شناخت واقعیت دنیا و زندگی و انتظاراتی ما از آن

در این مقاله سفارشات ائمه اطهار درباره دنیا و کار دنیا مورد بررسی قرار گرفته تا هدایتگر ما باشد
سه‌شنبه، 21 فروردين 1403
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: مرتضی شعله کار
موارد بیشتر برای شما
شناخت واقعیت دنیا و زندگی و انتظاراتی ما از آن
هر چند زندگى انسان، محدود به دنیا نیست، اما ما انسان ها، اکنون در این دنیا زندگى مى کنیم و شرط موفقیت در زندگى، این است که شرایط زندگى در دنیا را درک کنیم. تصوّر شما از «دنیا» و «زندگى» چیست و چه انتظارى از آنها دارید؟ آیا تصوّرها و انتظارهاى شما مطابق واقع است؟ آیا دنیا را آن گونه که مى خواهید، تصوّر مى کنید و یا آن گونه که هست، مى بینید؟

1. این جا دنیاست!

همیشه به یاد داشته باشید که این جا دنیاست و بهشت نیست. افراد ناراضى معمولاً کسانى اند که از دنیا انتظار بهشت را دارند.
اگر انسان از دنیا انتظار بهشت داشته باشد، میان انتظارات و واقعیت هاى زندگى، ناهماهنگى به وجود خواهد آمد و این ناهماهنگى، به ناکامى مى انجامد و ناکامى، فشار روانى (تنیدگى)10 انسان را به شدت افزایش مى دهد و در نتیجه، موجب احساس نارضایتى از زندگى مى گردد.

اما اگر دنیا را آن گونه که هست بشناسیم و بپذیریم و بر اساس شرایط موجود، به برنامه ریزى و فعّالیت بپردازیم، مى توانیم امیدوار باشیم که به رضایت از زندگى دست یابیم. در بهشت، آنچه را بخواهیم مى شود؛ اما در دنیا آنچه را مى شود باید خواست. این، یک اصل در احساس رضایت از زندگى است.

امام على علیه السلام در این باره سه جمله پر معنى دارد که مى فرماید:

هرگاه آنچه را خواستى نشد، آنچه را شد، بخواه.11
و:
هرگاه آنچه را خواستى نشد، آنچه را هست، سخت مگیر.12
و:
اگر آنچه را خواستى نشد، اهمیت نده که چگونه هستى.13


اگر انسان زندگى را سخت نگیرد و آنچه را هست بپذیرد، اولاً توان واکنش مثبت را به دست مى آورد و ثانیا در یک آرامش خاصى زندگى خواهد کرد.


2. دنیا گذرگاه موقّت است، نه خانه دائم!

نسبت میان ما و دنیا چیست؟ اگر انسان را موجودى بدانیم که دنیا، انتهاى زندگى او باشد و بشر، ظرف دیگرى براى زندگى نداشته باشد و اگر دنیا را جایگاهى بدانیم که براى خود اصالت دارد و کمالش در فراهم بودن نعمت هایش باشد، در آن صورت، کاستى ها و فقدان هایش بسیار دردناک و غیر قابل تحمّل مى شود.

زندگى هنگامى بى معنا و غیرقابل تحمّل مى گردد که براى انسان، چیزى جز زندگى این دنیا وجود نداشته باشد و دنیا همه ظرف زندگى او باشد؛ اما آیا این تصوّر، با واقعیت، هماهنگ است؟ واقعیت، این است که نه دنیا همه هستى است و نه حیات انسان، محدود به این دنیاست. دنیا نه تنها قطعه اى از حیات و بلکه مقدمه و زمینه ساز حیات اصیل و پایدار بشر است.
 

الدنیا مَتْجَرُ أَوْلِیاءِ اللّهِ

اگر زندگى انسان، محدود به این دنیا نیست و دنیا توقفگاهى براى حیات جاوید است، پس کاستى هاى آن، آزاردهنده و غیر قابل تحمّل نخواهند بود. اگرسالن هاى انتظار بیمارستان ها، مطب پزشکان، ایستگاه هاى اتوبوس و... از وضع مناسبى برخوردار نباشند، هر چند براى ما ناراحت کننده است، اما قابل تحمّل اند؛ چون این اماکن، محل دائمى زندگى انسان ها نیستند.

نامرتّبى و کثیفى خانه شخصى و محل دائمى زندگى و کار، قابل تحمّل نیست؛ اما کاستى هاى محل هاى موقّت را مى توان تحمّل نمود. دنیا نیز همین گونه است. کسانى نمى توانند کاستى ها و سختى هاى دنیا را تحمّل کنند که دنیا را همه چیز مى دانند و حیات، براى آنها معنایى جز زندگى دنیا ندارد. اما این، مطابق واقع نیست. دنیا محل زندگى دائمى نیست.

امام على علیه السلام در این باره مى فرماید:
همانا دنیا منزلى است که هر لحظه باید آماده کوچ کردن از آن باشى و جایگاه اقامت نیست. خوبى آن اندک و بدى اش آماده است و حکومتش رو به نیستى مى رود و آبادى اش ویران مى شود.14

دنیا را باید گذرگاه آخرت دانست، نه خانه زندگى و قرارگاه حیات. اگر به این واقعیت، واقف شویم و آن را باور کنیم، کاستى ها و سختى هاى آن را تحمّل خواهیم کرد. آنچه تحمّل ناپذیر است، کاستى هاى سراى جاوید و اصیل است. پس براى این که راحت زندگى کنیم، بهتر است خود را در دنیا این گونه فرض کنیم
 

یک. خود را میهمانى بدانیم که باید از خانه میزبان، کوچ کند

کسى که در دنیا، خود را «مهمان» و مال را «عاریه» بداند، نه نسبت به مدّت اقامت در دنیا نالان مى شود و نه نسبت به آنچه ندارد یا از دست داده، شکایت مى کند.


پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در این باره مى فرماید:

در دنیا مهمان باشید... مى سازید آنچه را ساکن نمى شوید و جمع مى کنید آنچه را نمى خورید و آرزو مى کنید آنچه را به دست نمى آورید.15
همانا مردم در دنیا مهمان اند و آنچه در دستشان است، امانت است و همانا مهمان، کوچ کننده است و امانت، بازگردانده مى شود.16
هیچ کس در دنیا نیست مگر این که مهمان است و مال او امانت؛ پس مهمان مى رود و امانت، برگردانده مى شود.17
 

دو. خود را غریب یا رهگذر بدانیم

اگر انسان، خود را در این دنیا غریب و نا آشنا و رهگذرى بداند که لحظاتى را در آن سپرى مى کند، ناملایمات و سختى هاى آن را آزار دهنده نمى بیند.

پیامبر خدا در این باره مى فرماید:

در دنیا به گونه اى باش که گویا نا آشنا یا رهگذر هستى و خودت را در زمره اهل قبور قرار ده.18

پس بیاییم خودمان را رهگذر بدانیم تا راحت تر زندگى کنیم.

سه. دنیا را مثل یک خواب خوش بدانیم

امام باقر علیه السلام مى فرماید:

دنیا را همانند منزلى قرار ده که در آن فرود آمدى، سپس از آن کوچ کردى، یا همانند مالى قرار ده که در خوابت آن را یافته اى و چون بیدار شدى، چیزى از آن را با خود ندیدى. همانا من این را به عنوان مَثَل برایت نقل کردم؛ چون دنیا نزد اهل خِرَد و آگاه از خدا همانند سایه است.19
 

در کلام دیگرى از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده که آن حضرت مى فرماید:

دنیا را همانند منزلى قرار ده که در آن فرود آمدى، سپس از آن کوچ کردى، یا همانند مالى قرار ده که در خوابت آن را یافته اى و چون بیدار شدى، چیزى از آن را در دست خود ندیدى. چه بسا کسى که نسبت به چیزى حریص بوده و چون آن را یافته، بدبخت شده و چه بسا کسى که چیزى را ترک کرده و چون به آن رسیده، خوش بخت شده است.20

چهار. دنیا را پلى بدانیم که از آن مى گذریم و دیگر به آن بازنمى گردیم

امام صادق علیه السلام یکى از موعظه هاى لقمان به فرزندش را این چنین نقل مى کند:
دنیا را همانند پلى بر نهرى بدانید که از آن مى گذرید و آن را ترک مى کنید و تا پایان روزگار، دیگر به آن برنمى گردید.21

براى کسى که به این واقعیت واقف شود، مهم این نیست که پل چگونه است و در روى پل، چه بر او مى گذرد؛ مهم این است که بتواند از آن بگذرد و به مقصد برسد. اساسا به ظواهر و تزیینات امور موقّتى و یک بار مصرف، آن قدر اهمیت داده نمى شود؛ و لذا نه نبود آن مشکل ساز مى شود و نه از دست دادن آن مسئله ساز.
 

پنج. خود را در این دنیا مسافر بدانیم

سفر، وسیله است نه هدف و زمان آن، کوتاه است نه دائمى. از این رو با این که سفر، ناملایماتى دارد، اما براى رسیدن به مقصد و به جهت موقّتى بودن آن، تحمّل مى شود. اگر انسان، دنیا را یک «سفر» و خود را «مسافر» آن بداند، سختى هاى آن، او را بى تاب و رنجور نمى سازد. در این باره، کلام زیبایى از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله روایت شده که با هم مرور مى کنیم:

از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله پرسیدند: انسان در دنیا چگونه است؟

فرمود: همانند جوینده قافله اى که دامن، بالا زده است.
پرسیدند: چه قدر در این دنیا اقامت دارد؟
فرمود: به اندازه کسى که از قافله، جامانده است.
پرسیدند: پس فاصله دنیا و آخرت چه قدر است؟
فرمود: یک چشم برهم زدن. خداوند عزوجل مى فرماید: «آن روز پندارند که گویا به جز ساعتى از روز، درنگ نداشته اند»22.23
 

در سفارش امام على علیه السلام به فرزندشان امام حسن علیه السلام آمده است:

اى فرزندم! همانا من تو را از دنیا و حالات آن و زوالش و دگرگونى اش آگاه ساختم، و از آخرت و آنچه براى اهلش در آن مهیا شده، با خبر نمودم و در باره این دو، برایت مثال هایى زدم تا از آنها عبرت بگیرى و در راه صحیح، گام نهى.

مَثَل کسانى که دنیا را خوب آزموده اند، همانند مسافرانى است که در سرمنزلى بى آب و آبادى و پرمشقّت که قابل ماندن نیست، قرار گرفته اند و قصد دارند به منزلى پرنعمت و به ناحیه اى که در آن آسایش و راحتى است، کوچ نمایند.

پس مشقت هاى راه و دورى دوستان و سختى سفر و ناگوارى غذاها را تحمّل کردند تا به خانه وسیع خویش و سرمنزل قرار و آسایش خویش درآیند و از هیچ یک از این مشکلات، احساس درد نمى کنند و هزینه هاى مصرف شده را خسارت نمى شمرند و هیچ چیز برایشان محبوب تر از آن چیزى نیست که آنان را به منزلشان نزدیک تر سازد و به محلشان برساند.24

در این کلام، به خوبى روشن است که شناخت واقعیت دنیا چه نقش مهمّى در افزایش توان تحمّل و مقاومت در برابر سختى ها و مشکلات دارد؛ به اندازه اى که گویا آن که دنیا را بشناسد، هیچ درد و رنجى نمى بیند و هر چیزى که او را به مقصدش برساند، برایش دوست داشتنى و شیرین است، هر چند سخت و تلخ باشد.
 

شش. خود را همانند مستأجرى بدانیم که باید از خانه استیجارى کوچ کند

کسانى از ناملایمات دنیا رنجور مى شوند که آن را خانه خود و منزلگاه همیشگى شان پنداشته اند و از این واقعیت، غافل اند که خانه دنیا موقّتى است و ما هیچ مالکیتى نسبت به آن نداریم. کسانى که به این واقعیت توجّه دارند، در برابر سختى هاى آن، بردبار و مقاوم مى شوند.


امام کاظم علیه السلام در این باره مى فرماید:
در دنیا همانند ساکن خانه اى باش که مال او نبوده، همانا منتظر کوچ است.25

3. دنیا ناچیز است

اگر انسان، چیزى را بسیار مهم بداند، به خاطر به دست نیاوردن و یا از دست دادن آن به شدّت غمین و اندوهگین مى گردد. لذا کسى که دنیا و بهره هاى دنیا را بزرگ بشمارد، تحمّل فقدان آن را ندارد. اما این تصوّر، مطابق واقع نیست. قرآن کریم مى گوید:
«قُلْ مَتَـعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ وَالْأَخِرَةُ خَیرٌ لِّمَنِ اتَّقَى.26
بگو کالاى دنیا اندک است و آخرت براى پرهیزکاران، بهتر است».

این آیه، هنگامى نازل شد که مردم در آستانه یک جنگ قرار گرفته بودند و به خاطر دشوارى ها و تبعاتى که جنگ دارد، ناراضى بودند. خداوند متعال، آنان را به قلیل بودن متاع دنیا و بهتر بودن متاع آخرت متوجه مى سازد. بدیهى است که جنگ، ویرانگر و زیان بار است؛ اما اگر انسان به این نکته توجّه کند که آنچه از دنیا در دست دارد، چیز مهمى نیست، در برابر فقدان و زیان ناشى از جنگ، مقاوم خواهد شد. این، اختصاص به جنگ نداشته، در همه جا کاربرد دارد.

4. دنیا ناپایدار است

وقتى کشتى بخواهد در ساحل، پهلو بگیرد، لنگر مى اندازند و آن را به محلى محکم و ثابت مى بندند. کشتى زندگى نیز همین گونه است.
اگر مى خواهید زندگى موفق و رضایت بخشى داشته باشید، باید به چیزى و جایى دل ببندید که پایدار و تغییرناپذیر باشد. به یاد داشته باشید که: «آنچه نپاید، دل بستگى را نشاید».
یکى از ویژگى هاى مهم دنیا ناپایدارى آن است. امام على علیه السلام در توصیف ناپایدارى دنیا مى فرماید:
[دنیا] سرایى است به بلا آمیخته و به نیرنگ، شناخته شده. احوال آن ناپایدار است و ساکنان آن، ایمن نیستند. احوالش گوناگون و حالاتش گذرنده است....27

و به فرموده پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پیامد دل بستن به چنین دنیایى افزایش حزن و اندوه است.28 ایشان همچنین مى فرماید:
من سه چیز را براى کسى که دل به دنیا بسته است تضمین مى کنم: فقرى که بى نیازى براى آن نیست، گرفتارى اى که آسودگى براى آن نیست و حزن و اندوهى که پایان ندارد.29

بنابراین، محنت و رنج، با دل بستگىِ به دنیا مقرون است.30 پیام این بخش از متون دینى ـ که کم هم نیست ـ دنیاستیزى و تشویق به گریز از زندگى نیست؛ پیام آن، روشن کردن ماهیت دل بستگى به دنیا و نقش آن در تخریب زندگى است. کسى که از این حقایق، آگاهى داشته باشد، براى آن که راحت زندگى کند، به دنیا دل نمى بندد.  

دل بسته نباش؛ آسوده باش
براى رضایت بخش کردن زندگى، لازم نیست دنیا را تغییر دهیم و یا دنیاى دیگرى را آرزو کنیم و بیافرینیم. مى توان در همین دنیاى ناپایدار، راحت زندگى کرد؛ به شرط آن که راه آن را بدانیم و یکى از راه هاى آن، دل نبستن به دنیاست. در ادبیات دین براى دل بسته نبودن به دنیا از واژه «زهد» استفاده مى شود. هرجا سخن از زهد است، به معناى دل بسته نبودن به دنیاست.
دل بسته نبودن، یکى از کلیدهاى رضایت از زندگى است.
در روایات، تصریح شده که زهد، مایه آسایش تن و روان انسان است. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در این باره مى فرماید:
دل بسته نبودن به دنیا، جان و بدن را آسوده مى کند.31

گذشته از این، چشیدن شیرینى ایمان نیز متوقّف بر دل بسته نبودن به دنیاست. یکى از لذّت هاى زندگى، چشیدن شیرینى ایمان است. راه چشیدن شیرینى ایمان و لذّت بردن از آن، دل بسته نبودن به دنیاست. امام صادق علیه السلام در این رابطه مى فرماید:
بر قلب هاى شما حرام است که شیرینى ایمان را درک کند، تا این که از دنیا دل برکند.32
بنابراین، آسایش تن و روان و لذّت ایمان، در دل بسته نبودن به دنیاست.33

10. تنیدگى: فشار روانى (Strees).
11. غرر الحکم، ح 9007.
12. نهج البلاغه، حکمت 69.
13. غرر الحکم، ح11038.
14. غرر الحکم، ح2274؛ عیون الحکم والمواعظ، ص145.
15. کنز الفوائد، ج1، ص344.

16. إرشاد القلوب، ص23؛ أعلام الدین، ص344؛ بحار الأنوار، ج77، ص187، ح10.
17. الفردوس، ج4، ص63، ح6197.
18. الأمالى، طوسى، ص381، ح819؛ مشکاة الأنوار، ص304.
19. الکافى، ج2، ص133، ح16.
20. تحف العقول، ص377؛ ر. ک: همان، ص287.

21. الکافى، ج2، ص135، ح20؛ بحار الأنوار، ج13، ص425، ح19.
22. سوره احقاف، آیه 35.
23. روضة الواعظین، ص491؛ بحار الأنوار، ج73، ص122، ح110.
24. نهج البلاغه، نامه 31؛ تحف العقول، ص73؛ بحار الأنوار، ج77، ص202، ح1.
25. تحف العقول، ص398؛ بحار الأنوار، ج78، ص313، ح1.

26. سوره نساء، آیه 77.
27. نهج البلاغه، خطبه 226؛ ر. ک: عیون الحکم والمواعظ، ص91.
28. الخصال، ج1، ص73؛ بحار الأنوار، ج73، ص91، ح65.
29. بحار الأنوار، ج73، ص81؛ کنزالفوائد، ج1، ص344.
30. غرر الحکم، ح2447؛ عیون الحکم والمواعظ، ص43.

31. الخصال، ج1، ص73؛ نثر الدرّ، ج1، ص170.
32. الکافى، ج2، ص128 و 130؛ تنبیه الخواطر، ج2، ص191.
33. در باره زهد، در مباحث آینده، بیشتر سخن خواهیم گفت.

منبع: هنر رضایت از زندگى، عباس پسندیده، انتشارات: دفتر نشر معارف، چاپ نهم، پاییز 1390


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
نحوه کاشت و نگهداری از گل ربوتیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل ربوتیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سنبل: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سنبل: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از ختمی چینی گلسرخی (خیری): آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از ختمی چینی گلسرخی (خیری): آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل نیلوفر: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل نیلوفر: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سرخس بوستون: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سرخس بوستون: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل مریم: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل مریم: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل استاپیلیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل استاپیلیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گیاه کاکتوس: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گیاه کاکتوس: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
کلیپ شهادت امام صادق علیه السلام / ای فقیه بی بدیل روزگار
play_arrow
کلیپ شهادت امام صادق علیه السلام / ای فقیه بی بدیل روزگار
استوری شهادت امام جعفر صادق علیه السلام / حسین سیب سرخی
play_arrow
استوری شهادت امام جعفر صادق علیه السلام / حسین سیب سرخی
نظر جالب تاجری که قبل از حضورش در ایران، فکر می‌کرد تهران موشک‌باران می‌شود!
play_arrow
نظر جالب تاجری که قبل از حضورش در ایران، فکر می‌کرد تهران موشک‌باران می‌شود!
وقتی شهید نادر مهدی با قایق به جنگ با ناوهای آمریکایی رفت!
play_arrow
وقتی شهید نادر مهدی با قایق به جنگ با ناوهای آمریکایی رفت!
عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی هیچگاه مشکل غرب آسیا را حل نخواهد کرد
play_arrow
عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی هیچگاه مشکل غرب آسیا را حل نخواهد کرد
رفتار آمریکا در مسئله غزه اثبات حقانیت موضع ایران در بی‌اعتمادی به آمریکاست
play_arrow
رفتار آمریکا در مسئله غزه اثبات حقانیت موضع ایران در بی‌اعتمادی به آمریکاست
روش جلوگیری از خراب شدن باتری ماشین در تابستان
روش جلوگیری از خراب شدن باتری ماشین در تابستان