دوستانت را دعا كن

خصوصيات ممتاز استاد و پير بزرگ ما آيت‎ا... حق‎شناس بسيار زياد است، اما اگر بخواهم به چند خصوصيت بارز در وجود ايشان اشاره كنم، بايد بگويم كه انجام حوائج مردم براي ايشان مهم‎ترين مشغوليت بود. عبادات مستحب خودشان را براي كار مردم و حاجت آنان، تعطيل يا مختصر مي‎كردند. البته اين‎گونه كارهاي‎شان پنهان بود و حتي ما هم كه تا حدي نزديك به ايشان رفت و آمد
يکشنبه، 10 مرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دوستانت را دعا كن
دوستانت را دعا كن
دوستانت را دعا كن






روايت آيت الله محمد علي جاودان از استادش

خصوصيات ممتاز استاد و پير بزرگ ما آيت‎ا... حق‎شناس بسيار زياد است، اما اگر بخواهم به چند خصوصيت بارز در وجود ايشان اشاره كنم، بايد بگويم كه انجام حوائج مردم براي ايشان مهم‎ترين مشغوليت بود. عبادات مستحب خودشان را براي كار مردم و حاجت آنان، تعطيل يا مختصر مي‎كردند. البته اين‎گونه كارهاي‎شان پنهان بود و حتي ما هم كه تا حدي نزديك به ايشان رفت و آمد مي‎كرديم، خبر نداشتيم.
يك بار چند سال پيش با يكي از دوستان در حرم مطهر حضرت رضا(عليه السلام) بوديم. آن دوست با تلفن همراه به منزل آيت‎ا... حق‎شناس تلفن كرد و گفت كه الان مقابل ضريح مطهر هستم چه كنم؟ فرمودند: «دوستانت را دعا كن.» و گويي اين يك ورد بود بر زبان ايشان.
در تمام دوران سخت جنگ و موشك باران‎ها، با اين‎كه تهران خالي شده بود، حتي يك بار هم تهران را ترك نكردند و هميشه به مسجد مي‎آمدند. دائما هم نگران مردم بودند. چند بار براي رفع اين بلاها، يك چله تمام، زيارت عاشورا خواندند و شرايط و آداب سخت آن را عمل كردند و هر بار با پايان دوران زيارت، حمله‎هاي هوايي و موشكي قطع مي‎شد. براي پايان يافتن جنگ يك دوره 40 روزه ديگر اين زيارت را خواندند و دو ماه به پايان جنگ فرمودند: «تا دو ماه ديگر جنگ تمام است»، دو ماه بعد نيز جنگ پايان يافت.
خصوصيت ديگر ايشان، عشق به مردم بود كه واقعا به آن اعتقاد داشتند. آيت‎ا... حق‎شناس مي‎فرمودند: «اين‎ها خلق خدا هستند. خداوند خلقش را دوست دارد، پس ما هم بايد آن‎ها را دوست بداريم، چون كسي كه كسي را دوست دارد، آثار او را هم دوست مي‎دارد.»
ايشان در اوايل جواني از يك تعليم غيبي دستور يافته بودند كه به‎عنوان دستور سلوك، سه كار را به هيچ وجه رها نكنند؛ نماز جماعت، نماز شب و درس. بنابر‎اين آيت‎ا... حق‎شناس به هيچ قيمت اين سه را از دست نمي‎دادند. نماز جماعت ايشان تنها در صورتي تعطيل مي‎شد كه از پا افتاده باشند. به ياد دارم من و چند نفر از دوستان در سال 70 در محضر ايشان به عمره مشرف شديم. معمول اين است كه عصر از مدينه حركت مي‎كنند. در راه، نماز جماعت را به امامت ايشان خوانديم. شب‎هنگام به مكه رسيديم و بعد از مقدمات براي انجام اعمال عمره به مسجدالحرام رفتيم. اين اعمال دو تا سه ساعت طول مي‎كشد. ديروقت شد، اما چند ساعت به صبح مانده بود. ايشان بيدار ماندند تا نماز شب و نماز جماعت صبح از دست نرود. در همين سفر، هر روز صبح در اتاق آيت ا... حق شناس به خدمت‎شان مي‎رسيديم تا نماز صبح را به امامت ايشان بخوانيم. وارد اتاق كه مي‎شديم، ايشان را مي‎ديديم كه بعد از خواندن نماز شب و انجام اعمال ديگر، مشغول تلاوت قرآن هستند.
آيت‎ا... حق‎شناس در سال‎هايي كه در تهران به تعليم و تربيت مردم و طلاب مشغول بودند، مي‎كوشيدند كه دوستان و شاگردان و اطرافيان خويش را به انجام دستورات شرعي و اخلاقي ترغيب كنند؛ لذا هر يك از شاگردان، به ميزان مقدار نزديكي با ايشان، ضوابط ديني و اخلاقي را بيشتر مراعات مي‎كرد و در زندگي و كار منظم‎تر و ديندارتر بود.
خصوصيت ديگر استادمان، احترام خاصي بود كه ايشان نسبت به خانم ها داشتند. اگر مي‎دانستند كسي نسبت به همسرش بدرفتاري مي‎كند، نسبت به او بسيار خشم مي‎گرفتند. نسبت به همسر بزرگوار خودشان نيز نهايت ادب و احترام را داشتند و مي‎فرمودند: «من كمال خود را در خدمت به همسرم مي‎دانم و خود را موظف مي‎دانم كه آن چه ايشان مي‎خواهد، فراهم كنم.» و بسيار كم اتفاق مي‎افتاد كه بدون ايشان به مسافرت بروند.
خصوصيت بارز ديگر آيت‎ا... حق‎شناس اين بود كه ايشان نسبت به گناه غيبت، سخت حساس بودند. البته اين خصيصه همه علماي اخلاق و اهل سير و سلوك است. آن‎ها معتقدند كه به واسطه غيبت، همه اعمال آدمي بر باد مي‎رود. شنيده بودم كه گويا آيت‎ا... حق‎شناس در اوايل جواني از كسي غيبت مي‎شنوند. امكان اين را هم نمي‎يابند كه از او دفاع كنند. ايشان ناگزير شدند كه از غيبت شده حلاليت بطلبند. به نزد آن فرد مي‎روند. او حاضر نمي‎شود كه حلال كند. خودشان فرمودند: «به گريه افتادم و حاضر بودم كه دست و پاي او را ببوسم تا اين‎كه مرا حلال كند. وقتي او اين‎قدر اصرار و تواضع مرا ديد، از من گذشت كرد.»
به هر حال خيلي از بزرگان گفته اند كه استاد ما اهل سلوك بود و هيچ‎گاه مراقبه نفس را ترك نكرد. اين در‎حالي بود كه او در نزد مردم يك روحاني ساده و معمولي به نظر مي‎رسيد، چون هيچ‎گاه كارهاي غريب از او ديده نمي‎شد. آيت‎ا... حق‎شناس مانند همه درس مي‎خواند، مباحثه مي‎كرد، نماز جماعت مي‎خواند، براي مردم موعظه مي‎كرد، تفسير مي‎گفت، احكام شرعي تعليم مي‎داد، مشكلات مردم را حل مي‎كرد، براي جوانان عقد ازدواج مي‎خواند و... نزديكان او هيچ چيز غريبي در رفتار و اعمال او نديده بودند. همه سير و سلوك آيت‎ا... حق‎شناس از يك طرف به صبر در بلايا، امراض و مشكلات و از طرف ديگر در خدمت به خلق خدا بود.
منبع: هفته نامه پنجره




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.