وقف در اسلام
اسلام به عنوان کاملترین دین آسمانی، بهگونهای اساسی، کلّیۀ نیازهای افراد جامعۀ خود را بررسی نموده و راهحلهایی را در جهت رفع مشکلات مختلف جامعه ارائه نموده که ضامن و در بردارندۀ گسترش عدالت و مساوات است. از جمله راهکارهای اسلامی، وضع قوانینی از قبیل زکات، خمس، صدقه و وقف است که به مدد آنها، بسیاری از مشکلات اقتصادی جامعه برطرف میگردد. در حقیقت، دین مبین اسلام به پیروان خود دستور داده است تا با اجرای احکام قرآن و شرع مقدّس، در جهت محرومیتزدایی از جامعۀ اسلامی اقدام کنند.یکی از روشهای سفارش شده در خصوص استحکام پایههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعۀ اسلامی، سنّت حسنۀ وقف است. وقف عبارت است از اینکه عین مال، حبس و منافع آن تسبیل شود. منظور از حبس نمودن عین مال، نگاهداشتن عین و اصل مال از نقل و انتقال و همچنین از تصرّفاتى است که موجب تلف عین گردد؛ زیرا مقصود از وقف، بهرهبردن همیشگى موقوفعلیهم از مال موقوفه است و بدین جهت، آن را وقف نامیدهاند. منظور از تسبیل منافع، واگذارى منافع در راه خداوند و امورخیریه و اجتماعى بر اساس نیت واقف میباشد.
وقف از دیرباز، به شکلهای گوناگونی در تاریخ بشر وجود داشته است ولی اسلام، آن را در مسیری روشن، منطقی، هدفدار، مترّقی و دقیق نهاده است.
وقف در قرآن
اگرچه در قرآن کریم، آیهای که بر وقف و احکام آن صراحت داشته باشد، وجود ندارد، امّا مفسّران و دانشمندان اسلامی از کلّیت برخی مفاهیم اخلاقی که در قرآن ذکر شده است، چنین دریافتهاند که وقف، مورد تأیید قرآن کریم است؛ زیرا مواردى از اعمال صالح مانند صدقه، قرضالحسنه، تعاون، انفاق، محبّت و کمک به همنوعان ذکر شده که به نوعى با روح وقف سازگارى دارد.علاوه بر موارد فوق، خداوند در قرآن میفرماید: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً؛ مال و فرزندان، آرایش زندگانى جهاناند ولکن اعمال صالح که تا قیامت باقى است (مانند نماز، تهجّد، ذکر خدا و صدقات جارى همچون بناى مسجد، مدرسه، موقوفات و خیرات در راه خدا) نزد پروردگار بسى بهتر و عاقبت آن نیکوتر است» که بدین ترتیب باید تأکید نمود که وقف، مصداق بارز باقیاتالصالحات است.
وقف در سنت
دومین منبع معارف اسلامی، سنّت است و سنّت، به قول، فعل و تقریر گفته میشود که از معصومین (ع) صادر شده باشد. دربارۀ وقف و ارزش و ویژگیهای آن، روایات متعدّدی نقل شده است.پیامبر (ص) میفرماید، عمل انسان جز از سه راه با مرگش قطع میشود:
صدقۀ جاریه
دانشى که مورد استفاده قرار گیرد.
فرزند شایستهاى که براى او دعا کند.
در حدیث مشهوری از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمودند: «إِنَّ مِمَّا یَلْحَقُ الْمُؤْمِنَ مِنْ عَمَلِهِ وَ حَسَنَاتِهِ بَعْدَ مَوْتِهِ عِلْماً نَشَرَهُ وَ وَلَداً صَالِحاً تَرَکَهُ وَ مُصْحَفاً وَرَثَهُ أَوْ مَسْجِداً بَنَاهُ أَوْ بَیْتاً لِابْنِ السَّبِیلِ بَنَاهُ أَوْ نَهَراً أَجْرَاهُ أَوْ صَدَقَةٍ أَخْرَجَهَا مِنْ مَالِهِ فِی صِحَّتِهِ وَ حَیَاتِهِ تَلْحَقُهُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ یعنی: چند چیز است که بعد از مرگ مؤمن، پاداش آنها به او میرسد؛ علمی که از خود به یادگار گذاشته باشد، فرزند صالحی که جانشین خوبی برای او باشد، قرآنی که به ارث گذاشته باشد، مسجدی که ساخته باشد، منزلی که برای مسافران در راه مانده بنا کرده باشد، نهری که آن را جاری ساخته است و صدقهای که در حال حیات و زندگی خود انجام داده باشد.»
روایات متعدّدی از رسول خدا (ص) دربارۀ تشویق به وقف نقل شده است که بررسی این روایات و بررسی زندگی و سیرۀ عملی آن حضرت، نشاندهندۀ این مطلب است که پیامبر اکرم (ص) همواره معلّم بشریت بودهاند و علاوه بر تأکیدات فراوان در خصوص جایگاه و ارزش وقف، خود نیز بدین کار نیکو دست زدهاند. به موجب تأکیدی که آن حضرت بر مسأله وقف و نتایج مثبت آن در جامعه داشتند، بسیاری از مؤمنین سعی میکردند بخشی از امکانات مالی خود را وقف امور خیریه کنند.
از جابر بن عبدالله روایت شده است که: «لَمْ یَکُنْ مِنَ الصَّحَابَةِ ذُو مَقْدُرَةٍ إِلَّا وَقَفَ وَقْفاً؛ از یاران و اصحاب رسول خدا (ص) کسی نبود که توانایی مالی داشته باشد و چیزی را وقف نکرده باشد.»
مطالعه روایات و سیره معصومین (ع) از اهمیت فوقالعاده وقف در زندگی بابرکت ایشان حکایت میکند که پرداختن به آن از حوصله این جلسه خارج است.
وقف در سیرۀ حضرت زهرا (س)
زندگی کوتاه زهرای مرضیه (س) برکات بیشماری را به دنبال داشت، برکات معنویش سراسر تاریخ اسلامی را فرا گرفت. مفسران در ذیل سوره کوثر، فاطمه (س) و فرزندانش را مصداق حقیقی کوثر یعنی خیر کثیر دانستهاند که خداوند آنها را به پیامبرش عنایت کرد، پس نمیتوان برکات وجودی فاطمه (س) را منحصر در امور معنوی تنها دانست، عملکرد و سیره پیامبرگونهاش در امور مادی و معنوی هر دو، برکت را به دنبال داشت. او در باب صدقات و موقوفات برترین بانوی جهان بوده و هست، هر چه را مالک بوده بر اساس سیره پدر بزرگوارش تقدیم به فقراء و مستمندان مینمود و علاوه بر کمکهای مقطعی، کمکهای جاویدان و مستمری چون موقوفات داشته است.علامه مجلسی (ره) میگوید:
سید بن طاووس (ره) رو به فرزندش نمود، گفت: پسرم، موقوفات و صدقات جدهات فاطمه زهرا (س) همانند العوالی، حیطان سبعه و... از اموالی بود که رسول خدا (ص) آنها را بدون جنگ و درگیری مالک گردید، کسی در آن شریک نبوده و ملک خالص آن حضرت شد و «فیء» محسوب میشود. سپس پیامبر خدا (ص) آنها را در زمان حیات خویش به دخترش به صورت هبه (بخشش) واگذار کرد. فاطمه (س) هم آنها را در راه خدا وقف نمود - غیر از فدک که توضیحش خواهد آمد - و سپس «موقوفعلیهم» - کسانی را که میتوانند از آن موقوفات استفاده نمایند - را مشخص کرد.
سپس سید بن طاووس (ره) اضافه کرد و گفت فرزندم: در ارزش آنها همین قدر بس که بعضی از آن اموال سالانه بین بیستوچهار هزار تا هفتاد هزار درهم درآمد داشته است.
حضرت فاطمه (س) صدقات خود را بر بنىهاشم و بنىعبدالمطلّب قرار داد و تولیت آن را به حضرت علی (ع) واگذار کرد. امام باقر (ع) به ابابصیر فرمود: «آیا وصیت حضرت فاطمه را برایت بخوانم؟» ابابصیر گفت: آری. آن حضرت از کیسهای نوشتهای بیرون آورد و خواند: «بسم الله الرحمن الرحیم، این وصیتنامه فاطمه دختر پیامبر خدا (ص) برای علی بن ابیطالب (ع) است؛ باغها و مزرعههای هفتگانهام را که عبارتند از: الْعَوَافِ وَ الدَّلَالِ وَ الْبُرْقَةِ وَ الْمِیثَبِ وَ الْحَسْنَى وَ الصَّافِیَةِ وَ مَا لِأُمِّ إِبْرَاهِیم (مزرعه امابراهیم) همه در اختیار علی است و پس از او در اختیار حسن و سپس حسین و پس از او بزرگترین فرزندانم متولی آنها خواهند بود. بر این وصیتنامه مقداد و زبیر را شاهد میگیرم. نویسنده وصیتنامه: علی بن ابیطالب».
از امام رضا (ع) درباره باغهای هفتگانه پرسیده شد که آیا آنها ارث رسول خدا (ص) برای فاطمه (س) بوده است؟ امام (ع) فرمود: «آنها وقف بودند و رسول خدا (ص) از محل در آمد آنها مخارج مهمانهای خود را تامین میکرد و هنگامی که رحلت نمود عباس عموی پیامبر درباره آنها با حضرت فاطمه (س) به خصومت پرداخت و حضرت علی (ع) و سایرین شهادت دادند که آنها وقف حضرت فاطمه بوده است و آنها عبارتند از: الدَّلَالُ، وَ الْعَوَافُ، وَ الْحُسْنَى، وَ الصَّافِیَةُ، وَ مَالُ أُمِّ إِبْرَاهِیمَ (مَا لِأُمِّ إِبْرَاهِیم)، وَ الْمَیْثَب وَ الْبُرْقَة».
موقوفات حضرت زهرا (س)
1. امالعیال
امالعیال چشمهای است که به برکت آن روستایی بزرگ در کنارش ساخته شد. این روستا در نزدیکی قلعههای «آرة» که بین راه مکه و مدینه است واقع شده و در آن روزگار بیش از بیست هزار نخل خرما داشته است. امالعیال، امروز هم دارای چشمههای پر آب و سرشار است و از مناطق سرسبز و ییلاقی به شمار میرود و در آنجا میوههای مختلف مانند لیمو، انگور و موز به عمل میآید. امالعیال در یکصد و هفتاد کیلومتری مدینه منوره و پنجاه و شش کیلومتری شرق «سقیا» قرار دارد.عرام بن اصبغ سلمی که شخصی مورد اطمینان است و در اواخر قرن سوم هجری قمری زندگی میکرده و در شناسایی منطقه «تهامه» از خبرگی ویژهای برخوردار بود میگوید: «امالعیال قریة صدقة فاطمة الزهراء بنت رسول الله (ص)؛ روستای امالعیال صدقه و موقوفه فاطمه زهرا (س) دختر رسول خدا (ص) است.»
این چشمه و این سرزمین از سوی صدیقه طاهره (س) بر سادات حسینی وقف گردیده است. امروز هم فرزندان فاطمه (س) از آن بهره میگیرند.
چه بسا وقف بر سادات حسینی از آن جهت بوده که بنا بر پیشبینی و علم فاطمه (س) امامت در نسل و فرزندان حسین بن علی (ع) استمرار پیدا میکرده و از سوی دیگر بعد از شهادت اباعبدالله الحسین (ع) فرزندان آن حضرت بیشتر مورد غضب حاکمان بنیامیه واقع میشدند و نیاز به یک پشتوانه مالی خاص داشتند؛ از این رو «ام العیال» را وقف سادات حسینی مینماید و در بین مسلمانان روشن و مسلم است که اموال موقوفه باید صرف «موقوفعلیهم» گردد.
سمهودی نیز مینویسد: امالعیال، چشمهای است که متعلق به فاطمه زهرا (س) بوده و آن را وقف نمود. توسط این چشمه بیش از بیست هزار نخل آبیاری میگردیده و جعفر بن طلحة بن عبیدالله تیمی دویست هزار دینار جهت احیاء آن و اطراف آن صرف کرده است.
2. باغهای هفتگانه
«حیطان سبعه» همان باغها و مزارع هفتگانهای است که اطراف آن دیوار کشیده شده بود و بیشتر آنها در منطقه «العوالی» و شرق مدینه منوره واقع شده بود.1. الْعَوَاف
بعضی آن را - الاعواف - دانستهاند و لکن ابنشبه میگوید صحیح در نزد من «العواف» است و آن جایگاه وسیعی در نزدیکی شهر مدینه است که مردم آن اموال خویش - گوسفندان و شتران و ... - را در آنجا نگهداری میکردند، این وادی از سرچشمه «مهزور» آبیاری میگردید.
ابوغسان گفته است: الاعواف جزء معروف بالعالیة؛ اعواف، قطعه زمین شناختهشدهای است که در منطقه باب العوالی واقع شده است.
2. الصَّافِیَة
این باغ در قسمت شرقی مدینه واقع شده و به قطعه «زهیره» معروف است. این مکان از جمله اموالی بود که از یهود بنیقریظه به دست آمد و چون هیچگونه درگیری وجود نداشت جزء اموال خالص پیامبر خدا (ص) محسوب شد و کسی در آن سهمی نداشت. پیامبر آن را به دخترش فاطمه (س) واگذار کرد او هم آن را وقف نمود.
3. الدَّلَال
الدلال قطعه زمینی در قسمت شرقی مدینه بود که قبل از صافیه واقع شده است و بنیثعلب یهود مالک آن بودند، امام باقر (ع) فرمود: دلال متعلق به یک زن یهودی از بنینضیر بود که سلمان (ره) در نزد او در بردگی به سر میبرد، آن زن طی قراردادی با سلمان بنا را بر این گذاشتند که سلمان آن سرزمین را احیا کند و درختکاری نماید سپس آن زن، سلمان را آزاد نماید. رسول خدا (ص) از این پیمان و قرارداد آگاه شد، به نزد سلمان در محل کاشتن درختها آمد و به او کمک کرد و در مدت کوتاهی درختان بزرگ شدند و به ثمر نشستند، پس از مدتی که اسلام قدرت پیدا کرد، آن سرزمین به عنوان غنیمت - فیء - به تصرف پیامبر خدا درآمد، پیامبر (ص) آن را به دخترش فاطمه داد. فاطمه (س) هم آن را در راه خدا وقف نمود. بعضی محدثان از «الدلال» تعبیر به «الکلاب» کردهاند و گفتهاند: آن، نهر آب مورد توجهی بود که در مدینه جاری میگشت و مردم از آن بهره میبردند.
4. الْبُرْقَة
این باغ در قبله مدینه به سمت مشرق قرار گرفته بود، قبلا از اموال یهود بنیقریظه محسوب میگردید لکن بعد از اینکه به دست رسول خدا (ص) افتاد، سلمان (ره) در آن درختکاری کرد و بعد هم به فاطمه (س) واگذار شد که آن حضرت آن را وقف بر بنیهاشم و بنیعبدالمطلب نمود.
5. الْمَیْثَب
جایش معین نیست و لکن جزء غنائمی است که بدون جنگ به دست پیامبر (ص) افتاد، او هم آن را به دختر خویش داد و بعد هم فاطمه (س) وقفش نمود، بکری میگویند: از موقوفات عام رسول خدا (ص) است.
6. الْحُسْنَى
موضعی است که در نزدیکی «الدلال» واقع شده و مشهور به «الحسینیات» میباشد، این محل از وادی «مَهْزُور» آبیاری میگردد.
7. مشربه أُمِّ إِبْرَاهِیم
در آخر باب العوالی مدینه منوره، بستانی است که چون در آنجا درد زایمان بر امابراهیم - ماریه قبطیه - همسر رسول خدا (ص) عارض شد، دستش را به چوبی گرفت و بعد از لحظاتی فرزندش «ابراهیم» به دنیا آمد بدین جهت مشربه امابراهیم نام گرفت. این بستان در نزدیکی مدارس یهودی آن روز قرار داشت و درختان آن بستان از وادی «مهزور» آبیاری میگردید. مشربه به اتاق مسکونی اطلاق میشود، پیامبر خدا (ص) ماریه قبطیه را آنجا سکونت داده بود.
