گر من از باغ تو يک ميوه بچينم چه شود

پيش پايي به چراغ تو ببينم چه شود گر من از باغ تو يک ميوه بچينم چه شود گر من سوخته يک دم بنشينم چه شود يا رب اندر کنف سايه آن سرو بلند
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گر من از باغ تو يک ميوه بچينم چه شود
دوش مي‌آمد و رخساره برافروخته بود
گر من از باغ تو يک ميوه بچينم چه شود

شاعر : حافظ

پيش پايي به چراغ تو ببينم چه شود گر من از باغ تو يک ميوه بچينم چه شود
گر من سوخته يک دم بنشينم چه شود يا رب اندر کنف سايه آن سرو بلند
گر فتد عکس تو بر نقش نگينم چه شود آخر اي خاتم جمشيد همايون آثار
من اگر مهر نگاري بگزينم چه شود واعظ شهر چو مهر ملک و شحنه گزيد
ديدم از پيش که در خانه دينم چه شود عقلم از خانه به دررفت و گر مي اين است
تا از آنم چه به پيش آيد از اينم چه شود صرف شد عمر گران مايه به معشوقه و مي
حافظ ار نيز بداند که چنينم چه شود خواجه دانست که من عاشقم و هيچ نگفت


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط