«آنچه موجب شکست در ازدواج میشود این است که انتظار داشته باشیم طرف مقابل هم درست مثل ما باشد».
جملهی بالا به نظرتان آشنا نمیآید؟ دکتر کالین مولن (Colleen Mullen)، متخصص روانشناسی ازدواج و خانواده میگوید افراد با خصوصیات متضاد ممکن است یکدیگر را جذب کنند، اما این بدین معنی نیست که رابطهی آنها همیشه آسان است. او معتقد است اگر این پویایی ناسالم به چالش کشیده نشود، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که رابطه دوام چندانی نیاورد. اما با کمی امید و کوشش، این دو سوی روشن و تیره میتوانند بهخوبی در کنار هم قرار بگیرند.
اگر طرف مقابلتان منفی نگر است با رعایت نکاتی که در ادامهی این مقاله میخوانید میتوانید تا آخر عمر با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کنید.
مکمل یکدیگر باشید
دومینیک برتولوچی (Dominique Bertolucci)، نویسندهی معروف کتابهای «قانون شادی» و «پیمان مهربانی» میگوید: «بین بیشتر زوجها یک نفر ولخرج است و دیگری اهل پسانداز؛ یکی اهل خانهنشینی است و دیگری اهل مهمانی و این امر به همهی جنبههای دیگر نیز تعمیم مییابد. معمولا یکی از طرفین دنیا را تیرهتر از دیگری میبیند، با این حال آنها میتوانند زوج فوقالعادهای باشند!» گرچه گاهی اوقات منفی نگریهای همسرتان ممکن است شما را آزرده کند، اما حتما میتوانید حداقل سه موقعیت را به خاطر بیاورید که این منفی نگریها به کمکتان آمدهاند. برای مثال، فلان موقع در مورد اعتماد نکردن به آن شریک تجاری که بالاخره معلوم شد آدم درستی نیست، به شما هشدار داد یا اینکه او بهتر از شما میتواند با رویدادهای ناخوشایندی (که خواه و ناخواه اتفاق میافتند) روبهرو شود. برتولوچی میگوید: «بهجای تلاش برای عوض کردن دیدگاه همسرتان، انرژی خود را صرف درک این موضوع کنید که رفتار همسرتان چگونه میتواند به شما کمک کند و چه چیزهایی میتوانید از آن یاد بگیرید». گرچه مسلما مثبتاندیش بودن بیشتر به چشم میآید، اما حقیقت این است که وجود هر دو جنبه در زندگی لازم است.
ریشههای منفی نگری همسرتان را پیدا کنید
آنچه شما آن را مثلا «مهمانی بههمزن» میبینید، شاید صرفا احتیاط و ریسکگریزی باشد. به این معنا که همسرتان نمیخواهد مانع شادی شما بشود یا شما را ناراحت کند، شاید او صرفا میخواهد مطمئن شود که شما در امنیت کامل هستید. در این مواقع خوب است به سابقهی او هم توجه کنید. لیندا کارول (Linda Carrrol) نویسندهی کتاب «دایرههای عشقی» میگوید: «منفی نگری گاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. بعضی خانوادهها وقتی دور هم جمع میشوند، مدام در مورد اینکه چه اشکالی در کارشان وجود دارد صحبت میکنند و در حقیقت به این شیوه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و بههم نزدیک میشوند». میتوانید با پیدا کردن راههای ارتباطی از طریق خبرهای خوب کمکم این عادت را تغییر بدهید.1
بازی «وضع من بدتر است» را تمام کنید
همسرتان از سر کار به خانه برمیگردد و حسابی شاکی است که چقدر کارش زیاد است و چقدر استرس دارد. شما هم برای اینکه کم نیاورید یادآوری میکنید استرسی که سر کار تجربه میکنید خیلی زیادتر است؛ بهعلاوه بیشتر مسئولیت بچهها هم برعهدهی شماست. طبق گفتهی یک مشاور خانواده، رقابت بر سر اینکه چه کسی بیشتر شایستهی دلسوزی و حمایت است در میان زوجها رایج است. اما این سبقت معکوس چرخهی منفی زیانآوری را بهوجود میآورد. دفعهی بعدی که همسرتان غرولندکنان به خانه آمد، به گلایه و شکایتهای او توجه کنید. با دقت به حرفهای او گوش کنید، سؤال بپرسید و پیشنهاد کمک بدهید حتی اگر فکر میکنید سر شما شلوغتر است. هرچه بیشتر به همسرتان توجه کنید، او استرس کمتری احساس خواهد کرد. استرس کمتر همسرتان باعث میشود از نظر عاطفی بیشتر به شما اهمیت بدهد و به این شیوه مسیر این چرخهی منفی تغییر خواهد کرد.
عادتهای منفی را ترک کنید
برتولوچی در مورد خودش تعریف میکند: «همسرم شغل بسیار بدی داشت. هر شب که به خانه میآمد همهی بدبختیهایی را که در طول روز پشت سر گذاشته بود، بازگو میکرد. تا اینکه من برای سفری کاری به مدت دو هفته خانه را ترک کردم. وقتی برگشتم بهنظر میآمد او از کارش لذت بیشتری میبرد. همسرم گفت در این مدت کسی را نداشته که هر شب از شرایط کاریاش گله کند. حقیقت این است که شکایت مداوم از زمینوزمان کمکم به عادت تبدیل میشود. بنابراین گرچه گوش کردن به مشکلات همسرتان اهمیت دارد، اما با هم تصمیم بگیرید که چه زمانی و چگونه آن را محدود کنید. ملیسا هیسلر (Melissa Heisler)، نویسندهی کتاب «از نوع الف تا نوع من» قانونی را با عنوان «سه اخطار و سپس راهحل» پیشنهاد میدهد: اگر شما یا همسرتان دربارهی موضوع یکسانی سه بار شکایت کردید، موقع آن است که راه حلی برایش پیدا کنید، حتی اگر آن راهحل صرفا «ولش کن» باشد!
الگویی مثبت باشید
اینکه به همسرتان غر بزنید که مثبتاندیش باشد یا او را سرزنش کنید که نباید نگران باشد، طرز فکر یا رفتار او را تغییر نخواهد داد. جکی وودساید (Jackie Woodside) رواندرمانگر و نویسندهی کتاب «آرام کردن هرجومرج» میگوید اگر بعد از صرف زمان زیادی برای آماده کردن غذا، از پرسشهای او مثل اینکه «دوباره مرغ درست کردی؟» خسته شدهاید، روشی را در پیش بگیرید که دوست دارید با شما رفتار کند و آن را الگو کنید. مثلا بعد از اینکه رختخواب را مرتب میکند بهجای اینکه بالشها را جابهجا کنید، از او تشکر کنید. بهجای آنکه بازخواستش کنید که چرا موقع احوالپرسی با مادرتان از جایش بلند نشده، به او بگویید اینکه تعطیلات را با خانوادهی شما گذرانده برایتان بسیار اهمیت دارد و از این بابت از او سپاسگزار هستید. وقتی هر دو از سر کار به منزل برمیگردید بهجای آنکه از او انتظار داشته باشید، شما پیشقدم شوید و پشت او را ماساژ بدهید. بخشنده بودن در این راه به این معنی نیست که شما خدمتکار او هستید، بلکه حقیقت این است که برای بهتر شدن روابطتان قدم برداشتهاید.2
بحث نکنید، صحبت کنید
صادقانه و بدون تحقیر و درگیری و قضاوت با او گفتوگو کنید. به او بگویید که نظرات منفیاش چه تأثیری روی شما میگذارد. به او بگویید که این رفتار چطور روی احساسات شخصی شما و رابطه دو نفرهتان تاثیر گذاشته است و برای فرزندانتان تا چه اندازه مخرب است. شاید همسرتان نسبت به رفتارش آگاهی ندارد. اجازه بدهید تا حرف بزند و در کنار شما خودش را واکاوی کند. اگر با صحبت کردن با همسرتان چیزی تغییر نکرد یک نامه بنویسید و بگویید: چقدر دوست دارید درباره خواستهها و نیازها و احساساتتان با او صحبت کنید اما از واکنشها و پاسخهای منفیاش میترسید و حال بدی که دیدگاههای ناامیدانه همسرتان به شما میدهد را یادآوری کنید.
مثبت اندیش بمانید
اگر خوشبینتر از همسرتان هستید، تصمیم با شماست که این طرز فکر را پرورش بدهید. بله، اینکه اجازه بدهید همسر منفی باف شما را زمین بزند آسان است، اما افکار و احساسات شما نباید به شخص دیگری وابسته باشد. برای حفاظت از این طرز فکر خود راههای دیگری پیدا کنید مثل معاشرت با دوستان، همراهی با دوستتان در باشگاه ورزشی، خواندن کتاب، شرکت در کلاس یوگا یا هزارویک کار و فعالیت دیگر. مایکل گوریان میگوید: این تفاوتها نیستند که روابط را خراب میکنند؛ آنچه ازدواج را به شکست میکشاند این است که انتظار داشته باشیم طرف مقابلمان هم درست مثل ما باشد.
اگر همسر منفی باف دارید نکات زیر را به خاطر بسپارید
با افرادی که شاد، امیدوار و اهل معاشرت هستند رفت و آمد کنید. تلاش کنید تا دوستان بیشتری پیدا کنید به ویژه زوجهایی که میتوانند الگوی مناسبی برای همسرتان باشند.همسرتان را تشویق کنید تا کتابهای خوب بخواند، به موسیقی گوش کند و از آرزوها و فعالیتهای دلخواهش صحبت کند.
مراقب باشید روحیه و خلق و خویتان تحت تاثیر رفتار و گفتار همسرتان قرار نگیرد. اگر میخواهید همسر منفی باف خود را تغییر بدهید نباید به همان شیوه عمل کنید و خلق و خویتان را شبیه او کنید. مثلا شما نباید تمام روز افسردگی بگیرید چون همسرتان سر صبحانه درباره مشکلات و ناامیدیها و ناکامیهای زندگی حرف زده است.
به جای اینکه تحت تاثیر نگرش منفی همسرتان قرار بگیرید، او را تحت تاثیر خـودتان قرار بدهید و شادیها و امیدواریهایتان را بیشتر کنید. مطمئن باشید که او هم نمیتواند مقاومت کند و واکنشهای مثبت را نشانتان خواهد داد.
با همسرتان درباره چیزهایی که قدرشان را میدانید و شکرگزار هستید حرف بزنید و نشانش بدهید چه چیزهای ارزشمند کوچک و بزرگی وجود دارند.
شوخ طبع باشید و لطیفه تعریف کنید. هرچند گاهی ممکن است با واکنشهای تند و یا تحقیرکننده روبرو شوید.
فرزندانتان میتوانند به شما کمک کنند تا همسرتان را به سوی نگاه مثبت به زندگی سوق بدهید.
او را بخاطر رویکرد منفیاش به زندگی تحقیر نکنید. دلایل زیادی وجود دارند که باعث میشوند یک انسان نگرش منفی به زندگی پیدا کند.
اگر لازم شد شما و همسرتان از مشاوره کمک بگیرد تا همچنان زندگی زناشوییتان پابرجا و استوار باقی بماند و هر دوی شما خوشحال و راضی باشید.
اگر همسر منفی باف شما نمیخواهد درباره مشکلش با شما یا با مشاور صحبت کند و مدام آن را انکار میکند میتوانید خودتان به تنهایی به مشاوره بروید.
یادتان باشد اندیشههای مثبت میتوانند با اندیشههای منفی مبارزه کنند و آنها را شکست بدهند هرچقدر تاریکی گسترده است شدت نور میتواند بر آن غلبه کند. در نقطههای نورانی بایستید و اجازه بدهید همسرتان نیز از این روشنایی بهره ببرد.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com2.www.vista.ir
3.www.setare.com