چرا سوره توحید به این نام معروف است؟

چرا سوره توحید به این نام معروف است؟ سوره توخید یا اخلاص جند نام دارد؟ پاسخ این سوالات را در این مطلب راسخون مطالعه بفرمائید.
چهارشنبه، 24 خرداد 1402
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
چرا سوره توحید به این نام معروف است؟
مقدمه:
توحید، بنیادی‌ترین اصل اعتقادی در اسلام، به معنای یکتا و بی‌مانند دانستن خداوند، و همچنین بی‌شریک بودن او در خلق جهان.

نخستین جملات حضرت محمد(ص) در آغاز دعوت مردم به اسلام، حاوی شهادت بر یکتایی خدا و دوری از شرک بوده است. توحید همچنین در قرآن کریم و روایات معصومین، مورد توجه قرار گرفته و سوره توحید در همین موضوع است.
 
توحید در فرهنگ اسلامی در برابر شرک دانسته شده و متکلمان مسلمان، مراتبی برای آن برشمرده‌اند؛ این مراتب عبارتند از:

 توحید ذاتی به معنای اعتقاد به یگانگی ذات خدا، توحید صفاتی به معنای یکی بودن ذات الهی با صفات او، توحید افعالی به معنای آنکه خداوند نیازی به کمک و یاور ندارد.
 
 و نیز توحید عبادی به معنای آنکه جز خداوند کسی سزاوار پرستش نیست، چهار مرتبه در باور به توحید است که اولین مرتبه آن توحید ذاتی و بالاترین مرتبه، توحید افعالی است.
 
ما در این بحث ایتدا به شناخت اجمالی و شان نزول و  شرح نام های دیگر سوره توحیدو بعضی فوائد و ضائل سوره توخید  می پردازیم و در ادامه  با توجه بهآیه های سوره توحید .

فقط  اشاره ای به توحید ذاتی خواهیم داشت، در حقیقت پاسخ به این سوال که چرا سوره توحید را توحید می نامند؟. پاسخی است،  که با توجه به  آیات سوره  توحید  داداه شده است.
  
شناخت اجمالی سوره توحید.
سوره «اخلاص» یا توحید ،  چهار آیه و بنابر قولی پنج آیه دارد[1] اما قاریان مکه و شام شمار آیات آن را ۵ آیه دانسته‌اند؛ به این صورت که هریک از «لَم یلِد» و «لَم یولَد» را آیه‌ای جدا به‌شمار آورده‌اند [2]
؛ هم‌چنین این سوره دارای ۱۷‌کلمه و ۴۷ حرف است و در روایات و منابع قدیمی‌تر از آن به سوره «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» یاد‌شده است؛ [3]

و بنابر قول مشهور، سوره‌ای مکى است. اما برخی معتقدند که این سوره، مدنى می‌باشد.  همچنین گزارش شده است که این سوره پس از سوره «ناس» نازل شده است. [4]
  
شأن نزول سوره توحید
در شأن نزول این سوره، مفسران می‌گویند: یهود از رسول خدا(ص) تقاضا کردند تا خداوند را براى آنها توصیف کند که این سوره نازل شد و پاسخ آنها را بیان کرد. [5] .
 
بر اساس بعضى از روایات، سؤال کننده "عبد اللَّه بن صوریا" یکى از سران معروف یهود بود. و در روایت دیگرى آمده است که "عبد اللَّه بن سلام" چنین سؤالى را از پیامبر اکرم(ص) در مکه کرد، سپس ایمان آورد.
 
 و ایمان خود را همچنان مخفی نگه می‌داشت تا این‌که پیامبر(ص) به مدینه مهاجرت نمود، آن‌گاه اسلامش را اظهار نمود. در روایات دیگرى آمده است که مشرکان مکه چنین سؤالى را مطرح کرده‌‏اند. [6]همچنین گفته شده است که سؤال کنندگان گروهى از مسیحیان نجران بودند. [7]
 
البته در میان این نقل‌ها تضادى وجود ندارد؛ زیرا ممکن است این سؤال از ناحیه همه آنها مطرح شده باشد و این خود دلیلى است بر عظمت فوق العاده این سوره است که پاسخ ‌به سؤالات افراد و گروه‌های مختلف است. [8]
 
آیات توحید و یگانگی خداوند.
توحید و یگانگی خداوند، با تعابیر و عبارات مختلف، بارها در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته است؛ از جمله در سوره توحید که خداوند «احد» یعنی یگانه خوانده شده است.[9]
 
 نفی خدایان دیگر، یکی بودن خدا، یک خدا برای همگان، خدای همه عالم، نکوهش معتقدان به وجود خدایان، تأکید بر نفی اعتقاد به چند خدا، رد ادعای قائلان به تثلیث و سه‌گانه‌باوری.
 
 و همچنین نفی هر گونه مثل و مانند برای خدا، از جمله مفاهیم مرتبط با توحید است که در قرآن کریم آمده است.[10] آیاتی از قرآن کریم که مستقیم به توحید دلالت دارند، عبارتند از:
 
قُل هُوَ اللهُ أحَد: بگو او خدای یکتاست.[۱1]
 لا إلٰه إلّا الله: هیچ خدایی جز الله نیست.[12]
لا إلٰه إلّا هو: هیچ خدایی جز او نیست.[13]
إلٰهُکُم إلٰهٌ واحِد: همانا خدای شما خدای یکتاست.[14]
ما مِن إلٰهٍ إلّا الله: هیچ خدایی جز الله نیست.[15]
  
شرح اسامی و نام هایی سوره توحید
۱ - اساس
این سوره درباره توحید و صفات خدا که پایه و اساس اسلام است بحث کرده و از طرفی نیز پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرموده است: «اسست السموات السبع و الارضون السبع علی قل هوالله احد؛ هفت آسمان و زمین‌های هفتگانه بر اساس سوره قل هوالله احد پایه گذاری شده است».
 
2- امان
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمودند: «هر کس لا اله الا الله را بر زبان جاری کند، داخل حصن خدا می‌شود و از عذاب خدا در امان است»؛ چون سوره اخلاص در مقام بیان توحید است و هر کس آن را بخواند گویا از عذاب خدا در امان است، به آن سوره «امان» گفته‌اند.
 
3 - برائت
چون این سوره، عقاید انسان درباره خداشناسی را از تمام اوهام و انحرافات پاک و مبرا می‌کند، به نام «برائت» خوانده شد. از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نقل است: «هر کس سوره قل هوالله احد را یکصد مرتبه بخواند (و به آن معتقد باشد) در نماز یا غیر نماز، برائت و امان از آتش جهنم برای او نوشته می‌شود».
 
4 - تجرید
تجرید به معنای مجرد و تنها دانستن است. چون این سوره در مقام تبرئه و تجرید خداوند از عیوب ، اوصاف ترکیب و آثار مادیت است، به سوره «تجرید» نامگذاری شده است.
 
5 - تفرید
«تفرید» از ریشه « فرد » به معنای تنها و یگانه دانستن است، و از آن جا که «احد» در آیه نخست سوره، رساننده این معنا است، سوره اخلاص را به نام «تفرید» نیز خوانده‌اند.
 
6- توحید
چون بحث توحید و تببین آن از مضامین اصلی این سوره است، به این نام نیز خوانده شده است.
 
7 - جمال
درباره این نام گفته‌اند از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم سؤال شد: چگونه خداوند جمیل است و جمال را دوست دارد؟ فرمود: چون یکتای بی نیازی است که نه فرزند آرد و نه از کسی زاده شده است؛ چون کسی همانند او نیست، پس او جمیل است؛ لذا به سوره اخلاص «جمال» گفته‌اند.
 
8 - صمد
واژه «صمد» به معنای بی نیاز است؛ در آیه دوم سوره اخلاص، خداوند را با صفت بی نیازی می‌ستاید؛ از این رو، این سوره به « صمد » نامگذاری شده است.
 
9- قل هو الله
همان‌گونه که بیشتر سوره‌های قرآن با کلمه یا جمله سرآغاز خود شهرت یافته‌اند، سوره اخلاص نیز چون با جمله «قل هو الله احد» آغاز شده، به نام «قل هو الله» نیز خوانده شده است.
 
10 - مانعه
در روایتی از ابن عباس آمده است که خداوند در معراج به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: به تو سوره اخلاص را ارزانی خواهم کرد که آن سوره از ذخایر گنج عرش من است و مانع و بازدارنده عذاب قبر و شعله‌های آتش جهنم از قاریان و عاملان به آن خواهد بود. همین حدیث سبب نامگذاری سوره اخلاص، به «مانعه» شد.
 
11 - محضره
چون هنگام تلاوت سوره اخلاص، فرشتگان برای گوش سپردن به آن حضور می‌یابند، به آن «محضره» نیز گفته‌اند.
 
12 - مذکره
سوره اخلاص، خدای متعالی را معرفی و یکتایی و بی همتایی او را با صراحت بیان می‌کند و راه هر گونه تصور و تخیل غیر واقعی از خدا را بر بندگان می‌بندد. به سبب این تذکر و یادآوری، آن سوره را «مذکره» نیز نامیده‌اند.
 
13 - معرفت
سوره اخلاص درباره و شناخت خدا و صفات او نازل شده است و خداشناسی جز از راه شناخت مضمون این سوره کامل نمی‌شود؛ لذا به اسم « معرفت » نامگذاری شده است. در روایتی از جابر بن عبدالله نقل شده است که مردی نماز خواند و سوره «قل هو الله احد» را در نماز تلاوت کرد؛ پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمودند: «ان هذا عرف ربه؛ این شخص خدای خود را شناخت».
 
14 - معوذه
«معوذه» از ماده « عوذ » به معنای پناه بردن و پناهندگی است. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بر عثمان بن مظعون وارد شد و او را به سوره‌های اخلاص، فلق و ناس تعویذ کرد و دستور پناه جستن به سوره اخلاص را صادر فرمود؛ به این جهت به سوره اخلاص «معوذه» نیز گفته‌اند.
 
15 - مقشقشه
قشقشه به معنای پاک کننده و دور نگهدارنده از شرک و نفاق است. به سوره‌های کافرون و اخلاص، مقشقشه نیز گفته‌اند؛ زیرا سوره کافرون با نفی قاطع و صریح عبادت بت‌ها و سوره اخلاص با بیان توحید و یگانگی خدا، عقیده انسان را از کفر ، شرک و نفاق، خالص می‌سازند
 
 اگر مقشقشه از ریشه «قشقشه» به معنای شفا دادن باشد، وجه تسمیه آن این است که شرک و نفاق نوعی بیماری، و سوره اخلاص شفادهنده این گونه بیماری‌ها است؛ از این رو، به قشقشه نامگذاری شده است.
 
16 - منفره
«منفره» از ریشه « نفر » به معانی متعدد از جمله کوچاندن است. چون هنگام تلاوت و قرائت سوره اخلاص، شیطان فرار می‌کند و از قاری این سوره دور می‌شود، این سوره به «منفره» نیز نامگذاری شده است.
 
17 - نجات
باور قلبی به معنای توحید که در سوره اخلاص بیان شده است، انسان را از عقیده به تشبیه درباره خداوند و کفر در دنیا و از آتش جهنم در آخرت نجات می‌دهد؛ از این رو به «نجات» نیز نامیده شده است.
 
18 - نور
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمودند:برای هر چیزی نوری است و نور قرآن «قل هو الله احد» است؛ لذا سوره اخلاص به نام «نور» معروف شد.
 
19 - ولایت
گفته‌اند هر کس سوره اخلاص را تلاوت کند و به آن معتقد باشد و خدا را آن گونه بشناسد که در این سوره وصف شده است، تحت ولایت خدا قرار می‌گیرد و از اولیاءالله به شمار می‌آید؛ لذا به آن «سوره ولایت» گفته‌اند. [16]
 
بعضی از فواید و فضایل سوره توحید.
در فضیلت تلاوت این سوره روایات زیادى نقل شده است که حاکى از عظمت بالای آن می‌باشد؛ از جمله:1- پیامبر اکرم(ص) فرمود: آیا هیچ‌کدام از شما نمی‌تواند یک سوم قرآن را در یک‌شب بخواند؟!
 
یکى از حاضران گفت: اى رسول خدا چه کسى توانایى این‌کار را دارد؟! پیامبر فرمود: «اقرؤا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»؛ سوره قل هو اللَّه را بخوانید. [17]

2- امام صادق(ع) فرمود: کسى که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، خواندن سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را بعد از هر نماز ترک نکند؛ چرا که هر کس آن‌را بخواند خدای متعال خیر دنیا و آخرت را براى او جمع می‌کند، و خود وی و پدر و مادر و فرزندانش را می‌آمرزد[18]
 
3. از امام صادق(ع) نقل شده است: هنگامى که رسول خدا(ص) بر جنازه "سعد بن معاذ" نماز گزارد، فرمود: هفتاد هزار ملک که در میان آنها "جبرئیل" نیز بود، بر جنازه او نماز گزاردند! .
 
من از جبرئیل پرسیدم او به جهت کدام عمل، مستحق نماز گزاردن شما شد؟ گفت: به جهت تلاوت "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ" در حال نشستن، ایستادن، سوار شدن، پیاده‌روى و رفت و آمد. [19]
 
4- در فضیلت این سوره امام صادق(ع) در جایی دیگر فرمود: کسى که یک روز و شب بر او بگذرد و نمازهاى پنج‌گانه را بخواند و در آن "قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ" را نخواند، به او گفته می‌‏شود "یا عبد اللَّه لست من المصلین"؛ اى بنده خدا، تو از نمازگزاران نیستى! [20]
 
سوره اخلاص معادل یک سوم قرآن
بر اساس سخن رسول خدا(ص) سوره اخلاص برابر با یک سوم قرآن کریم است. اما در این‌که چگونه این سوره معادل یک سوم قرآن است؟ برخی نظراتی را مطرح کرده‌اند، مانند:
  
الف) به دلیل این‌که قرآن مشتمل بر "احکام"، "عقائد" و "تاریخ" است، و این سوره بخش "عقائد" را به طور فشرده بیان می‌‏کند[21]

ب) مطالب قرآن در سه بخش دسته‌بندی می‌شود: "توحید"، "نبوت" و "معاد" بوده، و این سوره دربردارنده مباحث توحید است. [22]
 
 چرا سوره توحید به این نام معروف است؟
سوره توحید اعتراف به یگا نگی خداوند.
این سوره را به این دلیل توحید یا اخلاص نامیده‌ اند: که درباره یگانگی خدا سخن می‌گوید و انسان را از شرک، رها می ‌کند.محتوای سوره اخلاص، توحید و یگانگی خداوند و بی‌نیازی او از غیر خودش و نیازمندی مخلوقات به اوست.
 
از آنجا که خداوند را به یگانگی وصف می‌کند، توحید نام گرفته.و به این دلیل که توجه به محتوای آن، انسان را از شرک خالص می‌کند و به دنبال آن انسان از آتش دوزخ خلاصی می‌یابد، آن را اخلاص نامیده‌اند.
 
سوره توحید و اثبات بی نیاز بودن خدا
سوره اخلاص خداوند را به یکتایی در ذات وصف کرده:«قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» و خدا را تنها مرجع رفع همه نیازهای مخلوقات معرفی کرده است:«اَللّهُ الصَّمَد» و هرگونه صفت نقصی،.
 
 مانند ترکیب و داشتن اجزا وبه وجود آمدن از شیئی دیگر را از او نفی می‌کند:«لَم یلِد وَ لَم یولَد» و او را از هرگونه شریک داشتن مُبرّا می‌داند:«و‌لَم یکن لَهُ کفُواً اَحَد».
 
مهم‌ترین وصف خدا در این سوره پس از بیان یگانگی در ذات، صَمَد بودن است که روایات متعددی از معصومین (علیهم‌السلام) در تفسیر آن نقل شده و مجموع آن‌ها یگانگی خدا در افعال (توحید افعالی) را ثابت و هرگونه نقص و صفات سلبی را از خداوند نفی می‌کند. [23]
 
امـام حـسـیـن بـن عـلى (عـلیـهماالسلام ) در حدیثى براى صمد پنج معنى بیان فرموده : صمد کسى است که در منتهاى سیادت و آقائى است .
(صمد) کسى است که در منتهاى سیادت و آقائى است .
(صمد) ذاتى است دائم ازلى و جاودانى .
(صمد) وجودى است که جوف ندارد.
(صمد) کسى است که نمى خورد و نمى آشامد.
(صمد) کسى است که نمى خوابد.
در عبارت دیگرى آمده است (صمد کسى است که قائم به نفس است و بى نیاز از غیر.)
(صمد) کسى است که تغییرات و کون و فساد ندارد.

از امـام على بن الحسین (علیهماالسلام ) نقل شده است که فرمود صمد کسى است که شریک ندارد، و حفظ چیزى براى او مشکل نیست ، و چیزى از او مخفى نمى ماند.

بعضى نیز گفته اند: صمد کسى است که هر وقت چیزى را اراده کند مى گوید موجود باش ، آن هم فورا موجود مى شود. [24]
  
سوره توحید از منظر امام خمینی(ره)
امام خمینی به تفسیر سوره اخلاص در آثار خویش پرداخته و در بیان وجه اعتبار به اهمیت این سوره با استناد به حدیثی، بر این باور است که آخرالزمان اقوامی هستند که نظرهای عمیق دارند، ازاین‌رو فهم این سوره حق متعمقان و صاحب‌نظران است [25]
 
و این سوره از اماناتی است که سماوات ارواح و اراضی اشباح و جبال انیات از حمل آن عاجز و درمانده‌اند و لایق حمل آن فقط انسان کامل است. به باور امام‌ خمینی عقول بشر از فهم حقایق و دقایق این سوره عاجزند. [26]
 
امام‌ خمینی معتقد است عبارت «قل» خطابی است که از غیب جمع و وجود و مظهر کامل محمدی و امری است که از حضرت احدیت جمع به مقام برزخیت کبری و خطاب به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مقام تدلی ذاتی و او ادنی است و «هو» اشاره به هویت غیبی است که همه صفات در آن مستهلک است [27]
 
و «الله» را ذاتی می‌داند که تمامی صفات کمالی ذاتی را در خود جمع کرده باشد. [28]

امام‌ خمینی نیز «احد» را اشاره به مقام «احدیت» می‌داند که تجلی به اسمای باطنی و غیبی است و ایشان لفظ صمد را دارای معانی متعددی می‌داند از جمله اینکه «صمد» یعنی جوف ندارد؛ یعنی ذات مقدس صرف وجود و هویت مطلقه است و نقص امکانی، که اصل آن ماهیت است ندارد. [29]
 
امام ‌خمینی معتقد است (لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ) [30] از حیث هویت غیبی حق‌تعالی است؛ ازاین‌رو ذات حق از چیزی زایده نشده تا به ارث ببرد.
  
 و از چیزی به دنیا نیامده تا مشارکت در آن باشد و با استناد به آیه (وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ) [31]بر بی‌همتایی حق‌تعالی تاکید می‌کند. [32]
 
سوره توحید و تحکیم پایه‌های توحید
این سوره یکی از ۵ سوره‌ای است که با فعل امرِ «قل» شروع شده، اما از نظر حجم با سه سوره کافرون فلق و ناس ارتباط بیشتری دارد. این سوره از یک سو با سوره کافرون پیوند دارد.
 
 زیرا هر دو سوره در جهت تحکیم پایه‌های توحید معرفی شده‌اند و از سوی دیگر با دو سوره فلق و ناس پیوند دارد و با عنوان معوّذات به قرائت آن سفارش شده و برای آن‌ها خاصیت تعویذ در مقابلِ بعضی بیماری‌ها و خطرها و اساساً در امان خدا قرار گرفتن بیان شده است.
 
سوره توحید واثبات  احدیت ذات
این سوره خداى تعالى را به احدیت ذات و بازگشت ما سوى الله در تمامى حوائج وجودیش به سوى او و نیز به اینکه احدى نه در ذات و نه در صفات و نه در افعال شریک او نیست مى ستاید،
 
و این توحید قرآنى، توحیدى است که مختص به خود قرآن کریم است، و تمامى معارف (اصولى و فروعى و اخلاقى ) اسلام بر این اساس پى ریزى شده است. [33]
 
معناى احد بودن خداى در سوره توحید.
و کلمه (احد) صفتى است که از ماده (وحدت ) گرفته شده، همچنان که کلمه (واحد) نیز وصفى از این ماده است، چیزى که هست، بین احد و واحد فرق است،
 
 کلمه احد در مورد چیزى و کسى بکار مى رود که قابل کثرت و تعدد نباشد، نه در خارج و نه در ذهن، و اصولا داخل اعداد نشود، به خلاف کلمه واحد که هر واحدى یک ثانى و ثالثى دارد/
 
 یا در خارج و یا در توهم و یا به فرض ‍ عقل، که با انضمام به ثانى و ثالث و رابع کثیر مى شود، و اما احد اگر هم برایش دومى فرض شود، باز خود همان است و چیزى بر او اضافه نشده
 
مثالى که بتواند تا اندازه اى این فرق را روشن سازد این است که : وقتى مى گویى (احدى از قوم نزد من نیامده )، در حقیقت هم آمدن یک نفر را نفى کرده اى و هم دو نفر و سه نفر به بالا را، اما اگر بگویى :
 
 (واحدى از قوم نزد من نیامده ) تنها و تنها آمدن یک نفر را نفى کرده اى، و منافات ندارد که چند نفرشان نزدت آمده باشند، و به خاطر همین تفاوت که بین دو کلمه هست، و به خاطر همین معنا و خاصیتى که در کلمه (احد) هست،
 
 مى بینیم این کلمه در هیچ کلام ایجابى به جز در باره خداى تعالى استعمال نمى شود، (و هیچ وقت گفته نمى شود: جاءنى احد من القوم - احدى از قوم نزد من آمد) بلکه هر جا که استعمال شده است کلامى است منفى، تنها در مورد خداى تعالى است که در کلام ایجابى استعمال مى شود.
 
یکى از بیانات لطیف مولانا امیر المومنین (علیه السلام) در همین باب است که در بعضى از خطبه هایش که در باره توحید خداى عزوجل ایراد فرموده چنین آمده :
 
 (کل مسمى بالوحده غیره قلیل ) یعنى - و خدا داناتر است - هر چیزى غیر خداى تعالى، وقتى به صفت وحدت توصیف شود، همین توصیف بر قلت و کمى آن دلالت دارد، به خلاف خداى تعالى که یکى بودنش از کمى و اندکى نیست. [34]
 
سوره توحید شناسنامه خدا است.
اگر الف و لام بر سر کلمه (صمد) در آمده، منظور افاده حصر است، مى فهماند تنها خداى تعالى صمد على الاطلاق است،.
 
 به خلاف کلمه (احد) که الف ولام بر سرش در نیامده، براى اینکه این کلمه با معناى مخصوصى که افاده مى کند در جمله اثباتى بر احدى غیر خداى تعالى اطلاق نمى شود.
 
 پس حاجت نبود که با آوردن الف و لام حصر احدیت را در جناب حق تعالى افاده کند، و یا احدیت معهودى از بین احدیت ها را برساند.
 
و اما اینکه چرا دوباره کلمه (الله ) ذکر شد، با اینکه ممکن بود بفرماید: (قل هو الله احد و صمد)؟ ظاهرا این تکرار براى اشاره به این معنا بوده که هر یک از دو جمله (هو الله احد) و (الله الصمد) مستقلا کافى در تعریف خداى تعالى است.
 
چون مقام، مقام معرفى خدا به وسیله صفتى است که خاص خود او باشد، پس معنا چنین است که معرفت به خداى تعالى حاصل مى گردد چه از شنیدن جمله (هو الله احد) و چه از شنیدن (الله الصمد) چه آنجور توصیف و تعریف شود و چه اینجور. [35]
 
سوره توحید  نفی از تولد  خدا می کند.
و نیز این دو آیه از خداى تعالى این معنا را نفى مى کنند که خود او از چیزى متولد و مشتق شده باشد، حال این تولد و اشتقاق به هر معنایى که اراده شود، چه به آن نحوى که وثنیت درباره خدایان خود گفته اند، که بعضى اله پدر و بعضى دیگر اله مادر و بعضى دیگر اله فرزند است، و چه به نحوى دیگر.
 
کسى که مى زاید و چیزى از او جدا مى شود باید خودش داراى اجزایى باشد، و چیزى که جزء دارد محتاج به جزء خویش است،
چون بدیهى است موجود مرکب از چند چیز وقتى آن موجود است که آن چند جزء را داشته باشد، و خداى سبحان صمد است هر محتاجى در حاجتش به او منتهى مى گردد، و چنین کسى احتیاج در او تصور ندارد. [36]
 
سوره توحید  نفی  از هم کفو بودن خدا ا می کند.
و نیز این معنا را نفى مى کنند که براى خداى تعالى کفوى باشد که برابر او در ذات و یا در فعل باشد، یعنى مانند خداى تعالى بیافریند و تدبیر نماید، و احدى از صاحبان ادیان و غیر ایشان قائل به وجود کفوى در ذات خدا نیست، یعنى احدى از دین داران و بى دینان نگفته که واجب الوجود (عز اسمه ) متعدد است،
 
 و اما در فعل یعنى تدبیر، بعضى قائل به آن شده اند، مانند وثنى ها که براى خدایان خود الوهیت و تدبیر قائل شدند، حال چه خداى بشرى مانند فرعون و نمرود که ادعاى الوهیت کردند،
 
 و چه غیر بشرى. و ملاک در کفو بودن در نظر آنان این است که براى اله و معبود خود استقلال در تدبیر قائلند و مى گویند: الله تعالى تدبیر فلان ناحیه عالم را به فلان معبود واگذار نموده و او فعلا مستقل در تدبیر آن ناحیه است، همانطور که خود خداى تعالى مستقل در تدبیر آن ارباب و آلهه است، و او رب الارباب و اله الالهه است. [37]
  
سوره توحید  اثبات یکی از اصول سه گانه است.
توحید و نبوت و معاد، سه اصل اساسی در دین و کتاب و معرف دینی هستند. با توجه به روایات زیر سوره توحید اثبات وخدانیت خداوند را بر عهده دارد.
 
در کافى به سند خود از محمد بن مسلم از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: یهودیان از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) پرسیدند: مشخصات و حسب و نسب پروردگارت را براى ما بیان کن. آن جناب تا سه روز پاسخ نداد، تا آنکه سوره (قل هو الله ) احد نازل شد.
 
مؤلف: و در کتاب احتجاج از امام عسکرى (علیه السلام) روایت آورده که فرمود: سؤال کننده عبد الله بن صوریاى یهودى بوده، و در بعضى روایات اهل سنت آمده که:
 
 سائل عبد الله بن سلام بوده، و این سؤال را در مکه کرد، و بعد از شنیدن پاسخ ایمان آورد، ولى ایمان خود را پنهان مى داشت، و در بعضى دیگر آمده جمعیتى از یهود بودند که این سؤال را از آن جناب کردند، و در روایات بسیارى از طرق اهل سنت آمده که اصلا سؤال از ناحیه یهودیان نبوده، بلکه از ناحیه مشرکین مکه بوده، و به هر حال هر چه بوده مراد از حسب و نسب، صفات و مشخصات خداى تعالى است.
 
و در کتاب معانى به سند خود از اصبغ بن نباته از على (علیه السلام) روایت آورده که در ضمن حدیثى فرمود: نسبت خداى عزوجل همان سوره : (قل هو الله...) است و در کتاب علل به سند خود از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که در حدیث معراج فرمود:
 
خداى تعالى به آن جناب - یعنى به رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) - فرمود: (قل هو الله احد)، را همانطور که نازل شده بخوان ، که این سوره نسبت و معرف من است.
 
مؤلف: و نیز به سند خود از موسى بن جعفر روایتى در معناى این روایت آورده. و در الدر المنثور است که ابو عبید در کتاب فضائل خود از ابن عباس از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) روایت کرده که فرمود: سوره (قل هو الله احد) ثلث قرآن است.
 
 
مؤلف: روایات از طرق اهل سنت در این معنا بسیار زیاد است، و آن را از عده اى از صحابه از قبیل ابن عباس (که روایتش گذشت )، و ابى الدرداء، ابن عمر، جابر، ابن مسعود، ابى سعید خدرى، معاذ بن انس، ابى ایوب، ابى امامه، و غیر نامبردگان از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) روایت کرده اند، و نیز در عده اى از روایات وارده از امامان اهل بیت (علیهم السلم) آمده،
 
 و مفسرین در توجیه آن وجوهى مختلف ذکر کرده اند، که معتدل ترین آن این است که تمامى معارف قرآنى به سه اصل بر مى گردد، توحید و نبوت و معاد، و سوره مورد بحث از این سه اصل یک اصل را متعرض شده، از اول تا به آخرش در باره آن سخن گفته، و آن اصل توحید است.
 
