مشارکت و مجاهدین انقلاب ، از انحراف تا فرجام (6)
نويسنده:امیرحسین ثابتی
قسمت ششم : اصلاح طلبان خطاب به خاتمی : مشارکت و مجاهدین را از خود دور کنید
در این بخش به طور اجمالی مروری بر عملکرد مشارکت و مجاهدین انقلاب طی انتخابات نهم ریاست جمهوری و پس از آن انتخابات شورای شهر سوم و مجلس هشتم خواهیم داشت:
انتخابات نهم ریاست جمهوری :
در این میان حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب رسما با صدور بیانیه هایی از کاندیداتوری مصطفی معین حمایت کردند اما آنچه در عمل بوقوع پیوست، رد صلاحیت معین از سوی شورای نگهبان قانون اساسی بود اما در نهایت رهبر معظم انقلاب در حکمی حکومتی خطاب به شورای نگهبان خواستار تجدید نظر در اعلام صلاحیت وی شدند و در نهایت شورای نگهبان نیز ضمن تجدید نظر در تصمیم قبلی خویش، صلاحیت نامزد مورد حمایت احزاب دوقلو را اعلام کرد.
با اعلام صلاحيت مصطفي معين مشكلي ديگر براي طرفداران او به وجود آمد. راديكالهاي حامي كانديداتوري وی و شخص او، طي ماههاي قبل از جمله محورهايي كه به عنوان برنامه سياسي خود پس از پيروزي در انتخابات رياست جمهوري مطرح ميكردند، عدم تمكين به «حكم حكومتي» بود. آنها مدعي بودند كه حكم حكومتي فراتر از قانون است و لذا تنها در چارچوب قانون با رهبري نظام تعامل خواهند داشت.
دكتر معين در مواضع خود چند بار تأكيد كرده بود كه اگر او به جاي خاتمي بود انتخابات مجلس هفتم را برگزار نميكرد اما اكنون معين و هوادارانش در يك تنگناي تاريخي قرار گرفته بودند. به لحاظ حقوقي و قانوني، شوراي نگهبان به عنوان نهادي كه براساس قانون اساسي مسئول تطبيق وضعيت كانديداهاي رياست جمهوري با شرايط مصرح در اين اصل است، صلاحيت دكتر معين را احراز نكرده بود. اين شورا تنها پس از نامه مقام معظم رهبري به عنوان ولايت مطلقه امر، در امتثال نظر ولايي ايشان، صلاحيت معين را «اعلام» كرد. حال كانديداي راديكالها يا ميبايست مطابق ادعاهاي گذشته خود، صرفاً روال قانوني را مدنظر قرار ميداد و از حضور در عرصه انتخابات كنارهگيري ميكرد يا اينكه براساس «حكم حكومتي» رهبر انقلاب وارد گردونه رقابتهاي انتخاباتي ميشد.
طبيعي بود كه معين و هواداران اوـ كه مطابق استراتژي تداوم حاكميت دوگانه بشدت تمايل به تداوم حضور در قدرت داشتند ـ به هيچ وجه نميخواستند فرصت پيش آمده براي حضور در عرصه انتخابات را از دست بدهند. افراطیون برخلاف آنچه كه در ظاهر عنوان ميكردند، براي ماندن در عرصه انتخابات حتي در صورت قطعي شدن رد صلاحيت دكتر معين، برنامه داشتند و براساس آنچه كه افرادي چون «بهزاد نبوي» فاش كردند، خاكريز بعدي راديكالها بعد از رد صلاحيت معين، حمايت از كانديداتوري هاشمي رفسنجاني بود اما حال كه با حكم حكومتي مقام معظم رهبري، گزينه مطلوب آنها يعني ورود به عرصه انتخابات با كانديدايي چون دكتر معين تحقق يافته بود طبيعتاً آنها نميخواستند چنين فرصت ذي قيمتي را از دست دهند اما مشكل اصلی مواضعي بود كه آنها پيش از اين در قبال حكم حكومتي اتخاذ كرده بودند.
