6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010

1) 6مهرماه سال1350هجري شمسي: آيت الله حاج سيّد هِبَةُ‌الله امام فرزند حجة‌الاسلام حاج سيد اسدالله دزفولي در تهران درگذشت. او ازاهالي دزفول بود و پس ازآموختن مقدمات عوم نزد پدر خود به نجف اشرف عزيمت كرد و به تحصيل علوم ديني پرداخت. آيت الله سيد هبة الله امام بعد از بازگشت به اهواز، به تدريس، تحقيق و
يکشنبه، 4 مهر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010

6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010
6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010


 

 
1) 6مهرماه سال1350هجري شمسي: آيت الله حاج سيّد هِبَةُ‌الله امام فرزند حجة‌الاسلام حاج سيد اسدالله دزفولي در تهران درگذشت. او ازاهالي دزفول بود و پس ازآموختن مقدمات عوم نزد پدر خود به نجف اشرف عزيمت كرد و به تحصيل علوم ديني پرداخت. آيت الله سيد هبة الله امام بعد از بازگشت به اهواز، به تدريس، تحقيق و تأليف روزگار را سپري كرد. از ايشان كتابهايي چون «نغمه خرد، اَسرار خلقت و راز آفرينش» بجاي مانده است.
 
2) 6 مهرماه سال1370هجري شمسي: بهزاد باشي نويسنده و مترجم كشورمان درگذشت. باشي نويسنده اي مبارزبود و بيشتر سالهاي عمر خود را در زندان تبعيد و فعاليت مطبوعاتي گذراند. او در دوران اسارت در زندان بر دانش زباني خود افزود و انگليسي را بطور كامل آموخت. از بهزاد باشي آثارمتعددي باقيست كه ازآن ميان تاريخ جامع موسيقي را مي توان نام برد. ترجمه «كتابهاي جامعه فئودالي، امريكاي بزرگ و حقوق بشر و تاريخ موسيقي خاورزمين» ازديگر آثار بهزاد باشي بشمارمي روند.
 
3) صدور اولين قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل در خصوص جنگ عراق با ايران (1359 ش): در تاريخ سوم مهر 1359 ش، چهار روز پس از آغاز جنگ تحميلي، دبير كل سازمان ملل به شوراي امنيت اطلاع داد كه به رغم كوشش‏هاي به عمل آمده براي توقف حملات، جنگ ميان ايران و عراق در زمين، دريا و هوا ادامه يافته و خسارات جاني و مالي به بار مي‏آورد. از اين رو وي پيشنهاد كرد شوراي امنيت، مسأله را با فوريت رسيدگي كند. سرانجام اين جلسه در روزهاي چهارم تا ششم مهرماه آن سال تشكيل شد و طرح صدور قطعنامه‏اي در اين زمينه به اتفاق آرا تصويب شد، تا اين كه قطعنامه 479 به عنوان اولين قطعنامه شوراي امنيت درباره جنگ عراق با ايران صادر گرديد. در اين قطعنامه، ضمن اظهار نگراني عميق درباره وضعيت رو به گسترش جنگ ميان دو طرف، از ايران و عراق خواسته شده بود كه مناقشه خود را از راه‏هاي مسالمت‏آميز و طبق اصول عدالت و حقوق بين‏الملل حل نمايند. در اين ميان، جمهوري اسلامي ايران در اظهار نظر راجع به اين قطعنامه، با اعلام نقض مكرّر عهدنامه 1975 الجزاير توسط عراق و قصد و نيت عراق به تشديد اقدامات خصمانه در مقابل خويشتنداري ايران، تصريح كرد كه عراق با برپا كردن يك جنگ تجاوزكارانه در داخل سرزمين ايران و حمله به مراكز حساس كشور براي جمهوري اسلامي، راهي جز دفاع از خود براي حفظ حاكميت جمهوري اسلامي باقي نگذارده است. جمهوري اسلامي ايران همچنين اعلام كرد مادام كه عراق، تماميت ارضي و حاكميت ما را زير پا گذاشته و مأموران عراق در داخل مرزهاي ما به اقدامات تجاوزكارانه و خرابكارانه مبادرت مي‏ورزند، قطعنامه نمي‏تواند مورد قبول ايران واقع شود و هيچ فايده‏اي در مذاكره مستقيم يا غير مستقيم در مورد منازعه بين دو كشور نمي‏بينيم. قطعنامه 479 به دليل آن كه هيچ اشاره‏اي به متجاوز و آغازگر جنگ نداشته و دو طرف را به يك اندازه مورد خطاب قرار داده، به عنوان ظالمانه‏ترين و غيرعادلانه‏ترين قطعنامه شورا در مورد جنگ عراق عليه ايران به شمار مي‏رود.
 
