سوره حاقه

سوره حاقه شصت و نهمین سوره قرآن و از سوره‌های مکی است که در جزء ۲۹ جای گرفته است. این سوره به دلیل اینکه در سه آیه اول آن، سه بار واژه الحاقه آمده، حاقه نامیده شده است. منظور از حاقه، روز قیامت است. موضوع اصلی این سوره، معاد و توصیف روز قیامت است که وقوع آن را حتمی دانسته و درباره عاقبت کسانی که منکر قیامت شدند سخن گفته است.
شنبه، 15 خرداد 1400
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سحر رنجبررفیع
موارد بیشتر برای شما
سوره حاقه

نامگذاری سوره حاقه

در سه آیه نخست این سوره از «حاقه» سخن گفته شده و به‌همین دلیل این سوره را الحاقه می‌نامند. مراد از حاقه روز قیامت است.

حاقه از حق گرفته شده و به معنای آن چیزی است که حتمی، مقرر و واقعی است.
 

ترتیب و محل نزول

سوره حاقه، جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول هفتاد و هشتمین سوره‌ای است که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.

این سوره در چینش کنونی مُصحَف، شصت و نهمین سوره است و در جزء ۲۹ قرآن جای دارد.
 

تعداد آیات و دیگر مشخصات

سوره حاقه ۵۲ آیه، ۲۶۱ کلمه و ۱۱۳۳ حرف دارد و جزو سوره‌های مُفَصِّلات (دارای آیات کوتاه) است.
 

آیات مشهور

آیات مشهور این سوره شامل:
 
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ (آیات ۴۴ـ۴۶)
ترجمه: اگر او (پیامبر) سخنی دروغ بر ما می‌بست، ما او را با قدرت می‌گرفتیم؛ سپس رگ قلبش را قطع می‌کردیم.

این آیات تهدید می‌کنند اگر پیامبر(ص) سخنی را به دروغ به خداوند نسبت دهد، خداوند از او انتقام خواهد گرفت.

یعنی مراد این آیات این است که ممکن نیست فرستاده خداوند چنین عملی انجام دهد. پس پیامبر(صلی الله عیه و آله) در گفتارش صادق است و آنچه می‌گوید کلام الهی است. در تفسیر البرهان در روایتی آمده است هنگامی که پیامبر گفت «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه‏» (حدیث غدیر)، عَدوی گفت: این را خدا نگفته است و او بر خداوند بسته است. در این هنگام آیه «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا...» نازل شد. 1

سوره حاقه
 

بعضی خواص سوره حاقه

از پیغمبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل شده است: هر کس سوره حاقه را بنویسد و زن باردار آن را همراه بردارد، جنین سالم می ماند و درصورتی که این سوره نوشته شود و سپس شسته گردد و کودک شیرخواری آن آب را بیاشامد، باهوش میشود و رشد خوبی داشته و از سلامت جسمی بهره مند خواهد بود.

در کتاب خواص القرآن آمده است:درصورتی که این سوره همراه بانویی که زایمانش مشکل است، قرار داده شود، سریع زایمان خواهد کرد.

هر کس در آیات سوره حاقه بالاخص آیه و انه لحق الیقین فسبح باسم ربک العظیم دقت کند، در می یابد که هدف این سوره احقاق حق و ابطال باطل است.

در این سوره، معارف اسلامی علی الخصوص مکتب اهل بیت( (علیه السلام) ) بیان شده است، از این جهت گفته شده که در نمازهای واجب و مستحب قرائت گردد. ختم ابجدی سوره حاقه 540 بار است.

به طور حتم با عمل به آیات سوره حاقه، حق پیشرفت کرده و باطل نابود میشود. امام صادق(علیه السلام) در خصوص کسی که در خواب دیده این سوره را قرائت میکند ، فرمود: این امر بدان معنی است که خواب بیننده در طریق حق است. 2
 

شأن نزول و محتوای سوره حاقه

مباحث این سوره بر سه محور دور می زند. (محور اول) که مهمترین محورهای بحث این سوره است مسائل مربوط به قیامت و بسیاری از خصوصیات آن می باشد، و لذا سه نام از نامهای قیامت یعنی (حاقه) و (قارعه) و (واقعه) در این سوره آمده است. (محور دوم) بحثهائی است که پیرامون سرنوشت اقوام کافر پیشین، مخصوصا قوم عاد و ثمود و فرعون، می باشد که مشتمل بر انذارهای قوی و مؤکدی است برای همه کافران و منکران قیامت.

(محور سوم) بحثهائی است پیرامون عظمت قرآن و مقام پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم و کیفر تکذیب ررکنندگان. فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام می خوانیم: من قرا سورة الحاقه حاسبه الله حسابا یسیرا: (کسی که سوره حاقه را بخواند خداوند حساب او را در قیامت آسان می کند) و در حدیث دیگری از امام باقر علیه السلام آمده است: اکثروا من قرائة الحاقة، فان قرائتها فی الفرائض و النوافل من الایمان بالله و رسوله، و لم یسلب قارئها دینه حتی یلقی الله: (سوره حاقه را بسیار تلاوت کنید چرا که قرائت آنها در فرائض و نوافل نشانه ایمان به خدا و رسول او است، و کسی که آن را بخواند دینش محفوظ می ماند تا به لقاالله بپیوندد).
 

داستان سوره حاقه

سعید بن منصور، ابن جریر، ابن منذر، ابن ابی حاتم، و ابن مردویه، از مکحول روایت کرده اند که گفت: وقتی آیه: (و تعیها اذن واعیه) نازل شد رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: من از پروردگارم خواستم این اذن واعیه را علی بن ابی طالب قرار دهد، مکحول می گوید: بعد از این دعای رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم علی علیه السلام بارها می گفت: هیچ نشد چیزی از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم بشنوم و فراموش کنم.

و نیز در همان کتاب است که ابن جریر، ابن ابی حاتم، واحدی، ابن مردویه، ابن عساکر، و ابن النجاری همگی از برده روایت کرده اند که گفت: رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم به علی فرمود: خدایم دستور فرموده تو را نزدیک کنم و دورت ندارم،و به تو تعلیم دهم و تو فراموش نکنی، و این حق برایت ثابت شده که آنچه را تعلیمت می دهم فرا بگیری، به دنبال این فرمایش آیه (و تعیها اذن واعیه) نازل شد.

و در همان کتاب است که ابو نعیم در کتاب حلیه از علی علیه السلام نقل کرده که گفت: رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: یا علی خدا مرا دستور داده که تو را نزدیک کنم، و تعلیمت دهم تا تو فرا بگیری، پس از آن این آیه نازل شد: (و تعیها اذن واعیه) پس ای علی تو هستی اذن واعیه (گوش فرا گیرنده) علم من.

مؤلف: این معنا در تفسیر برهان هم از سعد بن عبدالله آمده که او به سند خود از امام صادق علیه السلام آن را روایت کرده. و نیز از کلینی است که او به سند خود از آن جناب نقل کرده. و نیز از ابن بابویه است که او هم به سند خود از جابر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است.

و باز همین مطلب را از ابن شهر آشوب از حلیه الاولیا از عمر بن علی آورده، و از واحدی در کتاب اسباب النزول از بریده آورده، و از ابی القاسم بن حبیب، در تفسیر خود از زربن حبیش از علی علیه السلام نقل کرده است.

و کوتاه سخن اینکه: صاحب غایه المرام این مطلب را از طرق شیعه و سنی در شانزده حدیث آورده. و صاحب تفسیر برهان گفته: محمد بن عباس در این باره سی حدیث از طرق شیعه و سنی آورده است

در الدر المنثور است که ابن جریر، از ابن زید روایت کرده که گفت: رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم در معنای آیه (و یحمل عرش ربک فوقهم یومئذ ثمانیه) فرمود: امروز عرش خدا را چهار نفر حمل می کنند، و روز قیامت هشت نفر.

مؤلف: در اینکه خدای تعالی حاملین عرش را در آیه شریفه مقید کرده به (یومئذ - امروز) اشعار و بلکه ظهور روشنی است در اینکه هشت نفر بودن حاملان مخصوص آن روز است.

و در تفسیر قمی آمده که امام علیه السلام در حدیثی دیگر فرمود: عرش را هشت نفر حمل می کنند، چهار نفر از اولین و چهار نفر از آخرین، اما چهار نفر اولین عبارتند از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهما السلام، و اما چهار نفر آخرین عبارتند از محمد و علی و حسن و حسین علیهما السلام.

سوره حاقه

مؤلف: در روایات بسیاری آمده که هشت نفر مخصوص روز قیامت است، و در بعضی آمده که حاملین عرش خدا - با در نظر گرفتن اینکه عرش خدا همان علم او است - چهار نفر از ما هستند و چهار نفر از هر کس که خدا بخواهد.

و در تفسیر عیاشی از ابی بصیر از امام صادق علیه السلام روایت آمده که فرمود: چون روز قیامت بشود هر دسته از مردم به نام امامشان خوانده می شوند، امامی که در عصر آن امام مرده اند، اگر نام امام خود را بدانند و او را به امامت شناخته باشند نامه عملشان به دست راستشان داده می شود، برای اینکه خدای تعالی فرموده: (یوم ندعوا کل اناس بامامهم فمن اوتی کتابه بیمینه فاولئک یقرون کتابهم) و کلمه (یمین) به معنای معرفت و اثبات امام است، چون کتاب او همان امام او است، که می خواند - تا آنجا که امام فرمود - و کسی که امام خود را نشناسد، از اصحاب شمال است، همان کسانی که خدای تعالی درباره شان فرموده: (و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال فی سموم و حمیم و ظل من یحموم...).

مؤلف: و در برخی از روایات، آیه (فاما من اوتی کتابه بیمینه...) بر علی علیه السلام تطبیق شده، و در بعضی بر آن جناب و بر شیعیانش، و همچنین آیه (و اما من اوتی کتابه بشماله...) بر دشمنان آن جناب تطبیق شده، که همه این روایات از باب تطبیق کلی بر مصداق است، نه از باب تفسیر.

و در الدر المنثور است که: حاکم (وی حدیث را صحیح دانسته) از ابی سعید خدری از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم روایت کرده که فرمود: اگر یک دلو از غسلین به روی دنیا بریزند، تمام اهل دنیا را می گنداند.

و در همان کتاب است که بیهقی در کتاب شعب ایمان از صعصعه بن صوحان روایت کرده که گفت مردی بادیه نشین به حضور علی بن ابی طالب رسید، و پرسید: این آیه چه معنا دارد که می فرماید: (لا یاکله الا الخاطون)، با اینکه تمامی مردم خطوه و قدم زدن دارند، علی علیه السلام تبسمی کرد و فرمود: ای اعرابی: (لا یاکله الا الخاطون) نه (الا الخاطون)، مرد عرب عرضه داشت: بله به خدا درست فرمودی ای امیرالمؤ منین، خداوند بنده خود را تسلیم عذاب نمی کند.

آنگاه رو کرد به جانب ابی الاسود و فرمود: عجم ها همه داخل دین شدند، تو برای مردم قاعده ای وضع کن تا به وسیله آن سخن گفتن خود را اصلاح کنند، و غلط حرف نزنند. ابو الاسود هم برایشان حرکت ضمه و نصب و جر را ترسیم کرد، و معین کرد در کجا کلمه با ضمه خوانده شود و کجا با فتحه و کجا با کسره.

و در تفسیر برهان از ابن بابویه نقل کرده که در کتاب (الدروع الواقعیه) از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم روایت کرده که در ضمن حدیثی فرمود: اگر یک ذراع از آن سلسله ای که خدا در کتاب خود یادآور شده بر روی همه کوههای دنیا بگذارند، از شدت حرارت آن آب می شوند. 3

پی نوشت:
1.www.fa.wikishia.net
2.www.beytoote.com
3.www.ommolketab.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.