سحر با باد مي‌گفتم حديث آرزومندي

خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندي سحر با باد مي‌گفتم حديث آرزومندي بدين راه و روش مي‌رو که با دلدار پيوندي دعاي صبح و آه شب کليد گنج مقصود است
دوشنبه، 10 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سحر با باد مي‌گفتم حديث آرزومندي
عيب رندان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت
سحر با باد مي‌گفتم حديث آرزومندي

شاعر : حافظ

خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندي سحر با باد مي‌گفتم حديث آرزومندي
بدين راه و روش مي‌رو که با دلدار پيوندي دعاي صبح و آه شب کليد گنج مقصود است
وراي حد تقرير است شرح آرزومندي قلم را آن زبان نبود که سر عشق گويد باز
پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندي الا اي يوسف مصري که کردت سلطنت مغرور
ز مهر او چه مي‌پرسي در او همت چه مي‌بندي جهان پير رعنا را ترحم در جبلت نيست
دريغ آن سايه همت که بر نااهل افکندي همايي چون تو عالي قدر حرص استخوان تا کي
خدايا منعمم گردان به درويشي و خرسندي در اين بازار اگر سوديست با درويش خرسند است
سيه چشمان کشميري و ترکان سمرقندي به شعر حافظ شيراز مي‌رقصند و مي‌نازند


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط