با موضوع عصبانيت، به طور سازندهاى برخورد كنيد
از دوستم به خشم آمدم
خشمم را گفتم و كينهام را فرو نشست
از دشمنم به خشم آمدم
خشمم را نگفتم و كينهام فزونى گرفت
شعر: درخت زهر
اثر: ويليام بليك (1)
خشم و عصبانيت يكى از اساسىترين و طبيعىترين احساساتى است كه انسانها آنها را تجربه مىكنند. شيوههاى بروز اين خشم و عصبانيت، در طول زندگى تغييراتى مىكند اما هرگز اين احساس از بين نمىرود. به طور مثال، در هنگام بروز عصبانيت، نوزادان گريه مىكنند، بچههاى كوچك داد و فرياد راه مىاندازند، نوجوانان اخم كرده و معترض مىشوند، افراد بزرگسال بحث و گفتگو مىكنند و سالخوردگان بد خلق و زود رنج مىگردند.
بايد به خاطر داشت كه كودكان در خانواده، به رشد و بلوغ كافى نرسيدهاند تا بتوانند واكنش درستى را در ميان خشم و عصبانيت از خود بروز دهند، به همين جهت والدين بايد اين موضوع را به طور مناسب به آنها بياموزند. نوجوان عصبانى، بسيار مستعد انجام رفتارهاى مخرب مىباشد همچون جنگ و دعوا، دروغ گفتن، رفتار بزهكارانه، فرار از مدرسه و استفاده از مواد مخدر. هنگامى كه خشم و عصبانيت در دوران كودكى كنترل نگردد و به كودك آموزش داده نشود كه چطور به نحو سازندهاى با اين مشكل روبرو شود، چنين كودكى در آينده فرد بزرگسالى خواهد شد كه مشكلات اجتماعى حادى خواهد داشت، او قادر به برقرارى ارتباط درست با ديگران نيست، شغلش را از دست مىدهد، دچار مشكلات قلبى و عروقى مىگردد و يا حتى ممكن است به زندان بيفتد.
گاهى اوقات، ابراز گفتارى خشم و عصبانيت، دردى را دوا نمىكند. به طور مثال هنگامى كه كودك از پدر و مادر خود دور است و علت خشمش نيز همين دورى از والدين است، يا هنگامى كه او به قدرى كوچك است كه نمىتواند با گفتار و زبان احساس خود را ابراز دارد، مىتواند با گفتار و زبان احساس خود را ابراز دارد، مىتوان از شيوهى نمادين استفاده كرد. در مورد اول مىتوان از كودك خواست كه نامهاى به پدر و مادر غايب خود بفرستد و از اين طريق احساسات عصبانيت خود را بيان دارد. و در مورد دوم مىتوان خواست كه كودك، نقاشى ما را بكشد و يا هنگام بازى با عروسكهايش به صورت نمادين و واقعى، علت خشم خود را بيان دارد.
آنچه كه ليندا و حتى خواهرش سارا، ممكن است از اين گفتار پدر و مادر بياموزند، اين است كه نبايد در ابراز احساسات واقعى، صادق بود و يا خشم خود را نشان داد، زيرا در اين صورت والدين او را فرد بدى خطاب خواهند كرد. در اين ميان اگر والدين به گونهاى عمل كنند كه مثلا «ليندا ما مىدانيم كه تو خيلى عصبانى شدهاى و خشمت طبيعى است»، اين مسئله سبب مىشود كه ليندا متوجه شود ديگران او را درك مىكنند و قادر به برقرارى ارتباط با او هستند. همچنين پدر و مادر بايد به سارا بياموزند كه بدون اجازه وارد اتاق خواهرش نشود و حتما براى اين كار اجازه بگيرد. اين شيوهى رفتارى سبب مىشود كه دختر كوچكتر نيز، خشم خواهرش را درك كند و وسايل او را سر جايش برگرداند.
والدين بايد قوانين روشنى را در زندگى وضع كرده و به اجرا در آورند. اين مقررات بايد به طور مستمر اجرا شود تا فرزندان چگونگى ارتباط و برخورد واقعى را بياموزند و ملكهى ذهنشان شود.
بسيارى از مواقع كودك خشم و عصبانيت شديدى را از خود بروز مىدهد كه عامل آن، برخورد والدين نيست. ممكن است كودك به خاطر موضوعى در مدرسه ناراحت باشد ولى والدين اين عصبانيت را به خاطر مسائل داخلى منزل در نظر مىگيرند. كودكان در دوران اوليهى نوجوانى عصبانيت خود به همسن و سالانشان، دچار ترديد هستند و به اين جهت عصبانيت خود را به منزل و والدين خود منتقل مىكنند و در واقع مادر خود را مورد هدف تير عصبانيت خود قرار مىدهند، زيرا هميشه اين مادر خانواده است كه با صبورى فرزندان را پرورش مىدهد، كمتر در مقام تلافى بر مىآيد و دست رد بر سينهى فرزند مىزند و در هنگام بروز مشكلات عاطفى فرزند، اين مادر است كه درگير اين موضوع مىگردد. اگر مادر در خانواده نتواند به تنهايى به حل مشكلات فرزند بپردازد، مىتواند از همسر، ديگر بزرگسالان در خانواده و يا مشاور كمك بگيرد.
خشمم را گفتم و كينهام را فرو نشست
از دشمنم به خشم آمدم
خشمم را نگفتم و كينهام فزونى گرفت
شعر: درخت زهر
اثر: ويليام بليك (1)
خشم و عصبانيت يكى از اساسىترين و طبيعىترين احساساتى است كه انسانها آنها را تجربه مىكنند. شيوههاى بروز اين خشم و عصبانيت، در طول زندگى تغييراتى مىكند اما هرگز اين احساس از بين نمىرود. به طور مثال، در هنگام بروز عصبانيت، نوزادان گريه مىكنند، بچههاى كوچك داد و فرياد راه مىاندازند، نوجوانان اخم كرده و معترض مىشوند، افراد بزرگسال بحث و گفتگو مىكنند و سالخوردگان بد خلق و زود رنج مىگردند.
بايد به خاطر داشت كه كودكان در خانواده، به رشد و بلوغ كافى نرسيدهاند تا بتوانند واكنش درستى را در ميان خشم و عصبانيت از خود بروز دهند، به همين جهت والدين بايد اين موضوع را به طور مناسب به آنها بياموزند. نوجوان عصبانى، بسيار مستعد انجام رفتارهاى مخرب مىباشد همچون جنگ و دعوا، دروغ گفتن، رفتار بزهكارانه، فرار از مدرسه و استفاده از مواد مخدر. هنگامى كه خشم و عصبانيت در دوران كودكى كنترل نگردد و به كودك آموزش داده نشود كه چطور به نحو سازندهاى با اين مشكل روبرو شود، چنين كودكى در آينده فرد بزرگسالى خواهد شد كه مشكلات اجتماعى حادى خواهد داشت، او قادر به برقرارى ارتباط درست با ديگران نيست، شغلش را از دست مىدهد، دچار مشكلات قلبى و عروقى مىگردد و يا حتى ممكن است به زندان بيفتد.
پذيرش عصبانيت
ابراز خشم و عصبانيت
گاهى اوقات، ابراز گفتارى خشم و عصبانيت، دردى را دوا نمىكند. به طور مثال هنگامى كه كودك از پدر و مادر خود دور است و علت خشمش نيز همين دورى از والدين است، يا هنگامى كه او به قدرى كوچك است كه نمىتواند با گفتار و زبان احساس خود را ابراز دارد، مىتواند با گفتار و زبان احساس خود را ابراز دارد، مىتوان از شيوهى نمادين استفاده كرد. در مورد اول مىتوان از كودك خواست كه نامهاى به پدر و مادر غايب خود بفرستد و از اين طريق احساسات عصبانيت خود را بيان دارد. و در مورد دوم مىتوان خواست كه كودك، نقاشى ما را بكشد و يا هنگام بازى با عروسكهايش به صورت نمادين و واقعى، علت خشم خود را بيان دارد.
نگرش والدين
آنچه كه ليندا و حتى خواهرش سارا، ممكن است از اين گفتار پدر و مادر بياموزند، اين است كه نبايد در ابراز احساسات واقعى، صادق بود و يا خشم خود را نشان داد، زيرا در اين صورت والدين او را فرد بدى خطاب خواهند كرد. در اين ميان اگر والدين به گونهاى عمل كنند كه مثلا «ليندا ما مىدانيم كه تو خيلى عصبانى شدهاى و خشمت طبيعى است»، اين مسئله سبب مىشود كه ليندا متوجه شود ديگران او را درك مىكنند و قادر به برقرارى ارتباط با او هستند. همچنين پدر و مادر بايد به سارا بياموزند كه بدون اجازه وارد اتاق خواهرش نشود و حتما براى اين كار اجازه بگيرد. اين شيوهى رفتارى سبب مىشود كه دختر كوچكتر نيز، خشم خواهرش را درك كند و وسايل او را سر جايش برگرداند.
احساس عصبانيت، اعمال و رفتار ناشى از عصبانيت
جستجو نمودن نشانهها و سرنخها
با موضوع عصبانيت، به طور سازندهاى برخورد كنيد
والدين بايد قوانين روشنى را در زندگى وضع كرده و به اجرا در آورند. اين مقررات بايد به طور مستمر اجرا شود تا فرزندان چگونگى ارتباط و برخورد واقعى را بياموزند و ملكهى ذهنشان شود.
خشم و غضب كودكان
عصبانيت دوران نوجوانى
دلايل عصبانيت فرزندان
بسيارى از مواقع كودك خشم و عصبانيت شديدى را از خود بروز مىدهد كه عامل آن، برخورد والدين نيست. ممكن است كودك به خاطر موضوعى در مدرسه ناراحت باشد ولى والدين اين عصبانيت را به خاطر مسائل داخلى منزل در نظر مىگيرند. كودكان در دوران اوليهى نوجوانى عصبانيت خود به همسن و سالانشان، دچار ترديد هستند و به اين جهت عصبانيت خود را به منزل و والدين خود منتقل مىكنند و در واقع مادر خود را مورد هدف تير عصبانيت خود قرار مىدهند، زيرا هميشه اين مادر خانواده است كه با صبورى فرزندان را پرورش مىدهد، كمتر در مقام تلافى بر مىآيد و دست رد بر سينهى فرزند مىزند و در هنگام بروز مشكلات عاطفى فرزند، اين مادر است كه درگير اين موضوع مىگردد. اگر مادر در خانواده نتواند به تنهايى به حل مشكلات فرزند بپردازد، مىتواند از همسر، ديگر بزرگسالان در خانواده و يا مشاور كمك بگيرد.
پی نوشت ها :
(1). William Blake
(2). Haim Ginott