تربیت کودک همواره برای اغلب والدین یک از بزرگ ترین دغدغهها بوده است. برخی از والدین دوست دارند تا آنچه را که خودشان در دوران کودکی به دست نیاورده اند برای فرزندانشان جبران کنند. گاهی این دغدغه به قدری زیاد است که حالت وسواسی به خود رفته و افراد روشهای سخت گیرانهای برای تربیت فرزند خود بکار می گیرند یا از طرف دیگر کاملاً بی خیال می شوند و فرزند را به حال خود رها می کنند. هیچ کدام از این دو روش برای تربیت فرزندان صحیح نیست و با معیار های جهانی برای تربیت کودکان همخوانی ندارد. به یاد داشته باشید، تربیت فرزندان کار دشواری است و نیازمند صبر و شکیبایی شما و صرف زمان زیاد برای کودکانتان می باشد.
بعثت پیامبران، نزول کتابهای آسمانی و تشریع تکلیف ها و احکام و سفارش های موجود در ادیان الهی، همه در راستای تربیت انسان و هدایت او به صراط مستقیم عبودیت و نیل به هدف والاى خلقت، یعنى معرفت خداوند متعال و تخلق به فضیلت های انسانى و دورى جستن از خوی و رذیلت های حیوانى است؛ چنانکه آیات و روایات متعددى بر این حقیقت تأکید دارند و اصولاً فلسفه تشکیل حکومت دینی و نصب کارگزاران شایسته و صالح در رأس امور، تشریع فریضه ها و دستور هایی همچون امر به معروف و نهی از منکر و تمام دین به تعلیم و تعلم، همان تربیت انسان به تربیت الهى و نیل او به قله بلند معرفت و عبودیت است.
فرزندان به دنبال هویت منحصر به فرد خود
چنانچه ابعاد گوناگون دوران نوجوانی مورد توجه و دقت قرار بگیرد متوجه می شویم که اگر در این دوران شخصیت نوجوان ما به صورت صحیح و مناسب شکل بگیرد، در آینده فردی دارای قوت و توان تصمیم گیری و شخصیتی مستقل در تمام مراحل زندگی و خلاق و کوشا پرورش خواهد یافت.آگاهی اندک و یا عدم آگاهی کامل و صحیح از تغییرات جسمانی و جنسی، چه در دختران و چه در پسران، نوجوانان را گیج و سردرگم می کند و این مسئله پیامدهای منفی و زیانباری به دنبال خواهد داشت. در سنین نوجوانی شخص به دنبال هویت خود می گردد. هرچند این بحران هویت فقط در سنین نوجوانی ایجاد نمی شود و ممکن است در دوران بزرگ سالی نیز رخ بدهد اما اهمیت هویت یابی در این سنین به خاطر این است که نتایج شکل گرفتن شخصیت و هویت یابی، به صورت کاملاً مستقیم در سنین بالاتر نمود پیدا خواهد کرد و به عبارت دیگر هویت یافته شده در نوجوانی، خط مشی زندگی را رقم خواهد زد. عدم درک صحیح از هویت، آثار مخربی بر حیطه های فردی و تأثیرات اجتماعی و بین فردی نامطلوب فراوانی خواهد داشت و ایجاد نقص و نارسایی در هـویت فـردی و اجتماعی را به دنبال دارد و درنهایت به «بحران هویت» منجر خواهد شد.
این سخن که آدمی از آغاز کودکی، خود را از دیگران منحصر به فرد احساس می کند و پیوسته در جستجوی هویت شخصیت خود به این عنوان که وجودی مستقل از دیگران است، پرسمانی است که تمام انسان ها آن را آزموده و تجربه کرده اند و گزیده خصوصیت هایی که سبب می شود افراد خود را خاص و دارای ویزگی های منحصر به فرد بدانند، همه در مسیر یافتن هویت مطرح می شود. هویت از خصوصیات بسیار مهمی است که عمل تمایز فرد از دیگران است. از اینرو متخصصان حوزه انسان شناسی، روان شناسی، هنر و ادبیات آن را به انحاء گوناگون مورد توجه قرار دادهاند تا فرد بتواند خود را بشناسد یا خود را به دیگری بشناساند. اهمیت یافتن الگوهای ارزشی از طریق ادبیات و هنر نکتهای است که در هویتسازی به کودکان کمک میکند. کودکان از طریق خواندن یا شنیدن یک روایت داستانی یا شعر و نقاشی، الگوهای ارزشگذاری شده و احساسی پیدا میکنند. روایت ادبی یا هنر میتواند در قالب کلیشه، احساسات کودک را به صفت یا ویژگی درونی خود به کمک همزاد پنداری با قهرمان داستانش با تصویری که می بیند، هویدا کند و از این طریق بفهمد که ماهیت درونیاش چیست.
