدام به جمع آورى روايات تفسيرى وارده از آنها نمودم.

نسخ و چاپ هاى تفسير

كتاب حاضر غير از چاپهاى سنگى قديم، در شكل جديد چند بار طبع گرديده است. از جمله چاپ حروفى در 5 جلد( يك جلد مقدمه و 4 جلد تفسير) توسط مؤسسه اسماعيليان قم، مؤسسه الوفا- بيروت در 4 جلد، كتابفروشى اسلامية، تهران در 5 جلد، مؤسسه الرسالة بيروت در سال 1403 ه. ق.
چاپ جديدى در پنج جلد به قطع رحلى توسط مركز چاپ و نشر مؤسسه بعثت تهران با تحقيق گروه بحثهاى اسلامى مؤسسه و مقدمه محققانه استاد آيت ا... شيخ محمد مهدى آصفى، صورت گرفته است.
استاد آصفى در مقدمه خود به مباحث ذيل اشاره دارند:
1- سه ديدگاه در تفسير
2- نياز به تفسير براى فهم قرآن
3- حجيت ظواهر قرآن
4- سه عامل مهم از عوامل ايجاد كننده ضرورت تفسير
5- تاريخ تفسير( در مراحل سه‏گانه) و بايسته‏هاى مرحله سوّم
6- خطوط و اصول كلى تفسير اهل بيت( عليهم السلام)
الف) تنزيه خداوند از تجسيم
ب) تنزيه انبياء(علیهم السّلام) از گناه
ج) محال بودن رؤيت خداوند
د) نظر اهل بيت(علیهم السّلام) در هدايت و ضلالت
ه) نظر اهل بيت(علیهم السّلام) در حير و تفويض
و) تفسير قرآن به قرآن
7- روشهاى تفسيرى
الف) تفسير به رأى
ب) تفسير به مأثور
8- تفسير البرهان
9- مصادر روايى تفسير البرهان
10- نقد و نظر
11- جعل در روايات اهل بيت (عليهم السلام)

نسخه‏هاى خطى‏

1- نسخه‏اى در كتابخانه وزيرى يزد به شماره( 5998)
2- نسخه‏اى در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران به شماره( 844)
3- نسخه‏اى در دار الكتب قاهره شماره( 19109 ب)
4- نسخه‏اى در كتابخانه فيضيه قم( 39- 40- 16 تفسير)
5- نسخه‏اى در كتابخانه عمومى آيت الله حكيم، عراق شماره( 690)
6- نسخه‏اى در كتابخانه دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به شماره( 457)
7- نسخه‏اى در كتابخانه دانشكده الهيات دانشگاه تهران شماره 20 ب و 25 ب
8- نسخه‏اى در كتابخانه آستان قدس رضوى مشهد شماره 83- 91
9- نسخه كتابخانه مدرسه عالى شهيد مطهرى تهران( 2057). در اين تحقيق، مؤسسه بعثت از نسخه‏هاى ذيل استفاده نموده است:
1- نسخه موجود در كتابخانه دانشكده الهيات دانشگاه تهران.
2- نسخه موجود در كتابخانه آستان قدس رضوى مشهد مقدس.
3- نسخه موجود در كتابخانه مدرسه عالى شهيد مطهرى، تهران.
4- نسخه چاپ سنگى سال 1302 هجرى 5- نسخه چاپ حروفى در چهار جزء،( و يك مقدمه) چاپ موسسه اسماعيليان قم.
در پايان هر جلد، فهرستى از سوره‏هاى مطرح شده در آن به ترتيب آيات تفسير شده هر سوره محتويات آن جلد را نمايان مى‏كند.

روش مؤلف محترم‏

مرحوم علامه آقا بزرگ تهرانى در جلد 3 صفحه 93 الذريعة مى‏نويسد:( علامه بحرانى، در تفسير( البرهان) بسيارى از احاديث رسيده از اهل بيت( عليهم السلام) در تفسير قرآن را جمع نموده است).
صاحب روضات الجنات در جلد 8 ص 181 به بعد مى‏نويسد:( سيد هاشم بحرانى در كتاب البرهان، مقدارى از اخبار وارده در تفسير را از كتب قديمه غريبه و غير آن جمع نمود.) مؤلف در مقدمه خود مى‏نويسد: كتاب( البرهان)، شما را بر بسيارى از اسرار علوم قرآن آگاه مى‏سازد. برخى مسائل علوم شرعى، قصص و اخبار انبياء( ع) و فضائل اهل بيت امامت (عليهم السلام) را براى شما، روشن مى‏گرداند. و در خاتمه كتاب مى‏فرمايد: اين كتاب مشتمل بر بسيارى از روايات تفسيرى اهل بيت( عليهم السلام) مى‏باشد و شامل كثيرى از فضايل آنها و آيات نازله در شأن و حق آنها و در برگيرنده بسيارى از علوم احكام و آداب، قصص انبياء و علوم ديگرى است كه در كتاب ديگرى نخواهيد يافت.
در مقدمه مى‏نويسد: من روايات را از كتب معتبر، قابل اعتماد و مورد رجوعى، انتخاب كردم كه مؤلفين آنها از مشايخ معتبر و علماى منتجب هستند.( در مقدمه 16، مصادر كتاب و مولفان آنها را بيان مى‏كند) مى‏فرمايد: اغلب روايات را از طريق اماميه نقل كرده‏ام، ولى در آنجايى كه روايات اهل سنت موافق روايات اهل بيت( عليهم السلام)، يا در بيان فضائل اهل بيت( عليهم السلام)هستند، از آنها نيز نقل نموده‏ام. از ابن عباس نيز مقدار كمى در تفسير آيات، نقل كرده‏ام، زيرا او شاگرد حضرت على عليه السلام بوده است.
مى‏نويسد: در جايى كه در تفسير آيات روايت صريح و مستندى از اهل بيت( عليهم السلام) نيافتم، آنچه را على بن ابراهيم قمى( كه فردى ثقه مى‏باشد) در تفسير خود آورده، نقل كرده‏ام، زيرا، تفسير او منسوب به امام صادق( عليهم السلام)مى‏باشد.
آيت الله شيخ مهدى آصفى در مقدمه خود بر تفسير برهان مى‏نويسد: برهان از بهترين تأليفات علماى شيعه در اين باب است، اين تفسير شامل روايات اهل بيت( عليهم السلام)در تفسير قرآن است و مصنف زحمت زيادى براى جمع و تنظيم اين احاديث از مصادر روايى متعدد، متحمل شده است، نظير تفسير نور الثقلين.
در واقع دو تفسير همعصر( البرهان) و( نور الثقلين) اقدام به جمع آورى و تنظيم روايات تفسيرى اهل بيت( عليهم السلام)نموده‏اند، كه قبل از آن، اين عمل انجام نگرفته بود، با اين تلاش، مجموعه تفسير روايى ارزشمندى در اختيار محققين قرآنى قرار گرفت.
در بخش( نقود و مؤاخذات) مى‏نويسد: با وجود تلاش علمى فراوان در تفسير البرهان، اين كتاب بخشى از روايات ضعيفه در غلو و تحريف را دربر دارد. به نظر مى‏رسد كه، مصنف محترم اقدام به تصفيه و جداسازى احاديث ضعيف ننموده است، با اينكه اهتمام نموده، ولى اقدام او كافى نبوده است. ايشان از مصادرى كه متهم به وضع و ضعف هستند، استفاده نموده است، و نيز رواياتى نقل نموده كه، از حيث سند، ضعيف و از حيث متن، مضطرب مى‏باشند، بنابراين مى‏توان گفت:(البرهان) يك تلاش علمى مفيدى است، كه راه را براى محققين آشنا به نصوص، عارف به ضعف و اضطراب روايات و توانا در استخراج صحيح از سقيم، هموار كرده است.
شكى نيست كه وجود روايات ضعيف و مضطرب از اهميت كار سيد بحرانى نمى‏كاهد، همانگونه كه( بحار الانوار) مرحوم مجلسى، داراى روايات ضعيف و مضطرب مى‏باشد، امّا وجود آنها از اعتبار و عظمت تلاش مجلسى و خدمتى كه به كتابخانه تشيع نمود، نمى‏كاهد.
منتهى، جمع آورى و تنظيم، مرحله اول كار است، مرحله دوم، تنقيح و تصفيه آثار تفسيرى مرويه از اهل بيت( عليهم السلام)و جداسازى صحيح از غير آن و مرحله سوم، استخراج و استنباط اصول و خطوط كلى شيوه تفسيرى اهل بيت( عليهم السلام)مى‏باشد. بدون تكميل هر سه مرحله، نمى‏توان از روايات تفسيرى اهل بيت( عليهم السلام) بهره فراوانى برد. بنابراين براى افراد غير متخصص در شناخت روايات، بسيار مشكل به نظر مى‏رسد كه بتوانند با استناد به روايات ايندو مجموعه تفسير روائى( البرهان و نور الثقلين)، قطع به نظر تفسيرى ائمه( عليهم السلام)پيدا كنند.
آيت الله معرفت در( التفسير و المفسرون) صفحه 330- 331 مى‏نويسد:( سيد هاشم بحرانى از محدثين فاضل و متتبعين روايات و گردآورندگان اخبار محسوب مى‏شود. ايشان در اين گردآورى هيچگونه اظهار نظرى در جرح، تعديل، تأويل روايات مخالف عقل و نقل صريح يا جمع منطقى روايات مخالف و معارض، نمى‏نمايد.
و اين شيوه‏اى است كه اكثر اخباريين برگزيده‏اند. او در تفسير خود به كتبى اعتماد كرده است كه از حيث استناد به معصوم( عليهم السلام)متزلزل بوده، اعتبارى به آنها نيست، و نيز از كتبى نقل نموده كه مملو از روايات جعلى مى‏باشند، علاوه بر اينكه برخى روايات نقل شده داراى ضعف اسناد و با مرسله مى‏باشند. در إسناد روايات به معصومين( عليهم السلام) طريقه احتياط را پيش نگرفته است، در جايى كه حديث، منسوب به امام( ع) است، آن را به امام( ع) نسبت مى‏دهد. اضافه بر اينكه تمام آيات قرآن را در بر نمى‏گيرد. با اين وصف البرهان در نوع خود، مجموعه كم نظيرى است كه لابلاى آن، روايات هدايت بخش اهل بيت( عليهم السلام) به محققين تيزبين و نقّاد، ارائه خواهد شد.» آقاى سيد محمد على ايازى در« المفسرون حياتهم و منهجهم» ص 201 مى‏نويسد:« مؤلف از جمله اخباريين است كه تفسير را فقط با روايات واصله از اهل بيت( عليهم السلام)جايز مى‏دانند، تفسير از طريق تدبر و اجتهاد و ذوق را منع، و تفسير به رواياتى غير از روايات منقول خودشان را نهى كرده‏اند.» ايشان ضمن اشاره به اينكه غرض مؤلف در« البرهان»، فقط جمع آورى و تنظيم روايات بوده و نسبت به جرح و تعديل و تصحيح آنها، اقدامى انجام نداده است، مى‏نويسد:« مقدمه اين تفسير متعلق به تفسير ديگرى به نام« مرأة الانوار و مشكوة الاسرار» تأليف ابو الحسن العاملى الاصفهانى بوده است كه از حيث ديدگاه با« البرهان» تناسب دارد.» در دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى جلد 1 ص 475 درباره شيوه مؤلف آمده:« شيوه وى در اين كتاب چنين است كه ابتدا به نام سوره و محل نزول، فضيلت سوره و تعداد آيات، اشاره مى‏كند، آنگاه آياتى را كه داراى روايت تفسيرى‏اند، ذكر كرده، روايات مربوط به هر آيت قرآنى را به دنبال آن نقل مى‏نمايد. البرهان مقدمه‏اى دارد در شانزده بخش كه تكامل يافته مقدمه« الهادى» است، يعنى تمام آنچه، بحرانى در آنجا آورده، اينجا هم هست به اضافه چند پرسمان ديگر. ضمنا چنين بر مى‏آيد كه بحرانى باور باطل« تحريف قرآن» را پذيرفته بوده و اين از البرهان قابل برداشت است.
بحرانى در نقل روايات يكدست عمل نمى‏كند، در برخى موارد علاوه بر سند روايت به نام كتاب و مؤلف آن نيز اشاره مى‏كند و در بعضى به ذكر نام كتاب و مؤلف بسنده مى‏نمايد و در مواردى فقط نام مؤلف را مى‏آورد. گفتنى است كه در گوشه و كنار از راويان اهل سنت هم نقل حديث كرده است. روى هم رفته،« البرهان» از نگريستنى‏ترين تفسير نامه‏هاى روايى شيعه به شمار مى‏رود.
بنابراين مصنف بسيارى از روايات اهل بيت« عليهم السلام» را كه در تفسير آيات آمده، رواياتى كه در آن آيات به عنوان شاهد و مؤيد مطلبى، آورده شده، رواياتى كه بدون در بر گرفتن نص قرآنى، با مضمون خود، دلالت بر تفسير آياتى بنمايد و رواياتى كه مصداقى از مصاديق آيه را بيان مى‏كند جمع آورى نموده است.
در باب نقل اسرائيليات نيز بايد گفت: ايشان سعى نموده از نقل آنها خوددارى نمايد، ولى براحتى مى‏توان ردپايى از اينگونه روايات را لابلاى تفسير ايشان مشاهده كرد.
مقدمه مصنف داراى 16 باب يا به تعبيرى، 17 باب به شرح ذيل مى‏باشد:
1- بابى در فضل عالم و متعلم.
2- بابى در فضل قرآن.
3- بابى در فضل ثقلين.
4- بابى در فضل اينكه هر آنچه انسانها به آن نيازمندند در قرآن موجود است« و فيه تبيان كلّ شى‏ء».
5- بابى در اينكه كسى جز ائمه( ع) قرآن را همانطور كه نازل شده جمع نكرده‏اند، و تأويل آن نيز از آنهاست.
6- بابى در نهى از تفسير به رأى و جدال.
7- بابى در اينكه قرآن، ظاهر و باطن، عام و خاص، محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ دارد و پيامبر« صلى الله عليه و آله و سلّم» و اهل بيت عليهم السلام، اينها را مى‏دانند. و اينان راسخون در علمند.
8- بابى در تقسيم قرآن از جهت نزول.
9- بابى در اينكه قرآن« باياك اعنى و اسمعي يا جارة» نازل شده است.
10- بابى در آنچه راجع به ائمه« عليهم السلام» نازل شده است.
11- بابى در تكميل باب قبل و نهى از تفسير بدون علم.
12- بابى در معناى ثقلين از طريق اهل سنت.
13- بابى در علت عربى بودن قرآن و معجزه بودن آن و تازه بودن هميشگى قرآن.
14- بابى در اينكه هر آنچه مخالف قرآن است، مردود مى‏باشد.
15- بابى در اولين و آخرين سوره‏هاى نازل شده.
16- بابى در ذكر كتب و منابع تفسير البرهان 17- بابى در بيان مقدمه تفسير قمى كه على بن ابراهيم ذكر كرده است.
مصنف چند موضوع را نيز در انتهاى كتاب آورده است:
1- بابى در تأويل متشابه قرآن
2- باب در فضل قرآن
3- بابى در اينكه حديث اهل بيت« عليهم السلام» صعب و مستصعب است
4- بابى در وجوب تسليم شدن در برابر روايات اهل بيت« عليهم السلام»

منابع تفسير« البرهان»

مؤلف محترم در مقدمه، باب 16، منابعى كه تفسير خود را از آنها اخذ نموده، معرفى نموده است.
منابع مقاله كتابشناسى‏
1- اعيان الشيعة سيد محسن امين چاپ دار التعارف للمطبوعات، بيروت، لبنان به تحقيق حسن امين. جلد 10
2-« التفسير و المفسرون فى ثوبه القشيب» تأليف استاد آيت الله محمد هادى معرفت نشر الجامعة الرضوية للعلوم الاسلامية، دو جلد چاپ اول 1377 شمسى- مشهد مقدس.
3-« الذريعة الى تصانيف الشيعة» تأليف شيخ آقا بزرگ طهرانى چاپ دار الاضواء بيروت، لبنان جلدهاى 3، 18، 24 و 25.
4-« المفسرون حياتهم و منهجهم» تأليف سيد محمد على ايازى مؤسسه چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى چاپ اول 1373 شمسى، تهران.
5- تفسير« البرهان» تأليف: سيد هاشم بحرانى چاپ مؤسسه بعثت، قم به همراه مقدمه آيت الله محمد مهدى آصفى، 5 جلد.
6- دائرة المعارف تشيع به كوشش جمعى از انديشمندان حوزه و دانشگاه نشر سعيد محبى تهران چاپ اول جلد سوم و چهارم.
7- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى به كوشش بهاء الدين خرمشاهى، انتشارات دوستان تهران، چاپ اول پاييز 1377 در 2 جلد.
8- روضات الجنات تأليف محمد باقر موسوى خوانسارى، چاپ انتشارات اسماعيليان در 8 جلد، جلد هشتم.
9- كتابنامه بزرگ قرآن كريم به تلاش شيخ محمد حسن بكايى چاپ مركز فرهنگى نشر قبله تهران، چاپ سوم جلد سوم.

نمونه

نام كتاب: تفسير نمونه‏
نويسنده: مكارم شيرازى ؛ ناصر
موضوع: اجتماعى و اجتهادى‏
قرن: پانزدهم‏
زبان: فارسى‏
مذهب: شيعى‏
ناشر: دار الكتب الإسلامية
مكان چاپ: تهران‏
سال چاپ: 1374 ش‏
نوبت چاپ: اول‏
اثر آيت الله مكارم شيرازى‏

انگيزه تاليف‏

اين تفسير به اين منظور تأليف شد كه غذاى معنوى و فكرى مناسب و مفيدى براى نسل كنونى باشد و به همين علت مهمترين ديدگاهها و نظريات اسلام در زمينه‏هاى تربيتى و اخلاقى، متناسب با فهم همگان، در آن آورده شده است.
استاد مكارم و همكارانش با ارائه اين اثر، به نسلى كه با عطش زياد به دنبال فهم معارف قرآن و سيراب شدن از سرچشمه‏هاى گواراى آنند، خدمت بزرگ و ارزشمندى نمودند. در مقدمه اين تفسير آمده است:« هر عصرى ويژگيها، ضرورتها و تقاضاهايى دارد كه از دگرگون شدن وضع زمان و پيدا شدن مسائل جديد و مفاهيم تازه در عرصه زندگى سرچشمه مى‏گيرد. همچنين هر روزگارى، مشكلات و پيچيدگى‏هايى دارد كه لازمه تحوّل زندگى و گذشت زمان است. افراد پيروز و موفق، كسانى هستند كه هم آن نيازها و تقاضاها را و هم اين مشكلات و گرفتاريها را، كه مى‏توان مجموع آنها را« مسائل روز» ناميد درك مى‏كنند. رسالت دانشمندان هر دوره‏اى است كه با هوشيارى كامل، اين مسائل، تقاضاها، نيازها و اين خلأ روحى، فكرى و اجتماعى را فورا دريابند و آنها را به شكل صحيحى پر كنند تا با امور ديگرى پر نشود، زيرا خلأ در محيط زندگى ما ممكن نيست.
از مسائلى كه ما به سهم خود به روشنى آن را دريافته‏ايم تشنگى و عطش نسل حاضر براى درك مفاهيم اسلام و مسائل مذهبى است، نه تنها درك، بلكه چشيدن و لمس كردن‏و بالاخره عمل كردن به اين مفاهيم و اصول است. اين مسائل، بخش مهمى از روح و جان آنان را فرا گرفته است، اما طبيعى است كه همه اين اشتغالات ذهنى، به صورت استفهام است و نخستين گام براى پاسخگويى به اين خواسته‏ها، برگرداندن ميراث علمى و فرهنگى اسلام و بيان كردن همه آن مفاهيم عالى به زبان روز و ريختن آن در كام روح و جان و عقل نسل كنونى است و گام ديگر، استنباط نيازها و تقاضاهاى ويژه اين زمان از اصول كلى اسلام است، و اين تفسير بر اساس همين دو هدف نگارش يافته است.
مفسر محترم در مقدمه كوتاه خود بر جلد چهارم تفسير با بيانى آشكار مى‏نويسد: هدف از نوشتن اين تفسير، اين بود كه تفسيرى به زبان فارسى براى قرآن مجيد تهيه شود كه هم« خواص» بتوانند از آن بهره گيرند، و هم براى« عموم» مفيد باشد، تفسيرى روان و دور از اصطلاحات پيچيده علمى، دور از شرح اختلافات مفسران و نقل اقوال پراكنده، بر اساس نزديكترين مفاهيم قرآن به ذهن، و بر اساس دريافتها و برداشتهاى تازه‏اى كه در پرتو پيشرفت علوم گوناگون از قرآن مى‏شود، و با استفاده از قرائن تاريخى و شأن نزولها و احاديث متقن و ارزنده‏اى كه در منابع اسلامى از پيشوايان بزرگ اسلام به ما رسيده است. تفسيرى كه در عين تفسير بودن، جوابگوى پرسشها و مسائل عصرى و حل ايرادهاى گوناگون در اصول و فروع مباحث اسلامى( تا آنجا كه وضع چنين تفسيرى اجازه مى‏دهد) بوده باشد.

معرفى تفسير و روش آن‏

تفسير نمونه امروز يكى از رايج‏ترين و مقبول‏ترين تفاسير شناخته شده در مجامع مذهبى و علمى مى‏باشد كه با ابتكار و اشراف استاد محقق و نامى حضرت آيت الله ناصر مكارم شيرازى و با هميارى جمعى از فضلا و دانشمندان حوزه علميه قم، به زبان فارسى تأليف و در 27 جلد وزيرى ارائه شده است. اين تفسير، تمامى آيات قرآن را در بر دارد كه به شيوه ترتيبى از ابتدا تا به انتهاى قرآن را، بررسى كرده است.
روش اين تفسير را مى‏توان روش اجتهادى- تحليلى و عقلى بازشمرد كه با مطرح كردن برخى مسائل علمى روز، قدمى در تبيين بيشتر بعضى آيات برداشته است، در كنار آن جنبه تربيتى خود را همچنان مد نظر داشته و به تبيين ديدگاههاى قرآن در اين زمينه مى‏پردازد. در مسائل خلافى شيعه و اهل سنت نيز سعى داشته روش تقريب را برگزيند و از مطرح كردن تعصبات بيجا بپرهيزد.
ضمن در بر داشتن اين خصوصيات از تفسير آيه به آيه براى توضيح بيشتر مضامين قرآنى بهره برده و نيز در مقاطع مختلف با مطرح و نقل كردن روايات اهل بيت« عليهم السلام»، در تبيين هرچه بيشتر آيات، تلاش نموده است. اين تفسير در طى مدت 15 سال از 1396 تا 1410 هجرى قمرى، تحقيق و تأليف گشته است.
مفسر محترم در ابتداى جلد 1 مقدمه‏اى مختصر دارد كه ضمن آن به انگيزه نگارش، آغاز تفسير قرآن و چيستى و حقيقت آن، تفسير به رأى، نيازها و ضرورتهاى ويژه هر عصر، بيان شيوه كار گروهى، ويژگيها و منابع تفسير، پرداخته است، ابتداى بعض مجلدات ديگر نيز مقدمه‏اى خيلى كوتاه درباره موضوعات مربوط به تفسير نمونه، بيان داشته است.
مى‏توان روش ورود و خروج مفسر و همكاران را در سوره‏ها و آيات قرآن، به شرح ذيل ترسيم كرد.
ابتداى هر سوره را با نام آن، مكى، مدنى بودن و تعداد آيات افتتاح مى‏نمايد، پس از آن به بيان« ويژگيهاى سوره در طى چند نكته مى‏پردازد، اين نكات بطور معمول شامل فضيلت سوره، ثواب قرائت و جايگاه آن مى‏باشد كه معمولا محور اين بخش روايات مى‏باشد.« عنوان محتواى سوره»، مدخل ديگر مفسر براى بحث راجع به خطوط كلى سوره مى‏باشد و آن را در قالب نكته‏ها، بيان مى‏دارد.
در مواردى نيز وجه تسميه سوره را به شكل سؤال مطرح نموده به آن مى‏پردازد. پس از پرداختن به موارد فوق بررسى آيات و تفسير آنها آغاز مى‏گردد، در اين بخش، ابتدا دسته‏اى از آيات مرتبط بهم را مشخص نموده، ترجمه آنها را بيان مى‏دارد.
به شأن نزول آيات، اهميت داده آن را در اين مقطع ذكر مى‏كند، و در نهايت با تفسير آيات، مطالب خود را در اين بخش تكميل مى‏نمايد. ضمن اينكه مقاطع آيات خود عنوان بخشند، عنوانهاى ديگرى را براى تفكيك مطالب از هم، به كمك مى‏گيرند و اين در تسهيل مطالعه و يافتن مطلب مورد نظر خواننده تفسير، مؤثر مى‏باشد.
پس از تفسير، عنوان« نكته‏ها» حاوى مطالب و پرسش و پاسخهاى ارزشمندى مى‏باشد، اين بخش شامل عناوين متعدد، و حاوى مباحث موضوعى فراوانى( مانند بحث هدايت ج 1 ص 67، مقصود از قلب در قرآن ج 1 ص 87، پيدايش نفاق، ريشه‏ها و خصوصيات آن ج 1 ص 97 و...) مى‏باشد.
نكته‏ها شامل:
1- مباحثى است كه بطور مستقيم يا غير مستقيم از آيات مطرح شده، استفاده مى‏شود.
2- نتيجه‏گيريها از آيات.
3- تطبيق مسائل و سؤالات جديد و يافتن پاسخ آنها از آيات.
4- مباحث علمى مناسب با آيات.
5- بيان فلسفه احكام.
6- دفاع از حدود و احكام اسلامى.
7- استفاده‏هاى فقهى يا اصولى از آيات، و...
با توجه به فضاى تأليف اين تفسير كه از لحاظ فكرى، افكار ماترياليستى بين جوانان، تبليغ مى‏شد، سعى شده است نوع مطالب و سؤالات و اشكالات و پاسخها متناسب با سطح فكرى اين قشر، ارائه گردد، بدين جهت بخشى از مباحث اعتقادى در مقابله با انديشه‏هاى مادى، منكران خداوند مطرح شده است. انتخاب روش تقريب از طرف مفسر و همكاران در نزاعهاى فكرى و فقهى شيعه و اهل سنت، سبب نشده است كه ايشان از نقد خود بر افكار آنان، دست برداشته به سبب تقريب آن را مطرح نكنند، بلكه در عرصه اختلاف فكرى، ضعف تفكر آنها، به خصوص، تفكر وهابى را آشكار نموده است. از جمله در بحث شفاعت ذيل آيه 48 سوره بقره ج 1 ص 223 تا ص 246، مطالبى فراوان در پاسخ شبهه وهابيان بر اين مفهوم، ارائه داده‏اند. و نيز در مباحث ولائى، عقايد شيعى خود را مستدل و بدور از تعصب ناروا، بيان مى‏دارد، از جمله در بحث ولايت ذيل آيه 55 سوره مائده ج 4 ص 421.
شيوه بحث مفسر در آيات فقهى، تفاوت اساسى با بقيه موارد تفسير آيات، نداشته و مطالب مفصل را به كتب فقهى ارجاع داده است، امّا در فلسفه احكام مانند، فلسفه وصيت( ج 1 ص 618) فلسفه قصاص( ج 1 ص 607)، فلسفه تحريم گوشتهاى حرام( ج 1 ص 584) فلسفه روزه و... سعى نموده كه حق مطلب را ادا نمايد.
در آياتى كه قصص قرآن به خصوص انبياء را مطرح مى‏نمايد، سعى دارد ضمن پرهيز از اسرائيليات، با روايات، برخى جزئيات را روشن كرده، با مقايسه قصص قرآن با تورات، وهن و ضعف قصه‏هاى منتسب به تورات را مشخص كند، مانند ج 1 ص 189 مقايسه معارف قرآن با تورات.
اين تفسير حاوى پاورقى مى‏باشد كه از طرف مفسر اضافه شده است، در پاورقى‏ها به طور معمول مطالب متفاوت به چشم مى‏خورد از قبيل: الف) آدرس مطالب متن و منابع آن. ب) ارجاع توضيح بيشتر به مجلدات ديگر تفسير نمونه. ج) اشاره به برخى اقوال ديگر. د) توضيح بيشتر لغوى يا تفسيرى يا علمى، يا نقل مطلب از كتب مقدس
ادامه دارد ......




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط