کفتار پير بر جنازه ده ميليون ايراني

جنگ جهاني اول همزمان با حکومت احمدشاه قاجار بود و دولت مشروطه ايران، ضعيف ترين دوران خود را مي گذراند. جنگ جهاني اول در زماني آغاز شد که ايران از جوانب گوناگون اوضاعي آشفته، نابسامان، بغرنج و متزلزل داشت. بحران فزاينده اقتصادي، وضعيت ناپايدار سياسي و مداخلات مهارگسيخته قدرت هاي خارجي، ايران را تا آستانه
سه‌شنبه، 30 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کفتار پير بر جنازه ده ميليون ايراني

گفتار پير بر جنازه ده ميليون ايراني
کفتار پير بر جنازه ده ميليون ايراني


 






 

نگاهي به هالوکاست ايران در جنگ جهاني اول
 

جنگ جهاني اول همزمان با حکومت احمدشاه قاجار بود و دولت مشروطه ايران، ضعيف ترين دوران خود را مي گذراند. جنگ جهاني اول در زماني آغاز شد که ايران از جوانب گوناگون اوضاعي آشفته، نابسامان، بغرنج و متزلزل داشت. بحران فزاينده اقتصادي، وضعيت ناپايدار سياسي و مداخلات مهارگسيخته قدرت هاي خارجي، ايران را تا آستانه يک دولت ورشکسته و وابسته پيش برده بود. به رغم اعلام بي طرفي دولت ايران، نيروهاي متخاصم از جنوب و شمال وارد ايران شدند. سپاه روسيه تا دروازهاي تهران پيشروي کرد، اما از منقرض کردن سلسله قاجار منصرف شدند. در جنوب، مردم محلي در چند نوبت با متجاوزان انگليسي درگير شدند که از مهم ترين نبردهاي جنگ جهاني اول در ايران مي توان به مقاومت «دليران تنگستان» در استان بوشهر و نبرد «جهاد» در خوزستان اشاره کرد. جمعي از رجال از قم به اصفهان و سپس اراک و بالاخره به کرمانشاه رفتند و عاقبت در آنجا قواي گارد ملي ترتيب دادند و حکومت موقتي دولت ملي به رياست نظام السلطنه (رضاقلي خان مافي) تشکيل گرديد. پس از سقوط بغداد، اعضاي دولت موقتي دولت ملي و جمع بسياري از ايرانيان به استانبول رفتند.
در آغاز جنگ جهاني اول، قواي روس از دو سو به طرف پايتخت پيش مي آمد، ترس از روس ها و تبليغات شديد آلماني ها که با توزيع بي دريغ پول همراه بود احساسات مردم را به نفع آلمان و عثماني برانگيخته و تنفر و نگراني شديدي نسبت به روس ها و انگليس ها (که بيش از يک قرن باعث بدبختي ايران شده بودند) به وجود آورده بود، حزب دمکرات در تهران فعاليت شديدي آغاز نمود و تلاش مي کرد که ايران را به نفع آلمان و عثماني وارد جنگ کنند ژاندارمري ايران هم از دولت سرپيچي کرده بر خلاف اصل بي طرفي به نفع آلمان ها وارد کار شده بود، سررشته اين تحريکات در برلين و در دست تقي زاده بود که با مقامات وزارت خارجه آلمان روابطي به هم رسانيده و سوداي جاه طلبي بر سر داشت.
پيش آمدن روس ها به سوي پايتخت به همين دليل بود. روس و انگليس معتقدند که يک کودتاي آلماني در تهران در حال تکوين است و براي جلوگيري از اين کودتا به سوي پايتخت پيش مي آمدند، وقتي قواي روي به (ينگ امام) رسيد، مستوفي الممالک که به مناسبت احساسات ملي با انگليسي ها و روس ها کينه داشت تحت تأثير دمکرات ها واقع شد و تصميم گرفت که پايتخت را به اصفهان منتقل کند و به جمعي از وکيلان و ساير مردم که به دشمني با روس و انگليس متظاهر بودند توصيه کرد که به قم و اصفهان بروند، شايع بود که روس ها به تهران مي آيند و شاه را اسير و مخالفان را قتل عام مي کنند.
دمکرات ها که کار را به مراد خود مي ديدند، دسته دسته روانه قم شدند، کوچندگان جمعيت طرف توجهي بودند، گروهي از آنان به مقاصد سياسي و جمعي براي پول و معدودي روي احساس وطن خواهي تهران را ترک گفتند. اما با تغيير پايتخت عملي نشد، سفير روس و انگليس شاه را مطمئن کردند که قصد تجاوز به پايتخت را ندارند جمعي از رجال از قبيل عين الدوله، فرمانفرما وصمصام السلطنه و سپهدار تنکابني نيز براي انصراف شاه کوشيدند ولي کوچندگان از قم به اصفهان و سپس اراک و بالاخره به کرمانشاه رفتند و عاقبت در آنجا قواي گارد ملي ترتيب دادند و حکومت موقتي دولت ملي به رياست نظام السلطنه (رضاقلي خان مافي) تشکيل گرديد. سيدمحمد طباطبايي هم با دو فرزندش جزو همان کوچندگان بود. پس از سقوط بغداد اعضا دولت موقتي دولت ملي و طباطبايي و جمع بسياري از ايرانيان به استانبول رفتند.

گفتار پير بر جنازه ده ميليون ايراني

قحطي بزرگ در ايران در زمان جنگ جهاني اول
 

محمدقلي مجد در کتاب: قحطي بزرگ و نسل کشي در ايران 1917-1919 [1] بر مبناي مدارک معتبر موجود در مرکز اسناد ملّي ايالات متحده آمريکا نارا ثابت مي کند که قحطي بزرگ در ايران در سده بيستم ميلادي، در زمان جنگ جهاني اول رخ داده است. محمدقلي مجد نشان مي دهد که در طول سال هاي 1917-1919 بين هشت تا ده ميليون ايراني يعني چهل درصد در اثر قحطي يا بيماريهاي ناشي از سوء تغذيه از بين رفتند. مجد دولت برينانيا را عامل و مسبب اين نسل کشي مهيب مي داند و نشان مي دهد که استعمار بريتانيا از سياست نسل کشي و کشتار جمعي به عنوان ابزاري براي سلطه بر ايران بهره برد.
در آن زمان بخش مهمي از محصولات کشاورزي ايران صرف تأمين سيورسات ارتش بريتانيا مي شد. که در نتيجه به کاهش شديد مواد غذايي در داخل ايران انجاميد. عجيب تر اينکه ارتش بريتانيا مانع از واردات مواد غذايي از بين النهرين و هند و حتي از آمريکا به ايران شد. بر اثر چنين فاجعه عظيمي بود که جامعه ايراني به شدت فرو پاشيد و استعمار بريتانيا توانست به سادگي حکومت دست نشانده خود را در قالب کودتاي 1299 بر ايران تحميل کند. مجد چنين نتيجه مي گيرد: «هيچ ترديدي نيست که انگليسي ها از قحطي و نسل کشي به عنوان وسيله اي براي سلطه بر ايران استفاده مي کردند».
منبع:ماهنامه امتداد- ش 46و47



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.