ناگفتههايي از پشت صحنه فتنه 88 (1)
تشكيلات و فرآيندهاي شبه فراماسونري اشباح يك جريان سياسي خاص
اشاره:
اداره كشور توسط 7 حزب اصلاح طلب
انحلال جي 7 و تعيين پدر معنوي
آن موقع عدهاي از اصولگرايان خوشحال شدند كه اتاق فكر جريان اصلاحات از دست گروههاي تندي نظير مشاركت و مجاهدين كه ساختار شكن هستند خارج شده است اما نميدانستند كه اين اتاق به دست چه شخصيتي افتاده است. آن زمان كه اين موضوع اتفاق افتاد نهادهاي امنيتي يك سري هشدار به مسئولان كشوري در خصوص درگير شدن كشور به موضوعات امنيتي دادند كه اين كار از شناخت اين نيروها از عقبه موسوي خوئينيها نشأت ميگرفت.
خوئينيها به دنبال سند سازي براي شهيد بهشتي
نقش آقاي موسوي خوئينيها در اين قضيه بسيار عجيب است. از برخي بزرگان نقل شده كه موسوي خوئينيها قبل از انقلاب افكار چپگرايانه داشت و منبرهاي ايشان گروه فرقان را پرورش ميداد و پاي منبر ايشان كساني نظير اكبر گودرزي رئيس گروه فرقان و محمد كشاني عامل ترور شهيد مفتح مينشستند. در آن روزها مطرح بود كه اگر انقلاب پيروز شوند، اكبر گودرزي و محمد كشاني، بهشتي، مفتح، مطهري و باهنر را خواهند كشت. چون بعضيها اين بزرگواران را در كلاسهاي خود يصدون عن سبيل الله معرفي ميكردند. اين تنها يك موضوع است اما حال اين افراد چه اسنادي را از لانه جاسوسي بيرون بردند بحث جداگانهاي است و هنوز هم ايشان از پاسخ دادن فرار ميكند.
نقش موسوي خوئينيها در غائله 18 تير
در اتفاقات اخير هم نقش موسوي خوئينيها بسيار جالب است. او در جلسات مجمع روحانيون ميگفت كه بازگشت به قدرت فرض اول ماست و ما قوه اجرايي كشور را بايد سكويي بكنيم براي به زير كشيدن حاكميت و بايد براي اولين و آخرين بار تكليف خود را با نظام مشخص كنيم.
وي در جلسات راهبردي ميگويد: تجربيات ما و اصلاحطلبان زياد شده است و ما بايد بياييم و به هر قيمتي شده است آقاي خامنهاي را از تخت به زير بكشيم تا بفهمد كه مملكت به اين شكل نيست كه هرجوري بخواهد آن را به هر سمتي بكشد. خاتمي و يارانش بالاخره كلي تجربه كسب كردهاند.
بهزاد نبوي ميگويد: سعي كنيد كه آقاي احمدينژاد را كانديداي رهبري معرفي كنيد تا اگر شكست خورد، رهبري شكست خورده باشد. ما يك بار در خرداد 76 اين كار را انجام داديم و اين ضربه سنگيني بود و به سختي از جا بلند شدند. بنابراين امروز بايد ضربه نهايي را بزنيم. همين آقا ادامه ميدهد كه از لجبازي هاشمي و احمدينژاد بايد نهايت استفاده را ببريم و از بحث شوراي فقاهت هاشمي حمايت كنيم و رهبري را منزوي كنيم.
2 سال جلسه براي سرنگوني نظام
اينها افراد تأثيرگذار جريان اصلاحات بودند. اينها دو سال براي بازگشت به قدرت در انتخابات رياست جمهوري جلسه ميگذارند. در اين جلسات در خصوص تخريب نظام، رهبري، شوراي نگهبان، نيروهاي مسلح، صدا وسيما طراحي ميشود تا از اين طريق زمينه را فراهم و بتوانند حركتهاي خياباني را اجرا كنند. اين حركات محصول يك شب يا دو شب نيست.
4سال در باران
تمامي تلاش خاتمي در طول 4 سال بر دو محور بود. اول به كشورهاي اروپايي و آمريكايي ثابت كند كه رئيسجمهور قدرتمند آينده ايران خاتمي است و از طرف ديگر در داخل آمادگي خود را حفظ كند و از اين كميتههاي بهره ببرد.
2 سال صبحانه در منزل م.ه
آنها صبحانه ميخورند و تا ظهر راههاي برگشت به نظام را بررسي ميكنند. خب معلوم است كه دو سال دور هم بنشينند ثمره كار چه ميشود. اين جلسات مهدي هاشمي در فتنه اخير بسيار موثر بوده است و حركات كف خياباني كه كشور را دچار يك موضوع امنيتي پيچيده كرد، در اين جلسات طراحي شد.
متهمي از سركردههاي اراذل و اوباش تهران اعتراف ميكند كه از دو ماه قبل از انتخابات، يك آقازاده تمامي آنها را جمع كرده است تا بتواند در موقع لازم از آنها استفاده كند.
متهمي در اختيار نيروهاي امنيتي قرار دارد كه شبي 800 هزار تومان از او ميگرفته تا شرق تهران، نارمك و تهرانپارس را به آتش بكشد و نا امن جلوه دهد. در غرب تهران هم همين طور است.
متهمي دستگير شده است كه شبي يك ميليون تومان براي به آتش كشيدن منطقه غرب پول دريافت ميكرده است.
متهم ديگري هم كه كارش جمع كردن سياهي لشكر براي فيلمها بوده، شبي دو ميليون تومان ميگرفته كه سياهي لشكر بياورد و بانك و اتوبوس آتش بزنند و اموال عمومي را تخريب كنند و سپس به نيروهاي انتظامي حمله و پايگاههاي بسيج را تخريب و نهايتاً به مقام معظم رهبري توهين كنند. اين سركردههاي اراذل و اوباش نزديك به 200 ميليون تومان پول گرفتهاند و جالب است كه اينها ميگويند زماني كه براي گرفتن پول ميرفتند، او پولها را روي ميز خودش دستهاي آماده گذاشته بود و هركسي كه ميآمد به او مبالغي پرداخت ميكرد.
جلسات ميرحسين براي جزوه زيست مسلماني
نگراني خاتمي از تعدد كانديداها
بهزاد نبوي هم در اين خصوص ميگويد: به اين كروبي دو يا سه وزارتخانه ميدهيم و كنار ميرود. ميرحسين را هم كه خودمان خواستهايم كه بيايد و پس از آن كنارش ميگذاريم. كروبي هم دوران مديريتش در بنياد شهيد را بررسي ميكنيم و يكي از پروندههاي فسادش را افشا ميكنيم تا كنار برود. نكته جالب اين است كه همين بهزاد نبوي ميگويد كه ما عكس بيحجاب زن موسوي را افشا ميكنيم تا او هم كنار برود. موضوعي كه نهايتاً به نام اصولگرايان تمام شد. اين نشان ميدهد كه تفكر آقايان مبتني بر نگاه ليبرال دموكراسي است كه براي بازگشت به قدرت از هر شيوه غيراخلاقي استفاده ميكنند.
اما نيروهاي امنيتي نيز قبل از انتخابات اين موضوعات را هم به كروبي و هم به موسوي اطلاع دادند و جلسهاي در اين خصوص با آنها برگزار كردند.
جالب اين است كه در جلسات اصلاحطلبان ميرحسين موسوي قصدي براي شركت در انتخابات نداشت اما در جلسات سوم و چهارم زماني كه وي متوجه ميشود كه خاتمي به شدت متزلزل است تصميم خود را براي حضور اعلام ميكند. ميرحسين از اين متزلزل بودن بهره لازم را ميبرد و با چند استدلال براي ماندن جدي ميشود. يك استدلال وي اين است كه اگر خاتمي بيايد اصولگرايان متحد ميشوند و وي قطعاً شكست خواهد خورد ولي اگر من بيايم بين اصولگرايان شكاف ميافتد و من از سبد رأي آنها استفاده خواهم كرد. از سوي ديگر ميگويد اگر من بيايم كليه اصلاحطلبان بايد پشت من اجماع كنند و چارهاي جز اين نخواهند داشت.
از طرف ديگر خاتمي نيز تمايلي به ماندن نداشت. خاتمي ميگويد كه من مشكل خودم را با اصولگرايان و رهبري حل خواهم كرد اما مشكل بزرگ من اصلاحطلبان هستند كه هركدامشان يك ساز ميزنند. يكي ميگويد از قرآن عبور كن و يكي ديگر ميگويد از رهبري بگذر و در مقابلش بايست اما من جرأت اين كارها را ندارم.
بنابراين جريان اصلاحات وقتي ترديد خاتمي را ميبينيد شروع به تهديد وي ميكنند و ميگويند تو آبروي خود را از ما داري و حمايت ما باعث شد كه در سطح جهان معروف شوي اگر نيايي ما حمايت خودمان را از پشت تو بر ميداريم.
در جلسهاي موسوي خوئينيها ميگويد ما بايد خاتمي را گوشه رينگ ببريم و آنقدر او را بزنيم تا هزينه گفتن نه براي نيامدن بسيار سنگين تر از آمدن باشد و همين كار را كردند. خاتمي هم گفت كه اين عمليات رواني كه شما روي من انجام داديد را برويد و روي اصولگرايان انجام دهيد. من مطمئنم بيايم چه پيروز شوم و چه ببازم قطعاً نابود خواهم شد. هاشمي به خاتمي پيام ميدهد كه شما اگر بيايد رأي شما 10 ميليون از احمدينژاد جلوتر هست. در هر صورت وقتي ميرحسين آمد اين فرصت براي خاتمي پيش آمد كه از صحنه كنار برود.
نرم افزار يك آقازاده براي انتخابات
اينها ساعت به ساعت انتخابات سراسر كشور را رصد ميكردند. چرا كه آنها معتقد بودند نبايد بگذاريم كه انتخابات به پايان برسد و بعد ما به تجزيه و تحليل آن بپردازيم و شكايت كنيم كه مشكل وجود داشته است. ما از طريق اين سيستم پيامك ساعت به ساعت شكايت روي ميز مسؤولان كشور ميگذاريم. جالب اينجاست كه با رسانههاي خود نيز هماهنگ بودند و آنها را سازماندهي كرده بودند تا اطلاعات را منظم در اختيارشان قرار دهند و عمليات رواني قوي انجام دهند. آنها حتي تصميم داشتند كه از اين طريق در صندوقهايي كه نتايج را واگذار كردهاند، نيرو اعزام كنند و به طريق مختلف باعث ابطال آن صندوق شوند.
اينها 3 تا اتاق جنگ داشتند و دليلش اين بود كه اگر هركدام از اين اتاقها شناسايي شد، بتوانند يك اتاق ديگر را جايگزين كنند اما به لطف خدا هر سه اتاق را شناسايي كردند و اجازه ندادند كه در روند انتخابات اخلال ايجاد شود. بنابراين اگر نيروهاي امنيتي اين موضوع را كنترل نميكردند، قطعاً آقايان انتخابات را در همان دقايق اول زمينگير ميكردند چراكه خودشان به اين نتيجه رسيده بودند كه قطعاً در انتخابات شكست خوردهاند. بنابراين بايد دليل اين شكست را به گردن نظام ميانداختند تا ناتواني خود را پنهان كنند.
ميرحسين مستقل وارد ميشود
بنابراين تصميم گرفتند كه از وي حمايت كنند و به ستادهاي وي نفوذ كنند. روز چهارم عيد جلسه پنهاني با حضور اعضاي سازمان مجاهدين و ميرحسين برگزار شد كه ميرحسين گفت كه نبايد صداي اين جلسه را در بياوريد و توقع نداشته باشيد كه من با شما عكس دو نفره بگيرم اما مطمئن باشيد كه 90 درصد از افكار من به شما نزديك است. چند روز بعد با مشاركت و ملي - مذهبيها جلسه گذاشتند كه گزارش آن در رسانهها افشا شد.
چند روز بعد جبهه اصلاحات آقاي صفدر حسيني را به ستاد موسوي معرفي كرد و موسوي دست بهزادياننژاد را در دست او گذاشت و ستاد اصلاحطلبان و ستاد موسوي در اكثر استانها يكي شد به جز چند استان كه يكي از آنها تهران بود و در رأس تمامي اين ستادها يك فرد مشاركتي قرار گرفت.
يكي از اصلاح طلبان به صراحت گفت كه اين صحبتهايي كه ميرحسين ميكند همان صحبتهاي احمدينژاد است و تنها فرقش اين است كه ايشان عاقل است. بنابراين به وي گفتند كه بايد اين ادبيات خود را عوض و مثل اصلاحطلبان صحبت كني. بعد از اين اصلاحطلبان در برج ميلاد يك جشن برگزار كردند و از اعضاي ستاد ميرحسين موسوي و خود وي دعوت كردند تا در اين جشن به وي بفهمانند كه چگونه بايد كار كرد. اين جشن برگزار شد و همه وقايعي كه در طول 8 سال دولت خاتمي روي داد در دو ساعت اين جشن خلاصه شد. كارناوالها و سياهنمايي عليه نظام انجام دادند.
ميرحسين در حين مراسم به بهزادياننژاد گفت ياد بگير. اينجوري براي من بايد جلسه بگذاري. . . بعد از اين كار به جايي رسيد كه مشاركتيها براي وي سخنراني مينوشتند و او ايراد ميكرد.
در عين حال بعضي اعضاي مجمع روحانيون در مخالفت با ميرحسين گفتند كه آقاي ميرحسين ما را به مقصد نميرساند و اهداف ما را مثل رابطه با آمريكا برآورده نميكند. او يك اصولگرا است و يك هندوانه در بسته است كه نميتوان به وي اعتماد كرد.
ادامه دارد...
منبع:ويژهنامه پتك جمهوريت
/ن