11 تیر 1389 / 19 رجب 1431 / 2 جولای 2010 |
1) 11 تير ماه سال 1361 هجري قمري:
آيت الله محمد صدوقي ، روحاني مبارز و امام جمعه يزد بدست عوامل منافق به درجه رفيع شهادت نائل آمد و به عنوان سومين شهيد محراب در تاريخ انقلاب اسلامي ايران جاودانه شد. آيتاللَّه محمد صدوقي در سال 1287 ش برابر با 1327 قمري در يزد ديده به جهان گشود. خانواده شهيد صدوقي از نوادههاي مرحوم شيخ صدوق ميباشند و پدر او يكي از روحانيون معروف يزد بود. آيتاللَّه صدوقي مقداري از تحصيلات خود را در يزد و اصفهان گذراند و سپس براي ادامه تحصيل به قم مهاجرت نمود. وي به مدت 21 سال در قم به فراگيري علوم اسلامي پرداخت و از محضر عالمان نامداري همچون شيخ عبدالكريم حائري يزدي، سيدصدرالدين صدر، سيدمحمدتقي خوانساري، سيدمحمد حجت كوهكَمرهاي و حضرت امام خميني(ره) بهره برد. پس از درگذشت آيتاللَّه شيخ عبدالكريم حائري، مؤسس و مدير حوزه علميه قم، اداره قسمتي از حوزه علميه به شهيد صدوقي واگذار شد. با رسيدن سال 1330 ش و فوت عالم بزرگ ديني يزد، با درخواست مردم و توصيه حضرت امام و بزرگان به آيتاللَّه صدوقي، ايشان به يزد بازگشت و به انجام وظايف ديني و انقلابي پرداخت. اين عالم رباني از آغاز مبارزات حضرت امام خميني(ره) چه پيش از قيام 15 خرداد و چه پس از آن، همواره از ياران و مروّجان افكار متعالي حضرت امام محسوب ميشد. اين شخصيت والامقام پس از پيروزي انقلاب اسلامي، از طرف مردم يزد، براي تدوين قانون اساسي راهي مجلس خبرگان شد و در راه تثبيت اصل ولايت فقيه، تلاش فراواني از خود نشان داد. ايشان همچنين به عنوان نماينده امام و امام جمعه يزد برگزيده شد و به روشنگري و ارشاد مردم همت گماشت. سرانجام آيتاللَّه محمد صدوقي در روز 11 تير 1361 مطابق با دهم ماه مبارك رمضان سال 1402 ق، پس از اداي نماز جمعه در حالي كه جايگاه را ترك ميكرد، منافقي با به آغوش كشيدن آن بزرگوار و منفجر كردن نارنجكي كه در دست داشت، ايشان را در خون خود غوطهور ساخت. در اين ترور كه در ادامه سياست و روش پليد منافقين كوردل جهت حذف فيزيكي چهرههاي فعال، مؤثر و شاخص انقلاب اسلامي صورت گرفت آن شهيد بزرگوار كه به حق، شيخ الشهداء و چهارمين شهيد محراب ناميده شده است، به آرزوي ديرين خود رسيد و به معراج خود كه شهادت بود، دست يافت. |
2) 11 تير ماه سال 1369 هجري شمسي :
محمد علي زاويه از استادان هنر مينياتور در ايران در 78 سال زندگي اش بدرود حيات گفت. او از اهالي تهران بود ودر پايان تحصيلات مقدماتي در مدرسه صنايع مستظرفه زير نظر استاد هادي تجويدي مشغول تحصيل و آموزش شد. نخستين آثار ايشان كه با درجه ممتازي در رشته مينياتور فارغ التحصيل شده بود جايزه بزرگ نمايشگاه نقاشي بروكسل را به خود اختصاص داد. استاد زاويه علاوه بر سالهاي تدريس در هنرستان تهران آثار نفيس و ارزنده اي به يادگار گذاشته اند كه اغلب آنها زينت بخش موزه ها و مجموعه هاي خصوصي در ايران و ساير نقاط جهان است . از جمله آثار استاد محمد علي زاويه مي توان چوگان بازي ،خسرو وشيرين ؛ و شاه عباسي و رضا عباسي اشاره كرد كه جملگي در موزه هنرهاي ملي سازمان ميراث فرهنگي كشور نگهداري مي شود. |
