پوشش با چادر، ایرانی است یا اسلامی؟

شیوه‌ی نرم و مخملی دشمن در براندازی اندیشه دین باوران و مقدسات مردم در سه گام خلاصه می‌شود
چهارشنبه، 10 اسفند 1401
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: مرتضی شعله کار
موارد بیشتر برای شما
پوشش با چادر، ایرانی است یا اسلامی؟
گام نخست ایجاد «تردید» در یکایک باورهای دینی، دومین گام «تضعیف» ارزش‌ها و دین باوران و در پایان «تحقیر» معتقدان و خداجویان برای تهی ساختن درونی و ایجاد تیر خلاص در نشاط و دین‌باوری!

بدیهی است «سؤال» با «شبهه» تفاوتی بنیادین دارد،‌زیرا پرسش، رهاورد اندیشه‌ای شفاف برای درک و دانایی است ولی شبهه، شبیه سازی باطل به حق است یا ابزار پنهان سازی حق و مطرح ساختن باطل.

برخی برای رویارویی با حجاب و شکل برتر آن، چادر در جامعه‌ی دینی ایران، دینی و مذهبی بودن آن را با تاریخ گره زده تا از ابهت آن بکاهند و عملی بی‌ریشه و سطحی بنامند، در حالی که پوشش اسلامی از صدر اسلام تاکنون دارای «عیار» و «معیار» خاص خود بوده گرچه «شکل یا مصداق» آن متفاوت گردیده است.

در ادعای اینان دو نکته به چشم می‌خورد: نخست آنکه چادر حجاب دینی و مذهبی نیست، در حالی که با قرائت آیه‌ی 59 از سوره‌ی احزاب صحت این ادعا مورد تردید جدّی قرار می‌گیرد.

خداوند در این ایه خطاب به پیامبرش فرموده است:

«یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلاَ یؤْذَینَ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً»؛
ای پیغمبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را با چادر خود فرو پوشند، که این کار برای این که آنها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوسرانان آزار نکشند؛ برای آنان بسیار بهتر است و خدا در [حق خلق] آمرزنده و مهربان است.

«جلابیب» جمع «جلباب» است و جلباب در کتاب های معتبر لغت‌شناسی، به «ملحفه» یا پوشش گسترده و فراگیر معنا شده است. قبل از بررسی معنا و مفهوم جلباب، باید دانست چادر رایج در بین زنان مسلمان و ایرانی چه نوع پوششی است و عناصر و مؤلفه‌های اصلی تشکیل دهنده‌ی آن چیست؟

با اندک تأملی می‌توان گفت چادر دارای دو مؤلفه در اندازه و کارکرد است:

1. اندازه‌ی چادر: پوشش وسیع، که از بالای سر تا پایین پای زن را می‌پوشاند.

2. کارکرد چادر: پوششی جلوباز که از بالای سر، روی لباس‌های دیگر پوشیده می‌شود و به نحو خاصی کنترل و جمع و جور می‌گردد.

حال آیا جلباب قرآنی دو عنصر ذکر شده را برای چادرهای رایج فعلی دارد؟ اگر دو عنصر یاد شده را بتوان برای جلباب اثبات نمود، می‌توان ادعا کرد که جلباب قرآنی همانند چادرهای رایج فعلی است.

این دو نکته را با هم مرور می‌کنیم:

الف) اندازه‌ی جلباب

کتاب‌های لغت در این که جلباب پوششی وسیع است اتفاق نظر دارند، ولی دیدگاه‌های کتاب‌های لغت و تفسیر درباره‌ی اندازه‌ی دقیق جلباب متفاوت است.

ما معتقدیم شواهد مختلفی وجود دارد که جلباب پوششی فراگیر از بالای سر تا پایین پا است. شاهد نخست پوشش حضرت زهرا (علیها السلام) هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد برای دفاع از فدک است که اینگونه نقل شده است:
«لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها»(1)؛
خمار و مقنعه‌ی خویش را بر سر و جلباب (پوششی که شامل و در برگیرنده‌ی تمام آن وجود مبارک بود) بر تن کردند.
 

از نحوه‌ی پوشش حضرت دو نکته استفاده می‌شود:

1. پوشش حضرت در بیرون منزل، همان دو پوشش قرآنی مستقل از یکدیگر به نام «خمار»‌و «جلباب» بوده است.

2. از عبارت «و اشتملت بجلبابها»، به روشنی استفاده می‌شود که جلباب، پوششی سرتاسری بوده که تمام آن وجود مبارک، از سر تا قدم را فرا می‌گرفته است.

شاهد دوم:

از کتاب‌های لغوی، مثل مصباح المنیر فیومی استفاده می‌شود که «جلباب پوششی گسترده تر از خمار است» و تباین یا مستقل بودن «خمار» و «جلباب» به خوبی استفاده می‌شود.
در یک نگاه اندازه‌ی جلباب قرآنی به مقداری بوده است که همانند چادرهای زمان حاضر از بالای سر تا پایین پا را می‌پوشانده است.
 

ب) کارکرد جلباب

صاحب نظران بر این باورند که معنای «ادناء» یا نزدیک کردن در آیه‌ی «یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلابیبهِنَّ» قرار دادن جلباب در بالای ابرو و گردن و جمع و جور کردن و قرار دادن گوشه‌های جمع شده آن در بالای بینی است، که بانوان متدین و حساس نسبت به رعایت حجاب در مواجهه با نامحرم این کار را انجام می دهند.

از عبارت ابن عباس، قتاده و ابن سیرین معلوم می‌شود که جلباب همانند چادرهای فعلی، پوششی جلوباز بوده است که واژه‌ی «یدنین» در آیه‌ی شریفه نیز مؤید این مدعاست؛ بنابراین، از نظر کارکرد و کیفیت پوشش نیز جلباب قرآنی، شبیه چادرهای امروزی بوده است.

از آنجا که بحث بر سر الفاظ و نام گذاری نیست و مهم این است که حقیقت و مصداقی از پوشش، شبیه چادرهای فعلی، در صدر اسلام موجود بوده است، ولی با این همه خوشبختانه در کتاب‌های واژه‌های قرآنی و کتاب‌هایی که درباره‌ی جلباب بحث نموده‌اند، جلباب به چادر معنا شده است و این مؤید بسیار خوبی است بر این که آنها نیز به دلیل اشتراک مؤلفه‌ها و عناصر جلباب و چادر، همانند ما، از جلباب قرآنی معنای چادر را فهمیده‌اند.(2)

ثانیاً،

گذشته از آنچه که برای اثبات مشابهت معنای چادر و جلباب گفته شد، چگونه ممکن است که مراجع تقلید، به عنوان بزرگترین رهبران دینی اسلام در زمان غیبت، چادر را پوشش مطلوب و بهتر معرفی کنند(3)، ولی در عین حال، برخی بدون ارائه‌ی هیچ دلیل و مدرکی، ادعا نمایند که چادر هیچ ارتباطی به دین و مذهب ندارد؟!

پس با توجه به مشابهت بسیار نزدیک جلباب قرآنی با چادر، از نظر اندازه و کارکرد، می‌توان ادعا کرد که چادر ارتباط با دین اسلام و قرآن دارد؛ و بدین ترتیب ادعای اول که چادر ارتباطی با دین و مذهب ندارد باطل می‌شود.

اما ادعای دوم که حجاب در شکل و قالب چادر مربوط به زمان قاجاریه است.

نخست آنکه این ادعا، نیازمند ارائه‌ی مدرک معتبر تاریخی است، اما گویندگان این سخن سند و مدرکی برای کلام خود ارائه نکرده‌اند؛ بنابراین، کلام ایشان مدعایی بدون دلیل و در نتیجه، فاقد ارزش و اعتبار علمی است.

ثانیاً،

فرض می‌کنیم اینان با ارائه‌ی مدارک تاریخی اثبات می‌کردند که چادر در زمان قاجار در ایران رسم شده است، پس از اثبات ارتباط مستحکم چادر با قرآن و این که به هر حال، چادر یکی از مصادیق پوششی است که تأمین کننده‌ی حجاب بیشتر و بهتر زنان و مطلوب اسلام نیز هست، زنان ایرانی به خاطر استفاده از چادر به عنوان الگوی پوشش مناسب در مواجهه با نامحرم به خود می‌بالند، نه این که از آن گلایه‌مند باشند.

ثالثاً،

براساس شهادت و گواهی منابع حجاب و لباس، اسناد و مدارک تاریخی زیر بیانگر آن است که پیشینه‌ی تاریخی حجاب در شکل چادر، به صدها سال قبل از پیدایش قاجار در ایران برمی گردد:
الف. در زمان ایران باستان به تصاویری از بانوان ایرانی برمی خوریم که علاوه بر لباس، بدن خود را با چادری که شبیه به چادر زن امروز ایران است می‌پوشاندند.(4)

ب. زنان عهد هخامنشی و اشکانی، چادر بر سر داشته و پیراهن‌های بلندی که تا مچ پای آنان را می‌پوشانده به تن می‌کرده‌اند.(5)
 
ج.زنان عهد ساسانی، گاهی چادر گشاد و پُرچین به سر می‌کردند که تا وسط ساق پا می‌رسیده است. نقوشی از بانوان ساسانی در بشقاب‌های نقره ساخته شده است که در آن هریک از بانوان، چادری به خود پیچیده دارند.(6)

پس حجاب در شکل چادر، علاوه بر ریشه‌ی عمیق دینی، دارای ریشه‌ی دقیق تاریخی و ملی نیز هست و صدها سال قبل از پیدایش قاجار از آن استفاده می‌شده است.(7)
 
پی‌نوشت‌ها:
1. الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج 1، ص 98
2. رک. لسان التنزیل، تألیف قرن 4 و 5هـ، ص 103 به اهتمام مهدی محقق؛ تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 8، ص 191؛ ذیل آیه‌ی 59 سوره‌ی احزاب؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی، واژه‌ی جلباب؛ عبدالرحیم صفی پور، منتهی الارب فی لغة العرب، ج 1، ص 186، واژه‌ی جلب؛ ر.پ.آ: دزی، فرهنگ البسه‌ی مسلمانان،‌ ص 117 و فیاض زنجانی، «رساله‌ی حجابیه»، مجله‌ی کیهان اندیشه، شماره‌ی 60، خرداد و تیرماه سال 1374، ص 112 و نسخه‌ی کهن تفسیر مفردان قرآن، ص190؛ قسمت مفردات، سوره‌ی احزاب.

3. رک: احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آنان، (مطابق با نظرات آیات و مراجع تقلید)، ص 65 و استفتائات آخر کتاب.
4. انسان پوشش و ریشه‌های تاریخی، مهدی قانع، پیام زن، شماره‌ی 19،‌ ص 69
5. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 25
6. حجاب، مهدی مهریزی، ص 46
7. www.porsojoo.com
 
منبع:
چگونه فرزندان ما باحجاب می شوند؟، حجت الاسلام دکتر احمد لقمانی، ناشر: بهشت بینش، چاپ یکم، 1389.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.