15 مهر 1389 / 28 شوال 1431 / 7 اكتبر 2010 |
1) 15مهرماه سال1307هجري شمسي: سهراب سپهري شاعر، نقاش و طراح اهل كاشان دراين شهر متولد شد. سپهري شاعرنوپرداز و سپيدگوي معاصرايران بشمارمي رود. او دردانشگاه تهران دردانشكده هنرهاي زيبا تحصيل كرد و دوره نقاشي را با رتبه ممتازبه پايان رساند. اولين مجموعه شعرسپهري درسال1304هجري شمسي با نام «مرگ رنگ» منتشرشد. اما تحول عظيم و چشمگير درشعرسپهري دردومين مجموعه شعراو يعني «زندگي خوابها» كاملاً مشهود است. او دراين مجموعه نخست وزن عروضي نيمايي را كنارگذاشت و به شعرسپيد روي آورد. همچنين معاني انتزاعي درزندگي خوابها بسيارهويداست و شاعربيشتر به سراغ دنياي دروني خويش و بازتاب آن درجهان رفته است. همين ويژگي درديگر مجموعه اشعار سپهري مشهود است و بعدها ويژگي اساسي شعرسپهري مي شود. ازديگر آثار سهراب سپهري «آوارآفتاب، ماهيچ، مانگاه و صداي پاي آب» را مي توان نام برد. سپهري درمشهد اَردهال كاشان مدفون است. |
2) 15مهرماه سال 1375هجري شمسي: استاد مجيد اسدزاده متخلص به حسيني هنرمند تلاشگر تبريزي درعرصه هنرفرشبافي به ديارباقي شتافت. نام وي درميان جامعه فرشبافان و ديگرهنرمندان اين رشته نامي آشنا و شناخته شده است. استاد حسيني نزديك به 70سال ازعمر پربركت خود را صرف بافت فرشها و قالي هاي زيبا كرد. وي همچنين دراين مدت شاگردان بسياري تربيت كرد كه هريك از قاليبافان زبده و هنرمند كشورمان بشمارمي روند. |
3) امضاي متمم قانون اساسي توسط محمدعلي شاه قاجار (1286 ش): با اوجگيري نهضت مشروطيت ايران و مبارزات همه جانبه مردم و روحانيت، مظفرالدين شاه قاجار مجبور شد تا با خواست مردم موافقت كرده و در چهاردهم مرداد 1285 ش ضمن صدور فرمان مشروطه، دستور تشكيل مجلس شوراي ملي را صادر نمايد. از آن پس، متن قانون اساسي مشتمل بر 51 اصل با نام نظامنامه سياسي، تنظيم شد و در 8 دي 1285 به امضاي شاه رسيد. صرف نظر از ماهيت و محتواي اين قانون اساسي كه مبتني بر خواستههاي واقعي مردم نبود، اصولاً بدون وقت كافي و با عجله و عمدتاً در جهت مسائل مجلس شوراي ملي تدوين شده بود و بسياري از مسائل مهم و اساسي، و ديگر حقوقي را كه در قانون اساسي مطرح ميشود، دارا نبود. اين قانون بيشتر به آيين نامه مجلس شباهت داشت و تامين كننده نياز فوري ملت در زمينه به دست گرفتن اختيارات و حقوق سياسي از طريق تشكيل مجلس شوراي ملي بود. از سوي ديگر، روشنگري روحانيت كه در صف مقدم نهضت و مبارزات مشروطيت بود، عليرغم كارشكنيهاي مداوم درباريان و غربزدههاي فريب خورده، شرايط و جوّي را به وجود آورد كه پس از مرگ مظفرالدين شاه، در همان آغاز سلطنت محمد علي ميرزا كميسيوني به منظور تهيه متمم قانون اساسي در مجلس شوراي ملي تشكيل شد. اين كميسيون كه مركب از پنج نفر بود، متني را بر اساس قانون اساسي بلژيك و فرانسه و بالكان تهيه كرد كه قابل قبولِ همه نمايندگان مجلس نبود. ميتوان گفت اگر مقاومت آيتاللَّه شيخ فضل اللَّه نوري در پافشاري بر افزودن مادهاي در متمم قانون اساسي مبني بر نظارت پنج تن از علماي طراز اول هر عصر براي جلوگيري از تصويب قوانين مخالف اسلام در مجلس نبود و اين ماده به تصويب نميرسيد، متمم قانون اساسي بيش از آن چه كه بود، رنگ غربي به خود ميگرفت. پس از پايان كار، متمم قانون اساسي در 107 اصل براي امضا تقديم شاه گرديد. محمدعلي شاه، ابتدا در امضاي اين قانون وقتكشي ميكرد اما با درخواستهاي مكرر مردم از نمايندگان و تلگرافهاي علماي نجف مبني بر امضاي متمم، سرانجام شاه ناگزير شد كه آن را در پانزدهم مهرماه 1286 ش برابر با 29 شعبان 1325 ق امضا نمايد. |
4) تعيين رنگ پرچم كشور ايران (1286 ش): دِرَفْشْ، بيرَق، عَلَم، لَواء يا رايت به معني پرچم از ديرباز مورد استفاده بوده و از آن به عنوان علامت معين شاه، حكمران، فرمانده نيرو و لشكريان استفاده ميشده است. اندازه و رنگ بيرقها از دوران كهن تفاوتهاي متعددي داشته ولي گزينش رنگهاي سه گانه سبز، سفيد و قرمز را مربوط به دوران ناصرالدين شاه قاجار دانستهاند. در نهايت در جريان انقلاب مشروطيت اين سه رنگ تثبيت شد و از اين پرچم براي ساختمانهاي دولتي و يادمانهاي سلطنتي، قلعهها و بنادر و هر آن چه به دولت و سلطنت مربوط بود استفاده ميكردند. با تدوين قانون اساسي مشروطه، رنگ پرچم ايران معين گرديد كه بر اساس اصل پنجم متمم اين قانون، رنگ سبز در پرچم ايران به عنوان نشانه دين اسلام و مذهب شيعه و نيز خرّمي كشور و صفاي روح و باطن؛ رنگ سفيد نشان صلحخواهي، دوستي و آرامش طلبي ملت ايران؛ و قرمز نشان مشروطيت ايران و آمادگي ملت براي دفاع از استقلال و آزادي به قيمت ريخته شدن خون فرزندان خود، به كار رفته است. ابعاد و شكل دقيق پرچم ايران در سال 1336 ش دوباره تعيين شد و تا انقلاب اسلامي ايران بدون تغيير با همان شير و خورشيد و گاهي تاج پهلوي، باقي ماند. پس از انقلاب، نشانِ پرچم جاي خود را به طرحي شبيه به واژه "اللَّه" داد كه مانند لاله سرخي است كه از خونِ شهيدان انقلاب سربرآورده و چهار قسمت آن شبيه هلال و جزء قائم مياني، يادآور شمشير به نشانه قدرت و ايستادگي ملت مسلمان ايران است و مجموعاً كلمه توحيد (لااله الا اللَّه) را تشكيل ميدهد. همچنين عبارت "اللَّه اكبر" 22 بار در حاشيه پائين نوارِ سبز و حاشيه بالاي نوار قرمز كه نشانه و نماد 22 بهمن 1357، روز پيروزي انقلاب اسلامي ايران است، تكرار شده است. |
5) كنارهگيري عوام فريبانه "رضاخان سردار سپه" از مقام وزارت جنگ (1301 ش): در واپسين سالهاي سلطنت سلسله قاجاريه، رضاخان به عنوان وزير جنگ، خود را والاترين مقام نظامي ميدانست و مخالفت احدي را بر نميتافت. او مدتها در صدد ادغام نظميه در قزّاقخانه بود ولي با مخالفت دولتهاي وقت مواجه ميشد. در اين ايام درگيريهايي در چند منطقه تهران روي داد كه به مرگ چند تن انجاميد. نمايندگان مجلس كه به اقدامات رضاخان سردار سپه بدگمان بودند او را عامل پنهاني اين توطئه ميشناختند. از اين رو برخي نمايندگان مجلس، در گفتارهاي خود، سخت بر سردار سپه تاختند. اين موضوع براي سردار سپه بسيار گران آمد. به همين علت براي قدرتنمايي به مخالفان نقشهاي طرح كرد و در نيمه مهر 1301ش، در سخنراني مفصل خود در وزارت جنگ، كنارهگيري خود را اعلام نمود. پس از اين اقدام، از سوي قواي نظامي شورشهايي در تهران و شهرستانها صورت گرفت. اين آشوبها به دستور رضاخان و به منظور تفهيم اين امر به مردم و رهبرانشان بود كه قواي نظامي بايد فقط با فرماندهي رضاخان اداره شوند و هر مخالفتي با سردار سپه، مخالفت با تمام تشكيلات نظامي تلقي ميشود و بايد با خشونت سركوب گردد. در همين روز، چندين واحد نظامي به رژه در مقابل مجلس و مناطق حساس تهران پرداختند و خواستار بازگشت رضاخان به وزارت جنگ شدند. اين حادثه كه ماهيت حقيقي رضاخان و نيات خطرناك او را بر سياستمداران آگاه روشن ميساخت، سرانجام با بازگشت دوباره به وزارت جنگ و در نهايت اخذ فرمان رياست كابينه، به ميل رضاخان در سوم آبان 1302ش، ادامه يافت. |
6) آغاز اعتصاب سراسري معلمان در اعتراض عليه رژيم سفاك پهلوي (1357 ش) |
7) انتشار طرح جمهوري اسلامي ايران براي امنيت منطقه در جريان جنگ تحميلي (1365 ش): با طولاني شدن جنگ و گسترش دامنه پيروزيهاي نظامي ايران به ويژه پس از فتح فاو در بهمن 1364، از سوي آمريكا و حاميان منطقهاي آن، درباره نيات و اهداف جمهوري اسلامي ايران شايعاتي منتشر گرديد كه بر اساس آن، ايران به گسترش دامنه جغرافيايي جنگ، تلاش براي اشغال كشورهاي همسايه، دخالت در امور داخلي كشورها و كمك به گروههاي مخالف دولت مركزي كشورهاي منطقه متهم گرديده است. در پاسخ به اين اتهامات، دولت جمهوري اسلامي ايران از سازمان ملل متحد خواست تا طرح قرارداد امنيتي ايران را منتشر نمايد. بر اساس اين طرح كه در سيام ارديبهشت 1365ش، طي يادداشت محرمانهاي به دبير كل سازمان ملل متحد ارائه شده بود، ايران براي همكاري با دبير كل در جهت انعقاد يك قرارداد امنيتي منطقهاي با كشورهاي خليج فارس بر مبناي اصول استقلال، حاكميت ملي، تماميت ارضي، عدم مداخله در امور ديگران و... اعلام آمادگي كرده بود. در اين طرح كه در چنين روزي در سال 1365ش منتشر شد، از تلاشهاي ايران جهت جلوگيري از حمله به هر كشور ديگر ياد شده و سياست اعلام شده جمهوري اسلامي ايران، مبني بر اجتناب از گسترش جنگ و تأمين صلح براي منطقه مورد تأكيد قرار گرفته بود. همچنين در اين طرح، از اقدامات و ابتكارات دبير كل وقت سازمان ملل در جهت ابقاي صلح باثبات در منطقه بر پايه رعايت احترام به استقلال و تماميت ارضي و عدم مداخله در امور داخلي ديگر كشورها استقبال شده بود. |
8) رحلت فقيه جليل آيتاللَّه "حسين محمدي لائيني" (1372 ش): آيتاللَّه حسين محمدي لائيني در سال 1303 ش (1343 ق) در روستايي از توابع بهشهر به دنيا آمد. وي در كودكي پدر را از دست داد و تحت تكفل مادر قرار گرفت. ايشان پس از تحصيلات مقدماتي، راهي نجف اشرف شد و در مدت دوازده سال از محضر درس آيات عظام، سيد محمود شاهرودي و ميرزاهاشم آملي و... بهرهمند گرديد. ايشان پس از اخذ اجازات متعدد اجتهاد از مراجع نجف به زادگاه خود بازگشت و به تدريس پرداخت. آيتاللَّه لائيني همچنين در مبارزات مردمي عليه رژيم ستمشاهي شركت داشت و پس از پيروزي انقلاب اسلامي، از سوي مردم مازندران به مجلس خبرگان اول و دوم راه يافت. از خصوصيات اين عالم فرزانه، تواضع و فروتني، تهجد و شب زندهداري و عشق به ساحَت مقدس اهل بيت(ع) بود. آيتاللَّه محمدي لائيني سرانجام در 15 مهر 1372 ش برابر با 21 ربيع الثاني 1414 ق در هفتاد سالگي درگذشت و پس از تشييع در نكا و قم، در صحن حرم حضرت معصومه(س)، به خاك سپرده شد. |
9) رحلت فقيه مجاهد و عالم بزرگوار آيتاللَّه "مجتبي حاج آخوند" روحاني شهير كرمانشاه (1380 ش): آيتاللَّه حاج شيخ مجتبي حاج آخوند در سال 1308 ش (1348 ق) در بيت علم و فضيلت در كرمانشاه به دنيا آمد. وي از چهارده سالگي وارد حوزه علميه شهر شد و طي ده سال و نزد استاداني همچون پدرش، شيخ حسن حاج آخوند به فراگيري مقدمات و سطوح پرداخت. سپس به حوزه قم رفت و پس از مدتي در درس خارج حضرات آيات: سيد حسين بروجردي، امام خميني و سيدشهابالدين مرعشي نجفي و درس تفسير علامه طباطبايي حاضر شد. آيتاللَّه حاج آخوند در 1345 ش به زادگاهش بازگشت و ضمن تبليغ دين، به مبارزه بي امان عليه رژيم طاغوت پرداخت. وي در اين راستا و هماهنگ با ساير علماي شهر، در اين مسير قدم نهاد و رنج زندان را به جان خريد. حاج آخوند پس از پيروزي انقلاب اسلامي، دو دوره به نمايندگي مجلس خبرگان رهبري از سوي مردم كرمانشاه و از طرف امام به سرپرستي مدارس علميه استان برگزيده شد. او براي خدمت به اسلام و مسلمين از هيچ كوششي فروگذار نميكرد و درِ خانهاش از بام تا شام، به روي مردم باز بود. همچنين از آثار وي، تقريرات درس فقه آيتاللَّه بروجردي و تقريرات درس اصول امام خميني را ميتوان نام برد. سرانجام شمع پرفروغ وجودش در شامگاه نيمه مهرماه 1380 ش برابر با نوزدهم رجب 1422 ق در 72 سالگي خاموش شد و پيكر پاكش پس از تشييعي باشكوه در كرمانشاه و قم، در حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله عليها) مدفون گرديد. |
10) تولد "سنايي غزنوي" عارف و شاعر بزرگ ايراني(473 ق): ابوالمجد مجدود بن آدم سنايى غزنوي، شاعر بلند مرتبهي ايراني و عارفِ مشهور و از استادان مسلم شعرفارسي است كه در غزنين به دنيا آمد. وي در آغاز جواني، شاعردربار و مداح سلطان مسعود و بهرام شاه غزنوي بود. ولي بعد از سفر به خراسان و اقامت چندساله در آن ديار و ديدار با مشايخ تصوف، تغييرات شگرفي در او به وجود آمد و كارش به زهد و انزوا و تامل در حقايق عرفاني كشيد. بروز شخصيت اصلي سنايى از اين اوان صورت گرفت و در اين دوره به سرودن قصايد معروف خود در زهد و وعظ و عرفان و ايجاد منظومههاي حديقَةُ الحَقيقه و طريقُ التَّحقيق و سيرُالعِباد و... توفيق يافت و نخستين بار، قصائد و منظومههاي خاصي را به بحث در مسايل عرفاني اختصاص داد. تاثير اشعار سنايى در تغيير سبك شعر فارسي و ايجاد تنوع و تجدد در آن غير قابل انكار است. آثار او پُر است از معارف و حقايق عرفاني و انديشههاي ديني، زهد، وعظ و تمثيلات تعليمي كه با بياني شيوا و استوار ادا شده است. وي (به احتمال زياد) در سال 545 قمري در غزنين وفات يافت و در همان شهر به خاك سپرده شد. |
11) رحلت حكيم و فيلسوف شهير آيتاللَّه "سيدحسين بادكوبهاي لاهيجي" (1358 ق): آيتاللَّه سيد حسين بادكوبهاي لاهيجي، فرزند سيد رضا در سال 1293 ق در يكي از روستاهاي توابع بادكوبه در آذربايجان به دنيا آمد. مقدمات علوم اسلامي را از محضر پدرش كه از علماي عالي مقام عراق بود اخذ كرد و پس از فوت او به تهران آمد و در مدرسهي صدر ساكن شد. او در تهران به مدت هفت سال از محضر عالمان نامداري همچون سيدابوالحسن جلوه و ميرزا هاشم اشكوَري، بهره برد و در فلسفه و رياضيات به استادي رسيد. آيت اللَّه بادكوبهاي سپس راهي نجف اشرف گرديد و در حلقهي درس اصولِ آخوند خراساني و فقهِ شيخ محمد حسن مامقاني حاضر شد. از آن پس به تدريس فقه و اصول و فلسفه پرداخت ولي تدريس فلسفهي او شهرت بيشتري يافت. در نجف، كمتر كسي در علوم عقلي همطراز او بود به طوري كه اين عالم بزرگوار به همراه آيتاللَّه غروي اصفهاني را برجستهترين استاد و صاحب مكتب علوم عقلي در نجف به شمار آوردهاند كه در علوم نقلي نيز داراي مقام شامخي بودهاند. علامه سيدمحمد حسين طباطبايى و سيدجلال الدين آشتياني از شاگردان معروف اين فيلسوف شهير ميباشند. حاشيه بر اسفار، حاشيه بر كتاب الشَّواريق و حاشيه بر كتابِ طهارتِ شيخِ انصاري از جمله آثار آيت اللَّه بادكوبهاي به شمار ميروند. سرانجام اين حكيم الهي و فيلسوف زاهد در 65 سالگي در نجف اشرف به لقاءاللَّه پيوست و در جوار مرقد منور امام علي(عليه السلام) به خاك سپرده شد. |
12) 7اكتبرسال1940ميلادي: نيروهاي آلمان نازي درجنگ جهاني دوم، كشور روماني را به تصرف خود درآوردند. بدين ترتيب مهمترين گام درراه حمله بعدي سزباران به روسيه برداشته شد. سرزمين روماني تا قبل ازاين تاريخ تلاش مي كرد كه با آلمان روابط صلح آميز داشته باشد و حتي درفاصله دو جنگ جهاني اول و دوم بخشي ازنفت مورد احتياج آلمان را تأمين مي كرد. |
13) مرگ "توماس ريد" فيلسوف اسكاتلندي (1796م): توماس ريد، فيلسوف اسكاتلندي، در 26 آوريل 1710م به دنيا آمد. وي از زمره كساني به شمار ميرفت كه اعتقادات انسان را مبتني بر شهود ميدانست و به عبارتي ديگر، اين اعتقادات را نشأت گرفته از دانش و علم ذاتي انسان قلمداد ميكرد. بنابراين وي به علم اكتسابي به عنوان منشأ اعتقادات آدمي، عقيده نداشت. از ديدگاه ريد، برخي از عقايد شهودي واقعي و با ارزش عبارتند از: اعتقاد به وجود دنياي خارج، اعتقاد به رابطه علت و معلولي ميان پديدههاي مختلف، اعتقاد به وجود يك قانون معين اخلاقي براي بشر و اعتقاد به جاودانگي روح. ريد آراي خويش در اين باب را در كتاب تحقيق در ذهن بشر براساس عقل سليم بيان داشته است. توماس ريد سرانجام در هفتم اكتبر 1796م، در 86 سالگي درگذشت. |
14) درگذشت "جان كيتْسْ" شاعر و اديب برجسته انگليسي (1821م): جان كيتْسْ، شاعر انگليسي در دوازدهم اكتبر 1795م در لندن به دنيا آمد. وي در نوجواني پدر و مادرش را از دست داد، از اين رو تحصيل را رها كرد و به كار پرداخت. با اين حال پس از فراگيري جراحي، به كار طبابت روي آورد و پس از چندي، با رها كردن پزشكي، يكسره به شعر و شاعري مشغول شد. كيتس در ابتدا يك مجموعه شعري از خود انتشار داد و پس از چاپ چندين اثر، با انتشار كتاب اودْها، به شهرت رسيد. اين اثر يكي از آثار ادبي بزرگ زمان به شمار رفت و استادي اين شاعر جوان را به اثبات ميرساند. اشعار اين كتاب به سبب ايجاز و انتخاب دقيق و بسيار متناسب كلمهها و مفاهيم بسيار زيبا و شاعرانه، در رديف زيباترين اشعار تغزلي انگلستان جاي گرفته است. علاوه بر اشعار، مجموعه نامههاي كيتْسْ هم از جهت بينش شعري و فلسفي در خور توجه هستند و قدرت نويسندگي او را نمايان ميسازد. جان كيتس يكي از سه شاعر بزرگ رمانتيسم انگلستان به شمار ميرود و با اينكه درجواني درگذشت، با اين حال در همين مدت كوتاه توانست عاليترين گنجينه ادبي رومانتيسم انگلستان را پديد آورد. از جان كيتس قطعات معروفي بر جاي ماندهاند كه شب زندهداري، نغمهها و گلدان ريحان از آن جمله است. جان كيتس كه از بيماري سل رنج ميبُرد، در سال 1820م، براي درمان و استفاده از آفتاب، راهي ايتاليا شد اما هيچ چيز قادر نبود به بهبودي او كمك كند تا اينكه يك سال بعد در هفتم اكتبر 1821م در 26 سالگي در ايتاليا درگذشت. |
15) تولد "نيلْزْ بور" دانشمند و فيزيكدان معروف دانماركي (1885م): نيلْزْ بور، فيزيكدان شهير دانماركي، در هفتم اكتبر 1885م در شهر كُپِنهاك دانمارك به دنيا آمد. وي تحصيلات ابتدايى خود را در زادگاهش فرا گرفت و به دليل استعداد فوق العادهاش در كسب علم، موفق به اخذ بورس تحصيلي در انگلستان شد تا اينكه دكتراي فيزيك خود را دريافت كرد. نيلز بور در 28 سالگي تئوري اساسي خود را درباره ساختمان اتم منتشر ساخت. هرچند اين تئوري تا امروز تحولات زيادي پيدا كرده است، اما مدل اصلي ساختماني و تركيب اتم بور، باعث درك مسايلي در زمينه رابطه بين شيمي و الكتريسيته گرديد و منجر به توسعه انرژي هستهاي شد. طرح وي نخستين اقدام موفقيتآميزي بود كه ساختمان داخلي اتم را در طيف سنجي مورد استفاده قرار ميداد و همچنين اطلاعات حاصل از طيف سنجي را براي توضيح ساختمان داخلي اتم به كار ميبست. تئوري اتمي بور مانند ساير نوآوريهاي علمي در ابتدا چندان مورد توجه قرار نگرفت با اين حال نه سال بعد در سال 1922م كميته جايزه نوبل به اهميت آن پي برد و نيلز بور به عنوان جوانترين دانشمند، موفق به اخذ جايزه فيزيك نوبل در 37 سالگي گرديد. با آغاز آزمايشهاي هستهاي و به بار آمدن خرابيهاي زياد، بور تقاضا كرد كه اين عمل بايد زير نظر و كنترل يك سازمان بينالمللي قرار گيرد اما نظر او نتيجهاي نداد. بور به طور مدام در راه بسط و پيشرفت استعمال انرژي هستهاي در راههاي صلح جويانه كمك ميكرد و پس از برپايى نخستين كنفرانس اتم در خدمت صلح، وي به عنوان اولين برنده جايزه اتم در خدمت صلح معرفي شد. بور تا پايان عمر در راه صلح كوشيد تا اينكه در 18 نوامبر 1962م در 77 سالگي درگذشت. آلبرت انيشتين، دانشمند بزرگ جهان درباره وي گفته است: معلوم نيست كه دانش ما درباره اتم بدون وجود بور تاچه پايه كم ارزش ميشد. |
16) تهاجم نيروهاي آلمان نازي به سمت شرق در جريان جنگ جهاني دوم (1940م): در هنگامه حملات هوايى آلمان به انگلستان در جريان جنگ جهاني دوم، آدولف هيتلر، رهبر آلمان نازي، فرمان تهيه مقدمات اجراي طرحي را به نام شير دريا براي پياده كردن نيرو در سواحل بريتانيا و اشغال جزيره انگليس صادر كرد، ولي با برتري دريايى انگلستان، اجراي اين طرح، غير عملي تشخيص داده شد. از اين رو هيتلر در اوايل اكتبر 1940م، فرمان حركت به شرق و فتح كشورهاي اروپايى و بالكان را صادر كرد. در روز هفتم اكتبر، نيروهاي آلماني در اولين مرحله، وارد روماني شدند و در ماههاي بعد، به تدريج يوگسلاوي و يونان را نيز به تصرف خود درآوردند. در اين ميان، مجارستان و بلغارستان نيز، قبلاً پيوستگي خود را با آلمان اعلام داشته بودند و به اين ترتيب در بهار سال 1941م، عملاً سراسر اروپاي شرقي و كشورهاي بالكان، تحت سلطه هيتلر قرار گرفت. با اين حال، اين وضعيت ديري نپاييد و با شدت يافتن حملات متفقين در طي سال 1943م به بعد، اين مناطق از دست آلمان خارج شدند و نيروهاي نازي مجبور به عقبنشيني و پذيرش شكست گرديدند. |
17) تشكيل جمهوري دموكراتيك آلمان شرقي در پي بحران بين شوروي و غرب (1949م): پس از شكست آلمان در جنگ جهاني دوم و استقرار نيروهاي چهار كشور متفقين در خاك آلمان، اين كشور عملاً به دو بخش با دو حكومت و نظام سياسي متفاوت و بلكه متضاد، پاي به عرصه سياست گذاشت. در اين تقسيمبندي، برلين، پايتخت آلمان نيز كه تماماً در بخش تحت اشغال شوروي يعني در آلمان شرقي قرار گرفته بود، با توافق متفقين به دو بخش شرقي تحت كنترل شوروي و قسمت غربي تحت نظر نيروهاي امريكا، انگلستان و فرانسه تقسيم گرديد. اما به زودي امتيازخواهي و توسعهطلبي شرق و غرب موجب شد كه در صفوف متفقين شكاف افتد. اولين عامل شكاف، تلاش غربيها براي تغيير نظام مالي و اقتصادي برلين غربي بود كه با اعتراض شديد شوروي مواجه شد. روسها به اين اعتراض بسنده نكردند، بلكه به عنوان يك واكنش عملي، در سال 1948م از يك سو از شوراي متفقين خارج شدند و از جانب ديگر، برلين غربي را در محاصره نيروي نظامي زميني خود گرفتند. بدين ترتيب تمامي راههاي زميني ورود و خروج برلين غربي مسدود شد و غربيها ناچار شدند براي انتقال مواد غذايى و كالا و تردد خود، از خطوط هوايى استفاده كنند. اين محاصره، بيش از ده ماه و نيم و به مدت 320 روز به طول انجاميد. در نتيجه و به دنبال اين تحولات، نيروهاي غربي در 23 ماه مه 1949م رسماً جمهوري فدرال آلمان يا همان آلمان غربي را به پايتختي شهر بُن تأسيس كردند. اين در حالي بود كه شوروي تا آن زمان بنا نداشت به تجزيه خاك آلمان رسميت بخشد؛ اما بعد از اين اقدام غربيها، آنان نيز در هفتم اكتبر 1949م به عنوان پاسخي به اقدام مشترك نيروهاي غربي، رسماً جمهوري دموكراتيك آلمان يا همان آلمان شرقي را به وجود آوردند. در نتيجه، آلمانِ شكست خورده و تجزيه شده، رسماً به دو جمهوري مجزا و مستقل از يكديگر تقسيم شد. يك جمهوري با ماهيت غربي و يك جمهوري با ماهيت كمونيستي كه همپيمان و كارگزار سياستهاي كرملين بود. اين دو قسمت آلمان تا چهل سال تحت تاثير هم پيمانان خود، جنگ تبليغاتي شديدي عليه هم به راه انداختند و سرانجام با وقوع تحولات در بلوك شرق و آشكار شدن نشانههاي فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، آلمان متحد در سوم اكتبر 1990م به وجود آمد. |
18) به قدرت رسيدن "حُسني مبارك" در مصر پس از ترور "محمدانور سادات" (1981م): محمد حسني مبارك سياستمدار مصري در 4 مه 1928م به دنيا آمد و در 20 سالگي از آكادمي نظامي مصر فارغالتحصيل شد. او سپس وارد نيروي هوايى گرديد و در سال 1950م با انورسادات آشنا شد. مبارك در سال 1969م به فرماندهي ستاد نيروي هوايى مصر رسيد و پس از چندي فرمانده نيروي هوايى اين كشور شد. سادات در سال 1975 مبارك را به علت اين كه بالقوه يك تهديد سياسي به شمار نميرفت، به عنوان معاون خود برگزيد و در سالهاي بعد نيز مسئوليتها و اختيارات بيشتري به او محول نمود. سادات كه در آن زمان، خود بيشتر روي مسائل مهم سياست خارجي مصر از جمله صلح با رژيم صهيونيستي كار ميكرد، مسائل داخلي را به مبارك واگذار كرده بود. محمد حسني مبارك سرانجام در پي ترور سادات در ششم اكتبر 1981م به رياست جمهوري رسيد. و در اولين اقدام، عاملان ترور سادات را به شهادت رساند. مبارك با سياست خاص خود، موفق شد بدون آن كه در نزديكي هر چه بيشتر به رژيم صهيونيستي كمترين ترديدي به خود راه دهد، كليه دولتهاي عرب را كه به سبب پيمان كمپ ديويد، با رژيم سادات قطع رابطه كرده بودند، ترغيب به برقراري مجدد رابطه نمايد. وي مقر اتحاديه عرب را كه در پي انعقاد اين پيمان از قاهره به تونس انتقال يافته بود مجدداً در سال 1990م به قاهره بازگردانيد. مبارك كه با فشار فزاينده و خرد كننده سياسي نيروهاي اسلامي در داخل كشور خود روبروست، تلاش ميكند تا به عنوان ژاندارم غرب در منطقه شاخ افريقا، خاورميانه عربي و حتي خليج فارس، حمايت هرچه بيشتري براي حفظ رژيم خود كسب نمايد. او همچون امريكا و وابستگانش در غرب و منطقه، در ارتباط با جمهوري اسلامي ايران، معتقد به نرمش و ضربه متناوب است و لذا ضمن كوشش براي برقراري روابط سياسي با ايران، آن را خطري بزرگ ميداند كه بايد در سايه همكاريهاي نظامي اعراب مهار شود. حسنيمبارك در طول ساليان زمامداري خود، به عنوان نزديكترين يار امريكا و غرب در خاورميانه، كمكهاي اقتصادي و نظامي و مالي فراواني را از آنها دريافت كرده است. |