3) رحلت حكيم، عارف و فيلسوف شهير "آخوند ملامحمد كاشاني" (1294ش):
آخوند ملا محمد كاشاني (كاشي)، عارف، فيلسوف، حكيم، فقيه و عالم شيعي در سال 1213ش (1250ق) در كاشان به دنيا آمد و مقدمات علوم را در زادگاهش پشت سر گذاشت. وي پس از آن راهي اصفهان گرديد و حكمت و فلسفه را نزد ميرزا حسن نوري و محمدرضا صهباي قمشهاي آموخت تا بدانجا كه در علوم عقلي به كمال رسيد. آخوند ملامحمد كاشاني از آن پس در مدرسه جده كوچك و مدرسه صدر اصفهان به تدريس علوم عقلي پرداخت و جاذبه درس ايشان كه فلسفه را با عرفان ميآميخت، علاقمندان به فلسفه، به ويژه فلسفه ملاصدرا را از شهرهاي دور و نزديك و حتي از كشورهاي ديگر به اصفهان ميكشاند. آخوند كاشاني در طول دهها سال تدريس، شاگردان فراوان و فاضلي پرورش داد كه حضرات آيات: سيدحسين بروجردي، شيخ محمد حكيم خراساني، حاج آقا رحيم ارباب، سيد محمدرضا خراساني، آقا ضياءالدين عراقي، طَرَب اصفهاني، آقا نجفي قوچاني، شيخ هاشم قزويني و ميرزا ابوالقاسم محمد نصير شيرازي از آن جملهاند. آخوند علاوه بر فقه و اصول و حكمت، در ادبيات عربي و فارسي و رياضيات نيز تبحر داشت. اين فيلسوف و مدرس بزرگ فلسفه صدرالمتألّهين، سرانجام پس از عمري سرشار از تدريس و نشر فلسفه و عرفان در يازدهم تيرماه 1294ش برابر با بيستم شعبان 1333ق در هشتاد و يك سالگي در اصفهان وفات يافت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان كه مدفن بزرگان بيشماري است، به خاك سپرده شد. |
4) انجام عمليات كوچك روحاللَّه در نوسود توسط ارتش و سپاه (1360 ش) |
5) شهادت حجتالاسلام "سيدمحمد حسن حكيم" در زندان رژيم بعث عراق (1364 ش) |
6) وقوع غزوهي "تبوك" بين مسلمانان و لشگر روم(9 ق):
غزوهي تبوك از آخرين غزوات پيامبر اسلام(ص) به شمار ميرود. سبب وقوع غزوهي تبوك آن بود كه كاروان تجاري شام به پيامبر اسلام خبر داد كه سلطان روم لشگري مجهز كرده و عازم مدينه است. از اينرو رسول خدا فرمان داد مسلمانان از دور و نزديك آمادهي جنگ شوند. عليرغم دوري راه، فصل گرما، دورهي برداشت محصول و سختي مسير، اكثر مسلمانان، خود را جهت جنگ آماده كردند. در اين ميان گروهي از منافقين مدينه به بهانههايى در اين غزوه شركت نكردند و ديگران را نيز از رفتن منع مينمودند. لذا چون پيامبر از نيّت سوء آنان آگاه شد، علي(ع) را به جاي خويش در مدينه گماشت و رهسپار تبوك گشت. سرانجام لشگر سي هزار نفري اسلام به محل جنگ رسيدند ولي از سپاه روم اثري نيافتند. در اين غزوه هرچند جنگي رخ نداد ولي شوكت اسلام، فداكاري مسلمين و آمادگي آنها در برابر كفر به نمايش درآمد. همچنين به اين جنگ، غزوي "فاضِحِه" (به معني رسوا كننده) نيز گفته ميشود زيرا جمعي منافقِ مسلمان نما در اين سفر رسوا شدند. |