نقش ادبیات در هویت یابی
ادبیات بهعنوان شیوهای از تحقیق از منظری متفاوت به بحث هویت کودکان می نگرند و در روش و محتوای ارتباط با کودکان واسطهای زیبایی شناسانه محسوب می شوند. این موضوع در مسئله هویت یابی کودکان نیز موضوع اصلی به حساب می آیند؛ چنانکه سابقه تاریخی شان قبل از علومی مانند روان شناسی در ارتقای شخصیت و هویت انسانها اعم از پیر و جوان، کودک و بزرگسال و زن و مرد بارها و بارها تجربه و آزمون شده است و این نکته که منشأ تمام آرزوها و تفکرات بشر در هنر و اندیشههای شاعرانه نهفته بوده، مؤید این مطلب است. مادر ها و پدر ها معمولاً برای کودک و فرزند خود، در مسیر و فرآیند تربیت داستان ها و حکایات بسیاری خوانده اند.از روش های مؤثر در تربیت، داستانگویی و بیان ارزش های تربیتی در خلال حکایات و استفاده از ادبیات است؛ زیرا استفاده از ادبیات از عوامل مهم در شکلگیری شخصیت تربیت شونده است. به کار گیری ادبیات موثر، یک نوع شیوه تجربی است که برخی زمان ها از راه و روشها ی عقلی مؤثرتر است؛ زیرا روش ها و استدلال های عقلی معمولاً نسبت به شیوه های تجربی با زحمت بیشتری مورد ادراک واقع می شوند. محتوای آموزشی کتاب ها و جنبه ادبیاتی آن ها، اگر بر اساس تفکر و برنامهریزی و با دقت در فرآیند تربیتی تنظیم شود میتواند بنیاد اعمال شخص تربیت شونده را بهصورت ناخودآگاه مهیا کند.
مربیان تعلیم و تربیت نیز باید از این روش بهره جویند و به این نکته توجه داشته باشند که اگر محتوای ادبیاتی کتاب ها با احساسات و عواطف فرزندان هماهنگی و سازگاری داشته باشد، بهطور طبیعی تأثیر خود را بر فرزندان خواهد گذاشت.
ویزگی هنر و ادبیات موثر در هویت یابی
تاثیر گذاری کتاب ها و ادبیات موجود در داستان ها و جریان های قصه گونه در آن، نقش شایانی درمسیر تربیت فرزندان ایفا می کند.بهطورکلی، سن مخاطب، آدابورسوم و معتقدات، اوضاع اجتماعی و وضعیت تاریخی و جغرافیایی و مکان قصهگویی، مناسب بودن ادبیات گزینش شده را مشخص میسازد؛ اما درعینحال، باید برای انتخاب ادبیات خوب و مناسب، نکاتی در نظر گرفت که برخی از آنها عبارتاند از:۱. ادبیات انتخاب شده در امر تربیت باید جذاب باشد تا شوق و انتظار ایجاد کند و در طرف مقابل ملالآور و خسته کننده نباشد؛
۲. هدف از محتوای کتاب ها و ادبیات استفاده شده در آن، تأثیر غیرمستقیم و ناخودآگاه است؛ بنابراین نباید ادبیات و محتوای کتاب های کودکان، پیچیده و مشکل طراحی شود؛
۳. مخاطب باید خود را درون حکایت و داستان ها ببیند لذا باید الفاظ و ظرافت های ادبی با شرایط سنی او سازگار باشد و زبان ساده فهم برای او داشته باشد؛
۴. هرچند تخیلبرانگیز بودن حکایات امر مطلوبی است ولی حکایت و داستان ها و ادبیات استفاده شده در کتاب ها باید از خرافه به دور باشد؛
۵. مهمتر از همه، اینکه تدوین کننده کتاب ها باید تلاش کند حکایت و ادبیات انتخاب شده برای شخص تربیت شونده قابل فهم باشد و آن را به اندازه رشد و درک او بیان کند.
نتیجهگیری
ادبیات از دو جهت می تواند در مسیر یافتن هویت در فرزندان ما ارزشمند و با اهمیت باشد؛ ابتدا از راه بکار بستن جنبه های آموزشی عادی و رسمی و از طرف دیگر تعالیم غیرمتداول و غیر رسمی.آموزش رایج در کشور ایران، نخست از دبستان ها شروع شده و سپس به سیستم دانشگاه ها ختم می شود. ولی آموزش غیر متداول و غیر فراگیر، یعنی بنیاد یا موسسه به خصوصی مسئولیت آن را به عهده ندارد و به عبارت دیگر همه چیز هایی که هر فردی در طول حیات خود، خارج از مسیر متداول آموزشی کشور و از راه مطالعه و پزوهش در کتاب ها یا دیگر روش ها، به دست می آورد و دریافت می کند، شامل می شود.در این نحوه یادگیری غیر متداول، جبر و الزام مثل آن چه در آموزش های متداول و عادی دیده می شود، معنی ندارد. به همین خاطر تاثیر گذاری ادبیات در بخش هویت یابی فرزندان ما از راه های گوناگونی ایجاد می شود و منحصر و محدود به فضای آموزش رسمی نیست.
ادبیات را کنار هنر و مستقل از آن قرار میدهند، زیرا ابزار بیانی آن زبان و کلمات است. در واقع، انواع هنر، فارغ از ابزار بیانی آن ها، بر بیانی زیبایی شناسانه استوار است. هنر گاهی شکل زیبایی شناسانه خود را تغییر می دهد که این تغییرشکل می تواند با بازسازی زبان، فهم و دریافت صورت گیرد.برخی از نتایجی که در مسیر تربیت حاصل می شود جز با خواندن کتاب، شنیدن قصه و شعر میسر نیست. باید کتاب خواندن را به کودکان آموخت و آن ها را با جادوی کلمات و قصه ها آشنا کرد.باید چشیدن لذت ادبیات را به آن ها هدیه کرد و اینگونه آن ها را برای ورود قوی تر و با اعتماد به نفس بیشتر به دنیای بزرگ سالان آماده کرد.[1]
پینوشت:
[1] -کودکان و جهان تخیلی افسانه ها، کوروش محمد خانی