درآمدي بر روش تفسير قرآن به قرآن(2)
در قسمت قبل با تعريف تفسير، ضرورت آن، شرايط مفسر و مباني، اصول و قواعد تفسير آشنا شديم. در ادامه اين مقاله با اقسام تفاسير قرآن کريم آشنا مي شويم.
منابع، جهت گيري هاي عصري، سبک هاي پردازش و پرورش موضوع.
گزينش هاي فوق به ترتيب تعيين کننده روش، گرايش و سبک تفسير است.
1- دانش هايي که مفسر در آن ها تخصص دارد.
2- روحيات و ذوقيات مفسر.
3- دغدغه هاي مفسر نسبت به مسائل مختلف بيروني.
بسياري از اوصافي که براي تفسير ذکر مي شود، نشان گر گرايش خاص مفسران است. مانند: کلامي، تاريخي، اخلاقي، تربيتي، هدايتي، ارشادي، روحاني، علمي، اجتماعي، سياسي، تقريبي.
سبک هاي بياني به دو قسم جزيي و کلي تقسيم مي شوند. قسم جزيي آن هر گونه طرز بيان را شامل مي شود که تعدد آن به تعدد تفاسير است. اما قسم کلي آن شامل سبک هايي چون تفسير منظوم، منثور، مزجي، مختصر، مفصل، ترتيبي و موضوعي مي گردد.
در تفسير عقلي نيز عقل به استنباط مبادي تصوري و تصديقي از منبع عقل ذاتي برهاني و علوم متعارفه مي پردازد. در اين تفسير عقل نقش منبع را دارد.
1- هر آيه از قرآن کريم با تدبر در ساير آيات قرآني و بهره گيري از آن ها باز و شکوفا مي شود.
2- تبيين آيات فرعي به وسيله آيات اصلي و محوري و استدلال به آيات قوي تر است.
تفسير قرآن به قرآن، در حال حاضر به عنوان يک منهج و روش مطرح است و منبع ديني بودن قرآن غير از منبع تفسيري بودن خود قرآن است.
سوالي که در اين نوع از تفسير پيش مي آيد اين است که آيا چنين تفسيري حجت و معتبر است؟
قرآن کريم چون کلام خدا و معجزه است، منبع ديني است و حجيت آن ذاتي است. البته حجيتي که محصول تدبر در آن و جمع بندي آيات متناسب آن با هم است.
هم چنين تفسير قرآن به قرآن منهج تفسيري اهل بيت عليهم السلام نيز بوده است. چهارده معصوم در داوري ها و احتجاج ها و در پاسخ پرسش هاي تفسيري، آيات قرآن را به يک ديگر ارجاع مي دادند و با ساير آيات قرآن، آيه مورد نظر خود را تفسير مي کردند. (وسائل الشيعه، 5، 538)
ارجاع مفسران به اين روش نيز در سيره عملي آن ها کاملا مشهود است.
منبع: نشريه نسيم وحي، شماره 22
/ن
اقسام تفسير
منابع، جهت گيري هاي عصري، سبک هاي پردازش و پرورش موضوع.
گزينش هاي فوق به ترتيب تعيين کننده روش، گرايش و سبک تفسير است.
روش
گرايش تفسيري
1- دانش هايي که مفسر در آن ها تخصص دارد.
2- روحيات و ذوقيات مفسر.
3- دغدغه هاي مفسر نسبت به مسائل مختلف بيروني.
بسياري از اوصافي که براي تفسير ذکر مي شود، نشان گر گرايش خاص مفسران است. مانند: کلامي، تاريخي، اخلاقي، تربيتي، هدايتي، ارشادي، روحاني، علمي، اجتماعي، سياسي، تقريبي.
سبک هاي تفسيري
سبک هاي بياني به دو قسم جزيي و کلي تقسيم مي شوند. قسم جزيي آن هر گونه طرز بيان را شامل مي شود که تعدد آن به تعدد تفاسير است. اما قسم کلي آن شامل سبک هايي چون تفسير منظوم، منثور، مزجي، مختصر، مفصل، ترتيبي و موضوعي مي گردد.
منابع تفسير
اقسام تفسير بر اساس منابع تفسير
در تفسير عقلي نيز عقل به استنباط مبادي تصوري و تصديقي از منبع عقل ذاتي برهاني و علوم متعارفه مي پردازد. در اين تفسير عقل نقش منبع را دارد.
روش تفسير قرآن به قرآن
1- هر آيه از قرآن کريم با تدبر در ساير آيات قرآني و بهره گيري از آن ها باز و شکوفا مي شود.
2- تبيين آيات فرعي به وسيله آيات اصلي و محوري و استدلال به آيات قوي تر است.
تفسير قرآن به قرآن، در حال حاضر به عنوان يک منهج و روش مطرح است و منبع ديني بودن قرآن غير از منبع تفسيري بودن خود قرآن است.
سوالي که در اين نوع از تفسير پيش مي آيد اين است که آيا چنين تفسيري حجت و معتبر است؟
قرآن کريم چون کلام خدا و معجزه است، منبع ديني است و حجيت آن ذاتي است. البته حجيتي که محصول تدبر در آن و جمع بندي آيات متناسب آن با هم است.
هم چنين تفسير قرآن به قرآن منهج تفسيري اهل بيت عليهم السلام نيز بوده است. چهارده معصوم در داوري ها و احتجاج ها و در پاسخ پرسش هاي تفسيري، آيات قرآن را به يک ديگر ارجاع مي دادند و با ساير آيات قرآن، آيه مورد نظر خود را تفسير مي کردند. (وسائل الشيعه، 5، 538)
ارجاع مفسران به اين روش نيز در سيره عملي آن ها کاملا مشهود است.
منبع: نشريه نسيم وحي، شماره 22
/ن