آیا فدک جزء موقوفات بوده یا نه؟
فدک تقریباً در 160 کیلومتری مدینه منوره واقع شده و بعضی مانند یاقوت حموی فاصله بین فدک و مدینه منوره را دو تا سه روز دانستهاند و فدک را غیر از حیطان سبعه میدانند؛ زیرا حیطان سبعه همگی در اطراف مدینه بوده و تملیک آنها توسط مخیریق در سال دوم و سوم هجرت بعد از غزوه احد بوده و آنها را به رسول خدا (ص) واگذار نمود و حدود و جایگاه آن هم معین شده، همان طوری که گذشت.فدک را کسی جزء صدقات و موقوفات آن حضرت ندانسته است بلکه بر اساس کلام فاطمه (س) فدک ملک طلق او بوده و نیز خلفاء بنیامیه و بنیعباس هم که در بعضی از مقاطع تاریخی به فرزندان فاطمه (س) واگذار کردند آن را میراث آن حضرت دانستند.
مامون عباسی به هنگام واگذاری فدک به فرزندان فاطمه (س) در نامهای خطاب به فرماندار مدینه (قثم بن جعفر) نوشت:
همانا رسول خدا (ص) فدک را به دخترش فاطمه (س) بخشید و بر او روا داشت، این مطلب در نزد اهلبیت رسول خدا (ص) روشن و آشکار است، بعد همچنان فاطمه (س) مدعی آن بود که فرمایش آن بانو سزاوارتر به تصدیق و قبول است، پس مصلحت در این است که فدک به ورثه فاطمه (س) بازگردانده شود و به محمد بن یحیی و محمد بن عبدالله نوههای علی بن الحسین (ع) واگذار کنید تا آنها به اهلش برسانند.
وقف برای حضرت فاطمه (س)
پس از آشنایی اجمالی با سیره حضرت زهرا (س) در وقف، اکنون چند جمله در خصوص یکی از وظایف مسلمین نسبت به ساحت مقدس پاره تن پیامبر (ص) سخن میگوییم. بر اساس آیه 23 سوره شوری - قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى - محبت و مودت نسبت به اهلبیت (ع) به خصوص دختر پیامبر (ص) یکی از ابتداییترین وظایف هر مسلمان است. البته باید بدانیم که صرف ادعا انسان را محب اهلبیت (ع) نمیکند. رسول خدا (ص) معیاری روشن را برای دوستان اهلبیت قرار داد و فرمود: «ایمان هیچ بندهای کامل نمیشود، مگر مرا از خودش بیشتر دوست بدارد، اهلبیتم از اهلش محبوبتر و عترتم دوستداشتنیتر از عترتش باشد.»هرکس میتواند میزان صداقت خود را با این کلام پیامبر (ص) بسنجد و ببیند چه میزان پیامبر خدا را بیش از خود و اهلبیت او را بیش از خانواده خود دوست دارد و ترجیح میدهد؟
یکی از نشانههای مقدمداشتن دیگری بر خود، وقتگذاشتن برای او و بذل مال و خرج دارایی به پای اوست و این معنای مودت است؛ یعنی محبت عملی. اینکه انسان داراییاش را برای خود و خانوادهاش خرج میکند و هرآنچه دوست دارند را برایشان مهیا میکند، نشان از محبت و علاقهای است که انسان به خود و به خانواده خود دارد.
با این نگاه، میزان محبت به اهلبیت (ع) به راحتی فهمیده میشود. کسی که برای یادگیری و ترویج معارف اهلبیت (ع) وقت نمیگذارد و نمیتواند از بخشی از داراییاش در این راه بگذرد، چگونه میتواند ادعای محبت ایشان را داشته باشد؟
هزینه نمودن مال و دارایی برای نشر معارف و آموزههای فاطمی از جمله سخنان و خطبههای حضرت در قالب برگزاری مجالس مذهبی و چاپ و نشر در فضای حقیقی و مجازی، نشانهای است برای اثبات محبت فاطمه (س) است و یقیناً کسی علاقه بیشتری به دختر پیامبر دارد که برای بعد از مرگ خود نیز فکری میکند و برنامهای دارد تا راه این بذل محبت بعد از زندگی مادی همچنان باز بماند.
