تفسیر ومفسّران (2)
نویسنده : علی طاهری
منبع : راسخون
منبع : راسخون
البرهان
نويسنده: بحرانى سيد هاشم
موضوع: روايى
قرن: يازدهم
زبان: عربى
مذهب: شيعى
ناشر: بنياد بعثت
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1416 ق
نوبت چاپ: اول
انگيزه تأليف
1- همه بر شرف و بلند مرتبگى شأن قرآن، واقفند و مىدانند كه نجات در تمسك به آن است، بحث، تلاوت و تفكر در معانى آن، سبب حيات قلبها و علم و عمل بدان، سبب تخلص از سختىهاست.
2- به اسرار و حقايق پنهان آن با عقول معمولى نتوان رسيد، بايد از اهل ذكر كه اهل تنزيل و تأويل قرآنند، اخذ نمود.
3- ديدم كه مفسرين و علماء، به آراء ديگرانى غير از اهل بيت عصمت« عليهم السلام» رو آوردهاند، در حاليكه بايد در فهم اسرار و حقايق قرآن تا آشكار شدن تأويل و تفسير اهل بيت« عليهم السلام»، توقف نمود به همين جهت براى فهم نظرات تفسيرى و بيان اهل بيت« عليهم السلام» در تأويل و اسرار كتاب الهى، اقدام به جمع آورى روايات تفسيرى وارده از آنها نمودم.
نسخ و چاپ هاى تفسير
چاپ جديدى در پنج جلد به قطع رحلى توسط مركز چاپ و نشر مؤسسه بعثت تهران با تحقيق گروه بحثهاى اسلامى مؤسسه و مقدمه محققانه استاد آيت ا... شيخ محمد مهدى آصفى، صورت گرفته است.
استاد آصفى در مقدمه خود به مباحث ذيل اشاره دارند:
1- سه ديدگاه در تفسير
2- نياز به تفسير براى فهم قرآن
3- حجيت ظواهر قرآن
4- سه عامل مهم از عوامل ايجاد كننده ضرورت تفسير
5- تاريخ تفسير( در مراحل سهگانه) و بايستههاى مرحله سوّم
6- خطوط و اصول كلى تفسير اهل بيت( عليهم السلام)
الف) تنزيه خداوند از تجسيم
ب) تنزيه انبياء(علیهم السّلام) از گناه
ج) محال بودن رؤيت خداوند
د) نظر اهل بيت(علیهم السّلام) در هدايت و ضلالت
ه) نظر اهل بيت(علیهم السّلام) در حير و تفويض
و) تفسير قرآن به قرآن
7- روشهاى تفسيرى
الف) تفسير به رأى
ب) تفسير به مأثور
8- تفسير البرهان
9- مصادر روايى تفسير البرهان
10- نقد و نظر
11- جعل در روايات اهل بيت (عليهم السلام)
نسخههاى خطى
2- نسخهاى در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران به شماره( 844)
3- نسخهاى در دار الكتب قاهره شماره( 19109 ب)
4- نسخهاى در كتابخانه فيضيه قم( 39- 40- 16 تفسير)
5- نسخهاى در كتابخانه عمومى آيت الله حكيم، عراق شماره( 690)
6- نسخهاى در كتابخانه دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به شماره( 457)
7- نسخهاى در كتابخانه دانشكده الهيات دانشگاه تهران شماره 20 ب و 25 ب
8- نسخهاى در كتابخانه آستان قدس رضوى مشهد شماره 83- 91
9- نسخه كتابخانه مدرسه عالى شهيد مطهرى تهران( 2057). در اين تحقيق، مؤسسه بعثت از نسخههاى ذيل استفاده نموده است:
1- نسخه موجود در كتابخانه دانشكده الهيات دانشگاه تهران.
2- نسخه موجود در كتابخانه آستان قدس رضوى مشهد مقدس.
3- نسخه موجود در كتابخانه مدرسه عالى شهيد مطهرى، تهران.
4- نسخه چاپ سنگى سال 1302 هجرى 5- نسخه چاپ حروفى در چهار جزء،( و يك مقدمه) چاپ موسسه اسماعيليان قم.
در پايان هر جلد، فهرستى از سورههاى مطرح شده در آن به ترتيب آيات تفسير شده هر سوره محتويات آن جلد را نمايان مىكند.
روش مؤلف محترم
صاحب روضات الجنات در جلد 8 ص 181 به بعد مىنويسد:( سيد هاشم بحرانى در كتاب البرهان، مقدارى از اخبار وارده در تفسير را از كتب قديمه غريبه و غير آن جمع نمود.) مؤلف در مقدمه خود مىنويسد: كتاب( البرهان)، شما را بر بسيارى از اسرار علوم قرآن آگاه مىسازد. برخى مسائل علوم شرعى، قصص و اخبار انبياء( ع) و فضائل اهل بيت امامت (عليهم السلام) را براى شما، روشن مىگرداند. و در خاتمه كتاب مىفرمايد: اين كتاب مشتمل بر بسيارى از روايات تفسيرى اهل بيت( عليهم السلام) مىباشد و شامل كثيرى از فضايل آنها و آيات نازله در شأن و حق آنها و در برگيرنده بسيارى از علوم احكام و آداب، قصص انبياء و علوم ديگرى است كه در كتاب ديگرى نخواهيد يافت.
در مقدمه مىنويسد: من روايات را از كتب معتبر، قابل اعتماد و مورد رجوعى، انتخاب كردم كه مؤلفين آنها از مشايخ معتبر و علماى منتجب هستند.( در مقدمه 16، مصادر كتاب و مولفان آنها را بيان مىكند) مىفرمايد: اغلب روايات را از طريق اماميه نقل كردهام، ولى در آنجايى كه روايات اهل سنت موافق روايات اهل بيت( عليهم السلام)، يا در بيان فضائل اهل بيت( عليهم السلام)هستند، از آنها نيز نقل نمودهام. از ابن عباس نيز مقدار كمى در تفسير آيات، نقل كردهام، زيرا او شاگرد حضرت على عليه السلام بوده است.
مىنويسد: در جايى كه در تفسير آيات روايت صريح و مستندى از اهل بيت( عليهم السلام) نيافتم، آنچه را على بن ابراهيم قمى( كه فردى ثقه مىباشد) در تفسير خود آورده، نقل كردهام، زيرا، تفسير او منسوب به امام صادق( عليهم السلام)مىباشد.
آيت الله شيخ مهدى آصفى در مقدمه خود بر تفسير برهان مىنويسد: برهان از بهترين تأليفات علماى شيعه در اين باب است، اين تفسير شامل روايات اهل بيت( عليهم السلام)در تفسير قرآن است و مصنف زحمت زيادى براى جمع و تنظيم اين احاديث از مصادر روايى متعدد، متحمل شده است، نظير تفسير نور الثقلين.
در واقع دو تفسير همعصر( البرهان) و( نور الثقلين) اقدام به جمع آورى و تنظيم روايات تفسيرى اهل بيت( عليهم السلام)نمودهاند، كه قبل از آن، اين عمل انجام نگرفته بود، با اين تلاش، مجموعه تفسير روايى ارزشمندى در اختيار محققين قرآنى قرار گرفت.
در بخش( نقود و مؤاخذات) مىنويسد: با وجود تلاش علمى فراوان در تفسير البرهان، اين كتاب بخشى از روايات ضعيفه در غلو و تحريف را دربر دارد. به نظر مىرسد كه، مصنف محترم اقدام به تصفيه و جداسازى احاديث ضعيف ننموده است، با اينكه اهتمام نموده، ولى اقدام او كافى نبوده است. ايشان از مصادرى كه متهم به وضع و ضعف هستند، استفاده نموده است، و نيز رواياتى نقل نموده كه، از حيث سند، ضعيف و از حيث متن، مضطرب مىباشند، بنابراين مىتوان گفت:(البرهان) يك تلاش علمى مفيدى است، كه راه را براى محققين آشنا به نصوص، عارف به ضعف و اضطراب روايات و توانا در استخراج صحيح از سقيم، هموار كرده است.
شكى نيست كه وجود روايات ضعيف و مضطرب از اهميت كار سيد بحرانى نمىكاهد، همانگونه كه( بحار الانوار) مرحوم مجلسى، داراى روايات ضعيف و مضطرب مىباشد، امّا وجود آنها از اعتبار و عظمت تلاش مجلسى و خدمتى كه به كتابخانه تشيع نمود، نمىكاهد.
منتهى، جمع آورى و تنظيم، مرحله اول كار است، مرحله دوم، تنقيح و تصفيه آثار تفسيرى مرويه از اهل بيت( عليهم السلام)و جداسازى صحيح از غير آن و مرحله سوم، استخراج و استنباط اصول و خطوط كلى شيوه تفسيرى اهل بيت( عليهم السلام)مىباشد. بدون تكميل هر سه مرحله، نمىتوان از روايات تفسيرى اهل بيت( عليهم السلام) بهره فراوانى برد. بنابراين براى افراد غير متخصص در شناخت روايات، بسيار مشكل به نظر مىرسد كه بتوانند با استناد به روايات ايندو مجموعه تفسير روائى( البرهان و نور الثقلين)، قطع به نظر تفسيرى ائمه( عليهم السلام)پيدا كنند.
آيت الله معرفت در( التفسير و المفسرون) صفحه 330- 331 مىنويسد:( سيد هاشم بحرانى از محدثين فاضل و متتبعين روايات و گردآورندگان اخبار محسوب مىشود. ايشان در اين گردآورى هيچگونه اظهار نظرى در جرح، تعديل، تأويل روايات مخالف عقل و نقل صريح يا جمع منطقى روايات مخالف و معارض، نمىنمايد.
و اين شيوهاى است كه اكثر اخباريين برگزيدهاند. او در تفسير خود به كتبى اعتماد كرده است كه از حيث استناد به معصوم( عليهم السلام)متزلزل بوده، اعتبارى به آنها نيست، و نيز از كتبى نقل نموده كه مملو از روايات جعلى مىباشند، علاوه بر اينكه برخى روايات نقل شده داراى ضعف اسناد و با مرسله مىباشند. در إسناد روايات به معصومين( عليهم السلام) طريقه احتياط را پيش نگرفته است، در جايى كه حديث، منسوب به امام( ع) است، آن را به امام( ع) نسبت مىدهد. اضافه بر اينكه تمام آيات قرآن را در بر نمىگيرد. با اين وصف البرهان در نوع خود، مجموعه كم نظيرى است كه لابلاى آن، روايات هدايت بخش اهل بيت( عليهم السلام) به محققين تيزبين و نقّاد، ارائه خواهد شد.» آقاى سيد محمد على ايازى در« المفسرون حياتهم و منهجهم» ص 201 مىنويسد:« مؤلف از جمله اخباريين است كه تفسير را فقط با روايات واصله از اهل بيت( عليهم السلام)جايز مىدانند، تفسير از طريق تدبر و اجتهاد و ذوق را منع، و تفسير به رواياتى غير از روايات منقول خودشان را نهى كردهاند.» ايشان ضمن اشاره به اينكه غرض مؤلف در« البرهان»، فقط جمع آورى و تنظيم روايات بوده و نسبت به جرح و تعديل و تصحيح آنها، اقدامى انجام نداده است، مىنويسد:« مقدمه اين تفسير متعلق به تفسير ديگرى به نام« مرأة الانوار و مشكوة الاسرار» تأليف ابو الحسن العاملى الاصفهانى بوده است كه از حيث ديدگاه با« البرهان» تناسب دارد.» در دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى جلد 1 ص 475 درباره شيوه مؤلف آمده:« شيوه وى در اين كتاب چنين است كه ابتدا به نام سوره و محل نزول، فضيلت سوره و تعداد آيات، اشاره مىكند، آنگاه آياتى را كه داراى روايت تفسيرىاند، ذكر كرده، روايات مربوط به هر آيت قرآنى را به دنبال آن نقل مىنمايد. البرهان مقدمهاى دارد در شانزده بخش كه تكامل يافته مقدمه« الهادى» است، يعنى تمام آنچه، بحرانى در آنجا آورده، اينجا هم هست به اضافه چند پرسمان ديگر. ضمنا چنين بر مىآيد كه بحرانى باور باطل« تحريف قرآن» را پذيرفته بوده و اين از البرهان قابل برداشت است.
