اي نور چشم من سخني هست گوش کن
شاعر : حافظ
چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن |
|
اي نور چشم من سخني هست گوش کن |
پيش آي و گوش دل به پيام سروش کن |
|
در راه عشق وسوسه اهرمن بسيست |
اي چنگ ناله برکش و اي دف خروش کن |
|
برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند |
همت در اين عمل طلب از مي فروش کن |
|
تسبيح و خرقه لذت مستي نبخشدت |
هان اي پسر که پير شوي پند گوش کن |
|
پيران سخن ز تجربه گويند گفتمت |
خواهي که زلف يار کشي ترک هوش کن |
|
بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق |
صد جان فداي يار نصيحت نيوش کن |
|
با دوستان مضايقه در عمر و مال نيست |
چشم عنايتي به من دردنوش کن |
|
ساقي که جامت از مي صافي تهي مباد |
يک بوسه نذر حافظ پشمينه پوش کن |
|
سرمست در قباي زرافشان چو بگذري |
|