میتوان با وقف برای حضرت صدیقه طاهره (س)، محبت و علاقه خود به دختر پیامبر را جاودانه نمود و سبب شد تا آیندگان نیز به برکت بهرهمندی از آثار این موقوفه، محبت و مودت خویش را به سیده زنان اهل بهشت افزایش دهند. چون وقف یک سنت حسنه در حال جوشش است، واقف در هر پاداش، فضیلت و بهره از موقوفه شریک میشود.
به امید آنکه در هر شهر و منطقهای از کشور حداقل یک موقوفه به نام حضرت زهرا (س) و برای ترویج معارف فاطمی وجود داشته باشد و نام ما در زمره این دسته از واقفین قرار بگیرد.
فرصتی بینظیر برای واقف شدن
در مشهد مقدس و در جوار مضجع شریف حضرت علی بن موسیالرضا (ع) موقوفهای مشارکتی و جمعی به نام «مهر فاطمی» به صورت قرض و دریافت وام ایجاد شده است. برای ایجاد این موقوفه ۳۲۰ هزار سهم که هر کدام ۵۰ هزار تومان قیمت دارد، در نظر گرفته شده تا عموم مردم بتوانند در این وقف گروهی سهیم شوند و با عمل به آیه وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى موقوفهای با هزاران واقف تقدیم به پیشگاه ملکوتی حضرت صدیقه طاهره فاطمه شهیده (س) نمایند.این موقوفه در زمینی به مساحت حدود 1000 متر مربع و با زیربنایی حدود 5600 مترمربع در 7 طبقه، دارای 15 واحد تجاری، ۲۸ واحد اقامتی و ۲ طبقه پارکینگ میباشد.
برای کلیه افرادی که در این طرح مشارکت داشته باشند وقفنامه یا به عبارتی سند وقف تنظیم خواهد شد. درآمد این موقوفه در مواردی چون «کمک به هزینه برنامههای فرهنگی برای ترویج فرهنگ فاطمی اعم از تحقیق و پژوهش، آموزش، نشر، تولید کتاب و سایر آثار فرهنگی، حمایت از هزینه مراسمهای فاطمی، ترویج فرهنگ وقف فاطمی، حمایت و کمک به هزینههای اعزام مبلغ در ایام فاطمیه» در شهر مشهد استفاده میگردد.
این موقوفه توسط امام جمعه وقت مشهد مقدس، مدیرکل وقت اوقاف و امورخیریه این شهر و یکی از علما و فضلای مشهد با معرفی مدیرکل اوقاف و تأیید امام جمعه، اداره میشود.
روشهای مشارکت در این طرح بابرکت در آدرس اینترنتی www.mehrfatemi.ir بیان شده است.
. سورۀ مبارکۀ کهف، آیۀ 46.
. الحر العاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج13، ص 292.
. پاینده، ابوالقاسم (مترجم)، نهج الفصاحه، قم، دارالعلم، 1390، ص 183.
. عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، جلد 3، صفحه 261.
. التفسیر الکبیر، فخر رازی، ج 32، ص 124؛ مجمعالبیان، ج 10، ص 549.
. سفینة البحار، ج 7، ص 45؛ بحارالانوار، ج 29، ص 123، ح 5.
. الکافی، ج 7، ص 48.
. الکافی، ج 7، ص 47 و 48.
. معجم معالم الحجاز، عاتق بن غیث بلادی، ج 1، ص 21.
. اعلام زرکلی، ج 4، ص 223.
. معجم معالم الحجاز، ج 6، ص 194.
. عمدة الاخبار فی مدینة المختار، احمد بن عبدالحمید عباسی، ص 241.
. وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، ج 4، ص 1130.
. تاریخ المدینة المنوره، ج1، ص174.
. بحارالانوار، ج 22، ص299.
. همان.
. بحارالانوار، ج22، ص300.
. همان.
. معجم معالم الحجاز، ج8، ص309.
. وفاءالوفا، ج 4، ص 1291.
. تاریخ المدینة المنورة، ج1، ص173؛ بحارالانوار، ج22، ص299؛ وفاءالوفا، ج4، ص1291.
. همان.
. معجم معالم الحجاز، عاتق بن غیث البلادی، ج7، ص26.
4. امالی صدوق، ص 274.
. سوره مائده، آیه 2.
منبع: برگرفته از کتاب سخن آرای 4 (آموزه های فاطمی، سخنرانی های استاد دکتر رفیعی)