7) درگذشت "ابن خلف مالكي" عالم و فقيه(474 ق):
ابوالوليد سليمان بن خلف مالكي حافظ و مفسر قرآن، اديب و شاعري چيره دست بود و از دانشمندان برجستهي آندلس به شمار ميرفت. وي در ابتدا در آندلسِ اسپانيا و سپس در مكه و بغداد به تدريس فقه و نشر احاديث پيامبر اكرم پرداخت. تفسير القرآن، الناسخ و المنسوخ و الاشاره از جمله آثار ابوالوليد است. |
8) درگذشت "شاه اسماعيل صفوي" و جلوس "شاه طهماسب" (930 ق):
شاه اسماعيل صفوي در رجب سال 930 ق هنگامي كه عازم قفقاز بود بيمار شد و در نوزدهم اين ماه در نزديكي سراب جان سپرد. در آن زمان او 38 ساله بود و 24 سال از پادشاهي وي ميگذشت. جسد اسماعيل اوّل را به اردبيل آورده و در آرامگاه شيخ صفي الدين اردبيلي به خاك سپردند. او محبوب مردم ايران بود. شاه اسماعيل به محض آنكه بر تخت سلطنت نشست، مذهب تشيع را در كشور، كيشِ رسمي قرار داد و دولتي نيرومند به وجود آورد. پس از مرگ شاه اسماعيل، پسرش طهماسب اول كه يازده سال داشت بر اريكهي قدرت تكيه زد. |
9) وفات فقيه جليل "سيد دلدار علي نَقَوي" عالم بزرگ هندي(1235 ق):
سيد دلدار علي بن سيدمحمد معين نقوي هندي نصيرآبادي در سال 1166 ق در خانوادهاي عالم در نصيرآباد هند به دنيا آمد. نَسَب شريفش با 22 واسطه به امام دهم، حضرت علي النقي(ع) ميرسد. وي از علماي بزرگ هند و نخستين شخصيتي است كه توانست شريعت جعفري را در كشور هندوستان استوار سازد. سيد دلدار علي نقوي از شاگردان برجستهي آيات عظام: سيدمهدي بحرالعلوم، بهبهاني و ميرزا مهدي شهرستاني بوده و آثار گرانقدري از او بر جاي مانده است. اِحياء السُّنَّه و امانَةُ البدعَة، اساسُ الاصول و عمادُ الاسلام از جمله تاليفات اين عالم رباني به شمار ميروند. سيد دلدار رياست مذهبي هندوستان را برعهده داشت و در تعريف و شناساييِ مقامات علمي او همين بس كه شيخ محمدحسن نجفي صاحب جواهر و مرجع بزرگ تقليد، او را با عناوين علامهي فائق و خاتَمُ المُجتَهد ميستايد. اين عالم بزرگوار سرانجام در 69 سالگي در لكهنو در هندوستان رحلت كرد. |
10) رحلت عالم بزرگوار آيت اللَّه "شيخ محمد خالصي زاده" فقيه عالي قدر شيعه(1383 ق):
آيت اللَّه محمد خالصي معروف به خالصي زاده در سال 1308 ق در كاظمين به دنيا آمد و پس از پايان تحصيلات به اجتهاد دست يافت. ايشان در قيام سال 1920 ميلادي مردم عراق عليه استعمار انگلستان، دوشادوش پدرش به صفوف مجاهدان پيوست تا اين كه او را به ايران تبعيد كردند. پس از درگذشت پدر، در مشهد مقدس بر كرسي تدريس نشست و همزمان بر ضد مفاسد و ستمگريهاي رژيم طاغوت، مبارزه ميكرد. رژيم نيز ايشان را به شهرهاي مختلف از جمله قزوين تبعيد نمود. سرانجام به زادگاه خود بازگشت و به تدريس و تاليف پرداخت. احياء الشريعه، مظالم انگليس در بين النهرين و هُدي و شفا از جمله آثار اوست. آيت اللَّه خالصيزاده سرانجام در سال 1383 در 75 سالگي درگذشت و به ديدار معبود شتافت. |