6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010 4) سقوط سوسنگرد توسط دشمن متجاوز بعثي (1359 ش)
6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010 5) آغاز انتفاضه جديد مسجدالاقصي (1379 ش): در پي ورود آريل شارون، رهبر حزب تندروي ليكود و عامل كشتار بي‏رحمانه فلسطيني‏ها در اردوگاه صبرا و شتيلا به مسجدالاقصي و هتك حرمت اين مكان مقدس، فلسطيني‏هاي خشمگين در اعتراض به اين اقدام، تظاهرات كردند و قيام اسلامي خود را آغاز نمودند. به همين مناسبت، اين قيام، انتفاضه مسجدالاقصي نام گرفت. اين قيام زماني آغاز شد كه مذاكرات سازش بين صهيونيست‏هاي نژادپرست و دولت به اصطلاح خودگردان فلسطين با شكست روبرو شده بود و مردم فلسطين دريافتند كه از راه گفتگو و سازش با صهيونيست‏ها نمي‏توانند بر حقوق انساني و اسلامي خود دست يابند. رژيم صهيونيستي در مقابل خروش انساني فلسطينيان، براي سركوب انتفاضه، از انجام خشن‏ترين و وحشيانه‏ترين شيوه‏هاي ضدانساني خودداري نكرده و از قساوت‏بارترين روش‏هاي ترور و كشتار استفاده نموده است. انتفاضه مسجدالاقصي و انقلاب سنگ به همگان اين پيام را فهماند كه ريشه صهيونيسم و نژادپرستي در سرزمين اسلامي فلسطين، خواهد خشكيد.
 
6) عقب راندن دشمن از گيلانغرب (1359 ش): در ادامه تجاوز ارتش رژيم بعث عراق به خاك ميهن اسلامي، لشكرهاي دشمن به قصد تسخير سر پل ذهاب و گيلانغرب به سوي اين شهرها حركت كردند كه با مقاومت نيروهاي مردمي مواجه شده و زمين گير شدند. دشمن پس از اين ناكامي، نيروهاي خود را براي تصرف نواحي خوزستان راهي جبهه‏هاي جنوب نمود.
 
6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010 7) درگذشت "يعقوب ليث صفاري" فرمانروا و بنيانگذار سلسله‏ي صفاريان(265 ق): خصلت‏هاي جوان‏مردانه‏ي يعقوب ليث صفار، باعث جذب مردم به سوي وي شد و پس از مدتي، مردم سيستان در جنوب شرقي ايران، او را به اميري برگزيدند. يعقوب ليث پس از چندي، قدرت يافت و با كمك هوادارانِ خود، چندين شهر ايران را تصرف كرد و دولتي منسجم و يكپارچه در ناحيه‏ي سيستان ايجاد نمود. يعقوب در سال 261 ق با سپاهي عظيم عازم فتح بغداد، پايتخت حاكمان عباسي شد ولي از قواي عباسي شكست خورد و عقب نشيني نمود. وي كه سلسله‏ي صفاريان را در جنوب شرقي ايران تاسيس كرده بود بعد از اين شكست، در حال تجهيز قواي ديگري بود كه بيمار شد و پس از چندي درگذشت.
 
8) تولد "ابن منده" محدث و فقيه ايراني(434 ق): ابوزكريا يحيى بن عبدالوهاب مشهور به ابن مَنده، محدث، فقيه و مورخ ايراني تبار، آخرين فرد از خاندان ابن منده بود. او پس از كسب علوم متداول، از دانشمندانِ هر ديار و به دست آوردن مهارت در اين علوم، به تدريس و تأليف پرداخت. دانشمندان بسياري در بغداد از محضر درس او استفاده بردند كه عبدالقادر گيلاني يكي از آنهاست. از اين مورخ ومحدث مسلمان، آثار زيادي بر جاي مانده است كه از ميان آن‏ها مي‏توان به كتاب زندگي‏نامه‏ي طبراني اشاره كرد. ابن منده سرانجام در ذي‏حجّه‏ي سال 512 ق در 78 سالگي در اصفهان وفات يافت و در همان شهر به خاك سپرده شد.
 
9) انتشار پول كاغذي در ايران توسط "گيخاتو" فرمانرواي مغولي(693 ق): وقتي كه گيخاتوي مغول به فرمانروايى ايران رسيد به سبب آن كه از مرض شفا يافته بود، فرمان آزاد كردن زندانيان را صادر كرد و از خزانه‏ي مملكت، آنچه كه در دستش رسيد، در بين تهي‏دستان و درباريان تقسيم نمود. اين بخشش‏ها، كشور را به كمبود درآمد و فقر اقتصادي دچار ساخت و خزانه را تهي نمود. در اين هنگام وزير گيخاتو كه مي‏دانست در چين پول كاغذي رواج دارد، براي جبران كمبود مالي و برگشتِ طلا و نقره به خزانه، دستور تاسيس چاپخانه‏اي را در تبريز صادر كرد و به رواج نوعي اسكناس كه "چاو" نام داشت اقدام كرد. هرچند اين پول مورد قبول مردم واقع نشد و آن را معتبر نشمردند، ولي اين گام، زمينه‏اي براي به كارگيري پول كاغذي در معاملات روزمره‏ي مردم را فراهم آورد.
 
10) وفات شيخ "محمدغزالي" دانشمند معاصر(1416 ق)
6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010 11) 28سپتامبرسال 1749ميلادي: ادوارد جنر پزشك، محقق و كاشف بزرگ انگليسي در بِركلي متولد شد. درزمان زندگي جنر بيماري آبله همه ساله مرگ و مير بسياري به دنبال داشت و راهي براي مبارزه با اين بيماري مهلك شناخته نشده بود. جنر بعد ازاتمام تحصيل در هندوستان مشغول مطالعه و تحقيق شد و پس ازسالها تحقيق در سا1796ميلادي موفق به كشف واكسن آبله شد. جنر با تزريق واكسن آبله به بدن بيمار، آبله خفيفي دربدن شخص ايجاد مي كرد. همين امر سبب مصونيت بيمار در برابر بيماري آبله مي شد. با پيروي از روش جنر جان ميليونها نفر درجهان ازبيماري مهلك آبله نجات يافت. ادوارد جنر اين كاشف انسان دوست درسال1882ميلادي درگذشت.
 
12) درگذشت "اوريان لووريه" منجم فرانسوي و كاشف سياره نپتون (1877م): اوريان ژان ژوزف لووريه، منجم برجسته فرانسوي در نوزدهم فوريه 1811م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود، در ابتدا به آزمايش‏هاي شيمي پرداخت ولي پس از آشنايى با علم نجوم، به ستاره‏شناسي علاقه‏مند گرديد و تحقيقاتي درباره مريخ و اورانوس انجام داد. لووريه ضمن محاسبات دقيق خود موفق شد تا در سال 1843م، وجود يك سياره را در منظومه شمسي ثابت كند و مكان آن را با تقريبي كمتر از يك درجه، در مكان تعيين شده معين نمايد. اين سياره بعدها شناسايي شد و نپتون نام گرفت. كشف سياره نپتون، از روي محاسبات صِرف، جنجال فراواني به پا كرد و لووريه را به شهرت فراوان رساند. وي در سال 1854م به مديريت رصدخانه پاريس منصوب شد و سرانجام در 28 سپتامبر 1877م در 66 سالگي درگذشت.
 
6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010 13) مرگ "لويي پاستور" پزشك فرانسوي و بنيان‏گذار ميكروب‏شناسي (1895م): لويى پاستور، پزشك معروف فرانسوي در 27 دسامبر سال 1822م در خانواده‏اي تنگ‏دست در يكي از شهرهاي فرانسه به دنيا آمد. در زندگي اوليه لويى، چيز غيرعادي كه حاكي از نبوغ وي باشد مشاهده نشد و در شيمي نيز شاگرد متوسطي به شمار مي‏رفت. پاستور در سال 1847م موفق به اخذ دكترا در رشته علوم طبيعي گرديد و سال بعد به عنوان استاد شيمي دانشگاهِ اسْتراسْبورْگْ برگزيده شد. وي در سال 1857م عهده‏دار رياست دانشكده علوم در شهر ليل فرانسه گرديد. وي در عين پذيرش مسئوليت‏ها به مطالعات و تحقيقات خود ادامه مي‏داد تا اين‏كه در 1873م عضو آكادمي پزشكي فرانسه شد. لويى پاستور پس از تحمل رنج هفده سال تحقيق و مطالعه در آزمايشگاه توانست موفقيت بزرگي در پيشرفت شيمي، پزشكي و صنعت كه سود آن نصيب همه جامعه بشري گرديد، به دست آوَرَد. پاستور با كشف مهم خود، مبني بر شناسايى باكتري‏هاي زيان‏آور به عنوان عامل بيماري‏ها، جان مردم بي‏شماري را از مرگ نجات داد. او ثابت كرد كه عمل تخمير و كپك زدن غذاها به دليل فعل و انفعالات شيميايى نيست بلكه بر اثر وجود موجودات زنده ذره بيني مي‏باشد. اين كشفيات او دانشِ مدرنِ ميكروب‏شناسي را پايه ريزي كرد و در عين حال، پاستور را به اين نتيجه رساند كه مي‏توان ميكروب‏ها را با حرارت معتدل نابود كرد. وي اين شيوه را براي جلوگيري از فساد شير و برخي مايعات به كار برد. پاستور هم‏چنين داروي ضد بيماري سياه زخم در حيوانات را كشف كرد و پس از آن سِرُم ضد هاري را به دست آورد. او درباره مايه‏كوبي گوسفند و گاو در برابر بيماري كُشنده سياه‏زخم دريافته بود كه اگر حيوان را با نوع ضعيف شده كشت آن بيماري مايه‏كوبي كنيم در برابر بيماري اصلي مصونيت پيدا خواهد كرد. اين پزشك شهير در سال 1888م انيستيتو پاستور رابه منظور توليد سرم مزبور تأسيس كرد كه درحال حاضر اين مؤسسه با صدها شعبه در جهان، برخي امور مربوط به بهداشت مواد غذايي و ساخت واكسن‏ها و سرم‏ها را برعهده دارد. لويي پاستور سرانجام در 28 سپتامبر سال 1895م در 73 سالگي درگذشت و با احترام فراوان در انيستيتوي پاريس به خاك سپرده شد.
 
14) وقوع نبرد خونين بين سپاهيان آلمان و بلژيك در جريان جنگ جهاني اول (1914م): با آغاز جنگ جهاني اول دولت آلمان از بلژيك خواست تا به نيروهاي آلمان اجازه دهد كه براي حمله به روسيه، از خاك بلژيك عبور كنند. در مقابل، آلمان تعهد نمود كه كليه خسارات ناشي از اين امر را پرداخت كرده و پس از جنگ نيز مرزهاي بين‏المللي را تضمين نمايد. اين درخواست آلمان كه با سياست بي‏طرفي و شئون ملي بلژيك منافات داشت، از طرف دولت آن كشور رد شد. از اين رو، نيروهاي آلمان بدون در نظر گرفتن اين مسئله، به خاك بلژيك يورش بردند و از 28 سپتامبر 1914م، محاصره و جنگ‏هاي خونيني بين قواي دو طرف در بندر آنْوِرْسِ بلژيك آغاز شد. اين جنگْ در حقيقت مهم‏ترين و آخرين پيكار مهم آلمان و بلژيك در جريان جنگ جهاني اول بود. زيرا پادشاه بلژيك به همراه هشتاد هزار نفر از افراد خود در بندر آنورس به دفاع از اين بندر پرداختند. جنگ آنورس تا روزنهم اكتبر آن سال به طول انجاميد و در آن روز، اين بندر به دست آلماني‏ها سقوط كرد.
 
6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010 15) روز استقلال "عمان" از استعمار انگلستان (1920م): كشور پادشاهي عمان در منطقه خاورميانه در جنوب خليج فارس و درياي عمان و در همسايگي كشورهاي عربستان، امارات متحده عربي و يمن واقع شده است. كشور عمان از سال 1508م به تصرف نيروهاي استعماري پرتغال درآمد و پس از يك‏صد و پنجاه سال، در سال 1659م، تحت سلطه امپراتوري عثماني قرار گرفت. پس از آن، اين سرزمين بين حكام محلي عمان و پادشاهي افشاريه در ايران ردّ و بدل گرديد تا اين‏كه از اواخر قرن هجدهم، تحت حمايت انگليس واقع شد و از سال 1820م به طور رسمي به اشغال استعمارگران انگليسي درآمد. در نهايتْ يك قرن بعد، در 28 سپتامبر 1920م قرارداد معروف به "معاهدة السيب" بين مقامات دو كشور امضاء گرديد و به موجب آن، پس از يك‏صد سال كه از استعمار اين سرزمين توسط انگلستان مي‏گذشت، استقلال عمان به رسميت شناخته شد. با اين حالْ حضور انگلستان در اين كشور ادامه داشت. تا اينكه در سال 1951م پيماني ميان عمان و انگلستان منعقد گشت كه به موجب آن، استقلال عمان به طور نسبي پذيرفته شد. پس از آنكه چندين قيام استقلال‏طلبان عمان توسط بريتانيا سركوب شد، در سال 1965، سازمان ملل خواهان خروج انگلستان از اين كشور گرديد. در سال 1970م قابوس بن سعيد با يك كودتا پدرش را از قدرت بركنار كرد و شيوه حكومتي ظاهراً جديد اتخاذ شد. وي نام كشور را از مَسقَط به عمان تبديل كرد. نظام سياسي عمان سلطنتي مطلقه است و سلطان قابوس با اختيارات كامل بر اين كشور سلطنت و حكومت مي‏كند. هم‏چنين هيچ مجمع انتخابي يا حزب سياسي در عمان وجود ندارد. (ر.ك: 18 نوامبر)
 
6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010 16) درگذشت "ادوين هابل" منجم و اخترشناس معروف امريكايي (1953م): ادوين پاوِل هابِل، اخترشناس برجسته امريكايى در 20 بيستم نوامبر 1889م در ايالت ميسوري به دنيا آمد. وي در ابتدا در رشته حقوق به تحصيل پرداخت اما با مطالعه درباره آسمان و ستارگان، به نجوم و ستاره‏شناسي گراييد و از سال 1914م به مدت سه سال در يك رصدخانه با تلسكوپ به تحقيقات نجومي مشغول بود. هابِل علاقه خاصي به سحابي‏ها داشت. سحابي‏ها توده‏هاي ابري شكلي بودند كه معمولاً در قسمت‏هاي مختلف آسمان ديده مي‏شدند و دانشمندانِ نجوم از ساختمان دروني و نحوه پيدايش آن‏ها بي‏خبر بودند. در عصر هابل، ابعاد كهكشان، دقيقاً تعيين شده بود اما سخن در اين‏جا بود كه آيا وراي ابرهاي توده‏اي و در آن سوي كهكشان هم چيزي وجود دارد يا خير. هابل در سال 1924م، با كمك تلسكوپ به كشف ستارگان درون سحابي نائل آمد و از آن پس، تحقيقات خود را در اين زمينه ادامه داد و ثابت كرد كه پاره‏اي از اين ستارگان، متغيير مي‏باشند. هابل هم‏چنين اين مساله را به اثبات رساند كه سحابي‏هاي ديگري وجود دارند كه مسافتشان از زمين به مراتب بيشتر از مسافت‏هايى است كه تا آن زمان شناخته شده است. هابل بدين نحو، مطالعه در جهان ماوراي كهكشان را بنياد نهاد و نخستين بار وجود اجرام سماوي را كه از آن‏ها به سحابي‏هاي برون كهكشاني تعبير كرد، اعلام داشت. هابل نخستين كسي است كه مداركي در تاييد جهانِ در حال گسترش عرضه كرد و يافته‏هاي خود را به صورت قانون هابل بيان داشت. طبق اين قانون، فواصل بين كهكشان‏ها دائماً در حال زياد شدن است و به عبارت ديگر كيهان در حال گسترش مي‏باشد. قانون هابل درباره همه كهكشان‏هايى است كه هم به اندازه كافي از يك‏ديگر دور هستند و هم نيروي جاذبه در مورد آن‏ها صرف‏نظر كردني باشد، صدق مي‏كند. (قانون هابِل در زماني مطرح شد كه قرآن، كتاب مقدس الهي، در حدود چهارده قرن قبل از آن، به گسترش يافتن آسمان اشاره كرده و فرموده است: "ما آسمان را با قدرت بنا كرديم و همواره آن را وسعت مي‏بخشيم" سوره ذاريات، آيه 47) ادوين پاول هابل سرانجام در 28 سپتامبر 1953م در 64 سالگي درگذشت. سال‏ها بعد از مرگ او و در اوايل دهه 1990م، تلسكوپ فضايي عظيمي به فضا پرتاب گرديد تا به رصد ستارگان بپردازد كه به افتخار اين دانشمند بزرگ، تلسكوپ هابل ناميده شد.
 
17) وقوع كودتاي نظامي در سوريه و خروج از جمهوري متحد عربي (1961م): بعد از اعلام تشكيل جمهوري متحده عربي و شكل‏گيري آن در اوائل سال 1958م با شركت مصر، سوريه و سپس يمن، رياستِ جمهوري متحده عربي به جمال عبدالناصر رهبر مصر سپرده شد و در دولت ائتلافي بيشترين و مهمترين وزارتخانه‏ها در اختيار مصري‏ها قرار گرفت. حضور گسترده نظاميان مصر باعث بروز و شكل‏گيري احساسات ناسيوناليستي و ملي‏گرايانه افسران سوري شد. درنتيجه در 28 سپتامبر 1961م جمعي از افسران ارتش سوريه عليه قيموميت اين كشور توسط مصري‏ها كه تحت عنوان جمهوري متحده عربي اعمال مي‏شد، دست به شورش زدند. اين اقدام به خروج سوريه از جمهوري متحده و فروپاشي اين جمهوريِ سي ساله در اين روز انجاميد. در 30 سپتامبر همين سال، دولت جديد سوريه دستور اخراج 27 هزار مصري از سوريه را صادر نمود.
 
18) شكست طرح جمهوري متحد عربي (1961م): پس از آن كه جمال عبدالناصر رئيس‏جمهور مصر كانال سوئز را در 26 ژوئيه 1956م ملي اعلام كرد، فرانسه و انگليس كه از سهامداران اصلي اين كانال بودند، مصر را براي تجديدنظر در اين تصميم و برقراري مجدد نوعي كنترل توسط شركت‏هاي فرانسوي و انگليسي بر كانال تحت فشار قرار دادند. اما چون جمال عبدالناصر زير بار اين فشار نرفت از اين رو نيروهاي انگليس و فرانسه در اواخر اكتبر 1956م مصر را از هوا و دريا مورد حمله قرار دادند. از سوي ديگر، نيروهاي رژيم صهيونيستي نيز با استفاده از فرصت به دست آمده، صحراي سينا در شمال‏شرقي مصر را به تصرف خود درآوردند. اين تهاجمات با واكنش شديد جهاني روبرو گرديد و نيروهاي متجاوز تحت فشار بين‏المللي مجبور به تخليه مصر شدند. اين پيروزي، جمال عبدالناصر را به صورت يك قهرمان در جهان عرب درآورد و زمينه مساعدي براي وحدت اعراب تحت رهبري مصر فراهم نمود. از اين رو در اوايل فوريه 1958م كشورهاي يمن، سوريه و مصر، جمهوري متحد عرب را تشكيل دادند، كه رياست اين جمهوري به عهده جمال عبدالناصر رئيس جمهور مصر بود. اما به دنبال كودتايي كه در 28 سپتامبر 1961م سوريه انجام شد، دولت سوريه از كشورهاي متحد عربي جدا گرديد. و بدين ترتيب، عملاً در اين روز جمهوري متحدعربي منحل شد. (ر.ك: 1 فوريه)
 
6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010 19) درگذشت "آندره بِرتون" شاعر فرانسوي و باني مكتب "سورئاليسم" (1966م): آندره برتون، شاعر، محقق و منتقد فرانسوي در 16 آوريل 1902م در شهر اورن فرانسه به دنيا آمد. وي در هفده سالگي تحصيلات پزشكي خود را آغاز كرد اما از اين اقدام، چيزي جز كشف اين مطلب كه طب برايش دستاويزي بيش نخواهد بود، عايدش نشد. چرا كه رسالت راستين خود را، شاعري مي‏دانست. برتون همزمانْ با انجمن‏هاي ادبي زمان آشنا شد و از شاعران مختلف الگو گرفت. با آغاز جنگ جهاني اول و فراخواني به نظام، وي ناگاه با صورتي از زندگي مواجه شد كه از نظر رواني، ضربه‏اي تكان دهنده بر او وارد ساخت. برتون در اين زمان ديگر به اصول قرارداديِ اشكالِ ادبي تثبيت شده، با بدبيني مي‏نگريست. وي با ادامه جنگ، خود را بيشتر آماده پذيرش تاثيري نوين يافت كه بر عصيان مطلق عليه هرگونه دعوي هنري و ادبي مبتني بود. از اين رو در جنبش دادائيسم شركت كرد و سعي نمود از نوآوري‏هاي اين مكتب حمايت و استفاده كند تا از موانعي كه در راه تحول تمام و كمالِ استقلالِ شاعرانه‏اش بود، رهايى يابد. در اين جنبش كه زاييده اضطراب و هرج و مرج ناشي از جنگ بود، غرض پيروان آن، آزاد ساختن هنر و ادبيات از عقل و منطق و جدا كردن آن از انديشه و زبان است. اما در اين زمان، برتون به اين نتيجه رسيد كه دادائيست‏ها، در عمل، همه نيروهايشان را صرف تخريب، مي‏كنند. لذا از اين مكتب فاصله گرفت و به ابداع مكتب جديدي پرداخت كه به نام سورئاليسم شهرت يافت. اين مكتب به معني برتر از واقع، شيوه‏اي است كه برتونْ آن را در سال 1922م در فرانسه ايجاد كرد. شكست سدها و گشودن بندها و نيز عصيان در برابر همه چيز، محرك اصلي و باطني سورئاليسم است. اين مكتب مي‏كوشد تا از راه شعرْ بر اذهان تسلط پيداكند. زيرا پيشنهاد مي‏كند كه نويسنده پس از آن كه خود را به رؤيا سپرد، هرچه به ذهنش رسيد، بايد بي‏تأمل يادداشت نمايد. شاعر سورئاليسم القاكننده اوهام و صورِ آزاد ذهني و جادوي كلام تصويري و عيني است. سورئاليسم زبان قرن بيستم و نابساماني‏ها و آشفتگي‏هاي روزگار را بازگو مي‏كند و لزوماً عقلي و منطقي نيست. در نظم نيز، شعر آزاد برتون، از قوانين عروضي پيروي نمي‏كند و چون، نثري است، دور از هرگونه پيوستگي منطقي. اين نظم تنها به وسيله كشش و جاذبه كلمات است كه هيجان فكري را نشان مي‏دهد و در عين حالْ از استحكام و قدرت القايى بي‏نظيري برخوردار است. از برتون آثار متعددي بر جاي مانده كه روشني زمين، هواي آب و تپانچه موسفيد، در زمينه نظمْ، از آن جمله‏اند. هم‏چنين اصول انديشه شخصي برتون در مجموعه‏اي به نام بيانيه‏هاي سورئاليسم انتشار يافت. در آثار برتون، داستان، تجزيه و تحليل و هذيان و اوهام در هم مي‏آميزد و اين نظريه كه بسط و نفوذ رؤيا در عالم واقع و تجلي ضمير پنهان را عرضه مي‏كند، صورت‏هاي گوناگون مي‏يابد. توجه فراوان برتون به امور غيرمعمول و شگفت‏انگيز و كنجكاوي او درباره عمق روح و تحليل فعاليت ناهشيارانه مغز، سبك سورئاليسم او را نشان مي‏دهد. آندره برتون سرانجام در 28 سپتامبر 1966م در 64 سالگي درگذشت.
 
6 مهر 1389 / 19 شوال 1431 / 28 سپتامبر 2010 20) درگذشت "جمال عبدالناصر" سياست‏مدار برجسته و رئيس‏جمهور پيشين مصر (1970م): جمال عبدالناصر، سياست‏مدار معروف و رئيس‏جمهور پيشين مصر، در 15 ژانويه 1918م در اسكندريه مصر به دنيا آمد. او در قاهره از آكادمي علوم نظامي فارغ التحصيل شد. وي از سال 1942م افسر ارتش مصر بود و قصد براندازي حكومت سلطنتي ملك فاروق را در سر مي‏پروراند. هدف او از اين تصميم، اقدام براي اصلاحات اجتماعي بود. عبدالناصر پس از شكست اول اعراب در برابر اسرائيل، جنبش افسران آزاد را پي‏ريزي كرد و ژنرال محمد نجيب را به عنوان رهبر اين جنبش برگزيد. در سال 1952م جنبش افسران آزاد در يك كودتا به حكومت فاروق خاتمه داد و پس از بركناري ملك فاروق و پسرش، ژنرال نجيب به قدرت رسيد. اما در سال 1954م ژنرال نجيب، اولين رئيس جمهور مصر، توسط عبدالناصر بركنار شد و مغز متفكر اين كودتا يعني جمال عبدالناصر قدرت را به دست گرفت. ناصر معتقد به اينترناسيوناليسم عربي و اتحاد ميان كشورهاي عربي بود و در اين راه تلاش مي‏كرد. وي سياست جدايي از كشورهاي غربي و نزديكي به بلوك شرق خصوصاً شوروي سابق را در پيش گرفت و اقدام به خريد اسلحه از اين كشور نمود. ناصر در سال 1956 كانال سوئز را ملي اعلام كرد اما با حمله مشترك نيروهاي فرانسه، انگليس و رژيم صهيونيستي مواجه شد تا اين‏كه اين جنگ با تهديد نظامي شوروي و فشار افكار عمومي پايان پذيرفت. در سال 1958م سه كشور مصر، سوريه و يمن تحت عنوان جمهوري متحد عربي با يك‏ديگر متحد شدند و در يك همه‏پرسي، جمال عبدالناصر به رياست جمهوري آن برگزيده شد. اين اتحاد ديري نپاييد و بر اثر بروز اختلافاتي بين اعضاي آن، در سال 1961م از هم گسيخت و سه كشور از هم جدا شدند. ناصر در جنگ سوم اعراب و اسرائيل در سال 1967م نيز از اين رژيم شكست خورد و قسمت‏هاي زيادي از سرزمين مصر توسط رژيم صهيونيستي اشغال گرديد. اين امر به حيثيت داخلي و بين‏المللي ناصر لطمه شديدي وارد ساخت و تا پايان عمر خود، وجهه از دست رفته را بازنيافت. جمال عبدالناصر يكي از پايه‏گذاران جنبش عدم تعهد بود و در بين رهبران جهان و به ويژه كشورهاي عربي اعتباري بين‏المللي داشت. جمال عبدالناصر سرانجام در 28 سپتامبر 1970م پس از 16 سال حكومت در سن 52 سالگي بر اثر سكته قلبي درگذشت. بعضي از مفسران سياسي، مرگ ناصر را ناشي از توطئه‏اي مي‏دانند كه قرار بود محمد انور سادات، معاون ناصر را كه به لزوم دوستي با غرب و صهيونيست‏ها معتقد بود، به قدرت برساند.
 
21) آغاز انتفاضه جديد مردم مسلمان فلسطين بر ضد رژيم صهيونيستي (2000م): به دنبال ورود آريل شارون رهبر حزب تندروي ليكود و عامل كشتار بي‏رحمانه فلسطيني‏ها در اردوگاه‏هاي صبرا و شتيلا به مسجدالاقصي و هتك حرمت اين مكان مقدس ، فلسطيني‏هاي خشمگين در اعتراض به اين اقدام، تظاهرات كردند و قيام اسلامي خود را در 28 سپتامبر سال 2000م آغاز نمودند. به همين مناسبت ، اين قيامْ ، انتفاضه مسجدالاقصي نام گرفت. انتفاضه مسجدالاقصي زماني آغاز شد كه مذاكرات سازش بين صهيونيست‏هاي نژادپرست و دولت به اصطلاح خودگردان فلسطين با شكست روبرو شده بود و مردم فلسطين دريافتند كه از راه گفتگو و سازش با صهيونيست‏ها نمي‏توانند بر حقوق انساني و اسلامي خود دست يابند. در اين ميان ، رژيم اشغال‏گر قدس در مقابل خروش انساني فلسطينيان و براي سركوب انتفاضه ، از انجام خشن‏ترين و وحشيانه‏ترين شيوه‏هاي ضدانساني خودداري نكرده و از قساوت بارترين روش‏هاي ترور و كشتار استفاده نموده است.
 
22) تولد مارچلو ماستروياني بازيگر ايتاليايي (1923-1996) م



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط