همسران شاه
اصولا در زندگي آدمهاي ديكتاتور اخلاق و نجابت و ... خيلي معنا و مفهوم ندارد. به خصوص اينكه ديكتاتوري با خون و گوشتت عجين باشد. وليعهد هم از اين قاعده استثناء نبود و آبرو را خورده بود و حيا را ... خلاصه اينكه محمدرضا كه توي سويس كلي بيآبرويي به بار آورده بود و بعد از دوران افسري خيلي از اوقاتش را با زنان و دختران بود و حسابي سر وگوشش ميجنبيد شاه بزرگ را به اين فكر انداخت كه برايش زن بگيرند تا سرش به زن و زندگي گرم شود و آبروي دربار را نبرد. براي همين پدر تصميم گرفت يك زن خوب و خانوادهدار و با اصل و نسب را براي پسرش بگيرد. در نهايت براي وليعهد نوزده ساله دختري از خانوادهي سلطنتي مصر به نام فوزيه دختر ملك فواد اول پادشاه فقيد مصر و خواهر ملك فاروق شاه تازهي مصر، انتخاب شد. حرفهاي اوليه بين مقامات رد و بدل شد. شاه به مصر رفت تا فوزيه را ببيند. شاه كه بعدها نوشته بود اين ازدواج به اجبار پدرش بوده وقتي پرنس فوزيه را ميبيند به پدرش مي نويسد: به نهايت درجه آمال و آرزوي خود رسيدم و كمال مطلوب خود را يافتم. و اينگونه فوزيه عروس شاه ايران ميشود و با دبدبه و كبكبه وارد ايران ميشود. ميگويند مَثَل «ماست مالي» از روز ورود فوزيه به ايران وارد فرهنگ مَثَلهاي ما شده است و قضيه از اين قرار بوده كه ايران در برابر كشور مصر خيلي پايينتر بوده و روستاها و شهرهاي كوچك ايران خيلي فقيرانه بودهاند. بنابراين شاه دستور ميدهد كه در مسير عبور فوزيه ديوارها را با ماست سفيد كنند و به عبارتي قضيه را ماست مالي كنند. به هر حال كلي از پول بيتالمال خرج اين عروسي ميشود و زندگي شيرين ميشود. اما بدبختي فوزيه از روزي شروع مي شود كه به جاي پسر دختري به نام شهناز به دنيا ميآورد و از چشم همه ميافتد. در اين ميان شاه به تشويق خواهر دوقلويش اشرف دوباره كارهاي غيراخلاقي خود را از سر ميگيرد و نانجيبي شاه به گوش فوزيه ميرسد و فوزيه هم او را به خوابگاه خود راه نميدهد و بعد هم عدهاي ميگويند فوزيه هم به جبران كار شاه، به او خيانت ميكرد و ... جنگ ناموسي اين دو به طلاق منجر ميشود و فوزيه بعد از شش ماه با يك جوان مصري ازدواج ميكند.
- در سال 1329 بعد از كلي شايعه دربارهي شاه و معشوقههاي داخلي و خارجياش كه بسياري از آنها راست بودند با كمك ملكهي مادر دختري دو رگه از پدر ايراني و مادر آلماني به نام ثريا كه متولد اصفهان بود و بزرگ شده آلمان و از ايل بختياري به او معرفي شد. شاه نسبت به ثريا اسفندياري احساس ديگري داشت و عاشقانه به او علاقمند شد و در 23 بهمن 1329 با هم ازدواج كردند. آن هم طي يك عروسي بسيار مجلل و مفصل كه به نظر شاه در نهايت سادگي بوده است. ازدواج ثريا و شاه همزمان بود با بحرانهاي فراواني كه در كشور وجود داشت. با اين حال اين دو كلي سفر رفتند و عيش كردند. شاه و ثريا هفت سال در كنار هم زندگي ميكردند اما صاحب بچه نشدند و باز دليل طلاق ثريا و شاه بچه بود. از فوزيه فرزند پسر خواستند و از ثريا بچه و اگر پسر باشد كه بهتر است. در اسفند 1337 شاه ثريا را طلاق داد.
- دوباره طلاق. دوباره عشقهاي هر روزهي شاه و دوباره تلاش مادر و خواهران شاه براي انتخاب همسري مناسب كه شاه را اسير خود كند. و بالاخره فرح ديبا، دختري دانشجو كه در فرانسه درس ميخواند به تأييد خانوادهي شاه و شاه رسيد. فرح از پدري تبريزي و مادري گيلاني متولد شده بود و حالا در پاريس درس ميخواند. كه با سفر تابستاني به تهران مورد پسند خاندان سلطنتي قرار گرفت و در بعدازظهر دوشنبه 29 آذر 1338 با شاه عقد كرد و طي ضيافت باشكوهي به خانهي بخت رفت. ده ماه و ده روز پس از ازدواج به آرزوي خاندان سلطنتي جامهي عمل پوشاند و پسري به دنيا آورد كه هيچ وقت شاه ايران نشد. اما فرح تا آخر عمر شاه در كنار او بود و توانست اطرافيان شاه به خصوص مادر و خواهران شاه را تاحدودي منزوي كند و نفوذ خود را روي شاه بيشتر كند فرح فرزندان ديگري براي شاه به دنيا آورد و جايگاه خود را مستحكمتر كرد.
منابع:
كتاب پدر و پسر تأليف محمد طلوع
ظهور و سقوط سلطنت پهلوي ـ خاطرات حسين فردوست
منبع: نشريه شاهد جوان- ش 55
- در سال 1329 بعد از كلي شايعه دربارهي شاه و معشوقههاي داخلي و خارجياش كه بسياري از آنها راست بودند با كمك ملكهي مادر دختري دو رگه از پدر ايراني و مادر آلماني به نام ثريا كه متولد اصفهان بود و بزرگ شده آلمان و از ايل بختياري به او معرفي شد. شاه نسبت به ثريا اسفندياري احساس ديگري داشت و عاشقانه به او علاقمند شد و در 23 بهمن 1329 با هم ازدواج كردند. آن هم طي يك عروسي بسيار مجلل و مفصل كه به نظر شاه در نهايت سادگي بوده است. ازدواج ثريا و شاه همزمان بود با بحرانهاي فراواني كه در كشور وجود داشت. با اين حال اين دو كلي سفر رفتند و عيش كردند. شاه و ثريا هفت سال در كنار هم زندگي ميكردند اما صاحب بچه نشدند و باز دليل طلاق ثريا و شاه بچه بود. از فوزيه فرزند پسر خواستند و از ثريا بچه و اگر پسر باشد كه بهتر است. در اسفند 1337 شاه ثريا را طلاق داد.
- دوباره طلاق. دوباره عشقهاي هر روزهي شاه و دوباره تلاش مادر و خواهران شاه براي انتخاب همسري مناسب كه شاه را اسير خود كند. و بالاخره فرح ديبا، دختري دانشجو كه در فرانسه درس ميخواند به تأييد خانوادهي شاه و شاه رسيد. فرح از پدري تبريزي و مادري گيلاني متولد شده بود و حالا در پاريس درس ميخواند. كه با سفر تابستاني به تهران مورد پسند خاندان سلطنتي قرار گرفت و در بعدازظهر دوشنبه 29 آذر 1338 با شاه عقد كرد و طي ضيافت باشكوهي به خانهي بخت رفت. ده ماه و ده روز پس از ازدواج به آرزوي خاندان سلطنتي جامهي عمل پوشاند و پسري به دنيا آورد كه هيچ وقت شاه ايران نشد. اما فرح تا آخر عمر شاه در كنار او بود و توانست اطرافيان شاه به خصوص مادر و خواهران شاه را تاحدودي منزوي كند و نفوذ خود را روي شاه بيشتر كند فرح فرزندان ديگري براي شاه به دنيا آورد و جايگاه خود را مستحكمتر كرد.
منابع:
كتاب پدر و پسر تأليف محمد طلوع
ظهور و سقوط سلطنت پهلوي ـ خاطرات حسين فردوست
منبع: نشريه شاهد جوان- ش 55