علیاکبر (ع) برای همه به ویژه جوانها الگو است. الگو بودنش به این دلیل است که شباهت خَلقی و خُلقی و منطقی به پیامبر گرامی اسلام (ص) دارد. در زیارتنامه این شخصیت بزرگوار میخوانیم: «السلام علیک یا اباالحسن».
مرحوم مقرم کتابی به نام مقتل مقرم دارد. در آنجا میگوید: ایشان دو فرزند داشته است که یکی از آنها حسن نامیده میشد. به همین علت آن بزرگوار را اباالحسن میگویند.
علیاکبر (ع) شخصیتی است که وقتی ابوحمزه ثمالی از امام معصوم حجت خدا امام صادق (ع) پرسید: در کربلا چطور زیارت کنم؟ آقا فرمود: زمانی که به زیارت قبر جدم اباعبدالله (ع) میروی، صورتت را سه مرتبه روی قبر علیاکبر (ع) میگذاری و به او سلام میدهی.
برخی افراد خوشذوق گفتهاند: شاید به این جهت باشد که اباعبدالله (ع) سه مرتبه صورت روی صورت او گذاشته است.
رجز علیاکبر (ع)
در اینجا یک بیت از رجزی که ایشان خوانده را عرض میکنم. وقتی به میدان آمد گفت:أَنَا عَلِی بْنُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی نَحْنُ وَ بَیتِ اَللَّهِ أَوْلَى بِالنَّبِی
من على فرزند حسین (ع) هستم. به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر (ص) نزدیکتریم.گاهی در یک عبارت کوتاه، یک کتاب و یک دایرةالمعارف و یک دوره عقاید نهفته است.
مصرع دوم ایشان چند کلمه است ولی جا دارد یک کتاب دربارهاش نوشته شود. علیاکبر (ع) میفرماید: به این خانه کعبهای که رو به آن نماز میخوانید سوگند میخورم که ما بیش از همه نسبت به جانشینی پیامبر و اداره جامعه سزاواریم؛ نه حرامزادگان و دشمنان و افرادی که هیچ لیاقتی در آنها نیست.
نظام اولویت
مفهوم و قانونی عقلی به نام نظام اولویت وجود دارد. نظام اولویت را همه عقلای عالم در تمام رشتهها و عرصهها، از سیاست و حکومت گرفته تا دانشگاه و حوزه، میپذیرند. در بحث نظام اولویت، رابطههای حسبی و نسبی هم دخالت ندارد. نمونهای از نظام اولویت؛ قرآن کریم میفرماید:«إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ»؛ سزاوارترین مردم به ابراهیم، آنها هستند که از او پیروی کردند.
میدانید چه کسانی بیش از همه اولویت دارند به ابراهیم (ع) منسوب شوند؟ آنهایی که از حضرت ابراهیم (ع) تبعیت میکنند؛ لذا ابراهیم (ع) عمویش را از خودش دور کرد. حسب و نسب مطرح نیست؛ اولویت مطرح است.
خیلی منطقی است که علیاکبر (ع) بفرماید: به کعبه قسم، ما برای اداره جامعه اولویت داریم.
سعدالخیر
سعد اموی گریهکنان پیش امام باقر (ع) آمد و گفت: بیچاره شدم! چون از بنیامیه هستم که ملعوناند. آقا فرمود: تو اموی نیستی. قرآن میفرماید: هرکس از هر خطی که پیروی میکند، به آن خط نسبت داده می شود. نسبت فامیلی و شناسنامهای مهم نیست. حضرت ابراهیم (ع) میفرمود:
«فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی»؛ هرکس از من تبعیت کند از من است.
آقا فرمود: سعد! تو از ما اهلبیت هستی. لذا در تاریخ به او میگویند: سعد الخیر.
قرآن میگوید: «إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِکَ»؛ ای نوح! این پسر تو نیست.
اولویت به شناسنامه و اسم وابسته نیست.
عبدالله بن على
عبدالله بن علی بن الحسین پسر امام سجاد (ع) است که به او عبدالله باهر میگفتند. ایشان عموی امام صادق و برادر امام باقر (ع) بود.شخصی میگوید: در خدمت امام صادق (ع) بودیم که عبدالله بن علی وارد شد و به امام صادق (ع) توهین کرد. من میخواستم او را کتک بزنم اما اصحاب گفتند: دخالت نکن، عموی امام است.
راوی حدیث میگوید: ما خیلی ناراحت شدیم. فردای آن روز دیدیم عموی امام صادق (ع) دوباره آمد. گفتیم باز هم آمده توهین کند. اما دیدیم امروز گردنش را کج کرده است. وقتی نزد امام صادق (ع) رسید روی پای ایشان افتاد و عذرخواهی کرد و رفت.
از او سؤال کردیم: علت این کارها چیست؟ گفت: دیروز که آن حرکت را انجام دادم شب در عالم رؤیا دیدم صحرای محشر برپا شده و میخواهند من را به جهنم ببرند. فریاد زدم: «أنا ابن رسول الله، أنا ابن على بن الحسین»؛ من پسر پیامبر و امام معصوم هستم.
گفتند: همان رسولالله (ص) فرموده او را به جهنم ببرید. گفتم: من را خدمت ایشان ببرید. من را خدمت رسول خدا بردند. حضرت با غضب به من نگاه کرد و گفت: حالا دیگر فرزند من و امام بر حق را انکار میکنی و با او درگیر میشوی؟!
از خواب بیدار شدم و فهمیدم چه اشتباهی کردهام. حالا آمدم عذرخواهی کردم.
اولویت بر پایه علم و عصمت و تقواست:
«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ»؛ گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست.
«فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ»؛ خداوند مجاهدان را بر قاعدان برتری داده است.
«یرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ»؛ خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی میبخشد.
آن کسی که علم و تقوا و جهاد و عصمت و هدایتش بیشتر است، او بالاتر است.
اولویت امام جوادِ هفتساله
على بن جعفر فرزند امام صادق (ع) پیرمردی فقیه و عالم است. در منابع روایی صدها حدیث از او نقل شده. این پیرمرد قدخمیده در حال تدریس بود که امام جواد هفتساله از در وارد شد.على بن جعفر تمام قد بلند شد و جلوی این بچه هفتساله ایستاد. بعضیها اعتراض کردند. فرمود: وقتی خدا من پیرمرد را لایق امامت ندانسته و ایشان را لایق دانسته، قطعاً شایستگیهایی در ایشان است که در من نیست.
این همان اولویت است که علیاکبر روز عاشورا میگوید. عقل حکم میکند که مدیریت جامعه با حسین بن علی معصوم و عالم و دارای قدرت الهی باشد یا با ابنزیاد و یزید شاربالخمر فاسد فاسق؟
اهمیت ولایت فقیه
در بحث ولایت و امامت باید دقت داشته باشید. در دوران غیبت هم اگر دم از ولیفقیه میزنیم، برای همین است. ولایت فقیه ولایت علم و تقواست. ولیفقیه، فقیه عالم، عادل و جامعالشرایط است. ولایت فقیه ولایت عقلی است. عقل میپذیرد که مدیریت جامعه را باید یک عاقل عالم عادل انجام دهد. وقتی امام در پس پرده غیبت است او وظیفه دارد جامعه را اداره کند تا امام زمان (عج) ظهور کند و نمیتوان گفت: صدها سال مردم بدون سرپرست باشند. اکنون که امام معصوم غائب است احکام، حدود و حکومت تعطیل باشد. عقل سلیم نمیپذیرد. جامعه دینی ولی و حاکم دینی میخواهد. به تعبیر حضرت امام (ره) تصور موضوع، تصدیق میآورد.حدیث على مع الحق
۱۳۰ تا از مصادر اهلسنت و شیعه حدیث را نقل کردهاند. ۲۶ نفر از صحابه پیامبر (ص) راوی این حدیث هستند: «عَلِى مَعَ الْحَقِ وَالْحَقُ مَعَ عَلِى» حدیث مذکور را جناب خوارزمی در کتاب مناقبش آورده است. آن وقت ابنتیمیه - که تمام اعتقادات وهابیها نشأت گرفته از تفکرات اوست - در قرن هشتم کتابی به نام منهاجالسنه نوشته است. به نظر من باید اسمش را منهاجالبدعه گذاشت. او با کمال پررویی میگوید: حدیث «علی مع الحق» سند ندارد؛ درحالیکه این حدیث در مصادر مختلف اهلسنت آمده است.پیامبر (ص) فرمود: هرجا حق است، على (ع) هم هست. هرجا على است حق هم هست. آن وقت در کربلا پسر همین علی بن ابیطالب (ع) را میکشند و میگویند: «بغضاً لابیک»؛ با کینه پدرت، تو را میکشیم.
اولویت در اداره جامعه با امام معصوم است، با کسی که اولویت در جهاد، تقوا و علم دارد، اولویت با کسی است که همواره محور حق است.
ویژگیهای امام
قرآن کریم خطاب به رسول خدا (ص) میفرماید:«وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَینَا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاةِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ»؛ و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند؛ و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت میکردند.
ما کسی را امام قرار میدهیم که پنج ویژگی در زندگیاش باشد. این آیه درباره حضرت اسحاق و یعقوب است. قرآن میفرماید: ما اسحاق و یعقوب و نسل یعقوب را به خاطر پنج ویژگی امام قرار دادیم.
1. هدایت به سوی خدا
اولین ویژگی امام، هدایت به سوی خدا است. امام باید بتواند مردم را به سمت خدا هدایت کند. معاویه و ابنزیاد میتوانند مردم را به سوی خدا دعوت کنند؟نسائی از علمای بزرگ اهلسنت است و سال ۳۰۷ از دنیا رفته. او کتابی در فضائل علی بن ابیطالب (ع) نوشت. وقتی به شام رفت، مردم شام او را کتک زدند و گفتند: چرا درباره فضائل علی بن ابیطالب (ع) کتاب نوشتی؟ باید درباره فضائل معاویه نیز بنویسی. گفت: دروغ بنویسم یا راست؟ گفتند: مطالبی را که پیامبر (ص) درباره معاویه فرمود جمعآوری کن و کتابی بنویس.
رفت و مدتی بعد آمد و گفت: هرچه گشتم از پیامبر (ص) درباره معاویه یک عبارت بیشتر پیدا نکردم. آن هم این است که پیامبر (ص) فرمود:
«لاَ أَشْبَعَ اَللَّهُ بَطْنَهُ»؛ انشاءالله هرچه میخوری سیر نشوی.
نسائی را خفه کردند و کشتند؛ و قبرش هم در مکه است.
پیامبر خدا (ص) در هفتجا معاویه و ابوسفیان را لعنت کرد. آن وقت بروید مناقب و فضائل علی بن ابیطالب (ع) را ببینید که شیعه و سنی دربارهاش کتاب نوشتهاند. صدها کتاب در فضائل امیرالمؤمنین علی (ع) را غیرشیعه نوشته است.
این علی باید خانهنشین بشود و ابیعبدالله (ع) سرش بالای نیزه برود تا یزید شاربالخمر کاذب حکومت کند.
علیاکبر (ع) فرمود:
أَنَا عَلِی بْنُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی نَحْنُ وَ بَیتِ اَللَّهِ أَوْلَى بِالنَّبِی؛ من علی فرزند حسین بن علی (ع) هستم. به کعبه قسم که ما اولویت داریم و راضی نمیشویم این ستمکاران بر ما حکومت کنند.
٢. انجام کار نیک
دومین ویژگی امام، انجام کار نیک است. قرآن میفرماید:«وَأَوْحَینَا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیرَاتِ»؛ و انجام کارهای نیک را به آنها وحی کردیم.
همه وجودشان کار خوب است؛ یعنی معصوم هستند و خطا در زندگیشان نیست. اگر کسی اشتباه کند نمیشود از او تبعیت محض کرد. خدا میفرماید: از سه چیز تبعیت کنید:
«أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ»؛ 1- خدا که خالق هستی است، ۲-پیامبر، ۳- اولوالامر.
اگر در زندگی پیامبر و اولیالامر خطا باشد هیچوقت خدا نمیگوید همیشه از آنها اطاعت کنید؛ میگوید هروقت درست میگویند اطاعت کنید.
3. برپا داشتن نماز
سومین ویژگی امام، اقامه نماز است. قرآن میفرماید: «وَ إقَامَ اَلصَّلاَةَ»؛ نماز را در جامعه پیاده کند. ابیعبدالله (ع) شب و ظهر عاشورا بر نماز تأکید کردند.4. پرداخت زکات
چهارمین ویژگی امام، پرداخت زکات است. قرآن میفرماید: «وَ إِیتَاءُ اَلزَّکَاةِ»؛ زکات بپردازد.5. پرستش خدا
پنجمین ویژگی امام، پرستش خداوند است. قرآن میفرماید:«وَ کَانُوا لَنَا عَابِدِینَ»؛ امام عبد و بنده محض خداست.
موضوع امامت، جدای از ماجرای غدیر و حدیث منزلت و روایات دیگر پیامبر گرامی اسلام (ص)، یک موضوع کاملاً عقلی و فطری است. عقل سلیم نمیپذیرد مدیریت جامعه به دست غیرمعصوم باشد. این پیام رجز جوان رشید اباعبدالله (ع) علیاکبر است.
توبه، ۱۱۹.
مقتل الحسین للخوارزمی، ج۲، الفتوح، ج۵، ص۱۴؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۴۲.
الأمالی للصدوق، ص ۱۶۲؛ الارشاد، ج۲، ص۱۰۶؛ اعلام الوری، ص۲۴۶.
آل عمران، ۶۸.
ابراهیم، ۳۶.
الاختصاص، ص۸۵، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۱۴؛ بحارالانوار، ج۴۶، ص۳۳۷.
هود، ۴۶.
حجرات، ۱۳.
نساء، 95.
مجادله، ۱۱.
زندگی حضرت جواد و عسکریین علیهم السلام، ص ۲۶؛ قصص الأنبیاء، ص۰۸۲۱
المناقب لابن شهر آشوب، ج۳، ص۶۲؛ شرح نهجالبلاغه، ح۲، ص۲۹۷؛ کشف الغمه، ج۱، ص159.
منهاجالبراعة، ج ۱۸، ص۱۸۵.
انبیاء، ۷۳.
شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار؛ ج۲، ص۴۷.
الأمالی للصدوق، ص ۱۶۲؛ الارشاد، ج۲، ص۱۰۶؛ اعلام الوری، ص۲۴۶.
انبیاء، 73.
نساء، ۵۹.
منبع: برگرفته از کتاب سخن آرای 1 (سیری در رجزها و شعارهای عاشوراییان در سخنرانی های استاد دکتر رفیعی)
منبع: برگرفته از کتاب سخن آرای 1 (سیری در رجزها و شعارهای عاشوراییان در سخنرانی های استاد دکتر رفیعی)