در روند تصمیم گیری، باید یک راهحل را از بین چند راهِ موجود دیگر انتخاب میکنیم. در این بین ممکن است ابزارها، روشها و تعبیرهای مختلفی را به کار گیریم. علاوه بر آن، این احتمال وجود دارد ما در مورد مسألهای، خودمان به تنهایی به نتیجه برسیم یا بهطور دستهجمعی در مورد آن تصمیم بگیریم. تصمیم گیری معمولا سخت است و گاهی باعث ایجاد نارضایتی و تضاد بین گروههای مختلف میشود.
در ادامه نگاهی به جزئیات مراحل تصمیمگیری خواهیم داشت:
مرحلهی اول: شناسایی هدف تصمیم گیری
در این مرحله، مسأله باید بهطور کامل بررسی شود. برای اینکه هدفِ تصمیمتان را به درستی بشناسید، میتوانید این چند سؤال را از خودتان بپرسید:مشکل دقیقا چیست؟
چرا باید این مشکل حل شود؟
چه کسانی تحت تأثیر این مشکل قرار میگیرند؟
آیا برای حل مشکل زمان خاصی وجود دارد؟
مرحلهی دوم: جمعآوری اطلاعات
افراد زیادی از مشکلات یک مؤسسه سود میبرند یا ضرر میبینند. بهعلاوه، این مشکل به عوامل زیادی بستگی دارد و همچنین تحت تأثیر مسائل زیادی است. برای حل مشکل، باید تا جایی که امکان دارد در خصوص این عوامل تأثیرگذار و افرادی که تحت تأثیر این مشکل قرار میگیرند، اطلاعات جمعآوری کنید. برای جمعآوری اطلاعات میتوانید لیستی از حدسیات و احتمالات تهیه کنید و بعد از جمعآوری اطلاعات جلوی اسم عاملِ تأثیرگذار، علامت بگذارید.
مرحلهی سوم: شناسایی اصول برای بررسی راهحلها
در این مرحله معیارهای اصلی برای بررسی گزینههای ممکن باید تعیین شود. وقتی نوبت به تعریف معیار و ضابطه میرسد، باید هدفهای مؤسسه، مثل فرهنگ سازمانی در نظر گرفته شوند.به عنوان مثال، سود یکی از مهمترین مسائل در روند تصمیمگیری است. شرکتها معمولا تصمیمی نمیگیرند که به سود آنها لطمهای وارد کند؛ مگر اینکه استثنائی وجود داشته باشد. به همین دلیل، معیارهای اصلی باید با توجه به مسألهی پیش رو شناسایی شوند.1
مرحلهی چهارم: طوفان فکری و بررسی راهحلهای مختلف
در این مرحله، استفاده از روش طوفان فکری و تهیهی یک لیست از همهی ایدهها بهترین کار است. برای بهکارگرفتن روش طوفان فکری باید چند نفری دور هم جمع شوید و در مورد مسأله مورد نظر بحث کنید. هر کسی میتواند ایدهی خود را بگوید و اینجاست که تعداد زیادی راهحل پیشنهاد میشود.قبل از خلق ایده، لازم است که علتهای مشکل و اولویت بندی ها را بهدرستی شناسایی کنید. برای این کار میتوانید از نمودارهای «علت و معلول» و «منحنی پرتو» (Pareto Chart) استفاده کنید. نمودارهای «علت و معلول» به شما کمک میکنند، تمامی علتهای ممکن را بشناسید. همچنین با استفاده از «منحنی پرتو» میتوانید علتهای مشکل را اولویتبندی و تأثیرگذارترین آنها را شناسایی کنید.
در ادامه میتوانید برای خلق همهی راهحلهای ممکن برای مشکلتان اقدام کنید.
مرحلهی پنجم: ارزیابی گزینهها
اصول داوری و معیارهای تصمیمگیریتان را بهکار گیرید و همهی راهحلها را سبک و سنگین کنید. در این مرحله، تجربه و کیفیت اصول داوری وارد بازی میشوند. باید همهی گزینهها را با در نظر گرفتن ویژگیهای مثبت و منفیشان با هم مقایسه کنید.
مرحلهی ششم: بهترین گزینه را انتخاب کنید
اگر مراحل ۱ تا ۵ را بادقت انجام دهید، این مرحله برای شما آسان میشود. بهتر است بدانید، این مرحله یک نوع تصمیم گیری آگاهانه است؛ زیرا شما همهی مراحل تصمیم گیری را طی کردهاید تا بهترین راهحل را بیابید و در نهایت انتخاب کنید.2
مرحله هفتم: اجرای تصمیم
در اجرای تصمیم، توجه به موارد زیر ضروری است:زمانبندی: باید بهترین زمان را برای اجرای تصمیم انتخاب کرد.
نگرانی های پس از تصمیم : این احساس نگرانی ممکن است دلایل زیادی داشته باشد.
علل نگرانی بعد از تصمیم
ممکن است از ترک برخی عادات و یا دست کشیدن از بعضی مسائل غمگین باشیم.ممکن است اعتماد به نفس کافی برای اجرای تصمیم نداشته باشیم.
ممکن است نسبت به درستی تصمیم خود تردید داشته باشیم و بخواهیم دوباره آن را وارسی کنیم.
و یا ممکن است ازتصور عملی کردن تصمیم خود مضطرب شویم و رفتار اجتنابی داشته باشیم.
در چنین مواقعی باید به خاطر داشت که معمولاً نگرانیهای پس ازتصمیم گیری، درهنگام آغاز اجرای تصمیم زیاد است، ولی وقتی روند کار را ادامه داده و نسبت به درستی تصمیم خود اعتماد پیدا کنیم، اضطراب و نگرانب نیز کاهش مییابد.
عذر و بهانه نیاوردن: این مورد بر اهمیت پذیرش مسئولیت برای اجرای تصمیم تأکید میکند. وقتی در جریان اجرای تصمیم خود با موانع روبرو میشویم، باید به جای عذر و بهانه آوردن از خود سئوال کنیم: «در این موقعیت چه کار میتوانم انجام دهم».
پاداش دادن به خود: اجرای بعضی تصمیمها خود به خود پاداش دهنده است. در موارد دیگر میتوانیم از پاداشهایی برای تقویت خود استفاده کنیم. میتوانیم پاداش کلامی به خود بدهیم، برای مثال به خودمان بگوییم «این کار را خیلی خوب انجام دادی»، و یا با خود قرارداد ببندیم که در صورت رسیدن به پیشرفت خاصی، پاداشهایی برای خود درنظر بگیریم.
کنار آمدن با احساس نامیدی و درماندگی: وقتی کارها طبق انتظار پیش نمیرود، ممکن است احساس نومیدی و درماندگی انگیزه ما را تضعیف کند. در چنین مواردی باید به خاطر داشته باشیم که وقفه در جریان کار، بخشی از فرایند اجرای تصمیمهای دشوار و دست کشیدن از عادات مضر است. باید به جای تسلیم شدن، علت این وقفهها را پیدا کنیم و برنامهریزیهایی برای اصلاح آن انجام دهیم.
مرحله هشتم: ارزیابی پیامدهای واقعی اجرای تصمیم
در این مرحله هم چگونگی اجرای طرح عمل و هم پیامدهای دست یافتن و یا دست نیافتن به اهداف، مورد ارزیابی قرار میگیرد. درمواردی که به اهداف خود دست نیافتهایم، شاید لازم باشد تصمیم اصلی خود را بررسی نماییم و دوباره از مرحله اول شروع کنیم.تصمیمات منطقی شامل ادراک دقیق بازخورد و عمل کردن براساس آن است. پردازش منطقی اطلاعات، به ما در تصمیم گیری و ارزیابی آن کمک میکند.
چرا گاهی احساس می کنیم نمی توانیم درست تصمیم بگیریم؟
گاهی افراد در شرایط سخت و حساس، احساس می کنند نمی توانند به خوبی تصمیم بگیرند. زیرا در شرایط بحرانی اعتماد به نفس خود را از دست می دهند. گاهی نیز به خاطر تصمیم های اشتباهی که در گذشته گرفتهاند نمیتوانند به خود اعتماد کنند. همین امر موجب شک و تردید فرد شده و فرد احساس می کند قدرت تصمیم گیری خود را از دست داده است. مشاوره روانشناسی به شما کمک می کند تا واقع بینانه تر با احساسات منفی خود روبه رو شوید.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.mindtoolbox.ir
3.www.beytoote.com