11) درگذشت "ژان ژاك روسو" فيلسوف و متفكر شهير فرانسوي (1778م) (ر.ك: 28 ژوئن) |
12) مرگ "لويي ژاك مونْدْ داگر" نقاش فرانسوي و مبدع فن عكاسي (1851م):
لويى ژاك مونْدْ داگِر، نقاش و مخترع فرانسوي در 18 نوامبر 1789م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از فراگيري نقاشي و فيزيك، براي سِنهاي تئاتر، پردههايى جالب درست ميكرد. با توجه به تاثيرات نور،داگر به اين فكر افتاد تا تصويري كه حاصل ميشود به صورت عكسي ثابت و دائمي درآوَرَد. از اين رو با همكاري يكي از دوستان، درباره عكاسي شروع به كار كرد و روش اوليه آن را كه بعداً به داگرئوتيپ معروف شد، ابداع نمود. گرچه در اين روش، عليرغم سختي، تنها گرفتن يك عكس، آن هم به صورت تار، امكان داشت، اما صِرف اين واقعيت كه ميتوان به كمك نور آفتاب هم تصويري از اشخاص و اجسام به دست آورد كه از نقص و خطاي دست بشري مصون باشد، خود، مسئلهاي فوقالعاده جالب و ارزنده بود. گرچه معمولاً داگر را مخترع فن عكاسي ميدانند، ولي حقيقت امر اين است كه مقدمات پيدايش اين اختراع از مدتها قبل آماده شده بود و افراد بسياري در اين راه كوشش كرده بودند. با اين حال در سالهاي پس از آن، اين فن به سرعت پيشرفت كرد و روشهاي عكاسي آسان و سريع، ايجاد شد. لويي ژاك داگر سرانجام در دوم ژوئيه 1851م در شصت ودو سالگي درگذشت. |
13) درگذشت "آنتوان چِخوف" داستانسرا و نويسنده شهير روسي (1904م):
آنتوان پاولوويچ چخوف نويسنده و داستان سراي نامدار روسي در 17 ژانويه سال 1860م در خانوادهاي فقير در روسيه به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را در رشته پزشكي به پايان رساند و مدت كوتاهي نيز به طبابت پرداخت. ولي با استعداد و علاقهاي كه به نوشتن داشت، از حرفه خود دست كشيد و كار نويسندگي را دنبال كرد. چخوف در مدت كوتاهي، آثار متعددي به نگارش درآورد و به شهرت دست يافت. او در جواني به مرض سل دچار شد و تا پايان عمر، از اين بيماري در رنج بود. از اينرو به توصيه پزشكان، به جنوب فرانسه رفت و به نوشتن نمايشنامه و داستانهاي كوتاه سرگرم شد. در مورد آثار چخوف بايد گفت كه نوآوريهاي صوري و موضوعي او در هنر داستانپردازي، اصول و سنن ادبي را دگرگون كرد. با آنكه قسمت اعظم آثار چخوف به صورت داستانهاي منثور است، با اين حالْ وي نمايشنامهنويس چيرهدستي بود و مهمترين داستان كوتاهنويس همه اعصار به شمار ميرفت. چخوف در صنعت ايجاز و هنرِ داستاننويسي داراي قدرتي شگرف بود و در خلق شخصيتهاي جالب، مهارتي بسزا داشت. او بشردوستي و نيك نفسي