بحرانى در نقل روايات يكدست عمل نمىكند، در برخى موارد علاوه بر سند روايت به نام كتاب و مؤلف آن نيز اشاره مىكند و در بعضى به ذكر نام كتاب و مؤلف بسنده مىنمايد و در مواردى فقط نام مؤلف را مىآورد. گفتنى است كه در گوشه و كنار از راويان اهل سنت هم نقل حديث كرده است. روى هم رفته،« البرهان» از نگريستنىترين تفسير نامههاى روايى شيعه به شمار مىرود.
بنابراين مصنف بسيارى از روايات اهل بيت« عليهم السلام» را كه در تفسير آيات آمده، رواياتى كه در آن آيات به عنوان شاهد و مؤيد مطلبى، آورده شده، رواياتى كه بدون در بر گرفتن نص قرآنى، با مضمون خود، دلالت بر تفسير آياتى بنمايد و رواياتى كه مصداقى از مصاديق آيه را بيان مىكند جمع آورى نموده است.
در باب نقل اسرائيليات نيز بايد گفت: ايشان سعى نموده از نقل آنها خوددارى نمايد، ولى براحتى مىتوان ردپايى از اينگونه روايات را لابلاى تفسير ايشان مشاهده كرد.
مقدمه مصنف داراى 16 باب يا به تعبيرى، 17 باب به شرح ذيل مىباشد:
1- بابى در فضل عالم و متعلم.
2- بابى در فضل قرآن.
3- بابى در فضل ثقلين.
4- بابى در فضل اينكه هر آنچه انسانها به آن نيازمندند در قرآن موجود است« و فيه تبيان كلّ شىء».
5- بابى در اينكه كسى جز ائمه( ع) قرآن را همانطور كه نازل شده جمع نكردهاند، و تأويل آن نيز از آنهاست.
6- بابى در نهى از تفسير به رأى و جدال.
7- بابى در اينكه قرآن، ظاهر و باطن، عام و خاص، محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ دارد و پيامبر« صلى الله عليه و آله و سلّم» و اهل بيت عليهم السلام، اينها را مىدانند. و اينان راسخون در علمند.
8- بابى در تقسيم قرآن از جهت نزول.
9- بابى در اينكه قرآن« باياك اعنى و اسمعي يا جارة» نازل شده است.
10- بابى در آنچه راجع به ائمه« عليهم السلام» نازل شده است.
11- بابى در تكميل باب قبل و نهى از تفسير بدون علم.
12- بابى در معناى ثقلين از طريق اهل سنت.
13- بابى در علت عربى بودن قرآن و معجزه بودن آن و تازه بودن هميشگى قرآن.
14- بابى در اينكه هر آنچه مخالف قرآن است، مردود مىباشد.
15- بابى در اولين و آخرين سورههاى نازل شده.
16- بابى در ذكر كتب و منابع تفسير البرهان 17- بابى در بيان مقدمه تفسير قمى كه على بن ابراهيم ذكر كرده است.
مصنف چند موضوع را نيز در انتهاى كتاب آورده است:
1- بابى در تأويل متشابه قرآن
2- باب در فضل قرآن
3- بابى در اينكه حديث اهل بيت« عليهم السلام» صعب و مستصعب است
4- بابى در وجوب تسليم شدن در برابر روايات اهل بيت« عليهم السلام»
منابع تفسير« البرهان»
منابع مقاله كتابشناسى
1- اعيان الشيعة سيد محسن امين چاپ دار التعارف للمطبوعات، بيروت، لبنان به تحقيق حسن امين. جلد 10
2-« التفسير و المفسرون فى ثوبه القشيب» تأليف استاد آيت الله محمد هادى معرفت نشر الجامعة الرضوية للعلوم الاسلامية، دو جلد چاپ اول 1377 شمسى- مشهد مقدس.
3-« الذريعة الى تصانيف الشيعة» تأليف شيخ آقا بزرگ طهرانى چاپ دار الاضواء بيروت، لبنان جلدهاى 3، 18، 24 و 25.
4-« المفسرون حياتهم و منهجهم» تأليف سيد محمد على ايازى مؤسسه چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى چاپ اول 1373 شمسى، تهران.
5- تفسير« البرهان» تأليف: سيد هاشم بحرانى چاپ مؤسسه بعثت، قم به همراه مقدمه آيت الله محمد مهدى آصفى، 5 جلد.
6- دائرة المعارف تشيع به كوشش جمعى از انديشمندان حوزه و دانشگاه نشر سعيد محبى تهران چاپ اول جلد سوم و چهارم.
7- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى به كوشش بهاء الدين خرمشاهى، انتشارات دوستان تهران، چاپ اول پاييز 1377 در 2 جلد.
8- روضات الجنات تأليف محمد باقر موسوى خوانسارى، چاپ انتشارات اسماعيليان در 8 جلد، جلد هشتم.
9- كتابنامه بزرگ قرآن كريم به تلاش شيخ محمد حسن بكايى چاپ مركز فرهنگى نشر قبله تهران، چاپ سوم جلد سوم.
نمونه
نويسنده: مكارم شيرازى ؛ ناصر
موضوع: اجتماعى و اجتهادى
قرن: پانزدهم
زبان: فارسى
مذهب: شيعى
ناشر: دار الكتب الإسلامية
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1374 ش
نوبت چاپ: اول
اثر آيت الله مكارم شيرازى
انگيزه تاليف
استاد مكارم و همكارانش با ارائه اين اثر، به نسلى كه با عطش زياد به دنبال فهم معارف قرآن و سيراب شدن از سرچشمههاى گواراى آنند، خدمت بزرگ و ارزشمندى نمودند. در مقدمه اين تفسير آمده است:« هر عصرى ويژگيها، ضرورتها و تقاضاهايى دارد كه از دگرگون شدن وضع زمان و پيدا شدن مسائل جديد و مفاهيم تازه در عرصه زندگى سرچشمه مىگيرد. همچنين هر روزگارى، مشكلات و پيچيدگىهايى دارد كه لازمه تحوّل زندگى و گذشت زمان است. افراد پيروز و موفق، كسانى هستند كه هم آن نيازها و تقاضاها را و هم اين مشكلات و گرفتاريها را، كه مىتوان مجموع آنها را« مسائل روز» ناميد درك مىكنند. رسالت دانشمندان هر دورهاى است كه با هوشيارى كامل، اين مسائل، تقاضاها، نيازها و اين خلأ روحى، فكرى و اجتماعى را فورا دريابند و آنها را به شكل صحيحى پر كنند تا با امور ديگرى پر نشود، زيرا خلأ در محيط زندگى ما ممكن نيست.
از مسائلى كه ما به سهم خود به روشنى آن را دريافتهايم تشنگى و عطش نسل حاضر براى درك مفاهيم اسلام و مسائل مذهبى است، نه تنها درك، بلكه چشيدن و لمس كردنو بالاخره عمل كردن به اين مفاهيم و اصول است. اين مسائل، بخش مهمى از روح و جان آنان را فرا گرفته است، اما طبيعى است كه همه اين اشتغالات ذهنى، به صورت استفهام است و نخستين گام براى پاسخگويى به اين خواستهها، برگرداندن ميراث علمى و فرهنگى اسلام و بيان كردن همه آن مفاهيم عالى به زبان روز و ريختن آن در كام روح و جان و عقل نسل كنونى است و گام ديگر، استنباط نيازها و تقاضاهاى ويژه اين زمان از اصول كلى اسلام است، و اين تفسير بر اساس همين دو هدف نگارش يافته است.
مفسر محترم در مقدمه كوتاه خود بر جلد چهارم تفسير با بيانى آشكار مىنويسد: هدف از نوشتن اين تفسير، اين بود كه تفسيرى به زبان فارسى براى قرآن مجيد تهيه شود كه هم« خواص» بتوانند از آن بهره گيرند، و هم براى« عموم» مفيد باشد، تفسيرى روان و دور از اصطلاحات پيچيده علمى، دور از شرح اختلافات مفسران و نقل اقوال پراكنده، بر اساس نزديكترين مفاهيم قرآن به ذهن، و بر اساس دريافتها و برداشتهاى تازهاى كه در پرتو پيشرفت علوم گوناگون از قرآن مىشود، و با استفاده از قرائن تاريخى و شأن نزولها و احاديث متقن و ارزندهاى كه در منابع اسلامى از پيشوايان بزرگ اسلام به ما رسيده است. تفسيرى كه در عين تفسير بودن، جوابگوى پرسشها و مسائل عصرى و حل ايرادهاى گوناگون در اصول و فروع مباحث اسلامى( تا آنجا كه وضع چنين تفسيرى اجازه مىدهد) بوده باشد.
معرفى تفسير و روش آن
روش اين تفسير را مىتوان روش اجتهادى- تحليلى و عقلى بازشمرد كه با مطرح كردن برخى مسائل علمى روز، قدمى در تبيين بيشتر بعضى آيات برداشته است، در كنار آن جنبه تربيتى خود را همچنان مد نظر داشته و به تبيين ديدگاههاى قرآن در اين زمينه مىپردازد. در مسائل خلافى شيعه و اهل سنت نيز سعى داشته روش تقريب را برگزيند و از مطرح كردن تعصبات بيجا بپرهيزد.
ضمن در بر داشتن اين خصوصيات از تفسير آيه به آيه براى توضيح بيشتر مضامين قرآنى بهره برده و نيز در مقاطع مختلف با مطرح و نقل كردن روايات اهل بيت« عليهم السلام»، در تبيين هرچه بيشتر آيات، تلاش نموده است. اين تفسير در طى مدت 15 سال از 1396 تا 1410 هجرى قمرى، تحقيق و تأليف گشته است.
مفسر محترم در ابتداى جلد 1 مقدمهاى مختصر دارد كه ضمن آن به انگيزه نگارش، آغاز تفسير قرآن و چيستى و حقيقت آن، تفسير به رأى، نيازها و ضرورتهاى ويژه هر عصر، بيان شيوه كار گروهى، ويژگيها و منابع تفسير، پرداخته است، ابتداى بعض مجلدات ديگر نيز مقدمهاى خيلى كوتاه درباره موضوعات مربوط به تفسير نمونه، بيان داشته است.
مىتوان روش ورود و خروج مفسر و همكاران را در سورهها و آيات قرآن، به شرح ذيل ترسيم كرد.
ابتداى هر سوره را با نام آن، مكى، مدنى بودن و تعداد آيات افتتاح مىنمايد، پس از آن به بيان« ويژگيهاى سوره در طى چند نكته مىپردازد، اين نكات بطور معمول شامل فضيلت سوره، ثواب قرائت و جايگاه آن مىباشد كه معمولا محور اين بخش روايات مىباشد.« عنوان محتواى سوره»، مدخل ديگر مفسر براى بحث راجع به خطوط كلى سوره مىباشد و آن را در قالب نكتهها، بيان مىدارد.
در مواردى نيز وجه تسميه سوره را به شكل سؤال مطرح نموده به آن مىپردازد. پس از پرداختن به موارد فوق بررسى آيات و تفسير آنها آغاز مىگردد، در اين بخش، ابتدا دستهاى از آيات مرتبط بهم را مشخص نموده، ترجمه آنها را بيان مىدارد.
به شأن نزول آيات، اهميت داده آن را در اين مقطع ذكر مىكند، و در نهايت با تفسير آيات، مطالب خود را در اين بخش تكميل مىنمايد. ضمن اينكه مقاطع آيات خود عنوان بخشند، عنوانهاى ديگرى را براى تفكيك مطالب از هم، به كمك مىگيرند و اين در تسهيل مطالعه و يافتن مطلب مورد نظر خواننده تفسير، مؤثر مىباشد.
پس از تفسير، عنوان« نكتهها» حاوى مطالب و پرسش و پاسخهاى ارزشمندى مىباشد، اين بخش شامل عناوين متعدد، و حاوى مباحث موضوعى فراوانى( مانند بحث هدايت ج 1 ص 67، مقصود از قلب در قرآن ج 1 ص 87، پيدايش نفاق، ريشهها و خصوصيات آن ج 1 ص 97 و...) مىباشد.
نكتهها شامل:
1- مباحثى است كه بطور مستقيم يا غير مستقيم از آيات مطرح شده، استفاده مىشود.
2- نتيجهگيريها از آيات.
3- تطبيق مسائل و سؤالات جديد و يافتن پاسخ آنها از آيات.
4- مباحث علمى مناسب با آيات.
5- بيان فلسفه احكام.
6- دفاع از حدود و احكام اسلامى.
7- استفادههاى فقهى يا اصولى از آيات، و...
با توجه به فضاى تأليف اين تفسير كه از لحاظ فكرى، افكار ماترياليستى بين جوانان، تبليغ مىشد، سعى شده است نوع مطالب و سؤالات و اشكالات و پاسخها متناسب با سطح فكرى اين قشر، ارائه گردد، بدين جهت بخشى از مباحث اعتقادى در مقابله با انديشههاى مادى، منكران خداوند مطرح شده است. انتخاب روش تقريب از طرف مفسر و همكاران در نزاعهاى فكرى و فقهى شيعه و اهل سنت، سبب نشده است كه ايشان از نقد خود بر افكار آنان، دست برداشته به سبب تقريب آن را مطرح نكنند، بلكه در عرصه اختلاف فكرى، ضعف تفكر آنها، به خصوص، تفكر وهابى را آشكار نموده است. از جمله در بحث شفاعت ذيل آيه 48 سوره بقره ج 1 ص 223 تا ص 246، مطالبى فراوان در پاسخ شبهه وهابيان بر اين مفهوم، ارائه دادهاند. و نيز در مباحث ولائى، عقايد شيعى خود را مستدل و بدور از تعصب ناروا، بيان مىدارد، از جمله در بحث ولايت ذيل آيه 55 سوره مائده ج 4 ص 421.
شيوه بحث مفسر در آيات فقهى، تفاوت اساسى با بقيه موارد تفسير آيات، نداشته و مطالب مفصل را به كتب فقهى ارجاع داده است، امّا در فلسفه احكام مانند، فلسفه وصيت( ج 1 ص 618) فلسفه قصاص( ج 1 ص 607)، فلسفه تحريم گوشتهاى حرام( ج 1 ص 584) فلسفه روزه و... سعى نموده كه حق مطلب را ادا نمايد.
در آياتى كه قصص قرآن به خصوص انبياء را مطرح مىنمايد، سعى دارد ضمن پرهيز از اسرائيليات، با روايات، برخى جزئيات را روشن كرده، با مقايسه قصص قرآن با تورات، وهن و ضعف قصههاى منتسب به تورات را مشخص كند، مانند ج 1 ص 189 مقايسه معارف قرآن با تورات.
اين تفسير حاوى پاورقى مىباشد كه از طرف مفسر اضافه شده است، در پاورقىها به طور معمول مطالب متفاوت به چشم مىخورد از قبيل: الف) آدرس مطالب متن و منابع آن. ب) ارجاع توضيح بيشتر به مجلدات ديگر تفسير نمونه. ج) اشاره به برخى اقوال ديگر. د) توضيح بيشتر لغوى يا تفسيرى يا علمى، يا نقل مطلب از كتب مقدس
ادامه دارد ......