ماراتنی شگفت انگیز در بهترین ماه خدا
تجربه ثانیه های انس و ارتباط عاشقانه باخدای متعال و بهره مندی از آثار و برکات آن، توفیق و هوشیاری خاصی می طلبید تا اینکه به سادگی از لحظات ناب و خاطره انگیز ارتباط با خدا عبور نکنیم. فرصت طلایی که بیشتر برای کسانی مثمر ثمر بود که توانستند خورجین زندگی خود را از یاقوت های معارف دینی و قرآنی پر کنند و توانستند علاوه بر ارتباط عاشقانه با خدای متعال رنگ و بوی زندگی خود را همسو و هم رنگ با عطر و رنگ خدایی نمایند.از این رو کسانی که بهره ای از این معارف و توشه های الهی نداشتند، با بی تفاوتی نظاره گر عبور و گذر این فرصت استثنایی بودند و ذره ای برای یاقوت های طلایی که در این ماه از دست دادند غمگین نشدند، در واقع غمگینی واقعی آنها زمانی خواهد بود که خدای متعال آن را با نام یوم الحسرت معرفی کرده و این چنین افرادی این چنین بانگ برخواهند داشت: «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرینَ؛[1] تا آنکه [مبادا] کسى بگوید: «دریغا بر آنچه در حضور خدا کوتاهى ورزیدم؛ بىتردید من از ریشخندکنندگان بودم.»
در این بین افراد هوشیار برای در امان ماندن از آن روز تعصب انگیز و حسرت آور حتّی برای یک ثانیه آن به خود تعلل و سستی به خرج نمی دهد و برای سبقت گرفتن در این ماراتون بهشتی به دنبال سبقت در کارهای خوب و خداپسندانه هستند: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ ؛[2] پس در کارهاى نیک بر یکدیگر پیشى گیرید.»
نگین های اخلاقی در خطبه های عید فطر امام علی(ع)
حضرات معصومین(علیهم السلام) تمام تلاش و همت خود را به کار بسته اند تا اینکه به هر بهانه ای ظرف معرفت و آگاهی جامعه بشری را از آثار و برکات این ضیافت الهی پر نمایند و زمینه بهره مندی جامعه انسانی را در ثانیه های آن فراهم نمایند. از جمله در روز پایانی ماه مبارک رمضان یا همان عید فطر، خطبه های معرفت انگیز آنها قلب های زنگار بسته از جهل و نادانی را جلا می بخشد. یکی از خطبه های بسیار شور انگیز و معرفت زا خطبه های امام علی علیه السلام در کتاب شریف نهج البلاغه است که به اذعان محققان در روز پایانی ماه رمضان و در ایام عید فطر ایراد شده است.[3] در ادامه تلاش داریم به برخی از گوهر های اخلاقی این خطبه ها اشاره نماییم.
معنای واقعی عید در اندیشه امام علی و اهل بیت(علیهم السلام)
یکی از نکات ظریف و ماندگاری که در حکمت 428 نهج البلاغه مورد توجه قرار گرفته است، چیستی و ماهیت عید در اندیشه علوی است. هر چند برخی افراد مناسبت های خاصی از سال را به جهت بزرگداشت آن عید می دانند و آن را پاس داشته و به جشن و سرور می پردازند، ولی با این وجود در نگاه امام علی(علیه السلام) گویی این سرور و شادی می تواند منحصر در ایام خاصی نباشد.بر این اساس اگر قلب و روح انسانی در هر ثانیه و لحظه از عمر انسان از زهر کشنده گناه و معصیت الهی در امان باشد و آلوده محرمات الهی نشود آن روز می تواند عید شمرده شود. از اینرو در حکمت 428 نهج البلاغه از حضرت این چنین نقل شده است: «الإمامُ علیٌّ علیه السلام ـ قالَ فی بَعضِ الأعیادِ ـ : إنَّما هُوَ عیدٌ لِمَن قَبِلَ اللّه ُ صِیامَهُ و شَکَرَ قِیامَهُ ، و کُلُّ یَومٍ لا یُعصى اللّه ُ فیهِ فهُوَ عیدٌ؛[4]امام على علیه السلام ـ در یکى از اعیاد ـ فرمود : همانا این عید براى کسى عید است که خداوند روزه و نمازش را پذیرفته باشد و هر روزى که در آن نافرمانى خدا نشود، آن روز عید است.»
دستآورد طلایی و بهشتی ماه رمضان
این سخن زیبایی که از امام علی علیه السلام نقل شده انسان را متوجه این موضوع می نماید که دستآورد های طلایی یک ماه بندگی و عبودیت و همنشینی در ضیافت الهی اگر دوری از گناه و معصیت و مرزبندی باشیطان و هوای نفس نباشد، گویی انسان سهمی از سرور و نتیجه ارزشمند ماه رمضان را عائد خود نکرده است؛ چرا که بر اساس روایات یکی ازبهترین اعمال در این ماه خدا تمرین ترک گناه و مهارت نه گفتن به مناطق ممنوعه الهی است.از طرفی خدای متعال نیز در قرآن کریم یکی از آثار و برکات و فلسفه روزه داری در این ماه مبارک را پرهیزکاری، تقوا و کناره گیری از گناه معرفی کرده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقونَ؛[5]ای افرادی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.» اگر انسان روزه دار در این فرصتهای طلایی نتواند مهارت ترک گناه را در سرزمین وجودی خود تقویت نماید بعد از 40 سال عمر گرفتن از خدا و روزه داری تازه متوجه خواهد شد که توشه واقعی را از این ایام استتثنایی برداشت نکرده است.
گر نه موشی دزد در انبار ماست گندم اعمال چل ساله کجاست
یأس و ناامیدی ممنوع
یکی از مهمترین آموزه های دینی و اخلاقی که در فراز های ابتدایی خطبه 45 نهج البلاغه مورد توجه و بیان قرار گرفته، موضوع ممنوعیت ناامیدی و یأس از درگاه الهی است.«الْحَمْدُ لِلَّهِ غَیْرَ مَقْنُوطٍ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لَا مَخْلُوٍّ مِنْ نِعْمَتِهِ وَ لَا مَأْیُوسٍ مِنْ مَغْفِرَتِه؛[6]ستایش خداوندى را سزاست که کسى از رحمت او مأیوس نگردد، و از نعمتهاى فراوان او بیرون نتوان رفت، خداوندى که از آمرزش او هیچ گنه کارى نا امید نگردد.»
در واقع یأس و ناامیدی از رحمت و مغفرت الهی ازجمله گناهان و حربه های خطرناک و بزرگی است که شیطان به وسیله آن می تواند انسان را تابدترین منزلگاه جهنم از هستی ساقط نموده و هر گونه حیات و زندگی الهی را از او سلب نماید. انسانهای ناامید به خود این جرأت را می دهند که در هر گناه و آلودگی وارد شده و تمام مرزها و حریم ها را از جلوی خود بر دارند. عمده دلیل این کار نیز این است که آنها می پندارند که جهنمی هستند و دیگر راه نجاتی برای آنها وجود ندارد، از این رو در مسیر غلط و نازیبای خود غوطه ور می شوند.
دنیا یکی از مرموز ترین منزلگاه های حیات بشری است که افراد بسیاری را در خود غرق کرده و مانع رسیدن آحاد مردم به سوی سعادت و حیادت ابدی شده است. از این رو مهارت مواجه شدن با آن و بهره گیری از فرصت های طلایی که در آن نهاده شده می تواند به جای اینکه یک تهدید به حساب آید فرصتی برای پر گشودن به سوی محبوب باشد.
استقبال و فرش قرمز خدا برای گنهکاران
در فرهنگ قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) انسان به هر اندازه که پرونده اعمالش سنگین و سیاه باشد نیز نباید خود را از درگاه الهی محروم سازد و روی بازگشت به سوی محبوب را نداشته باشد، چرا که این رهنمود امید بخش و نجات دهنده خدای متعال است که همه گنهکاران را با هر میزان گناه و آلودگی این چنین پذیرا می باشد و می فرماید: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛[7]بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»به اذعان برخی از مفسران و قرآن پژوهان آیه فوق جمله از امید بخش ترین آیات الهی است که نور امید را در دل گنهکاران زنده می کند. نکات ریز و طلایی که خدای متعال در آیه فوق خطاب به گنهکاران ذکر می کنند شگفت انگیز است، یکی از این زیبایی ها را می توان در کلید واژه «یَا عِبَادِیَ» ای بندگان من، جستجو کرد. در واقع خدای متعال بنده های گنهکار را با مهروزی بدون حد و مرز با تعبیر ای بنده ی من، بنده خودم، یاد می کند، او بنده گنهکار را از خود جدا نمی داند و با این تعبیر خواهان بازگشت اوست. از این رو مفسران قرآن در توصیف این آیه زیبا بیان داشته اند: «آیه فوق گسترده ترین آیات قرآن است که شمول آن هر گونه گناه را در بر مى گیرد، و نیز به همین دلیل از امید بخش ترین آیات قرآن مجید محسوب مى شود.» [8]
اسیر و مقهور زیبایی های دنیا و هوای نفس نشو!
یکی از خطرناک ترین و پیچیده ترین موانع سلوک اخلاقی، جلوه گری های حیات مادی و گرایش های هوای نفسانی است. هر چند انسان در زندگی خود تجربه های فراوانی در خصوص شیرینی و لذت های زود گذر مادی و دنیوی دارد، ولی با این وجود اشتهای سیری ناپذیر هوای نفس همیشه تلاش دارد انسان را مقهور لذت های دنیوی کرده و او را اسیر و معتاد آن نماید، موضوع و آسیب خطرناکی که علت عمده سقوط و انحراف انسان از جاده سعادت و کمال به شمار می آید. هر چند خدای متعال و حضرات معصومین(علیهم السلام) بارها و بارها ناپایداری و بی ارزشی این چنین شهواتی را گوش زد کرده اند ولی انسانهایی که در مسیر صحیح تربیت و سلوک اخلاقی گام برنداشته اند نوعاً اسیر و گرفتار این چنین مانع پیچیده ای شده اند.
مهارت مواجه شدن با دنیا در اندیشه امام علی(ع)
امام علی علیه السلام خطر پیچیده جلوه گری های حیات مادی و گرایش های هوای نفسانی را این چنین در خطبه 45 مورد توجه و واکاوی قرار می دهند: «دنیا خانه ای است که فنا بر آن مقدر شده، و بر اهلش کوچیدن حتم گشته، در کامها شیرین و در نظرها سبز و خرّم است، به سوی خواهانش شتابان می آید، و در دل نظرکننده اش عشق خود را جا می کند. از این دنیا با بهترین توشه ای که فراهم نموده اید کوچ کنید، و فوق اندازه کفاف در آن نخواهید، و بیش از آنچه برای زندگی لازم است از آن نطلبیــد.»[9] در این بیانات ارزشمند و گوهر های ناب امام علی(علیه السلام) به طور زیبا و ارزشمندی ماهیت دنیا و زیبایی های مرگبار آن را برای جامعه بشری توصیف کرده است.
دنیا یکی از مرموز ترین منزلگاه های حیات بشری است که افراد بسیاری را در خود غرق کرده و مانع رسیدن آحاد مردم به سوی سعادت و حیادت ابدی شده است. از این رو مهارت مواجه شدن با آن و بهره گیری از فرصت های طلایی که در آن نهاده شده می تواند به جای اینکه یک تهدید به حساب آید فرصتی برای پر گشودن به سوی محبوب باشد. از این رو امام علی(علیه السلام) در حکمت 131 آن را بهترین محل برای تجارت اولیای الهی معرفی می فرماید،که در آن به دنبال توشه ای برای حیات ابدی می گردند. «مَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّةَ؛[10] و جایگاه تجارت دوستان خداست، که در آن رحمت خدا را به دست آوردند، و بهشت را سود بردند.»
سخن آخر
عید فطر نه پایان عبودیت و بندگی و انس و همنشینی با خدای متعال بلکه آغاز یک مارتنی زیبا برای رسیدن به بهترین منزلگاه عالم هستی است. منزلگاهی در نزدیکی خداو رضایت الهی قرار دارد، منزلگاهی که با نردبان عبودیت و بندگی حق تعالی و هنر مواجه نیک و اخلاق مدارانه در دنیا حاصل می شود.
پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه زمر، آیه 56.
[2]. سوره مبارکه بقره، آیه 148.
[3]. برخی از محققان بر این باورندکه خطبه های 45 و 28 و همچنین حکمت 428 کتاب شریف نهج البلاغه در عید سعید فطر ایراد شده است.
[4]. سید رضی، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص551، حکمت 428.
[5]. سوره مبارکه البقرة آیه ۱۸۳.
[6]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص85، خطبه 45.
[7]. سوره مبارکه زمر، آیه 53.
[8].مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج19، ص500.
[9]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص85، خطبه 45.
[10]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص493، حکمت131.