فيالواقع راديكالها ميبايست از كانالي وارد عرصه انتخابات ميشدند كه قبلاً حكم به انسداد آن داده بودند. اين تناقض بزرگ موجب گرديد تا پس از انتشار نامه دبير شوراي نگهبان مبني بر «اعلام صلاحيت» معين و مهر عليزاده، راديكالها و كانديدايشان تا چند روز بلاتكليف و سرگردان باشند. اين سرگرداني بويژه از آنجا ناشي ميشد كه طيفي از مؤتلفين سابق راديكالها در اپوزيسيون (كه به تحريم انتخابات رياست جمهوري اعتقاد داشتند) با يادآوري مداوم مواضع و ادعاهاي معين و هوادارانش عليه حكم حكومتي، از راديكالها ميخواستند كه مطابق شعارهاي قبلي خود از پذيرش حكم حكومتي سر باز زنند و این نکته موجب ميشد تا معين و هوادارانش بيش از پيش با بحران تصميمسازي مواجه شوند.
در نهايت با توجه به تمايل شديد آنان براي تداوم حضور در قدرت از طريق باقي ماندن در پروسه انتخابات، پس از برگزاري گردهمايي حاميان معين در 6 خرداد ماه و اظهارات اعضاي حزب مشاركت در اين گردهمايي مبني بر ضرورت باقي ماندن در عرصه انتخابات، دكتر معين طي بيانيهاي اعلام كرد كه پس از چند روز ترديد، سرانجام براي حضور در عرصه انتخابات رياست جمهوري مجاب شده است. عمدهترين توجيهي كه معين و حاميانش براي باقي ماندن در عرصه رقابتهاي انتخابات مطرح كردند اين بود كه نامه رهبر انقلاب براي اعلام صلاحيت او، حكم حكومتي نبوده، بلكه توصيهاي براي «تجديدنظر در اشتباه شوراي نگهبان» بوده است!
به هر روي مصطفي معين با تأخيري يك روزه وارد صحنه تبليغات رسمي انتخاباتي شد به اميد آنكه از رأي 22ميليوني 4 سال پيش محمد خاتمي، توشهاي بجويد اما وی تنها با 4 میلیون رای پس از هاشمی، احمدی نژاد، کروبی و قالیباف توانست رتبه پنجم را به خود اختصاص دهد و این در حالی بود که پس از انتخابات مجلس هفتم که بسیاری از اعضای حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده بودند، انتخابات نهم ریاست جمهوری و حضور مصطفی معین در این رقابت بواسطه حکم حکومتی رهبر انقلاب، می توانست وزن کشی مناسبی جهت پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان تندرو در میان مردم باشد اما نهایتا پس از شکست در دور نخست، او و دیگر حامیانش همانگونه كه وعده داده بودند با شعار مبارزه با اختناق در دور دوم انتخابات به حمايت از هاشمي رفسنجاني روی آوردند.
حجاریان : خاتمی آخرین میخ را بر تابوت اصلاحات کوبید
بعد از ناکامی تندروها در این عرصه و آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، درگیری های داخلی اصلاح طلبان با یکدیگر آغاز شد. بسیاری از اصلاح طلبان، سازمان مجاهدین و حزب مشارکت را علت اصلی ناکامی اصلاحات در دوره حاکمیت 8 ساله و هم چنین عدم اقبال عمومی مردم در انتخابات نهم توصیف نمودند و در مقابل نیز برخی از اعضای حزب مشارکت و سازمان مجاهدین معتقد بودند که دیگر اصلاح طلبان به اندازه کافی با سرعت حرکت نکرده و در واقع «کندروی» کرده اند و در همین روزها بود که سعید حجاریان صریحا نقش خاتمی را در شکست اصلاح طلبان تندرو، در گفتگو با روزنامه ابرار در نخستین روزهای آذرماه 84 اینگونه فاش کرد: « آخرین میخ را شخص سیدمحمد خاتمی به تابوت اصلاحات کوبید، به میزانی که خاتمی از شعارهایش دست کشید من هم از او دور شدم»
ادامه نوار ناکامی ها در انتخابات شورای شهر سوم
در 24 آذرماه 85، انتخابات شورای شهر سوم در حالی برگزار شد که عملا اصلاح طلبان شکست دیگری را در این زمینه تجربه کردند. در تهران تنها 3 نفر از چهره های شاخص اصلاح طلب از میان 15 منتخب مردم تهران موفق به کسب آرا مردم شدند و وضعیت دیگر استان ها نیز حاکی از ادامه شکست آنها بود.
سال 86 در حالی آغاز شد که انتقادات افکار عمومی به نوع مدیریت پرونده هسته ای در دولت اصلاحات به اوج رسیده بود. آنچه که برای مردم فراموش نشدنی بود، سو مدیریت پرونده هسته ای کشور در زمان دولت گذشته بود. علاوه بر خاطره تلخ طرح 3 فوریتی مجلس ششم جهت تسریع در پذیرش پروتکل الحاقی که عملا پرونده هسته ای کشور را در موضع انفعال قرار می داد و بواسطه فشار بسیاری از عناصر حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب نیز صورت گرفته بود، این روند تا جایی ادامه داشت که حتی رهبر معظم انقلاب نیز در جمع دانشگاهیان استان یزد به این موضوع اشاره کرده و از تذکرات پنهانی خویش خطاب به مسئولین وقت در این باره پرده برداشتند:
« من همان وقت هم در جلسهى مسئولين - كه از تلويزيون پخش شد - گفتم اگر چنانچه بخواهند به اين روند مطالبهى پىدرپى ادامه بدهند، بنده خودم وارد ميدان ميشوم؛ همين كار را هم كردم. بنده گفتم كه بايستى اين روند عقبنشينى متوقف شود و تبديل بشود به روند پيشروى، و اولين قدمش هم بايد در همان دولتى انجام بگيرد كه اين عقبنشينى در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همين كار هم شد» 92
انتخابات مجلس هشتم :
پس از رد صلاحیت افراطیون، حمله به دستگاه های ناظر و برگزار کننده انتخابات شدت گرفت. حزب مشارکت در بیانیه ای تلویحا مجلس هشتم را یکدست و فرمایشی توصیف کرد اما در ادامه همان بیانیه از حضور خود در انتخابات خبر داد و ضمن سردادن ندای تلاش برای اتحاد اصلاح طلبان، از مردم خواست تا به لیست «یاران خاتمی» رای بدهند، 2 خواسته ای که البته در عمل تحقق نیافت: «جبهه مشارکت در این مرحله حساس، اتحاد و همبستگی ائتلاف همه اصلاحطلبان را مقدم بر هر اقدام و نتیجه سیاسی دیگر می بیند. از نامزدهای معرفی شده توسط ائتلاف اصلاح طلبان (یاران خاتمی) حمایت می کنیم و از مردم عزیز، نجیب و شریف ایران می خواهیم تا در حوزههایی که این ائتلاف کاندیدامعرفی کرده است حضوری پرشور داشته باشند و با حمایت از کاندیداهای اصلاحطلب آن حوزه و اعمال نظارت بر صندوقهای رأی، وفاداری خود را به آرمانهای امام و انقلاب و پیشبرد روند دموکراسی در ایران ابراز دارند» 94
اما آنچه که در این بین موجب شد تا تندروها نتوانند اقدام موثری انجام دهند، شکست فاحش نامزدهای تایید صلاحیت شده ی آنان برای مجلس هشتم در دور نخست بود، بگونه ای که از میان 19 راه یافته شهر تهران هیچ یک از «یاران خاتمی» در میان منتخبین مردم حصور نداشتند و در دیگر شهرستان ها نیز تاحد بسیاری اوضاع به همین منوال بود. حتی چهر هایی چون منتجب نیا، انصاری، حضرتی، جلودارزاده، جهانگیری، دعایی و ... نیز که سوابق قابل توجهی داشته و به علت مرزبندی حداقلی با احزابی چون مشارکت و مجاهدین مورد تایید صلاحیت قرار گرفتند نیز نتوانسته بودند در رقابت جهت کسب آرا موفق شوند و حتی دور دوم انتخابات مجلس هشتم در اردیبهشت ماه سال 87 در بعضی حوزه های انتخابیه همچون تهران نیز در عمل امید چندانی برای اصلاح طلبان باقی نگذارده بود.
تشکیل کمیته صیانت از آرا ، ادعای تقلب در انتخابات و حمله به شورای نگهبان
اما در فضای رسانه ای، رادیکال ها باز هم به شانتاژ خبری و ادعاهای بدون سند خود ادامه دادند تا در عمل شکست فاحش خود در انتخابات را با مطرح کردن بهانه «تقلب» توجیه سازند. در همین راستا سایت بهارستان که توسط جمعی از جوانان حزب مشارکت و سازمان مجاهدین مدیریت می شد در خبری بدون سند مدعی شد: «ناظران شورای نگهبان در شعب رای گیری با آغاز شمارش آرا در تهران ناظران معرفی شده از سوی اصلاح طلبان را وادار به خروج از شعبه ها کردند» 95 و هم زمان نیز سایت امروز، ارگان اینترنتی سازمان مجاهدین در اخباری مبهم و به نقل از کمیته ی غیرقانونی «صيانت از آراء ستاد ائتلاف اصلاح طلبان» نوشت: «در شهر نايين ازظهر امروز برخي از اعضاي گرو هاي ضد اصلاحات با دريافت خبر احتمال پيروزي ياران خاتمي به خيابان آمده با تخريب اموال عمومي فضاي شهر را متشنج كرده اند! عضو ستاد انتخاباتي طباطبايي از نيروي هاي انتظامي و امنيتي خواست كه با توجه به پيروزي قطعي اين نامزد مورد حمايت ائتلاف اصلاح طلبان و احتمال شدت گرفتن اينگونه اعمال خشونت آميز در ساعات آينده هر چه سريعتر تمهيدات لازم براي بازگرداندن آرامش به اين شهر انديشيده شود.» 96 اما این ادعا در حالی مطرح می شد که در شهرستان نایین «حسن حسینی» کاندیدای اصولگرایان توانست اکثریت آرا را از آن خود کند و مشخص نبود چه کسی خبر پیروزی یاران خاتمی را در این شهر اعلام کرده و گروه های ضد اصلاحات! نیز چه کسانی بودند و به چه علت علیرغم پیروزی کاندیدای اصولگرایان آرامش شهر را به هم ریختند؟
اما در این میان پیش بینی قطعی نتایج انتخابات نیز از دیگر محورهای جریان رسانه ای تندروها بود. سایت بهارستان در 25 اسفند ماه در خبری اعلام کرد: «اصلاح طلبان نيمي از كرسيهاي انتخابات تهران را از آن خود كردند. براساس آخرين نتايج شمارش آرا در تهران قريب، 20 نفر از نامزدها در مرحله اول به مجلس راه مييابند و تكليف باقي كرسيها در مرحله دوم انتخابات روشن خواهد شد» و این ادعا در حالی مطرح شد که با اعلام نتایج انتخابات در دور نخست، 19 نفر از اصولگرایان به مجلس راه یافته و 11 نفر باقی مانده نیز در دور دوم به رقابت پرداختند و در این بین موسوی لاری نیز در گفتگویی با زیر سوال بردن سلامت انتخابات برای توجیه شکست آشکار یاران خاتمی در انتخابات گفت: «طبق گزارشاتي كه از سراسر كشور ميرسد ما با شرايط متفاوتي روبرو هستيم و مهمترين مسئلهاي هم كه امروز براي ما حائز اهميت است يكدست بودن جريان نظارت و اجرا و راه ندادن نمايندگان كانديداها سر صندوقهاي رأي و بياطلاعي مطلق از سرنوشت انتخابات است! ما هيچ اطلاعي از نحوه شمارش آرا نداريم و متاسفانه امروز شرايط به سمتي رفته كه نگراني نسبت به سلامت انتخابات وجود دارد اما متأسفانه اين حساسيت را مسئولان اجرا و نظارت در نظر نگرفتهاند و لذا سرنوشت انتخابات در تهران كاملاً مبهم است و در خيلي مناطق حرف و حديثهاي زيادي ميرسد» 97 و سایت نوروز، ارگان رسمی حزب مشارکت نیز در خبری عجیب به نقل از یک منبع آگاه! شکست در انتخابات را اینطور توجیه کرد و آن را «مهندسی آرا» توصیف نمود: «گزارشهایی که دیروز از اکثر صندوق ها به ما می رسید از حضور چشمگیر مردم با کارت ائتلاف اصلاح طلبان، یاران خاتمی حکایت داشت. از صندوقهای رایی که شمارش می شود نیز کسب اطلاع گردید که در اکثر مناطق تهران نفرات اصلاح طلب (یاران خاتمی ) از اول تا 15 هستند. و در بعضی از مناطق اصولگرایان هستند.ولی برآیند آرا 15 الی 16 نفر از اصلاح طلبان در 30 نفر هستند. از صندوقهای مختلف خبر می رسد آقایان انصاری ، جهانگیری، دعائی، صدر، جلودارزاده و محجوب جزو نفرات اول تا بیستم هستند، طبیعی است که با توجه به اینکه در تهران لیستها رای می آورند، داخل کردن رای سایر اصلاح طلبان به نوعی مهندسی خاص در اعلام نتیجه آرا است» 98 و این ادعا در حالی مطرح می شد که همزمان و در همین روز، دیگر سایت متعلق به افراطیون، از پیروزی قاطع و نهایی یاران خاتمی در تهران خبر داده بود. 99 و تمامی تناقضات ارائه شده در اخبار متعلق به منابع خبری تندروها در نهایت منجر شد تا حزب مشارکت در بیانیه ای ضمن تکرار ادعاهای همیشگی و بدون سند خود خواستار اعلام نتایج تک تک صندوق های رای شود: «يكدستي مجريان و ناظران انتخاباتي در اين دوره، حذف ناظران نامزدهاي اصلاحطلب، تخلفات گسترده جناح دولتي در ايام تبليغات و حتي روز رأيگيري نگرانيهاي گستردهاي را در مورد سلامت انتخابات به وجود آورده بود كه نوع و نحوه اعلام نتايج مؤيد و مقوم اين نگرانيهاست. جبهه مشاركت با تأكيد بر اين نگراني و دغدغهها اعلام ميدارد، ستاد انتخابات كشور بايد هر چه سريعتر نتايج تك تك صندوقهاي اخذ رأي در تهران، ري، شميرانات و اسلامشهر را به طور روشن و به تفكيك در اختيار افكار عمومي بويژه نامزدهاي انتخابات قرار دهد تا امكان مقايسه نتايج اعلام شده با آراء ريخته شده در صندوق ها فراهم آيد» 100 و 2 روز بعد در 28 اسفند ماه نیز با صدور بیانیه جدیدی علیرغم ادعای تقلب در انتخابات، از اعلام آمادگی خود برای حضور در دور دوم انتخابات خبر داد: « هر چند نتايج اعلام شده انتخابات تهران ترديدهاي فراواني را در مورد سلامت انتخابات تهران و صحت شمارش آرا ايجاد كرده است اما با همين نتايج اعلام شده اين اميد هست كه در دور دوم انتخابات چهرههاي شاخص اصلاحطلب فهرست تهران به مجلس راه يابند!» و در نهایت پازل این حرکات با نامه مشترک مهدی کروبی و سید محمد خاتمی خطاب به شورای نگهبان تکمیل شد، نامه ای که طی آن «بازشماری ارای شهر تهران» مورد تاکید قرار گرفته بود: « در خواست می کنیم آرا تهران آرا تهران و اگر میسر نباشد صندوق هایی از میان صندوقها که بطور تصادفی انتخاب و با حضور نمایندگان یا نماینده مورد قبول نماینده شرکت کننده در انتخابات که نامشان اعلام شده است، مورد بازشماری قرار گیرد» 101 و بعد از این نامه بود که بازرس ويژه شوراي نگهبان در گفتگو با خبرگزاری فارس در 29 اسفند، گفت: «درخواست بازشماري آراء به انتخاب موردي و تصادفي از ميان صندوقها، امكانپذير است و شوراي نگهبان به اين مسئله اقدام خواهد كرد»
دیگر از نام خاتمی هزینه نمی کنیم
اصلاح طلبان در نامه ای به خاتمی: مجاهدین و مشارکت را از خود دور کنید
و پس این ماجرا بود که مرعشی رييس ستاد انتخابات اصلاح طلبان تهران ، طي نامهاي به فرمانداري تهران خواستار ارايه كل آراي ماخوذه كانديداهاي اصلاح طلب راهيافته به مرحله دوم انتخابات هشتمين دوره مجلس و دريافت اطلاعات از تك تك صندوقهاي راي شد» 103 اما شکست معنادار اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم به مقطعی جدید جهت ادامه درگیری های طیف های مختلف حاضر در این جبهه مبدل شد و اختلافات پیشین میان آنها شدت گرفت. اختلافاتی که از نخستین روزها سال 87 و قبل از برگزاری دور دوم انتخابات نیز شدت گرفته بود و طی آن برخی اصلاح طلبان با نگارش نامه هایی خطاب به سید محمد خاتمی از تندروی های حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب ابراز برائت می کردند، بگونه ای که رسول منتجبنيا قائم مقام اعتماد ملی در نامهاي به سيد محمد خاتمي، از آنچه «مصادره» و «محاصره» خاتمي توسط تعدادي از اصلاحطلبان ناميد، انتقاد کرد و از او خواست ضمن پایان دادن به این مصادره و محاصره، یاران واقعی امام و دوستان دیرین را به عدهای که وی «آنان» خطابشان کرد، نفروشد. 104
از طرف دیگر بابک داد، نویسنده روزنامه های زنجیره ای و کتاب «صد روز با خاتمی» نیز در نامه ای سرگشاده به خاتمی در اواخر فروردین ماه 87، با انتقاد شدید از احاطه خاتمی توسط تندروها نوشت: «سياستهاي قبيله اي مشاركت و مجاهدين، باعث فرار مغزها (و من ميگويم فرار قلبها) از اطراف شما و كمپين اصلاحات شد. چرا حزب مشاركت و مجاهدين انقلاب را به دليل اين «ريزش نيروها» سرزنش و توبيخ نمي كنيد؟ لطفا از آنها بپرسيد «مصادره خاتمي» و محدود كردن دوستدارانش از ٢٢ ميليون به اين تعداد اندك، آيا سودي هم داشت؟ بپرسيد چرا قطار اصلاحات هرچه جلوتر رفت، مسافرانش را كمتر و كمتر كردند و دسته دسته آنها را بيرون انداختند؟ ... چه سيستمي بر مديريت مشاركت حاكم بوده و هست كه چنين «تماميت خواه» شده است؟ حزبي كه در طول اين سالها، نه تنها هيچ «پذيرش» نيرويي نداشته و نه تنها نيروهاي موجود را «مديريت» نكرده و نه تنها «كادرسازي» نكرده، بلكه محصولش فقط «اختلاف افكني»، «آسيب پذير كردن اصلاحات» ، «تلفات جمعي» و «ريزش» نيروهاي مفيد بوده است! از اينان بپرسيد چرا با اصلاحات چنين كردند؟» و در ادامه نیز خواستار انحلال حزب مشارکت توسط خاتمی شد: « آيا واقعا زمان «انحلال حزب مشاركت» فرا نرسيده است؟ حزبي كه «فرصت سوزي» و تباه كردن انرژيها و فكرهاي سازنده را «سيستماتيك» كرد و انصافا اين كار را هم بي نقص انجام داد! انحلال حزب مشاركت توسط جنابعالي،ضروري است ... انحلال حزب مشاركت، شرايط را براي يك «نوسازي سياسي» در ميان نيروهاي موافق با تفكرات شما فراهم خواهد كرد.با انحلال اين حزب، رسما" «پايان اصلاحات با قرائت ده سال قبل و با روش فعلي» را اعلام كنيد.همچنانكه مردم بارها اين پايان را اعلام كرده اند. وقتي حزب مشاركتي نباشد تا در «توهم ذهني خود» اصلاحات را قيموميت كند، قطعا" شما و انديشمندان دلسوز مي توانيد با شناخت شرايط و ابعاد مسائل جامعه امروز ، راههاي تازه و روشهاي ممكن و نويني را بيابيد و جامعه امروز ايران را از مشكلات و مصائب فراوانش برهانيد» 105
ادامه دارد...
پي نوشت ها :
91. خبرگزاری فارس. 23 ابان 86
92. خبرگزاری ایسنا، 13 دی 86
93. سایت نوروز، ارگان اینترنتی حزب مشارکت، 20 بهمن 86
94. همان، 18 بهمن 86
95. سایت خبری بهارستان، 24 اسفند 86
96. سایت امروز، 24 اسفند 86
97. سایت بهارستان، 26 اسفند 86
98. سایت نوروز، 26 اسفند 86
99. سایت بهارستان، 26 اسفند 86
100. سایت نوروز، 26 اسفند 86
101. همان، 29 اسفند 86
102. همان، 7 اردیبهشت 87
103. همان، 8 اردیبهشت 87
104 . وب سایت شخصی رسول منتجب نیا، 2 فروردین 87
105 . سایت خبری الف. 28 فروردین 87
/ن