و خدمت به مردم را نيز وظيفه هر انسان شرافتمند ميدانست و به طرزي گيرا و دلانگيز، اين علاقه شديدِ انسان دوستي در آثارش به چشم ميخورد. آثار متعدد ومتنوع اين نويسنده بزرگ روس، پر از لطف و زيبايى و نيز آميخته با هزل و طنز ميباشد. چخوف خواننده را در عين حال كه ميخنداند، به فكر و دقت نيز وا ميدارد و معايب اجتماعي را در نظرش جلوهگر ميسازد. فاجعه در شكارگاه، دهقانان، دكتر بيمريض، مرد زود رنج، باغ آلبالو و سه خواهر از جمله آثار مشهور اوست. آنتوان چخوف سرانجام در دوم ژوئيه 1904م در حالي كه بيش از 44 سال از عمرش نميگذشت، در اوج شهرت و محبوبيت بر اثر مرض سل درگذشت. |
14) وحدت ويتنام شمالي وجنوبي پس از بيست سال جدايي (1976م):
پس از خروج نيروهاي استعمارگر فرانسوي از ويتنام و تقسيم ويتنام به دو قسمت شمالي و جنوبي، طي سلسله حوادثي جنگ خونين بين ويتنام جنوبي همراه با حمايت همه جانبه امريكا با ويتنام شمالي تحت حمايت كمونيستها درگرفت كه بيش از يك دهه قتل و غارت و كشتار صدها هزار نفر از مردم غيرنظامي ويتنام را به دنبال آورد. همچنين ورود مستقيم نيروهاي نظامي امريكا به ويتنام باعث شد تا ماهيت تجاوزكارانه سياست امريكا آشكار شود و افكار عمومي جهان را عليه دولت امريكا بسيج نمايد. امريكا كه طي زمان دريافته بود در ويتنام كاري از دستش ساخته نيست، سعي ميكرد به هر طريق ممكن از منطقه خارج شود. در نهايت، نيروهاي اشغالگر امريكايى تحت فشار شديد افكار عمومي و بدون اخذ نتيجهاي از جنگ ويتنام و با تحمل تلفات فراوان، در سال 1973م از ويتنام خارج شدند و دولت سايگون، پايتخت ويتنام جنوبي، در 30 آوريل 1975م، سرنگون شد. بدين ترتيب ملت ويتنام پس از چند صد سال مبارزه با چينيها، فرانسويها، ژاپنيها و امريكايىها سرانجام از يوغ استعمار آزاد شد و مردم ويتنام در اول قدم، خواستار اتحاد دو قسمت شدند. در ابتدا تصميم گرفته شد به جاي متحد كردن دو ويتنام، دولت انقلابي موقت كه از سال 1968م اعلام موجوديت كرده بود به اداره قسمت جنوبي كشور به طور مستقل ادامه دهد. اما اين امر تحقق نيافت و درگيريهايى بين طرفداران كمونيستها در شمال با حكومت سرمايهداري در جنوب روي داد و حركتهاي وسيعي نيز براي مصادره سرمايههاي خارجي انجام گرفت. طي اين مدت كه به دوره انتقالي معروف گرديد، برنامه بازسازي ارتش و نظام اداري نيز در اولويت واقع شد. در نهايت در جريان كنفرانس اتحاد دو ويتنام در نوامبر 1975م تصميم گرفته شد تا ويتنام جنوبي و شمالي در هم ادغام شوند. سرانجام در دوم ژوئيه 1976م ويتنام شمالي و جنوبي پس از بيش از بيست سال جدايي، اتحاد خود را عنوان كرده و استقرار رژيم جمهوري سوسياليستي ويتنام به پايتختي هانويْ اعلام گرديد. |
15) وقوع فاجعه "تونلِ مِنا" در عربستان (1990م) |
16) تولد خوان آنتونیو باردم (2002-1922) کارگردان اسپانیایی |