با موجودات فضايي تماس نگيريد

کهکشان راه شيري، سياره ها و ستاره ها هميشه يکي از موضوعات مورد علاقه بشر بوده اند. آسمان پر رمز و راز شب و خورشيد فروزان روز همگي هزاران اسرار نهفته در خود دارند که با وجود پيشرفت هاي علمي حتي نيمي از آنها هنوز فاش نشده است. منظومه شمسي يکي از اسرارآميزترين موضوعات مورد بحث چه در ميان دانشمندان و چه در
چهارشنبه، 14 مهر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
با موجودات فضايي تماس نگيريد

با موجودات فضايي تماس نگيريد
با موجودات فضايي تماس نگيريد


 

نويسنده: سامرا قلي زاده




 

استيون هاو کينگ نابغه دنياي نجوم نظر خوبي نسبت به موجودات فضايي ندارد
 

کهکشان راه شيري، سياره ها و ستاره ها هميشه يکي از موضوعات مورد علاقه بشر بوده اند. آسمان پر رمز و راز شب و خورشيد فروزان روز همگي هزاران اسرار نهفته در خود دارند که با وجود پيشرفت هاي علمي حتي نيمي از آنها هنوز فاش نشده است. منظومه شمسي يکي از اسرارآميزترين موضوعات مورد بحث چه در ميان دانشمندان و چه در ميان مردم عادي است. اينکه آيا حيات در کرات ديگر هم وجود دارد؟ آيا يک روز مردم کره زمين مي توانند براي زندگي روي کرات ديگر حساب کنند؟ در علم اخترشناسي و نجوم نظريه هاي مختلفي وجود دارد؛ تئوري هايي که هرکدام ساعت ها جاي بحث و مطالعه دارد و در اين ميان استيون هاو کينگ يکي از افرادي است که نظريه هاي او در کيهان شناسي از اعتبار بالايي برخوردار است. زندگي هاو کينگ مانند انسان هاي معمولي نيست و با وجود معلوليت جزو يکي از نوابغ عالم به شمار مي رود؛ نابغه اي که ادعا مي کند يک روز انسان ها مي توانند به آينده سفر کنند.
هشتم ژانويه سال 1942 خانواده هاو کينگ صاحب فرزند پسري شدند و نامش را استيون گذاشتند. استيون هاو کينگ بعد از فيليپا و مري دو خواهر بزرگ تر خود و ادوارد که فرزند خانواده هاو کينگ بود، چهارمين کودک فرانک هاو کينگ، دکتر زيست شناس و ايزابل به حساب مي آمد. خانواده هاو کينگ ابتدا در شمال لندن زندگي مي کردند اما درست زماني که خانم هاو کينگ، استيون را باردار بود لندن در زير حملات هوايي ارتش آلمان قرار داشت و براي اينکه مادر باردار در شرايط رواني بهتري کودک خود را به دنيا بياورد ايزابل و دکتر هاو کينگ به همراه سه فرزند ديگر خود به آکسفورد نقل مکان کردند.
پس از تولد هاو کينگ و آرام شدن اوضاع خانواده هاو کينگ دوباره به لندن بازگشتند و پدر استيون مديريت بخش انگل شناسي مؤسسه ملي تحقيقات پزشکي را عهده دار شد و استيو در اين شهر به مدرسه اي رفت که يکي از معلمان آنجا تأثير زيادي روي او داشت. بعدها هنگامي که خبرنگاري از استيون پرسيد کدام يک از معلم هايت به تو انگيزه بيشتري براي تحصيل مي دادند او نام ديکران تاهتا، معلم رياضي خود را به زبان آورد. استيون به پاس قدرداني از تاهتا نام معلم محبوبش را روي يکي از خانه هايش نهاد و هنوز هم با ديکران تاهتا دورادور ارتباط دارد.
استيون از زمان کودکي خود به رياضي بسيار علاقه مند بود و از يک طرف علاقه او و از طرف ديگر تشويق هاي معلم رياضي اش باعث شد تا او رشته رياضي کاربردي را براي ادامه تحصيل انتخاب کند. پدر استيون در دانشگاه آکسفورد تحصيل کرده بود و بسيار دوشت داشت تا پسرش هم در اين دانشگاه تحصيلاتش را بگذراند اما کالج دانشگاه در آن زمان از شانس بد پدر استيون چنين رشته تحصيلي اي را نداشت و استيون براي اينکه دل پدر را به دست بياورد رشته علوم طبيعي را انتخاب کرد و در اين رشته موفق به گرفتن بورسيه تحصيلي شد. پس از پايان دوران کالج، استيون رشته تخصصي فيزيک را انتخاب کرد. استاد فيزيک او در مصاحبه اي که با مجله تايمز در مورد اين دانشجوي نابغه خود داشت، گفت:« براي او مهم ترين موضوع اين بود که کاري را که شروع کرده به پايان برساند. او سر کلاس ها هيچ يادداشتي بر نمي داشت و کتاب زيادي هم همراه خود نمي آورد. به نظرم قدرت تفکر و هوش استيون با همکلاسي هايش بسيار متفاوت بود». همچنين او افزود که استيون پس از ورود به دنياي فيزيک علاقه بسياري به ترموديناميک و مکانيک کوانتوم پيدا کرد. استيون با جديت بسيار به تحصيل مشغول بود و در سال هاي آخر تحصيلات خود مطالعات او همه را تحت تأثير قرار داده بود. استيون براي اينکه بتواند فارغ التحصيل شود بايد نمره قبولي در يک امتحان شفاهي را مي گرفت. بدين ترتيب که چند استاد دانشگاه از او سؤال هاي بسيار تخصصي اي پرسيدند و او با پاسخ به تمامي اين سؤال ها آنها را شگفت زده کرد. برمان يکي از اين استادها پس از امتحان اعتراف کرد که پاسخ استيون به سؤال هاي مطرح شده در امتحان به خوبي نشان داد که درصد هوشي او از تمام استادهاي حاضر بالاتر بود.
پسر نابغه در سال 1962 مدرک کارشناسي خود را دريافت کرد اما درس و مشق را رها نکرد و تصميم گرفت تا در رشته ستاره شناسي ادامه تحصيل بدهد. استيون پس از مدتي که در اين رشته به تحصيل پرداخت، متوجه شد که علاقه زيادي به اخترشناسي و خصوصاً مطالعه لکه هاي خورشيدي اي که در بيشتر موارد بايد از طريق رصد کردن آنها را مطالعه مي کرد ندارد و بيشتر علاقه مند به تئوري هاي اخترشناسي است. بنابراين پسر نابغه از آکسفورد خداحافظي کرد و براي مطالعه در زمينه ستاره شناسي نظري و کيهان شناسي به دانشگاه کمبريج رفت.

نشانه هايي از بيماري هاو کينگ
 

پس از ورود هاو کينگ به دانشگاه کمبريج رفته رفته نشانه هايي از يک نوع بيماري خاص در استيون ظاهر شد و پس از دو سال اين بيماري کاملاً خود را نشان داد. بيماري به نام اسکلروز جانبي آميوتروفيک که در آن دستگاه عصبي مغز و نخاع و دستگاه عصبي محيطي در فرد تخريب شده و به هيچ عنوان بازسازي نمي شود. از آنجايي که افراد مبتلا به اين بيماري بين سه تا پنج سال بيشتر زنده نمي مانند و تنها ده درصد از اين افراد شانس زنده ماندن تا ده سال را دارند، ابتدا همه فکر مي کردند که استيون درس و دانشگاه را در انتظار لحظه مرگ کنار خواهد گذاشت اما اراده آهنين استيون هاو کينگ هدف والاتري را دنبال مي کرد و با وجود صدمه شديدي که به دستگاه عصبي مرکزي و ماهيچه ها به ويژه ماهيچه هاي دست، پا، ساعد، سر و گردن اين پسر سختکوش رسيده بود اما او از پا ننشست و با کمک يکي از استادهايش تا مقطع دکترا پيش رفت. روزها يکي پس از ديگري سپري مي شدند و هر روز که مي گذشت توانايي بدني استيون هاو کينگ بيشتر رو به تحليل مي رفت تا جايي که در سال 1974 او حتي ديگر قادر نبود با دست هاي خود غذا بخورد يا از تخت خواب پايين بيايد. همزمان با از کار افتادگي اعضاي بدن استيون، توانايي صحبت کردن او نيز تحليل رفت تا جايي که صحبت کردن هم براي استيون ديگر امکان پذير نبود و کلمات را طوري ادا مي کرد که تنها افراد نزديک او قادر به فهم جملاتش بودند. 11 سال از عمر استيون اين گونه گذشت تا اينکه در سال 1985 هاو کينگ توانايي صحبت کردن خود را براي هميشه از دست داد. پس از اينکه دکتر استيون هاو کينگ قدرت بدني خود را به طور کلي از دست داد و ديگر قادر به نوشتن و صحبت کردن نبود، دانشمندان دانشگاه کمبريج به فکر افتادند که وسيله اي براي او طراحي کنند تا بتواند نظريه هاي علمي خود را به ثبت برساند. آنها وسيله اي ساختند که با کوچک ترين حرکات بدني هاو کينگ به کار مي افتد و چيزهايي را که او مي خواهد بنويسد، روي صفحه مانيتور ثبت مي کند. يک ترکيب کننده صوتي هم هر آنچه را که هاو کينگ مي نويسد با ترکيب آواهاي صوتي به گونه اي که انگار خود هاو کينگ در حال صحبت است، به اجرا در مي آورد. بدين ترتيب دکتر استيون هاو کينگ توانست نظريه هاي خود را به ثبت برساند.

سفر فضايي انسان
 

هشتم ژانويه سال 2007 استيون هاو کينگ در مراسم جشن تولد 65 سالگي خود اعلام کرد که مي خواهد در جاذبه صفر به پرواز در آيد و به فضا سفر کند. هزينه 100 هزار يورويي اين پرواز را ريچارد برندسون ميليونر تقبل کرد و بدين ترتيب استيون در 26 آوريل سال 2007 پس از 40 سال توانست از روي ويلچر بلند شود و اولين فردي باشد که با داشتن معلوليت جسمي در جاذبه صفر به پرواز در آمده. هاو کينگ پيش از پرواز در مقابل دوربين خبرگزاري ها گفت:« افراد بسياري از من مي پرسند که چرا مي خواهم پرواز کنم. دلايل بسياري براي اين پرواز دارم. اول از همه من معتقدم خطرهاي بسياري از جمله خطر ويروس هاي مرگبار ساخته دست انسان يا ساخت اتم لحظه به لحظه زندگي انسان را تهديد مي کند و اگر انسان زندگي در فضا را انتخاب نکند هيچ آينده اي روي کره زمين نخواهد داشت. با اين کار خواستم علاقه مندي مردم را به فضا بيشتر کنم».

حيات در کرات ديگر
 

هاو کينگ در نظريه هايش آورده است که در بخش هايي از کهکشان راه شيري حيات وجود دارد و او براي اثبات اين فرضيه اش از مباني رياضي استفاده کرده است. به نظر او دانشمندان تنها بايد در جست و جوي اين نکته باشند که حيات در کرات ديگر چگونه است. هاو کينگ معتقد است که موجودات بيگانه نه تنها در کرات ديگر بلکه در مکان هاي ديگري همچون ستاره ها و حتي خارج از فضا شناور هستند و حتي به انسان ها گوشزد کرده که ممکن است بعضي از اين گونه ها هوشمند نيز باشند و تهديدي براي زمين محسوب شوند. او به شدت تأکيد دارد که ارتباط با موجودات فضايي خسارات جبران ناپذيري را براي زميني ها به همراه خواهد داشت. دکتر استيون هاو کينگ از مردم خواست تا هرگونه تلاش براي برقراري ارتباط با موجودات بيگانه فضايي را کنار بگذارند چرا که برقراري تماس با آنها مساوي با رويداد فاجعه اي جبران ناپذير براي نوع بشر است. البته جهاني که هاو کينگ از آن صحبت مي کند 100 بيليون کهکشان دارد که هر کهکشان براي خود ميلياردها ستاره و سياره را شامل مي شود و بنابراين با در نظر گرفتن چنين احتمالي تنها کره خاکي ما نيست که حيات در آن وجود دارد. در مصاحبه اي که کانال ديسکاوري با هاو کينگ داشت او توضيح داد که اگر بيگانگان فضايي سياره ما را کشف کنند ممکن است تمام منابع طبيعي ما را به غارت ببرند و اين درست همان احساسي را به ما مي دهد که بومي هاي قاره آمريکا نسبت به کريستوف کلمب - کاشف اين قاره - داشتند. اگرچه صحبت هاي هاو کينگ براي بسياري رنگ و بوي داستان دارد؛ اما اگر موجودات فضايي وجود خارجي داشته باشند چه؟
استيون هاو کينگ تا سال 2009 حدود 15 جايزه ويژه دريافت کرده است. او اولين جايزه خود را در سال 1975 از اخترشناسي سلطنتي به پاس تحقيقات شايانش در زمينه فيزيک نجومي نظري گرفت و مدال ادينگتون را به گردن آويخت. از ديگر هداياي او مي توان به مدال آلبرت انيشتين اشاره کرد. هر سال طي مراسمي انجمني به همين نام در برن واقع در آلمان به يک نفر که کار ارزشمند و خدمات قابل توجه در زمينه علمي انجام داده اين مدال را هديه مي کنند و هاو کينگ در سال 1979 اين هديه را از آن خود کرد. در سال 2009 مدال رياست جمهوري آزادي که بالاترين مدال افتخار در آمريکاست از سوي اوباما به هاو کينگ اهدا شد. اين اعجوبه معلول، استيون هاو کينگ پرآوازه ترين دانشمند دهه آخر قرن بيستم است که اکنون در دانشگاه معروف به کمبريج همان کرسي استادي را در اختيار دارد که بيش از دو قرن پيش زماني به اسحق نيوتن کاشف قانون جاذبه تعلق داشت. همچنين وي را اينشتين دوم لقب داده اند زيرا مي کوشد تئوري معروف نسبيت را تکامل بخشد و از تلفيق آن با تئوري هاي کوانتومي فرمول واحد جديدي ارائه دهد که توجيه کننده تمامي تحولات جهان هستي از ذرات ريز اتمي تا کهکشان هاي عظيم باشد. شايد سال ها طول بکشد تا صحت و سقم نظريه هاي جديد استيون هاو کينگ روشن شود زيرا آن قدر تازگي دارد که عجيب به نظر مي رسد. اما عجيب تر از آن مغز اين مرد است که اين نظريه پردازي ها و رهگشايي ها از آن مي تراود. او براي محاسبات طولاني و پيچيده رياضي و نجومي خود حتي از نوشتن ارقام روي کاغذ محروم است و بايد همه اين عمليات بغرنج را در مغز خود انجام بدهد و نتايج را در حافظه اش نگه دارد؛ بدين گونه فقط با مغزش زنده است و به قول دکارت چون فکر مي کند پس وجود دارد.

ارتباط با بيگانگان فضايي ممنوع!
 

استيون هاو کينگ در يکي از نظريه هاي خود که حرف و حديث هاي بسياري را به راه انداخت، گفته است که موجودات فضايي به طور حتم وجود دارند اما دانشمنداني که مدام به دنبال يافتن راهي براي برقراري ارتباط با آنها هستند؛ سخت در اشتباهند و بايد هرچه زودتر هرگونه جست و جو براي يافتن موجودات فضايي و برقراري ارتباط با آنها را کنار بگذارند. در يکي از مستندهاي ساخته شده توسط شبکه ديسکاوري، اين دانشمند بزرگ قرن به طور مستقيم به انسان ها توصيه کرده که از هر گونه ارتباط با موجودات فضايي بپرهيزند. به نظر او بيگانگان فضايي مطمئناً در جايي از کهکشان وجود دارند. البته حضور موجودات فضايي از نظر هاو کينگ به اين معني نيست که آنها حتماً مي بايست در يک سياره زندگي کنند بلکه ممکن است در مرکز ستارگان يا حتي در فضاي مابين سياره ها شناور باشند. منطقي که هاو کينگ در اين مورد به کار برده بسيار ساده است. او مي گويد:« ما بيليون ها کهکشان داريم که هرکدام صدها و بلکه ميليون ها سياره را در خود جاي داده اند. در جهاني به اين وسعت که هنوز دانشمندان به طور کامل حتي به گوشه اي از اسرار آن پي نبرده اند، بسيار بعيد به نظر مي رسد که حيات تنها در سياره زمين واقع در منظومه شمسي کهکشان راه شيري وجود داشته باشد. به نظر من ما فقط بايد در پي آن باشيم تا بفهميم موجودات فضايي چه شکل و شمايلي دارند و چگونه زندگي مي کنند». هاو کينگ معتقد است که موجودات فضايي را بيشتر ميکروب ها و حيواناتي با ساختار ساده تشکيل مي دهند، شبيه موجوداتي که در دوره اي از تاريخ زمين شناسي روي کره زمين زندگي مي کردند. در برنامه مستندي که شبکه ديسکاوري از نظريه هاي هاو کينگ ساخته است، تعدادي از موجودات فضايي را که هاو کينگ توضيح داده، به تصوير کشيده است؛ موجودات دوپايي که به صورت گله اي حرکت مي کنند و گياهخوار هستند. منطقه اي که آنها در آن بيشتر ديده مي شوند، لبه پرتگاه هايي است که محل زندگي حيواناتي شبيه به مارمولک هاي زردرنگ شکارچي است و اين موجودات دوپا معمولاً شکار مارمولک هاي پرنده مي شوند. يکي ديگر از موجودات فضايي هاو کينگ حيوانات آبي هستند که تشعشعاتي از خود ساطع مي کنند. اين حيوانات آبي در قسمت هاي کم عمق و زير لايه ضخيم يخي اي که اطراف « يوروپا»- يکي از قمرهاي ژوپيتر- را احاطه کرده، زندگي مي کنند. هدف هاو کينگ از توضيح موجودات فضايي اين بود که بگويد احتمال هوشمند بودن حيات در منظومه شمسي به غير از زمين وجود دارد و ارتباط با چنين گونه هايي ممکن است خسارات جبران ناپذيري به زمين وارد کند، زيرا اين موجودات با پي بردن به راز غني بودن زمين از منابع طبيعي، هر لحظه ممکن است به کره خاکي ما حمله کنند و پس از چپاول به محل زندگي خود باز گردند. هاو کينگ نظر خود را در مورد اين مخلوقات اين گونه بيان کرد:« ما براي درک صحيح اين مطلب مي بايست نگاهي به زندگي خود بيندازيم و اينکه حيات هوشمند ما چگونه ممکن است به ضررمان تمام شود. من از اين مي ترسم که آنها با سفينه هاي خود به کره زمين حمله کنند و پس از اينکه تمامي منابع ما را تا آخر استفاده کردند دوباره به محل زندگي خود باز گردند. اين گونه موجودات مطمئناً تهاجمي هستند و هر آنچه را که در مسير آنها براي رسيدن به هدفشان قرار گيرد نابود خواهند کرد». براي همين، استيون هاو کينگ معتقد است که ارتباط با بيگانگان فضايي خطرساز است.
منبع:همشهري سرنخ، شماره 51



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.