نامگذاری سوره منافقون
این سوره را از آن جهت که موضوع اصلی آن، منافقان هستند، به این نام میخوانند.محل و ترتیب نزول
سوره منافقون جزو سورههای مدنی و در ترتیب نزول، صد و پنجمین سورهای است که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.این سوره در چینش کنونی مُصحَف، شصت و سومین سوره است و در جزء ۲۸ قرآن جای دارد.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره منافقون ۱۱ آیه، ۱۸۰ کلمه و ۸۰۰ حرف دارد. این سوره جزو سورههای مُفَصَّلات (دارای آیات کوتاه) و نسبتاً کوچک است.این سوره را در شمار سورههای ممتحنات نیز آوردهاند که گفته شده این سورهها با سوره ممتحنه تناسب محتوایی دارند. 1
آثار و برکات سوره منافقون
آثار و برکات این سوره شامل:1) درمان دمل ها
از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس سوره منافقون را قرائت کند از شک و نفاق در دین دور خواهد بود و اگر برای دمل ها خوانده شود از بین می رود و اگر برای درمان دردهای باطنی و درون بدن خوانده شود آرام می گیرد.2) برای درد چشم
از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: اگر برای بیمار و علیل و درمندی خواند شود شفا یابد. و امام صادق علیه السلام فرمودند: این سوره را برای درد چشم بخواند دردش آرام گرفته و از بین می رود...3) برای دفع شر دشمنان و اذیت و آزار آنها
آیه 4 سوره منافقون را بر روی یک مقدار خاکی که پاک است و خورشید بر آن نتابیده است(یعنی از باطن زمین برداشته شود) بخوانند و مخفیانه و بدون اینکه دشمن آن را ببیند به رویش بپاشند از شر دشمن در امان خواهد ماند.فضلیت سوره منافقون
در فضیلت این سوره از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه واله وسلم روایت شده است: هر کس این سوره را قرائت نماید از نفاق مبرا می شود.امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: برای هر مؤمنی لازم و شایسته است که اگر شیعه ما است سوره جمعه و اعلی را در شب جمعه بخواند و در نماز ظهر روز جمعه سوره جمعه و منافقون را قرائت نماید که اگر چنین کند مانند ان است که معادل عمل پیامبر خدا را انجام داده است و پاداش کارهای او و ثوابهای او فقط بهشت است. 2
شأن نزول و محتوای سوره منافقون
سوره منافقین از سوره های پر محتوا است که محور اصلی بحثهای آنرا مسائل حساس مربوط به (منافقان) تشکیل می دهد، ولی در ذیل سوره آیاتی به عنوان اندرز به مسلمانان در زمینه های مختلف نیز آمده است.روی هم رفته می توان محتوای آنرا در چهار بخش خلاصه کرد:
۱. نشانه های منافقان که خود شامل چندین قسمت حساس است.
۲. برحذر داشتن مؤمنان از توطئه های منافقان، و لزوم مراقبت دائم در این زمینه.
۳. هشدار به مؤمنان که مواهب مادی دنیا آنها را از ذکر خداوند غافل نکند.
۴. توصیه به انفاق در راه خدا، و بهره گیری از اموال پیش از آنکه مرگ فرا رسد و آتش حسرت به جان انسان بیفتد.
دلیل نامگذاری این سوره به (منافقین) نیز ناگفته پیدا است.
قابل توجه اینکه طبق آنچه در تفسیر سوره جمعه گفتیم یکی از آداب نماز جمعه این است که در رکعت اول سوره جمعه، و در رکعت دوم سوره منافقین خوانده شود، تا مسلمانان همه هفته در این مراسم بزرگ عبادی سیاسی توطئه های منافقان را مجددا به خاطر بیاورند و دائما مراقب تحریکها، تخریبها و نقشه های شوم آنها باشند.
داستان سوره منافقون
از همان اوائل هجرت رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم به مدینه، آثار دسیسه ها و توطئه های منافقین ظاهر شد، و بدین جهت می بینیم که سوره بقره - به طوری که گفته اند - شش ماه بعد از هجرت نازل شده و در آن به شرح اوصاف آنان پرداخته، و بعد از آن در سوره های دیگر به دسیسه ها و انواع کیدهایشان اشاره شده، نظیر کناره گیریشان از لشکر اسلام در جنگ احد، که عده آنان تقریبا ثلث لشکریان بود، و پیمان بستن با یهود، و تشویق آنان به لشکرکشی علیه مسلمین و ساختن مسجد ضرار و منتشر کردن داستان افک (تهمت به عایشه) و فتنه به پا کردنشان در داستان سقایت و داستان عقبه و امثال آن تا آنکه کارشان در افساد و وارونه کردن امور بر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم به جایی رسید که خدای تعالی به مثل آیه زیر تهدیدشان نموده فرمود: (لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینه لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلی لا ملعونین این ما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا).روایات هم از بسیاری به حد استفاضه رسیده که عبداللّه بن ابی سلول و همفکران منافقش، همانهایی بودند که امور را علیه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم واژگونه می کردند، و همواره در انتظار بلایی برای مسلمانان بودند، و مؤمنین همه آنها را می شناختند، و عده شان یک سوم مسلمانان بود، و همانهایی بودند که در جنگ احد از یاری مسلمانان مضایقه کردند، و خود را کنار کشیده، در آخر به مدینه برگشتند، در حالی که می گفتند: (لو نعلم قتالا لا تبعناکم - اگر می دانستیم قتالی واقع می شود با شما می آمدیم). 3
متن و ترجمه سوره منافقون
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِإِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ ﴿١﴾
اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿٢﴾
ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ ﴿٣﴾
وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ ۖ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ ۖ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ ۚ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّـهُ ۖ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ ﴿٤﴾
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّـهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ ﴿٥﴾
سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّـهُ لَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ﴿٦﴾
هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّـهِ حَتَّىٰ یَنفَضُّوا ۗ وَلِلَّـهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَـٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ ﴿٧﴾
یَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّـهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَـٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ ﴿٨﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّـهِ ۚ وَمَن یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٩﴾
وَأَنفِقُوا مِن مَّا رَزَقْنَاکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِی إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَکُن مِّنَ الصَّالِحِینَ ﴿١٠﴾
وَلَن یُؤَخِّرَ اللَّـهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا ۚ وَاللَّـهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١١﴾
چون منافقان نزد تو آیند گویند: «گواهى مىدهیم که تو واقعاً پیامبر خدایى.» و خدا [هم] مىداند که تو واقعاً پیامبر او هستى، و خدا گواهى مىدهد که مردم دوچهره سخت دروغگویند. (۱)
سوگندهاى خود را [چون] سپرى بر خود گرفته و [مردم را] از راه خدا بازداشتهاند. راستى که آنان چه بد مىکنند. (۲)
این بدان سبب است که آنان ایمان آورده، سپس به انکار پرداختهاند و در نتیجه بر دلهایشان مُهر زده شده و [دیگر] نمىفهمند. (۳)
و چون آنان را ببینى، هیکلهایشان تو را به تعجب وا مىدارد، و چون سخن گویند به گفتارشان گوش فرا مىدهى گویى آنان شمعکهایى پشت بر دیوارند [که پوک شده و درخور اعتماد نیستند]: هر فریادى را به زیان خویش مىپندارند. خودشان دشمنند؛ از آنان بپرهیز؛ خدا بکشدشان؛ تا کجا [از حقیقت] انحراف یافتهاند. (۴)
و چون بدیشان گفته شود: «بیایید تا پیامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد»، سرهاى خود را بر مىگردانند، و آنان را مىبینى که تکبرکنان روى برمىتابند. (۵)
براى آنان یکسان است: چه برایشان آمرزش بخواهى یا برایشان آمرزش نخواهى، خدا هرگز بر ایشان نخواهد بخشود. خدا فاسقان را راهنمایى نمىکند. (۶)
آنان کسانىاند که مىگویند: «به کسانى که نزد پیامبر خدایند انفاق مکنید تا پراکنده شوند، و حال آنکه گنجینههاى آسمانها و زمین از آنِ خداست ولى منافقان درنمىیابند. (۷)
مىگویند: «اگر به مدینه برگردیم، قطعاً آنکه عزتمندتر است آن زبونتر را از آنجا بیرون خواهد کرد.» و[لى] عزت از آن خدا و از آن پیامبر او و از آن مؤمنان است؛ لیکن این دورویان نمىدانند. (۸)
اى کسانى که ایمان آوردهاید، [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگرداند، و هر کس چنین کند، آنان خود زیانکارانند. (۹)
و از آنچه روزى شما گردانیدهایم، انفاق کنید، پیش از آنکه یکى از شما را مرگ فرا رسد و بگوید: «پروردگارا، چرا تا مدتى بیشتر [اجل] مرا به تأخیر نینداختى تا صدقه دهم و از نیکوکاران باشم؟» (۱۰)
و[لى] هر کس اجلش فرا رسد، هرگز خدا [آن را] به تأخیر نمىافکند، و خدا به آنچه مىکنید آگاه است. (۱۱)
پی نوشت:
1.www.fa.wikishia.net
2.www.beytoote.com
3.www.ommolketab.ir