گلبرگ را ز سنبل مشکين نقاب کن
شاعر : حافظ
يعني که رخ بپوش و جهاني خراب کن |
|
گلبرگ را ز سنبل مشکين نقاب کن |
چون شيشههاي ديده ما پرگلاب کن |
|
بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را |
ساقي به دور باده گلگون شتاب کن |
|
ايام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد |
و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن |
|
بگشا به شيوه نرگس پرخواب مست را |
بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن |
|
بوي بنفشه بشنو و زلف نگار گير |
با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن |
|
زان جا که رسم و عادت عاشقکشي توست |
وين خانه را قياس اساس از حباب کن |
|
همچون حباب ديده به روي قدح گشاي |
يا رب دعاي خسته دلان مستجاب کن |
|
حافظ وصال ميطلبد از ره دعا |
|