آراستگی و پرهیز از اسراف و تبذیر

بدون تردید زهد و دوری از دنیا در آموزه های اسلامی مطلوب است پس موضوع از نظر حکم کاملا روشن و واضح است. اما آنچه بحث و بررسی می طلبد موضوع زهد است که آیا واقعا ژنده پوشی سفارش شده است؟ و آیا حقیقتا به کار نکردن و ویرانه نشینی تأکید شده است؟
دوشنبه، 14 تير 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آراستگی و پرهیز از اسراف و تبذیر

رفتار عقلایی و ارزش های اسلامی

پروفسور نایت (Knight( انسان اقتصادی در مکتب رفتار عقلایی را چنین معرفی می کند: این انسانی که می داند چه می خواهد و رفتار خود را به طور هوشمندانه با دیدگاه خاصی برای دست یافتن به آن تنظیم می کند.(1)
 
طبق این تعریف، ترجیحات و اولویت های هر فرد آگاهانه انتخاب و به کار بسته می شود و چون انسان همواره رفاه و آسایش را کمال می شمرد، مطلوبیت ها و تقاضاهای وی نیز در همان جهت خواهد بود و بدین وسیله حرکت به سوی ترقی، پیشرفت و بالاخره صنعت و مدرنیته شکل می گیرد.
 
رفتار اقتصادی فرد مسلمان نیز با این تعریف سازگار است چون او ترجیحات و اولویت های خویش را بر اساس قواعد و ارزش های اسلامی آگاهانه انتخاب می کند و رفتار خود را بر آن مبنا تنظیم می کند. و جامعه بر مبنای قواعد اسلامی به توسعه اقتصادی و اجتماعی می رسد.
 
اما عده ای بعضی مفاهیم و ارزش های اسلامی را مانع ترقی و پیشرفت می دانند و مسلمانان را هم از رسیدن به آن اهداف ناتوان می پندارند. بنابراین آنها اعتقاد به قضا و قدر، توکل، قناعت، زهد، دوری از دنیا و ... را مانع این حرکت می شمرند.
 
یکی از راه های ابطال ادعای یاد شده، نفى استناد آن به اسلام است؛ یعنی اثبات اینکه برداشت چنین مفاهیمی از تعالیم وحی نادرست است و آنچه در آموزه های اسلامی آمده است با برداشت های یاد شده تفاوت دارد.
 
تبیین بحث در هر یک از موضوع های پیش گفته تحقیقی ویژه می طلبد، اما آنچه با این نوشتار بیشتر مربوط می شود زهد و دوری از دنیاست که به اختصار بدان می پردازیم.
 
بدون تردید زهد و دوری از دنیا در آموزه های اسلامی مطلوب است پس موضوع از نظر حکم کاملا روشن و واضح است. اما آنچه بحث و بررسی می طلبد موضوع زهد است که آیا واقعا ژنده پوشی سفارش شده است؟ و آیا حقیقتا به کار نکردن و ویرانه نشینی تأکید شده است؟
 
برای تبیین موضوع باید سطح مصرف تبیین، و حداقل و حداکثر مجاز سطح مصرف و سطح مطلوب آن تعیین شود. چون باید زهد با سطح مصرف مطلوب هم راستا و متناسب باشد. به عبارت دیگر، بنابر این که در مفهوم زهد، سطح و مقدار استفاده از امکانات مادی لحاظ شده باشد باید با سطح مطلوب مصرف هماهنگ باشد، بلکه مقدار زهد باید از سطح مطلوب مصرف استنتاج شود، چون غیر ممکن است در مواردی سطح مصرف در تعالیم اسلامی مطلوب شمرده شود، در حالی که با زهدورزی ناسازگار باشد. البته به شرط آنکه مقدار استفاده از امکانات مادی در مفهوم زهد لحاظ شده باشد.

آراستگی و پرهیز از اسراف و تبذیر
 

سطح های مصرف

برای شناخت سطح مصرف مطلوب باید سطح مصرف مجاز هم شناخته شود، سطح مصرف مجاز دامنه وسیعی دارد که از پایین ترین سطح مصرف مجاز تا بالاترین سطح آن است و سطح مصرف مطلوب نقطه ای میان این دو است. که به اختصار به تبیین هر یک می پردازیم:
 
۱. رفاه
بیشترین حد مصرف مجاز یا مصرف در حد کمال و رفاه، سطحی از مصرف است که تجاوز از آن حرام و ممنوع می باشد و چنانچه گذشت اسراف و تبذیر تنها محدود کننده های آن هستند؛ که دامنه مصرف در این سطح به دو محور محدود می شود:
 
1- تضییع نشدن اموال؛
۲- بیش از مقدار نیاز مصرف نکردن.
 
بنابراین تهیه ماشین های گران قیمت و خانه های باشکوه و زندگی های مرفه اگر مشمول محدودیت های یاد شده نگردد، یعنی زیادتر از نیاز و یا بیش از مقام و موقعیت اجتماعی نباشد، حرام نخواهد بود. چنانچه قرآن می فرماید: و او (خداوند) کسی است که پدید آورده است باغ هایی از درختان داربستی (مانند درختان مو) و درختان آزاد و درختان خرما و زراعت ها که میوه و دانه های گوناگون آرند و زیتون و انار و میوه های مشابه و نامشابه، شما هم از آن میوه ها هر گاه برسد تناول کنید و حق فقیران را به روز درو و جمع آوری بدهید و اسراف مکنید که خدا مسرفان را دوست ندارد.(2)
 
این آیه محدودیت استفاده از آفریده های خلقت را اسراف می شمارد و گمان نشود که منع اسراف در آخر آیه فقط شامل پرداخت حق فقیران می شود بلکه این منع و نهی اطلاق دارد و شمول آن، همه قسمت های آیه را فرا می گیرد؛ چنانچه علامه طباطبایی نیز می فرمایند: و این که فرمودند لاتسرفوا معنایش این است که در استفاده از میوه ها و غلات از آن حدی که برای معاش شما صالح و مقید است تجاوز نکنید. درست است که شما صاحب آن هستید ولکن نمی توانید در خوردن آن و بذل و بخشش از آن زیاده روی کنید ... (3)
 
به هر حال این آیه اسراف را محدودیت استفاده مالک از اموال خود می داند چنانچه در روایتی از امام صادق(علیه السلام) همین ملاک معرفی می شود. اسحاق بن عمار حکم تهیه سی لباس برای یک فرد را از امام سؤال می کند. حضرت در جواب از اسراف منع می کنند و نسبت به تعداد لباس واکنشی نشان نمی دهند بلکه اسراف را معرفی می کنند که: اسراف عبارت از آن است که لباس نو (آبرومندانه) را در جایی بپوشی که در آنجا باید لباس فرسوده (لباس کار) پوشید.(4)
 
۲. ضرورت
سطح مصرف ضروری به نیازهایی توجه دارد که تأمین آنها الزامی است و فقدان آنها سبب ضرر و زیان بر شخص و خانواده می شود، که کوتاهی نسبت به آنها ممنوع و سعی و کوشش برای تأمین حداقل نیازها  لازم است چنانچه از امام صادق علیه السلام نقل شده است:  برای هر شخص این گناه و معصیت کافی است که در تأمین معاش خانواده خود کوتاهی کند.(5)
 
و حضرت پیامبر(صلی اللهعلیه و اله و سلم) فرمود: نفرین شده است و نفرین شده است کسی که برای تأمین معاش، خانواده ان خود را خوار گرداند.(6)
 
ملاک حداقل مصرف مجاز سطحی از مصرف است که کمتر از آن سبب ضرر و زیان بر شخص و خانواده وی می شود، و شامل نیازهای غذایی، پوشاک، مسکن، بهداشت و درمان، آموزش و غیر آن می شود، اعم از آنکه این نیازها جلوگیری از ضررهای جانی، آبرویی و ... بکند.
 
تشخیص ضرر نیز به عرف واگذار می شود که بر اساس شرایط زمان و مکان و آداب و رسوم اجتماعی و موقعیت هر خانواده قابل تبیین خواهد بود که به اختصار به آن خواهیم پرداخت.
 
3. کفاف
چنان که گفتیم سطح مصرف مطلوب نقطه ای بین حداقل و حداکثر مجاز مصرف و به تعبیر دیگر بین سطوح ضرورت و رفاه است.
 
برای تبیین واقعی مصرف کفاف باید به آموزه های دینی بازگشت که با بررسی متون دینی و تعالیم اسلامی در می یابیم که استفاده از نعمت ها سفارش شده است و اولیای الهی بر آن تأکید داشته و خود بدان عمل می کرده اند. قرآن بارها تأکید کرده است که تمامی امکانات را برای شما آفریده ایم و در آن وسایلی قرار داده ایم که خود را بیارایید.
 
او (خداوند) کسی است که شما را بر دریا مسلط کرد تا به بیرون آورید... زیورهایی که می پوشید....(7)
 
و در جای دیگر خشم خداوند از ژنده پوشی و زشتی بیان می شود و خطاب به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) کسانی را که زیبایی های زندگی را تحریم کرده اند سخت سرزنش می کند و می فرماید: (ای پیامبر) بگو چه کسی حرام کرده زینت هایی را که خداوند برای بندگان خود آفریده است.(8)
 
بلکه زینت های آفریده شده را سزاوار اهل ایمان می شمرد و به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمان می دهد این پیام را به همه ابلاغ کند:
 
(ای پیامبر) بگو این چیزها (اشیای زیبا و زینتی و خوردنی های(خوش طعم) در این دنیا سزاوار کسانی است که ایمان آورده اند...(9)
 
خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد(10)، از این رو به بندگان خویش دستور می دهد که با زیباترین حالت و لباس ها به عبادت برخیزند و به محضر خدای بزرگ شرفیاب شوند.
 
ای فرزندان آدم به هنگام هر عبادت زینت های خود را بپوشید (آراسته باشید). (11)
 
آری! چنانچه امیر المؤمنین(علیه السلام) فرموده: آنجا که خداوند به پیامبر فرمان می دهد : [نعمت خدایت را بازگو کن](12) به خدا سوگند به کار گرفتن و بهره بردن از نعمت های الهی محبوب تر است نزد او از سخن گفتن و تمجید کردن درباره آنها.(13)
 
می دانیم خداوند نقص و نیازی ندارد که بخواهد نزد دیگران خودنمایی کند و از گفتن درباره نعمت های خویش خوشنود گردد. و به واقع اگر بگوییم خداوند تنها از بازگو کردن نعمت های خویش خوشنود می شود و در استفاده از نعمت ها چنین نیست، نسبت بخل به خدا داده ایم و هرگز چنین مباد. وانگهی هر نعمتی آن گاه نعمت است که از آن استفاده شود و لذا نعمت های خداوند برای بهره برداری آفریده شده اند، بلکه برای آرایش و زیبایی اعطا شده اند به همین دلیل اندکی به آراستگی از نظر آموزه های دینی می پردازیم.

آراستگی و پرهیز از اسراف و تبذیر
 

آراستگی

کثیفی و آلودگی سخت مذموم است و رهبران الهی از آن دوری کرده و دیگران را هم از آن باز می داشتند. چنانچه از امام صادق(علیه السلام) آورده اند که رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) مردی را با موهای ژولیده و لباس های کثیف و مشمئز کننده دیدند، فرمودند:
 
بهره کامل بردن از نعمت های خداوند و نشان دادن آن جزء دین است(14) خدای بزرگ بندگان پارسای خود را بزرگوار و محترم می خواهد و هر چه بزرگوارتر و محترم تر باشند بهتر و بیشتر می پسندد تا آنجا که آورده اند: .. آن کس که احترام و بزرگواری ندارد دین ندارد.(15)
 
مربیان الهی بر این ویژگی سخت پای می فشردند و پیروان خویش را هر چه محترم تر می خواستند و از آنچه سبب آبروریزی و بی احترامی آنها گردد باز می داشتند. از معاویة بن وهب نقل می کنند که امام صادق(علیه السلام) او را دید در حالیکه بار حبوبات بر دوش خود داشت، فرمود: برای انسان شریف و بزرگوار ناپسند است چیز پستی به دوش کشد که دیگران بر او گستاخ شوند.(16)
 
پیشوایان ما نه فقط بر احتمال گستاخی نامحرمان غیرت می ورزیدند بلکه می خواستند پیروانشان در میان دوستان و بستگان نیز عزیز و محترم باشند چنانچه امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرموده اند: همان طور که برای غریب و ناآشنا خود را آرایش می کنی برای برادر (و دوست) مسلمانت نیز خود را بیارای(17)
 
آنچه گذشت کلیاتی بود از آراستگی و آرایش ظاهری که از نظر اسلام نه فقط ناپسند نیست بلکه پسندیده است و بر آنها تأکید شده است. اما نسبت به برخی موارد سفارش ویژه ای شده است که به مهم ترین آنها می پردازیم:
 
۱. پوشاک
مرتب بودن، تمیز بودن و حتی رنگ لباس در روایات اهمیت فراوان دارد و فرمان داده اند لباس را تمیز و پاکیزه نگه دارید(18) ، لباس تمیز غم و اندوه از دل می برد و نماز را پاک می کند(19)؛ رنگ سفید برای لباس خویش برگزینید که آن پاکیزه تر و پسندیده تر است.(20)
 
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: امیر مؤمنان علی ابن ابیطالب علیه السلام عبدالله بن عباس را برای مذاکره و گفت و گو نزد خوارج فرستاد. وی بهترین لباس های خویش را پوشید و با بهترین عطرها خود را خوشبو کرد و بر بهترین مرکب های خویش سوار شد و به سوی آنان روان گشت و در برابر آنان ایستاد. خوارج گفتند: «ای فرزند عباس در حالی که ما تو را بهترین مردم می پنداشتیم، با لباس و سواری جباران نزد ما می آیی؟» ابن عباس گفت: «این اولین مطلبی است که درباره آن با شما مناظره می کنم و این آیه را خواند: «(ای پیامبر) بگو چه کسی (استفاده از) زینت هایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده، و نعمت های پاکیزه را ممنوع (و حرام) کرده است.»(21) پس بپوشید و بیارایید، همانا خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد، اما از حلال باشد. (22)
 
بهترین پوشاک: می دانیم زندگی در گذر زمان همراه با تغییر و تحول است و همگام با آن وسایل و امکانات زندگی و ذوق و سلیقه مردم تغییر می کند. پوشاک نیز از این قاعده جدا نیست. چنانچه شخصی به امام صادق(علیه السلام) می گوید: امیر مؤمنان(علیه السلام) لباس زبر و خشن و به قیمت چهار درهم (سکه نقره) و همانند آن می پوشد در حالی که بر شما لباس های خوب می بینم.
حضرت فرمودند: علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) آن لباس را در دوره ای می پوشید که مذمت و نکوهش نمی شد و اگر آن لباس امروز پوشیده شود، (فرد) انگشت نما خواهد شد. پس بهترین لباس هر دوره ای لباس مردم آن دوره است ...(23)
 
روشن است چنانچه کسی مطابق عرف عمومی رفتار نکند انگشت نما خواهد شد و این پسندیده نیست و بلکه نکوهش شده است و فرموده اند: خداوند از لباس انگشت نما خشمگین می شود(24) در پستی و فرومایگی شخص همین بس که لباسی بپوشد که او را انگشت نما و مشهور سازد.(25)
 
۲. مو (آرایش آن)
یکی از زیبایی های مردان موی سر و صورت است که به آرایش آنها سفارش شده است؛ چنانچه امام صادق(علیه السلام) فرموده اند: هر کس که مو می گذارد از آن به خوبی مراقبت کند وگرنه بتراشد.(26) و فرموده اند:کسانی که موی بلند دارند فرق بگذارند.(27)
 
از طولانی شدن موی صورت نیز به شدت نهی شده است چنانچه حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همراه یاران بودند. مردی با ریش بلند بر آن حضرت گذشت و حضرت فرمودند: اگر این مرد ریش خود را مرتب می کرد چه ضرری داشت؟
 
فرموده حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به آن مرد رسید و او نیز موی خود را اصلاح کرد (نه کوتاه و نه بلند و سپس نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آمد. هنگامی که پیامبران وی را دید خطاب به یاران فرمود: شما هم چنین کنید.(28)
 
بر شانه کردن موی سر و صورت تأکید فراوان شده است(29) آن چنان که امام صادق(علیه السلام) در مسجد در برابر دیدگان مردم پس از هر نماز شانه می زدند(30) و امام هفتم نیز در حالی که شانه می زدند به یکی از یاران خود فرمودند با عاج شانه بزنید و پدرم نیز یکی، دو شانه عاج داشت (31)و امام هشتم یکی از زیبایی ها و زینت هر نماز را شانه زدن موها شمرده است. (32)

آراستگی و پرهیز از اسراف و تبذیر
 
3. عطر
می توان گفت هیچ چیزی مانند استفاده از عطر و بوی خوش توصیه نشده است، شاید بدان سبب است که غالبا افرادی همیشه از عطر استفاده می کنند که آراستگی ظاهری را به مقدار زیادی رعایت کرده اند. پس توصیه به استفاده از عطر به معنی توصیه به پاکیزگی و نظم و خوشبو بودن لباس و بدن و به طور کلی آراستگی است.
 
سفارش شده است هر روز خود را با عطر خوشبو کنید و اگر نمی توانید یک روز در میان این کار را انجام دهید و حداقل استفاده از عطر در روز جمعه را ترک نکنید(33) و از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به تهیه عطر بیش از خوراک اهمیت میداده اند.(34)
 
و امام رضا علیه السلام فرموده اند: بانوان از ویژگی های انبیا استفاده از عطر است.(35)
 
و امام صادق(علیه السلام) فرموده اند: نماز با بوی خوش بهتر از هفتاد نماز بدون آن است.(36) و امام رضا علیه السلام نیز فرموده اند: جایگاه نماز امام صادق(علیه السلام) از بوی خوش آن تشخیص داده می شده (37) و اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از بوی خوش آن حضرت پی می بردند که از ا ز خانه بیرون آمده است.(38)
 
یکی از یاران امام زین العابدین(علیه السلام) می گوید: در فصل سرما در نیمه یکی از شب ها امام را در کوچه های مدینه دیدم با لباس های قیمتی و در حالی که از بوی خوش فراوان استفاده کرده بود، عرض کردم در این نیمه شب و با این تشریفات و لباس به کجا می روید؟ فرمود به سوی مسجد جدم رسول خدا برای سخن گفتن با خدا ....(39)
 

خلاصه و نتیجه

دانستیم که ژنده پوشی و ویرانه نشینی از نظر اسلام پسندیده نیست. از نعمت های خدا باید استفاده برد و بلکه به زیبایی ها و آرایش هم پرداخت همچنان که امیرالمؤمنینعلی ابن ابیطالب (علیه السلام) فرمودند: خداوند استفاده و بهره برداری از نعمت ها را دوست تر دارد از این که فقط از آنها توصیف و تمجید کنیم.(40)
 
البته آنچه در استفاده از نعمت های خداوند باید رعایت گردد احکام اسلام است که از حرام و آنچه منع شده است دوری شود. استفاده از نعمت ها و بهره برداری از آنها و بلکه پرداختن به آرایش و آراستگی جزء سطح کفاف زندگی و مصرف شمرده می شود.
 
بنابراین زهد به معنی ترک استفاده از نعمت ها نیست بلکه حقیقت زهد تحریک قلب و افزایش اعتماد مؤمن به خدای متعال است به طوری که تمام همت خود را در زندگی این جهانی رضایت او قرار دهد و سود و زیان را در رضایت و غضب خدا ببیند و هر آنچه را که از دست می دهد اگر رضایت خدا در آن است بر آن اندوه نخورد و هر آنچه را که به دست می آورد اگر خوشنودی خدا در آن نیست شادمان نگردد آن چنان که امام زین العابدین(علیه السلام) فرمودند: همانا زهد در آیه ای از کتاب خدای بزرگ و بی همتا آمده است «...هرگز بر آنچه از دست شما رود دلتنگ نشوید و به آنچه به شما رسد دلشاد نگردیده».(41)
 
پی‌نوشت‌ها:
1-. مباحثی در اقتصاد خرد با نگرش اسلامی، ص 108
2- سوره انعام، آیه ۱۴۱
3- المیزان (ترجمه فارسی) ، ج ۷، ص 555
4- الکافی، ج ۳، ص ۴۴۱
5- من لا یحضره الفقیه، ج ۳، صفحه ۱۶۸
6- الکافی، ج ۴، ص ۱۲
7- سوره نحل، آیه ۱۴
8- سوره اعراف، آیه ۳۲
9- همان
10- الکافی، ج ۶، ص ۴۳۸
11- سوره اعراف، آیه ۳۱
12- سوره ضحی، آیه ۱۱
13- الکافی، ج ۱، ص ۴۱۱
14- همان، ج ۶، ص ۴۳۹
15- همان، ص ۴۳۸
16- همان، ص ۴۳۹
17- همان
18- همان، ص ۴۴۱
19- همان، ص ۴۴۴
20- همان، ص ۴۴۷
21- سوره اعراف، آیه ۳۱
22- الکافی، ج ۶، ص ۴۴۱
23- همان، ص ۴۴۴
24- همان، ص ۴۴۵
25- همان
26- همان، ص ۴۸۵
27- همان
28- همان، ص ۴۸۸
29- همان
30- همان
31- همان
32- همان، ص ۴۸۹
33- همان، ص ۵۱۰
34- همان، ص ۵۱۳
35- همان، ص ۵۱۰
36- همان
37- همان، ص 511
38- همان، ص ۵۱۰
39- همان، ص ۵۱۷
40- الکافی، ج ۱، ص ۴۱۱
41- سوره حدید، آیه ۲۳. الکافی، ج ۲، ص ۱۲۸.
 
منبع: مروری بر تجمل و اسراف، محمد علی شاه آبادی، کانون اندیشه جوان، تهران، 1385ش، صص 61-45


مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.