 
و در کتاب توحید از وهب بن وهب قرشى  از ابن ابى عمیر از موسى بن جعفر (علیه السلام) روایت آورده که فرمود: و بدانکه خداى تعالى (واحد) و (احد)، و (صمد) است، نه فرزنددار مى شود تا فرزندش از او ارث ببرد، و نه خود از کسى متولد شده تا پدرش ‍ با او شریک باشد. [38]
 
و باز در آن کتاب در خطبه دیگر از امیر المومنین (علیه السلام) آمده که فرمود: خداى عزوجل کسى است که از کسى متولد نشده تا در عزت شریکى داشته باشد، و خود فرزنددار نمى شود تا موروثى از بین رفتنى باشد.
 
و در همان کتاب در ضمن خطبه اى از آن جناب آمده که فرمود: خداى تعالى بزرگتر از آن است که کفوى داشته باشد تا به آن کفو تشبیه شود.
 
نتیجه:
علت نامگذاری سوره توحید به این نام این است که در این سوره خداوند را به احدیت بر شمرده و اینکه همه موجودات نیازمند اوهستند و اینکه هیچ موجودی نه در ذات و نه در صفات و نه در افعال شریک او نیست.
 
 این توحید، مختص به خود قرآن است و تمامی مَعارف (اصولی، فرعی و اخلاقی) اسلام بر این اساس بنیان نهاده شده است.
 
پس آنچه به صورت عوان بحث شده است هرکدام دلیلی است بر اینکه عات نامگذاری این سوره  به توخید از خود آیاتی که شناسنامه خداوند می باشد و ثابت می گردد. از جمله:

سوره توحید  نفی  از هم کفو بودن و نفی از تولد  خدا ا می کند. همچنین  سوره توحید  اثبات یکی از اصول سه گانه و تحکیم پایه‌های توحید  را می کند.
 
پی نوشت:
1.قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج ‏2، ص 448، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
2.مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۸۵۴.
3.سنن الدارمی، ج‌۲، ص‌۴۵۹‌۴۶۱.
4.ر. ک: ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 817، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق.
5.تفسیر القمی، ج ‏2، ص 448.
6.سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 6، ص 410، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.
7.ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 10، ص  859، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏30، ص 221- 222، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
8.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏27، ص 428، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
9.شریعتمداری، «توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه (۱)»، ص۴۸.
10.طارمی‌راد، «توحید»، ص۴۰۶و۴۰۷.
11.سوره اخلاص، آیه ۱.
12.سوره صافات، آیه ۳۵؛ سوره محمد، آیه ۱۹.
13.سوره بقره، آیه ۱۶۳.
14.سوره کهف، آیه ۱۱۰؛ سوره انبیا آیه ۱۰۸؛ سوره فصلت آیه ۶.
15.سوره ص، آیه ۶۵.
16.فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائرذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، ج۱، ص۵۵۳.   
 17.مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 854.
18.عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ‏5، ص 700، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
19.مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 855.
20.تفسیر نور الثقلین، ج ‏5، ص 699؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 855.
21.تفسیر نمونه، ج ‏27، ص 430.
22.مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ‏7، ص 62، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق.
23. المیزان، ج‌۲۰، ص‌۳۸۸‌-۳۹۱.   
24.کنز الدقائق ؛ ج 14 , ص 511
25. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۱۹۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.   
26. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۳۰۱-۳۰۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.   
27. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۱۳، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.   
28. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۶۵۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.   
29. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۳۱۲-۳۱۳ تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.   
30. اخلاص/سوره۱۱۲، آیه ۳.   
31. اخلاص/سوره۱۱۲، آیه ۴.   
32. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۵۳، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.   
33.تفسر المیزان ذیل یوره توحید.
35. . تفسیر المیزان ذیل:  آیات 1 تا 4 سوره توحید.
36..همان
37. همان
38. همان
 
منابع:
http://tadabbor.org/?page=tadabbor&SOID=112&AYID=2&TPIV=T2
https://www.islamquest.net/fa/archive/en23526
https://hawzah.net/fa/Book/View/45436/54621
سوره_اخلاص:https://fa.wikishia.net/view/
https://quran.anhar.ir/tafsir-14652.htm
اسامی سوره اخلاص: https://fa.wikifeqh.ir/
سوره_اخلاص: https://fa.wikifeqh.ir/
توحید: https://fa.wikishia.net/view/


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما