اخترشناسي براي همه

به تازگي انتشارات علمي- فرهنگي مجموعه ي «دانش روز براي همه» را روانه ي بازار کرده است. اين مجموعه که در اصل 6جلدي بوده در ايران در قالب 14 مجلد جداگانه انتشار يافته است. اين کتاب ها در امريکا از سال 1987 تاکنون هر دو سال يک بار با تجديد نظر واصلاح بر اساس داده هاي جديد علمي بازچاپ شده است. «اخترشناسي» عنوان اولين کتاب از اين مجموعه است. بنابر گفته ي ناشر « کار ترجمه بخش هاي مختلف [مجموعه] به مترجماني که در موضوع مربوط به خود
سه‌شنبه، 25 اسفند 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اخترشناسي براي همه
اخترشناسي براي همه
اخترشناسي براي همه

نويسنده: آروين صداقت کيش*




به تازگي انتشارات علمي- فرهنگي مجموعه ي «دانش روز براي همه» را روانه ي بازار کرده است. اين مجموعه که در اصل 6جلدي بوده در ايران در قالب 14 مجلد جداگانه انتشار يافته است. اين کتاب ها در امريکا از سال 1987 تاکنون هر دو سال يک بار با تجديد نظر واصلاح بر اساس داده هاي جديد علمي بازچاپ شده است.
«اخترشناسي» عنوان اولين کتاب از اين مجموعه است. بنابر گفته ي ناشر « کار ترجمه بخش هاي مختلف [مجموعه] به مترجماني که در موضوع مربوط به خود تخصص داشتند وبه زبان انگليسي تسلط کامل ودر نگارش فارسي مهارت قابل قبول داشتند»( ص پنج) واگذار شده است. (1) در اين ميان کار به مترجمي خوش نام و متخصص «بابک امين تفرشي» از دنياي نجوم سپرده شده که صلاحيتش را در زبان فارسي، حتي فرهنگستان زبان فارسي نيز پذيرفته است.
از فحواي کلام بر مي آيد که کتاب بيشتر براي دانش آموزان وجوانان نوشته شده ،هر چند که در ابتداي آن اشاره مي شود که خوانندگان مي توانند بزرگسال يا حتي متخصصان ديگر رشته هاي علوم باشند تا از اين رهگذر آشنايي سطحي با رشته هاي ديگر پيدا کنند.شاهد اين ادعا چاپ مطلبي با عنوان «علم چيست؟» درابتداي هر 14 جلد اين مجموعه است (2) . اين بخش، که «محمود بهزاد» آن را برگردانده به توضيح روش مندي علمي و رابطه ي آن با زندگي و آينده ي بشر مي پردازد. نويسنده ي اين بخش ، که نامش مشخص نيست، پس از شرح روش ها وکارکردهاي اصلي علم و متمايز ساختن آن از اطلاعات انباشته شده براي هر يک از شاخه هايي که عنوان بخش هاي مختلف«دانش روز براي همه» را مي سازد به اندازه ي يک بند توضيح مي نگارد براي کساني که بخواهند تعريف کوتاهي از رشته هاي مختلف علم داشته باشند. اين پيش گفتار هفت صفحه اي متن جالبي است. « علم چيست؟» با مطرح کردن مهم ترين چالش علم يعني «توان نابود سازي گسترده» ي موجودات- که از راه دانش به دست آمده- به پايان مي رسد.
در متن جعبه هاي آبي رنگي وجود دارد که شامل برخي از بحث هاي مربوط به موضوع مطرح شده است؛ شايد به اين علت که توجه خواننده را بيشتر جلب کند. در پيش گفتار ، يکي از همين جعبه ها با عنوان «حرفه هاي پژوهش علمي» چاپ شده است. اين نوشته به خوانندگان مي گويد که در دنياي دانش چه نوع شغل هايي وجود داردو براي به دست آوردن آنها چه بايد کرد.در همين متن به دانش آموزاني که مي خواهند در آينده در يکي از رشته هاي علمي پژوهش کنند، توصيه شده که « براي ورود به دانشگاه تا آن جا که ممکن است در کلاس هاي دروس علمي دبيرستان حضور يابند» ( ص ده ). اين جمله ونمونه هايي مانند اين ،يکي از دشواري هاي ترجمه ي متون نيمه آموزشي را تشکيل مي دهد مشخص است که ورود به دانشگاه براي خواننده ي فارسي زبان هيچ ارتباطي به شرکت در کلاس درس هاي علمي دبيرستان ندارد.و برخي از مترجمان يا ويراستاران اين نوع عدم تطابق ها را با حذف يا تغييرجملات بر اساس فرهنگ ميزبان اصلاح مي کنند و بعضي ديگر با آوردن اشاراتي به صورت پانويس.
کتاب از 35 مقاله ي مجزا تشکيل شده که با نظم مورد هدايت کنندگان اصلي پشت سرهم چيده شده است. اين مقاله ها را هم مانند دانش نامه هاي ديگر(3) افراد متفاوتي نوشته اند.هر چند به علت عمومي بودن سطح مطلب، بعضي ازنويسندگان چند مقاله ي مختلف در کتاب دارند.
مقاله ي «اخترشناسان و دانش آنان» آغازگر کتاب است. «دنيس مامانا» در اين مقاله سعي مي کند به خواننده اطلاعاتي درباره ي روش ها و کارهاي معمول در دانش اخترشناسي بدهد. در اين جا هم جعبه ي آبي رنگي توضيح مي دهد که موقعيت هاي شغلي اخترشناسان چيست ؟نکته ي جالب اين است که نويسنده که خود اخترشناس است و به خواننده در مورد فرصت هاي شغلي کم ودرآمد نه چندان مناسب آن هشدار مي دهد و دورنماي راه دشوار تحصيلي را براي علاقه مندان به اختر شناس شدن ترسيم مي کند. همين طور جعبه ي ديگري درباره ي اخترشناسي آماتوري و کارهايي که آماتورها در دنيا انجام مي دهند نوشته شده است. اين دو نوشته ازجمله نوشته هايي است که به خوانندگان جوان توصيه مي شود. حتما آنها را بخوانند.
«نخستين رصد گران آسمان» نام مقاله اي است درباره ي تاريخ اخترشناسي که «ري ويلارد » نوشته .اين مطلب در بين ترجمه هاي اخير نمونه ي خوبي از دقت در برگرداندن يک متن است. اهميت آن زماني مشخص مي شود که به ياد داشته باشيم ترجمه ي بخش هاي مربوط به تاريخ اخترشناسي تمدن هاي کهن در برگردان ها ي اخير جزء پرخطا ترين قسمت ها بوده است. در اين فصل هم جعبه ي آبي رنگ حضور دارد؛ موضوع آن روز شمار تاريخ نجوم است . در اين جا اولين حضور واضح مترجم و ويراستار مشاهده مي شود.
کتاب اخترشناسي از روي نسخه ي سال 2004 ترجمه شده، ما در اين جعبه وقايع نجومي تا سال 2006 آمده . مشخص است که اين تکه ي متن را بعداً گروه ايراني از روي چاپ جديدتر يا به صلاح ديد خود افزوده اند؛ البته در متن اشاره اي به اين موضوع موجود نيست.
بخش «تقويم » هم مانند قسمت گذشته بدون اشتباه ترجمه شده .در اين مقاله به شکلي فشرده تعدادي از گاه شماري هاي شناخته شده مورد بررسي قرار گرفته است. نويسنده ي اين مقاله با بياني روشن در چند جمله ي کوتاه روش استفاده ، مبدا تاريخ و زمان بندي هر يک از تقويم ها را شرح مي دهد. خوانندگان تازه کار پس از خواندن اين نوشته تصويري نسبتاً درست از گاهشماري تمدن هاي ديگر و سير آن در طول تاريخ به دست مي آورند و اما مي توان به عدم اشاره ي نويسنده به گاهشماري ملت هاي خاورميانه (جز يک اشاره ي کوچک به تقويم مسلمانان) خرده گرفت.
روند کتاب که تا اين جا به شکلي منطقي ادامه پيدا کرده ناگاه با آمدن مطلبي درباره ي پيدايش عالم؛ «منشا گيتي»، قطع مي شود. ترتيب چينش موضوعات در کتاب هاي اخترشناسي عمومي که ناچار به همه ي مطالب مطرح در حوزه ي اين دانش مي پردازند.، بسيار اهميت دارد. اگر منشا گيتي را نديده بگيريم بخش هاي بعدي مناسب پشت سر هم قرار گرفته اند.
«آسمان شب وصورت هاي فلکي»، «تلسکوپ هاي بزرگ » ، «چشماني در آسمان» ، «اختر شناسي راديويي »، « آسمان نماها» مطالب بعدي است که نواري منسجم از رصد با چشم برهنه تا پيشرفته ترين ابزارهاي رصدي را تشکيل مي دهد. در اين ميان تنها نام نويسنده ي آسمان شب و صورت هاي فلکي در کتاب نوشته نشده. احتمالا اين بخش را مترجم به متن اصلي افزوده؛اگر چنين باشد نشانه ي شناخت و درک درست وي از ساختار کتاب است.
قسمت هاي مياني کتاب حاوي مقاله هايي است که همگي به منظومه ي شمسي مي پردازد. اين مقالات تمامي کشفيات و اطلاعات جديد مربوط به منظومه ي خورشيدي را که کاوش گرهاي فضايي به دست آورده اند.( تا سال 2004 در متن اصلي و گاه با افزوده هاي مترجم تا 2006 ) منعکس کرده است. اين باعث مي شود که تا مدتي (البته با توجه به موضوع تغييرات سريع دانش اخترشناسي، خيلي کوتاه) اين کتاب را بتوان به عنوان متني مطمئن وبه روز به خوانندگان عمومي توصيه کرد.
بيشتر کتاب هايي که راجع به سيارات منظومه ي خورشيدي اطلاعاتي مي دهند پس از مدتي به علت اکتشافات جديد کهنه مي شودوديگر قابل استفاده نيست از اين نظر کتاب اخترشناسي فعلا قابل اعتماد است . ناشر اين کتاب قصد خود را براي انتشارآن به شکل چند رسانه اي (4) هم در ابتداي کتاب اعلام داشته . اگر اين اتفاق رخ دهد مي توان اميدوار بود که اصلاح و انتشار مجدد آن براساس نسخه هاي جديدتر يا اطلاعات به روز امکان پذير باشد.
پس از اين مقاله ها که منسجم ترين بخش کتاب را تشکيل مي دهد، دوباره نظم به هم مي خورد .مطالبي درباره ي کهکشان ها،ستارگان ،اختروش ها و پرتوهاي کيهاني در بخش انتهايي کتاب چاپ شده است. شايد اگر مقاله ي منشا گيتي در اين قسمت قرار مي گرفت روند منطقي کتاب بهتر مي شد .
به طورکلي اين کتاب را بايد مجموعه ي مقالات مفيدي درباره ي روش ها و تکنيک هاي رصدي و منظومه ي خورشيدي در نظر گرفت.بهترين مقاله هاي کتاب در مورد اين دو موضوع کلي نوشته شده .بخش هايي که به اختر فيزيک وکيهان شناسي مربوط است ( شايد به علت دشواري ذاتي مباحثي که در آن مطرح مي شود) کمتر مورد توجه بوده .
غيراز اين ، مترجم فارسي هر کجا که لازم ديده مطالبي را براي کامل کردن متن اصلي نوشته است. اين نوع مطالب که در تمامي متن مي توان آنها را مشاهده کرد معمولا پيچيده تر از متن خود کتاب است و کمک مي کند خواننده ي کمي کنجکاو ترچيزي باب دندان خود پيدا کند.
متن فارسي داراي اشکالاتي نيز هست. تعداد اين اشتباه ها از حد قابل انتظار براي مترجم و ويراستار شناخته شده ي اين مجموعه فراتر مي رود.
يکي از اين نوع اشتباه ها عدم هماهنگي در اندازه ها ، مقادير وتلفظ نام ها در قسمت هاي مختلف کتاب است. براي مثال،«تلسکوپ 11/5 تني هابل» در صفحه ي 53«تلسکوپ 10/4 تني [هابل] » در صفحه ي 55. اين گونه ناهماهنگي ها حتي اگر مربوط به متن اصلي است،بايد توسط مترجم يا ويراستار اصلاح يا گوشزد مي شد.
بعضي از اشتباه ها باعث نادرستي در معناي علمي متن ترجمه شده است. براي نمونه،«در زيراقيانوس عظيم ، فشار چنان زياد مي شود که ماده به صورت صلب و جامد در مي آيد. تصور مي شود که اين لايه کره ي عظيمي از هيدوژن فلزي باشد.» اين بند که درباره ي درون سياره ي مشتري از صفحه ي 141 نقل شده به اشتباه «هيدروژن فلزي مايع» موجود در بخش هاي زيرين سياره ي مشتري را جامد تلقي کرده ؛ درحالي که مي دانيم اين نوع هيدروژن تنها خواص الکتريکي شبيه به فلزات دارد. درست در صفحه ي روبه رو نيز در تصوير برش داده شده ي مشتري اين قسمت به درستي «هيدروژن فلزي مايع» ( تصوير ص 140 )ناميده شده است.يا «تا زماني که ويجر 2در 25اوت 1989 از 5هزار کيلومتري آن [نپتون] عبور کرد.» در صفحه ي 159. به نظر مي رسد که عدد 5000 کيلومتر درست نباشد چرا که گرانش قدرتمند نپتون اجازه ي چنين عبوري را نمي دهد. يا «دم دنباله دار بزرگ سال 1861 آن قدر کشيده بود که 23 طول آسمان را فرا گرفته بود و آن قدر درخشان بود که روي زمين سايه انداخته بود» اين جمله در صفحه ي 165 هم مغشوش است و معلوم نيست که منظور از آن چيست. شايد براي رفع اين نقيصه بتوان درست شده ي اين اشکالات را در يک وبگاه اينترنتي مربوط به کتاب قرار داد تا خوانندگان بتوانند بدون دغدغه متن ها را بخوانند.
با اين همه کتاب اخترشناسي براي علاقه مندان عمومي علوم نوشته ي مناسبي است به خصوص آنها که علاقه مند دانستن بيشتر درباره ي منظومه ي خورشيدي و تکنيک هاي امروزي رصدي هستند.

پي نوشت :

* آروين صداقت کيش، منجم آماتور، عضو انجمن اختر شناسي شيراز، با پست الکترونيک زير در دسترس است.:aviehs@scientist.com
1-نکته ي ظريف اين که معيار مترجم قابل قبول ناشر«تسلط کامل به زبان انگليسي و مهارت قابل قبول در زبان فارسي » ذکر شده است. به نظر مي رسد يکي از اشکالات ترجمه در سال هاي اخير اين است که برخي از مترجمان ما زبان مبدا را بيش از زبان فارسي مي شناسند.
2-آوردن اين مطلب براي متخصصان ساير رشته هاي علمي ضرورتي نداشت.
3-اين روش بيشتر در دانش نامه هاي تخصصي مرسوم است.
4-اين ناشر پيش از اين هم بعضي کتاب ها را بر رسانه هاي رايانه اي منتشر کرده است.

منبع: نشريه نجوم ،شماره 185




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.