اندرسن قصاءهای پریان را به زمینه ها و قلمرو تازهای هدایت کرد و این قصه ها را به طور مشخص برای کودکان آفرید. بعد از اندرسن بود که قصه های پریان به صورت یکی از مهم ترین عرصه های آفرینش ادبی برای کودکان در آمد. قصدهای پریان اندرسن از همان ابتدا مورد استقبال کودکان قرار گرفت. گرچه منتقدان ادبی بیش از آنکه آن را بشناسند بر آن خرده گرفتند، با این حال به تدریج قصه های پریان اندرسن نظر منتقدان و کارشناسان را نیز جلب کرد و چیزی نگذشت که به بیش از صد زبان زنده دنیا ترجمه ودر میلیون ها نسخه در سراسر جهان پخش شد. به این ترتیب قصه های پریان اندرسن به یکی از مهمترین گنجینه های ادبیات کودک و مواد خواندنی کودکان تبدیل شد. بیهوده نیست وی که هانس کریستین آندرسن را به تعبیری بنیانگذار ادبیات کودک قلمداد کرده اند و سالروز تولد او را (سیزدهم فروردین) به عنوان روز جهانی کودک تعیین کردهاند.
١- اندرسن و قصه های پریان
وقتی از قصه های پریان سخن می گوییم دنیایی را مجسم می کنیم که در آن برخی موجودات اثیری با قدرتی فرا انسانی وارد کارهای انسان ها می شوند و در حوادث دنیای انسان ها ایفای نقش می کنند؛ اما در قصه های پریان اندرسن آنچه تصویر شده است آیین زندگی آدمیان معاصر در قالب فانتزی است. حیوانات قصه های اندرسن برخلاف چهره های حیوانی در فابل ها پند و اندرز مصور نیستند؛ بلکه نمایشگر و عیان کننده کاراکترهایی از دنیای انسان ها هستند. این حیوان ها شخصیت هایی را در عالم آدمیان مصور می کنند.سلوک و منش و کردار این حیوان ها با شخصیتی که نمایشگر آنند همساز است. - مثلا سوسک در یکی از قصه های اندرسن دارای شخصیتی است که با خصیصة خودخواهی، غرور، رشک و حسادت مشخص می شود. نیروی محرک آن، همین خصیصه است و ماجراهای قصه اطراف محور این خصیصه می گردد و این خصیصه را متجلی می کند. اندرسن با این قصه درواقع گوشه ای از عالم آدمیان را تصویر می کند در قصه های پریان اندرسن قهرمانان اصلی باید ثابت کنند که برای دستیابی به هدفی بزرگ شایستگی لازم را دارند و از فداکاری های بزرگ دریغ ندارند. در قصه «ملکه برفی» چهره مرکزی قصه (قهرمان اصلی) دختری بنام «جود» است که برای نجات «کی» شجاعت زیادی از خود بروز می دهد. در قصه «کفش قرمزی» قهرمان قصه به نام «کاران» حاضر شده است پایش را به عنوان تاوان بدهد تا از کفش قرمزی که نماد خودبینی اوست رها شود. در قصه «قوی وحشی» قهرمان قصه، الیزه پس از تحمل سختی های زیاد و تقبل خطرهای بسیار، موفق می شود که برادرش را نجات دهد و با شاهزاده ازدواج کند.
بعد از اندرسن کار نوشتن قصه های پریان رونق زیادی گرفت و نویسندگان با قریحه ای به نوشتن قصه های پریان برای کودکان روی آوردند. و به این ترتیب بود که این عرصه به یکی از عرصه های پربرکت در آفرینش قصه برای کودکان و به ویژه خردسالان تبدیل شد؛ و با این حال رشد کیفی این نوع آفرینش ادبی همطراز رشد کمی آن نبوده است. بسیاری از نویسندگان تنها شیفته شکل قصه های پریان اندرسن شدند و به عمق کار او که همانا اتکاء د به شخصیت به عنوان مرکز قصه به جای توجه به نمادپردازی بود پی نبردند. به سخن دیگر و آنان به وجه ممیزه قصه های پریان اندرسن در برابر قصدهای پریان سنتی توجه کافی نکردند.
۲- فانتزی، قصه پریان و دنیای کودکان
فانتزی و دنیای کودکان
قصه پریان و در اصل تمام ادبیات فانتزی از این گونه به طور شگفت انگیزی مورد علاقه کودکان است. علاقه ای که کودکان تمام نسل ها در دوران طولانی تاریخ گذشته به قصه های پریان نشان داده اند، دانش پژوهان را وا داشته است تا درباره علت این علاقه و نسبت این قصه ها با عالم کودکی به تحقیق و تفحص بپردازند. یکی از مسائلی که در این حیطه مورد توجه قرار گرفته است نسبت قصه های فانتزیک با نیازهای کودکان در طی مراحل رشد و مسائل مرتبط با مراحل رشد است. از جمله دانش پژوهانی که در این زمینه به ابراز نظر و تئوری پردازی پرداخته اند روان شناسان کودک اند که در فصل های گذشته به چگونگی کار آنها اشاره شد. از جمله درباره تحقیقات پیاژه اندکی گفته شد.اریکسون چنان که گفته شد از جمله روان شناسانی است که به طور خاص درباره رابطه قصه های پریان با نیازهای مراحل رشد تحقیقاتی انجام داده است. چنان که در و آنجا اشاره شد اریکسون از بحران هایی در مراحل رشد کودک سخن می گوید که کودک باید بر آنها غلبه کند تا بتواند مراحل رشد را به درستی و با سلامت روحی طی کند. از جمله گفته شد که کودک در دوران خردسالی با بحران هایی درگیر می شود که عبارتند از :
۱) بحران اعتماد و عدم اعتماد، این بحران مربوط به مرحله ای است که کودک به آغوش مادر چسبیده است و طی آن حس اعتماد و عدم اعتماد را می آموزد.
۲) بحران استقلال، از مربوط به مرحله ای که کودک روی کنترل عمل دفع تمرکز می کند و طی آن احساس های استقلال، شرم و دودلی را تجربه می کند و با گذر از آن وارد مرحله بعدی می شود.
۳) بحران ابتکار و خطا، مرتبط با مرحله ای که کودک از آستانه خانه پا به بیرون می گذارد و از طی تجاربی تازه، رموز ابتکار و خطا را می آموزد.
۴) بحران شکست و شایستگی، هم زمان با مرحله ای که کودک به دنیای مدرسه پا می گذارد و با احساسهای موفقیت و شکست و شایستگی و ناشایستگی روبه رو می شود.
۵) بحران هویت یابی، مربوط به مرحله ای که با دنیای ارزش ها و اندیشه های جمع سر و کار دارد و طی آن کودک بحران هویت یابی را پشت سر می گذارد و در نقش های موفق و ناموفق ظاهر می شود. و اریکسون زمینه هایی را در ادبیات فانتزی شناسایی می کند که پاسخگوی عواطف مربوط به این دوره های رشد و بحران های پیوسته به آن است. او بین عواطف کودک در بحران های رشد و استعاره های موجود در ادبیات فانتزی، نسبت قابل تشخیص پیدا می کند. مایه هایی که در ادبیات فانتزی با عواطف ناشی از بحران رشد ارتباط دارد بدین گونه برشمرده می :
۱) فانتزی نیل به آرزوها
۲) فانتزی مهار و احراز سلطه
۳) فانتزی ماجرا و حادثه جویی
۴) فانتزی کسب شایستگی و صلاحیت
۵) فانتزی ایثار.
نخستین عنصر فانتزی مربوط می شود به رابطه نزدیک کودک با مادر و شیر خوردن و نوازش دیدن در آغوش مادر. این عنصر در زمینه های پیوستگی و پیوستن تجلی پیدا می کند. در کتاب های کودکان، حفره ها، نقب ها و زوایایی که موجودات کوچک قصه ها در آن د پناه می جویند و امنیت و آسایش می یابند از نمونه های نفوذ این عنصر است. در قصه های پریان طبیعت به سان مادری موجودات کوچک را در پناه امن و آسایش خود جای می دهد. به این ترتیب این استعاره ای از آغوش و مادر و دورانی است که کودک به آغوش مادر پناه می برد.
دومین عنصر فانتزی، طبق نظر اریکسون، مرتبط با مایه های جادو، قدرت و توانایی، و پدیدار و ناپدید شدن است. دسته مهمی از فانتزی ها که گاهی اصطلاحا «فانتزی ناب» خوانده می شود با چنین حوادثی مشخص می شود. حضور قدرت هایی فراتر از قدرت عادی ۱۳۹۰ آدمیان از مشخصات بارز مضامین این فانتزی هاست.
غیر از قصه های پریان دسته ای از قصه های فانتزی که آنها را «مهملات» نام گذاشته اند نیز با چنین مضامینی سر و کار دارند. در «مهملات»(1) کودک می کوشد بر زبان مادری تسلط پیدا کند. «مهملات» که در آن تکرار کلمات هم وزن و هم قافیه جای مهمی دارد تمرینی است برای کسب این مهارت و توانایی سومین عنصر فانتزی حادثه و قهرمانی است. در دوران رشد کودک مرحله ای وجود دارد که کودک وارد دنیای بیرون از خانه و محیط پیرامون آن می شود و در آنجا همه چیز برای او رنگ اکتشاف و ماجرا جویی دارد. در دنیای قصه، کودک با یک سلسله ماجراهای شگفت انگیز روبه رو می شود که با عواطف مربوط به این دوره از رشد و بحران های مربوط به آن نسبت دارد. ماجراهای قصه، صورت ها عرصه های متنوعی دارد.
از ماجرای خرگوشی که میخواهد برای یافتن غذا با زحمت بسیاز به یک باغچه وارد شود تا هفت خوان رستم همه در این حیطه جای می گیرند. تفاوت این نوع فانتزی با نوع نخست که فانتزی نیل به و آرزو خوانده شد این است که در نوع نخست رسیدن به آرزو با تلاشهای توان فرسا همراه ای نیست، در حالی که در این نوع فانتزی قهرمان برای رسیدن به آرزوهای خود باید دشواری ها و آزمون های صعبی را از سر بگذراند. تفاوت ماجراهای این فانتزی با فانتزی نوع اول نیز در این است که در فانتزی های نوع اول، رویدادهای قصه پریشان و مخاطره آمیز و غیرقابل پیش بینی است، در حالی که در این دسته از فانتزی ها رویدادها از گرچه مخاطره آمیز و صعب است، اما قابل شناخت و مهارشدنی است.
این سه نوع فانتزی درون مایه اصلی بسیاری از قصدهای پریان و کتاب های کودکان است. مرحله بعدی رشد و بحران مرتبط با آن، منطبق با دوره ای است که کودک وارد محیط بزرگتر از جمله مدرسه میشود. در این دوره کودک با چهارمین بحران مربوط به رشد رو به رو می شود. فانتزی و قصه هایی که با این مرحله از رشد و بحران های مربوط به آن تناسب دارد ماجراهایی را در بردارد که در آن هوشیاری و زیرکی و تیزبینی قهرمان بیش از دلاوری و دلداری او در پیروزی اش بر دشواری ها دخالت دارد. این دسته از فانتزی ها به اعتباری تصویر توانایی ها و سازندگی هاست.
پنجمین مرحله رشد کودک و بحران ملازم آن را، اریکسون به فانتزی ایثار ارتباط داده است. زمینه های این دسته از قصه های فانتزی بیشتر با عدالت و بی عدالتی اصلاح جویی و آرمانخواهی سر و کار دارد. در این نوع فانتزی ها نیز مثل فانتزی های پیشین ماجرا و ماجراجویی وجود دارد. اما ماجراها بیشتر گرد محور فداکاری قهرمانان در راه آرمان ها و ارزش های انسانی، دینی و اجتماعی می گردد.
به این ترتیب بنا به نظریه اریکسون و پیروانش، هر مرحله از رشد کودک با بحرانی همراه است و کودک برای رسیدن به بلوغ سنی و روحی باید این بحران ها را یک یک (البته نه ضرورتا با ترتیب زمانی) پشت سر بگذارد و بر مسائل و دشواری هایی که با رشد همراه است دست و پنجه نرم کند و بر آنها فائق آید. این بحران ها و تلاشها با احساسها و عواطفی همراه و است که در قصه های فانتزیک، کودک ضمن برخورد با زمینه های متناسب، همان احساس ها و عواطف را تجربه می کند و این به او کمک می کند تا مسائل رشد را آسان تر از سر بگذراند. به سخن دیگر می توان گفت درام های پوشیده در بحران های رشد در اجزای قصه های پریان نیز تجلیاتی دارد و راز علاقه کودکان به قصه های پریان از همین جا ناشی می شود.
هدف ما از اشاره به مباحث بالا و نظریه اریکسون به عنوان یکی از شناخته شده ترین د روان شناسان، نشان دادن یک تحلیل همه جانبه و بی نقص از نسبت قصه پریان و ادبیات و فانتزیک با نیازهای مربوط به مراحل رشد و بحران های همراه آن در زندگی کودکان نبود، چنین کاری مجال و مقام دیگری می طلبد. منظور از اشارات بالا در واقع تلاش در جلب توجه أ۱ خواننده به اهمیت این موضوع بود که قصه پریان و ارتباط آن با دنیای کودکان چه حیطه گسترده ای است. آنچه در بالا گفته شد در واقع نیم نگاهی به این حیطۀ گسترده است.
فایده قصه های پریان برای کودکان
با آنچه گفته شد نقش مثبت قصه های پریان در ادبیات و مواد خواندنی کودکان نیز آشکار می شود. البته، نقش قصدهای پریان در زندگی روحی کودک به همین نکات محدود نمی شود و در این باب گفتنی هنوز بسیار است. ما در این فرصت کم از تفصیل بیشتر در این زمینه صرف نظر میکنیم، اما بد نیست به این موضوع نیز اشاره کنیم که ورود قصه های پریان به ادبیات کودک مخالفانی نیز داشته است. هنوز هم گاهی هستند کسانی که بدون تأمل و تتبع کافی در این مورد نظر مخالفی ابراز می کنند. مخالفان قصه های پریان غالب چنین تصور می کنند که چون در قصه های پریان عوامل جادویی، خیالی و دیو و پری نقش مهمی دارد قاعدتا باید در ذهن کودک اثر منفی بگذارد و او را خیال پرداز و از و نقش کوشش و تلاش در نیل به پیروزی غافل کند. اما امروزه بیشتر، این نظر مخالفان را سطحی توصیف می کنند.آنها می گویند مگر نه آن است که در بازی های کودکان عناصر فانتزیک نقش عمده دارد. کودکان در بازی های تخیلی خود از گل، کلوچه می سازند و از آن به نام کلوچه یاد می کنند، اما آیا هیچ وقت دیدهاید کودکان این کلوچه های گلی را بخورند؟ موافقان قصه های پریان با اشاره به این تمثیل می خواهند بگویند که کودکان ضمن بهره بردن از قصدهای پریان فاصله خیال و واقعیت را تشخیص میدهند. له بقاله و برخی نیز نسبت به فراوانی عواطف منفی مثل ترس، خشونت، رشک، حسادت و مانند از اینها در قصه های پریان ابراز نگرانی می کنند و می گویند که درست نیست کودکان را در معرض چنین عواطفی قرار دهیم. ما برای صرف نظر کردن از جدال های قلمی قابل ملاحظه ای که در این خصوص نیز وجود داشته است باز به جمله ای کوتاه از یکی از منتقدان موافق استفاده از قصه های پریان در کتاب کودکان اشاره می کنیم. منتقد مذکور می گوید: «همه ما وقتی کودک بودیم، مادربزرگ هایمان برایمان از این قصه های سرشار از خشونت نقل کرده اند. اما هیچگاه ما به واسطه شنیدن این قصه ها ستمکار یا جانی نشده ایم.»
علاوه بر این ذکر این نکته خالی از فایده نیست که در دنیای پر تشنج کنونی چگونه می توان کودکان را از چنین تجاربی (خشونت و ترس) دور نگه داشت. درگیری ها و دغدغه های داخل خانه که خود انعکاس عوارض دنیای بیرون از خانه است ناگزیر به کودکان نیز منتقل می شود و آنان نیز با عواطفی چون خشونت، خشم، ترس، نفرت، اندوه و جز اینها آشنا می شوند. پس بهتر است با خواندن قصه های پریان ضمن آشنایی با این عواطف از پایان خوشی که در قصه های پریان برای حوادث ناخوشایند آمده است احساس خوشحالی کنند.
پینوشت:
1- گولیس، ویلیام، ادبیات و بازتاب آن، ترجمه بهروز غرب دفتری، ص ۱۲۳.
منبع: بنیادهای ادبیات کودک، کمال پولادی، ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چاپ دوم، تهران، 1387ش، صص 244-235