شرح و تفسیر دعای روز چهارم ماه رمضان

در این مقاله راسخون به شرح و تفسیر دعای روز چهارم ماه رمضان اشاره مختصری می نمائیم. با راسخون همراه باشید.
شنبه، 8 بهمن 1401
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
شرح و تفسیر دعای روز چهارم ماه رمضان
مقدمه:
مفهوم دعا، درخواست فراهم شدن اسباب وعواملی است که از دایره قدرت انسان بیرون باشد، آن هم از کسی که قدرتش بی پایان و هرامری برای او آسان است.

ولی این درخواست نباید تنها از زبان انسان صادر شود، بلکه باید از تمام وجود او برخیزد، و زبان در این قسمت نماینده و ترجمان تمام ذرات وجود انسان و اعضا و جوارح او باشد و قلب و روح از طریق دعا پیوند نزدیک با خدا پیداکند.

در این مقاله به به شرح و تفسیر دعای روزچهارم ماه رمضان که شامل سه فراز کلی اطاعت و اقامه امر الهی ، شیرینی و حلاوت عبادت و توفیق و آمادگی برای شکر گزاری، را اشاره خواهیم کرد.  
 
متن و ترجمه دعای روز چهارم ماه رمضان
اللهمّ قوّنی فیهِ علی اقامَةِ امْرِکَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ و اوْزِعْنی فیهِ لاداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ یـا ابْصَرَ النّاظرین:

خدایا نیرومندم نما در آن روز به‌ پاداشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینی یادت را و مهیا کن مرا در آن روز برای انجام سپاسگزاریت به کرم خودت ای بیناترین بینایان. [۱]

شرح و تفسیر دعای روز چهارم ماه رمضان
تفسیر فراز اول دعای روز چهارم ماه رمضان
«اللهمّ قوّنی فیهِ علی اقامَةِ امْرِکَ: خدایا به من قوه بده تا در ماه رمضان بتوانم به خوبی عبادت و امر تو را اطاعت کنم. عبادت قوه می‌خواهد و قوه عبادت غیر از قوه جسمانی است.

اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی اِقَامَةِ اَمْرِکَ: خدایا به من قوت بده که در ماه رمضان خوب عبادت کنم و امر تو را اطاعت کنم؛ نباید فراموش کرد قوّت عبادت غیر از قوّت بازو است.

اقامه چه امری؟
در واقع امر الهی در سطح جامعه است و اشاره به حکومت و ولایت معصوم‌(ع) یا هر درجه‌ای از درجاتی که در حکومت الهی قائل هستیم می‌باشد.
 
اقامه امر الهی در قرآن
در قرآن آمده است " وَ أَمْرُهُمْ شُوری‏ بَیْنَهُم‏، [2] اشاره به زندگی اجتماعی دارد ، گاهی امر الهی و اقامه امر خدا، به زندگی فردی مربوط می‌شود، خدایا این قدرت را به من بده که بتوانم امر تو را اقامه کنم ؛ کلمه " قوّنی " معمولا در جایی گفته می‌شود که انسان یک چیزی دارد و می‌خواهد آن را تقویت کند.

در حالی که درباره انسان ها و هر موجود عالم امکان، نمی‌توان گفت که او چیزی دارد و حال می خواهد تکمیلش کند پس این اشاره به این مطلب دارد: که خدایا تو اصل و حقیقتی به ما داده‌ای و از تو می‌خواهیم که تکمیل کننده و تقویت کننده‌اش را هم خود عطا کنی.
 
اقامه امر خداوند در ماه رمضان
امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) در دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه چنین با خداوند مناجات می‌فرمایند؛ واعنا علی صیامه؛ یعنی: خدایا مرا برای روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان یاری فرما. که اگر به مفهوم آن توجه نماییم می‌بینیم .
 
اولاً به پا داشتن روزه در ماه مبارک رمضان همان اقامه امر خداوند در این ماه می‌باشد. آن هم روزه واقعی که در دعای روز اول مختصراً در مورد آن شرحی داده شد، که مجدداً برای فهم بیشتر، اشاره می‌نماییم به ادامه دعا که آن حضرت می‌فرمایند:

 بکف الجوارح عن معاصیک؛ یعنی: ما را یاری کن تا بتوانیم اعضای بدن خود را از آلوده شدن به گناه و آنچه مورد پسند تو نیست بازداریم.
 
که این قسمت از دعا نیز نشان دهنده این است که روزه واقعی تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نمی‌باشد. بلکه تمام اعضا و جوارح انسان باید روزه‌دار باشد و امر به روزه نیز از طرف خداوند امر به روزه واقعی می‌باشد،
 
 ثانیاً برای انجام دادن هر امری نیاز به نیرو و قوه الهی داریم چرا که لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم: نیست نیرو و قوتی مگر (از طرف) خداوند بلند مرتبه و بزرگ، و اگر خداوند در این امر ما را یاری نکند به واقع ما در انجام اعمال (چه عبادی و غیر عبادی) با شکست مواجه خواهیم شد.
 
 پس در این روز از خداوند می‌خواهیم که ما را در انجام اوامرش نیرو و قوت بخشیده و یاریمان نماید.سال‌ها پیش در مشهد پیرمردی بود بالای صد سال عمر داشت ولی نمازهایش را ایستاده می‌خواند! همان پیرمرد یک بار سبک را به زور بر می‌داشت بنابراین قوت عبادت غیر از قوت بدن است.
 
چرا خیر و برکت کم شده است؟
در قدیم پدران ما دو ساعت به اذان برای عبادت در اتاقی خلوت می‌کردند و یک ساعت بعد از آفتاب از خلوت گاه خود بیرون می‌آمدند و دنبال کسب و کار می‌رفتند ؛ تاجرهای ما هم این طوری بودند ! دعا می‌خواندند ؛ زیارت عاشورا می‌خواندند و... بعد به محل کسب می‌رفتند ولی الآن چه....... ؟!  لذا خیر و برکت هم کم شده است
 
توان الهی امیرالمؤمنین علیه ‌السلام
امیرالمومنین (علیه ‌السلام) نان خشک را نمی‌توانست بشکند، ولی قلعه خیبر را فتح کردند و آن رشادت‌ها را آفریدند و یاران ایشان گفتند: شما با این شجاعت و... چطور نان خشک را نمی‌توانید بشکنید، حضرت فرمودند: آن به قوه روحانی بود و این به قوه جسمانی است [3].
 
لذا این دو قوه با هم دیگر تفاوت دارد، پس ممکن است شخصی شصت ساله باشد، ولی قوت عبادت او از جوانان بیشتر باشد لذا در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که قوه عبادت به شما بدهد. در دعای کمیل هم این دعا از خدا خواسته می‌شود که «قَوّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارحی» [4].
 
تفسیر فراز دوم دعای روز چهارم ماه رمضان
حلاوت عبادت خدا
وَ اَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ:خدایا در این ماه رمضان یک درخواست دیگر هم از تو دارم و آن این است که حلاوت و شیرینی یاد خودت را به من بچشانی؛ همه میدانیم اگر این حلاوت آمد.

دعای کمیل خواندن هم مزه پیدا می‌کند؛ دعای ابوحمزه خواندن هم مزه پیدا می‌کند؛ دعای افتتاح مزه می‌کند؛ روزه ماه مبارک رمضان مزه می‌کند و... بدانیم که عبادت هم مزه دارد.

در روایت وارد شده است اگر عالمی به علمش عمل نکند کم‌ترین عذابی که خدا برای او در نظر می‌گیرد این است که حلاوت و شیرینی مناجات با خدا از او گرفته می‌شود «اِنَّ اَدْنَی مَا اَنَا صَانِعٌ بِهِمْ اَنْ اَنْزِعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِی عَنْ قُلُوبِهِمْ» [۵]
   
عبودیت در سایۀ نشاط معنوی
ماه رمضان بهار عبادت است همان طورى که بهار در جسم انسان نشاط به وجود مى آورد در ماه رمضان هم انسان باید بر اثر عبادت، نشاط روحى پیدا کند و این میسّر نیست.

مگر اینکه انسان قبلًا آمادگى پیدا کند[6]؛ بدین نحو که در سایۀ توبه، روح و قلبمان را صفا دهیم و کینه ها و حسادت ها و غلّ و غش ها را از روحمان بزداییم[7].
 
چرا در عبادت بی نشا طیم؟
عدم نشاط در عبادت گاهى از خستگى و کوفتگى جسمى و روحى است ؛و گاهی از سستى در عقیده[8]، البته بى هدفى و خستگى را مى توان با تقویت ایمان و ترک عمل در حال خستگى درمان کرد.[9].
 
حقیقت حلاوت ذکر خدا
ذکر خدا تنها این نیست که نام او را بر زبان آوریم و مکرر تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر گوییم، بلکه منظور آن است که با تمام وجود؛ متوجه او و عظمتش و علم و آگاهیش و حاضر و ناظر بودنش گردیم.

این توجه ، مبدأ حرکت و فعالیت در وجودمان به سوى جهاد و تلاش و نیکی ها است و میان ما و گناه سدّ مستحکمى ایجاد می کند و این است حقیقت حلاوت ذکر الهی.[10] پس دعا و عبادت مزه دارد.

تفسیر فراز فراز سوم دعای روز چهارم ماه رمضان
معنای شکر چیست؟
وَ اَوْزِعْنِی فِیهِ لِاَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ: خدایا به کرمت به من توفیق اداء شکرت را بده.شکر به چه معنا است آیا صرف گفتن «الهی شکر» گفتن است؟ تشکر از خداوند است؟

شکر یعنی اینکه نعمت‌هایی که خداوند تبارک و تعالی به من داده است را درست و بجا مصرف کنم؛ در مسیر طاعت و بندگی‌اش استفاده کنیم نه در راه معصیت و نافرمانی.

اینکه چشم به نامحرم نگاه نکند شکر چشم است؛ اگر گوش از آواز حرام و غیبت دوری بکند، شکر گوش سالم است؛ زبان هم اگر غیبت نکند شکر زبان کرده‌ام.

شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
 
حفظ از گناه
‌ای خدایی که از همه کسانی که نظر می‌کنند، تو بصیرتر هستی؛ ‌ای خدایی که از همه بیناتر هستی به ما توفیق بده که ما در ماه رمضان گناه نکنیم به حفظ خودت و به ستر خودت وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ:

خدایا در روز چهارم ماه رمضان من را از گناه حفظ کن و توفیق ترک گناه بده تو ستار العیوب هستی من را حفظم کن تا کسی از گناهان من با خبر نشود.

یَا اَبْصَرَ النَّاظِرِین: ‌ای خدایی که از همه کسانی که نظر می‌کنند، تو بصیرتر هستی؛ ‌ای خدایی که از همه بیناتر هستی به ما توفیق بده که ما در ماه رمضان گناه نکنیم به حفظ خودت و به ستر خودت.

واژۀ «ابصر» صیغه تعجّب و براى بیان عظمت علم خداست. به راستی این جمله پشت انسان را مى لرزاند؛ یعنى اى انسان! هر کارى مى کنى خداوند مى بیند؛ بنابراین، مراقب اعمال و سخنانت باش.[11]

بی شک خدا را محیط بر خود دیدن و خویش را در محضر او یافتن، سبب می‌شود انسان شرمِ حضور داشته باشد و همین مسأله برای دورى از گناهان کافى است[12].
  
حکایت اویس و دیدار پیامبر(ص).
  اویس قرن یکی از زهّاد ثمانیه است که شبی را به رکوع و شبی را به سجده می گذرانید. آنقدر تابش نور حقیقت در دل او اثر گذارده بود که با آنکه خدمت رسول الله نرسیده بود چنان اتّصال باطنی داشت که وقتی که دندان پیامبر در احد شکست، دندان او در وطن خود شکست.
 
شغلش  شترچرانی بود و ارتزاقش از آن بود. مادری داشت که بسیار به او علاقه مند بود. از مادر اجازه خواست که رخصتش دهد تا به خدمت رسول الله برسد. مادر نیم روز به او اجازه داد که در مدینه خدمت پیغمبر برسد و زیاده توقّف نکند، و اگر پیغمبر در مدینه نبود مراجعت نماید.
 
 اویس بسوی مدینه آمد و از رسول الله تفحّص کرد، گفتند پیغمبر در مدینه نیست. یکی دو ساعت توقّف نموده روی اطاعت امر مادر مراجعت کرد. چون حضرت به مدینه مراجعت کردند، فرمود:
 
 این نور کیست که در این خانه می نگرم؟! گفتند: شتربانی که اویس نام داشت آمد و باز شتافت. حضرت فرمودند: در خانه ما نور خود را به هدیه گذاشت و رفت .
 
در بحار الأنوار: [13]چنین نقل شده است که [رسول خدا می فرمود: بوهای خوش بهشت از جانب قرن به مشام می رسد.چقدر اشتیاق دیدار ترا دارم ای اویس! آگاه باشید: هر کس او را زیارت کرد سلام مرا به او برساند. سؤال شد ای رسول خدا مگر اویس قرن کیست؟ فرمود:

 شخصی است که اگر از شما پنهان بماند گویا کسی را گم نکرده اید و اگر در میان شما باشد چندان به او اعتنائی نمی کنید و بهاء نمی دهید.
 
بواسطه شفاعت او در روز قیامت همانند تعداد افراد قبیله ربیعه و مضر به بهشت می روند. به من ایمان آورده است درحالیکه مرا ندیده و در رکاب خلیفه من أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام در جنگ صفّین به شهادت خواهد رسید.

اویس به دیدن پیامبر خدا آمد، ولی ایشان تشریف نداشتند و بخاطر قولی که به مادر داده بود منتظر رسول الله نماند و به یمن برگشت،  وقتی رسول خدا ( صلی اله علیه و آله و سلم ) وارد منزل شدند ؛ فرمودند بوی اویس به مشامم می رسد .

« إِنِّی لَأَجِدُ نَفَسَ الرَّحْمَنِ مِنْ جَانِبِ الْیَمَن » [14] بوی ایمان اویس منزل رسول الله را معطر کرده بود[15].
 
با بعضی انسانها وقتی معاشرت  می کنی بدون اینکه عطری زده باشد خوش بو هستند، برعکس بعض افراد هستند که عطر هم که می زنند بوی بدی می دهند، بخاطر اینکه ایمان وتقوای کاملی ندارد ؛ نماز صبحش قضا شده لذا بوی بدی می دهد . شیطان به صورت همچین آدمی بول می کند
  
در حاشیه مفاتیح آمده است: هر شب سه بار فرشته و ملکی شما را برای نماز شب بیدار می کند ؛ اگر بلند نشدی و اذان صبح گفته شد؛ شیطان خوشحال می شود که موفق به خواندن نماز شب  نشده ای و بعد بر صورت این چنین شخصی بول می کند. لذا در قدیم صورت ها نورانی بود ولی الان صورتها تاریک و کدر است.

علاء از محمّد بن مسلم و او از یکی دو امام باقر یا صادق علیهما السّلام روایت کرده که فرمود: هیچ بنده ای نیست مگر اینکه در طول شب یک بار یا دو بار (فرشتگان) او را از خواب بیدار می کنند،.

اگر از بستر برخاست که توفیق نماز شب را یافته است، و اگر نه این بار شیطان بجای فرشتگان می آید، و در گوش او بول می کند، آیا ندیده اید که وقتی کسی صبح از خواب برمیخیزد اگر سحر به عبادت برنخاسته باشد چقدر افسرده و سنگین و تنبل و کسل است؟ [16]
 
هنگامی که انسان به خداوند توکل نموده و امور خود را به خداوند بسپارد آنگاه است که خداوند او را از تسلط یافتن شیطان بر او حفظ می‌نماید و هنگامی که انسان از وسوسه‌های شیطانی محفوظ بماند دیگر گناهی از او سر نخواهد زد و دیگر آن که خداوند ستارالعیوب است.

یعنی عیوب انسان‌ها را که سرچشمه از خطا و گناهان آنان دارد، می‌پوشاند مگر اینکه انسان خود پرده دری نموده و بر اثر اصرار بر گناه و خطا، عیوب خود را برای دیگران آشکار سازد.

پس در این روز از خداوندی که بیناترین بینایان است و بر اعمال ما نظارت دارد می‌خواهیم که ما را از انجام گناهان و پرده دری گناهان محفوظ بدارد.
 
ستار العیوب باشیم
 ما باید از پرتوى از صفات خداوند در بندگانش باشیم، خداوند از هر عیبى منزّه است و بنده هم باید سعى کند خود را از عیب ها منزّه کند، باید متخلّق به اخلاق خداوند بشود و آبروى دیگران را نریزد و تنها نقطه ضعف ها را نبیند.[17]
 
لذا در قرآن کریم می خوانیم: لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ: [18] خدا دوست نمى دارد که بدگویى شود و یا عیوب و اعمال زشت اشخاص با سخن برملا شود»[19]

زیرا همان گونه که خداوند «ستّار العیوب» است، دوست ندارد که افراد بشر پرده درى کنند و عیوب مردم را فاش سازند و آبروى آنها را ببرند.[20]
 
اگر بنا شود این عیوب اظهار گردد یک روح بدبینى عجیب بر سراسر جامعه سایه مى افکند، و همکارى آنها را با یکدیگر مشکل می سازد،

بنا بر این بخاطر استحکام پیوندهاى اجتماعى و هم بخاطر رعایت جهات انسانى، لازم است بدون در نظر گرفتن یک هدف صحیح پرده درى نشود.[21]
 
پی نوشت:
1.کلیات مفاتیح نوین ؛ ص813.
2.سوره شوری، آیه 2.
3. بحارالانوار ج : 21 ص : 26
4. اقبال الاعمال ، ص 709 ؛ مفاتیح الجنان ؛ دعای کمیل.
5. - کافی ج  1 ، ص  46.
6. گفتار معصومین علیه السلام؛ ج 2 ؛ ص123.
7. همان ؛ ص122.
8. اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین) ؛ ج 2 ؛ ص215.
9.همان.
10. برگزیده تفسیر نمونه ؛ ج 2 ؛ ص480.
11. داستان یاران: مجموعه بحث هاى تفسیرى حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى (مدظله) ؛ ص70.
12. تفسیر نمونه ؛ ج 20 ؛ ص66.
13.بحار الأنوار، ج 42، ص 155؛ سفینة البحار، ج 1، ص 53.
14. مجموعة ورام (تنبیه الخواطر) ج 1ص 154 
15. علامه سید محمد حسین طهرانی، انوارالملکوت ج 2 ص 263الی 264؛.
16..من لا یحضره الفقیه-ترجمه غفاری  ج 2 ص  168.
17. گفتار معصومین علیه السلام ؛ ج 2 ؛ ص141..
18.سورۀ نساء ؛آیۀ148.
19. برگزیده تفسیر نمونه ؛ ج 1 ؛ ص469.
20.همان؛ ص 470.
21. تفسیر نمونه ؛ ج 4 ؛ ص184.
  
منابع:
https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=4&mid=410150
https://makarem.ir/news/fa/News/Details/417431
https://hawzah.net/fa/News/View/84682
https://www.emadionline.com/fa/post/7396
https//article.tebyan.net/174819
https://fa.wikifeqh.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط