رنگ ها از منظر قرآن کریم

در این مطلب راسخون رنگ ها را هم از منظر قرآن کریم و هم از منظر روانشناسی مورد بحث قرار می دهیم.
دوشنبه، 16 مهر 1403
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
رنگ ها از منظر قرآن کریم
مقدمه:
طبق تحقیقات جامعه‌شناسی، رنگ‌ها، نه تنها افراد را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند بلکه منجر به پیشرفت و یا رکود یک جامعه نیز می‌شوند. با عدم جای‌گزینی صحیح رنگ در مکان خاص خود و به کارگیری نادرست آن در محیط‌های انسانی، صدمات روحی شدیدی بر انسان وارد خواهد آمد.
 
 «اصلاح املای کودک با خط قرمز توسط معلم» یا «چراغ قرمز هشدار دهنده، برای رانندگان» یا «سفید بودن پاکت شیر»، «رنگ آبی یا سبز روشن دیوارهای کلاس درس یا کتاب‌خانه برای مطالعه بهتر» و «استفاده از پوشش سفید درعالم پزشکی و سبز برای بیماران» همه و همه مؤید این مطلب است که یک ارتباط تنگاتنگ بین نظام خلقت انسان و طبیعت وجود دارد.
 
ولی در ماورای این طبیعت «حقیقت» چیز دیگری است در این میان می‌خواهیم به کاربرد رنگ‌ها در قرآن کریم و ارتباط آن با زبان قرآن بپردازیم و از ژرفای قرآن کریم در این باره سخن به میان آوریم.
 
شاید با خود بگوییم رنگ های مذهبی فقط برای افراد مذهبی است اما اگر از تاثیر رنگ های معنوی بر روح  و روان و سلامتی خود بدانیم حتما از رنگ های مذهبی  در خانه و محل کار،انتخاب رنگ لباس و ... استفاده خواهیم کرد.
 
 رنگ های مذهبی ، رنگ هایی هستند که خداوند در آیه های قرآن از آنها نام برده و یا توسط پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) به آن توصیه شده است.
 
رنگ در قرآن
رنگ­های سفید، زرد، سرخ، سبز و سیاه در قرآن مجید نام برده شده­اند. سفید در قرآن به نام «بیض، ابیض، بیضاء» و غیره به کار رفته و سبز با عبارت­های «خضر، اخضر، خضرا و مخضره» آمده است.
 
برای زرد، واژه «صفر، اصفر، مصفراً» و برای سرخ، «احمر و حُمر» و برای سیاه، «سوداً، مسودة، سود، تسود و اسودت» به کار رفته است. واژه «مدهامه» نیز به معنای سبز تیره در قرآن به کار رفته است.
 
واژه هایی که برای رنگ به کار رفته، «لون» و «الوان» است که هم به معنای رنگ و هم به معنای درجات مختلف رنگی است.
«صبغ و صبغه» نیز به معنای مطلق رنگ است. البته نه رنگ مادی، بلکه رنگ به تمام معانی عرفانی و دینی آن مانند: «صبغه الله؛ رنگ الهی»
 
الف) آثار طبیعی و روانی رنگ­ها
1 _ رنگ سرخ
رنگ سرخ، محرک اعصاب و به ویژه اعصاب قلب است. فشار خون را بالا می­برد و تنفس و ضربان قلب را تندتر می­کند و طعم شیرینی ایجاد می­کند. اشتهازایی رنگ سرخ و نارنجی نیز به دلیل تحریک­های عصبی شدیدی  است که ایجاد می­کند. آبی برخلاف سرخ عمل می­کند، آرامش­آور است و فشار خون را پایین می آورد.
 
از دیدگاه عرفان، رنگ سرخ، رنگ شهادت و پیکار حق و باطل و نماد اندیشه منطقی و تفکر اعتدالی است. رنگ سرخ در عین حال آرام­کننده برخی از بیماری­های پوستی مانند آبله و سرخک است؛ رنگی گرم است که بر رشد گیاهان نیز اثر مثبتی دارد. روان شناسان گفته­اند اولین رنگی را که نوزاد تشخیص می­دهد، سرخ است.(1)
 
رنگ سرخ در قرآن
لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِیبُ سُودٌ (2)
 
آیا ندیده‌اى که خداوند از آسمان، آبى فرو فرستاد، پس به واسطه‌ى آن میوه‌هایى رنگارنگ (از زمین) بیرون آوردیم. و از بعضى کوه‌ها (رگه‌ها و) راه‌هاى سفید و سرخ، به رنگ‌هاى گوناگون و کاملًا سیاه (بیرون آوردیم).
 
«جُدَدٌ»، جمع «جده» و «جاده» به معناى راه است، «بِیضٌ» جمع «أبیض» به معناى سفید، «حُمْرٌ» جمع «أحمر» به معناى سرخ و «سُودٌ» جمع «أسود» به معناى سیاه است.
 
«غَرابِیبُ» به معناى سیاه پر رنگ است و شاید دلیل آن که عرب‌ها به کلاغ، غُراب مى‌گویند چون رنگش سیاه است.
 
گرچه در این آیات، سه رنگ سفید و سرخ و سیاهِ کوه‌ها را ذکر کرده است ولى با تعبیر «مُخْتَلِفاً أَلْوانُها» اشاره مى‌کند که کوه‌ها منحصر در این سه رنگ نیستند.(3)
 
3 _ رنگ سبز
رنگ سبز، بهجت­آور است. آثار تب را کم می­کند و اندیشه را برمی انگیزاند. سبز میانه، رنگ اندیشه و آرامش خردمندانه است؛ نه مانند آبی سرد و آرامنده است که نیروی حیاتی و جان­بخش را فرو نشاند .
 
و نه چنان هیجان­آفرین و محرک است که مانند رنگ زرد، سبب تندخویی گردد و انسان را از حالت تعادل به درآورد. رنگ سبز، آسایش و صلح و صفا را به­همراه دارد؛ نه آرامش خواب آور، بلکه آرامشی که در آن حیات پر امید نهفته است.(4)
 
رنگ سبز، نه شیرین است و نه شور؛ نه ترش است و نه بی مزه؛ نه تند است و نه تلخ، بلکه به طعم آب گوارا است که اگر ترش شود، به سبز لیمویی میل می­کند. رنگ سبز، رنگ شکیبایی، بردباری و پایداری است. رنگ پایان بهار و آغاز تابستان است. سبز همانند آبی، تقویت­کننده چشم است و البته محرک آن نیز هست.
 
رنگ­های روشن، خوش حال­ کننده­ و رنگ­های تیره، غم انگیزند؛ رنگ­های سرخ و قرمز تقویت کننده و محرک­ و رنگ­های سبز، آرامش بخش و استراحت دهنده هستند.
 
بنا براین، اگر آسمان آبی نبود، اندیشه های افراد کاملاً متمایز نبودند. اگر درختان و گیاهان سبز نبودند، همه انسان­ها دیوانه می­شدند و اگر شدت نور آفتاب بهار و تابستان را رنگ سبز تعدیل نمی­کرد، خسته کننده و تحمل­ناپذیر می­شد.
  
رنگ سبز در قرآن
1- أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئِینَ فِیها عَلَى الْأَرائِکِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً (5)
 
آنان برایشان باغهاى جاودانه‌اى است که نهرها از زیر (قصرها و تخت‌هایشان) جارى است. درآنجا بادستبندهایى طلایى آراسته مى‌شوند وجامه‌هاى سبز از حریر نازک وضخیم مى‌پوشند، درحالى که در آنجا بر تخت‌ها (ى بهشتى) تکیه داده‌اند. چه نیکو پاداشى و چه خوش جایگاهى!
 
با توجّه به اینکه در بهشت هر لباس با هر نوع جنس و رنگى در اختیار بهشتیان قرار دارد، امّا اختصاص لباس سبز شاید اشاره به لباس رسمى و عمومى آنان باشد که هنگام تکیه بر تخت‌ها خود را به آن تزیین مى‌نمایند.
 
2-  الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ (6) (اوست) آن که براى شما از درخت سبز، آتش آفرید پس هرگاه بخواهید از آن آتش مى‌افروزید.
 
تهیه آتش از درخت سبز، مثالى است که عوام مى‌فهمند ودانشمندان نیز به خاطر ذخیره شدن انرژى در درخت، راه علمى آن را به دست مى‌آورند. «مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً» (7)
3- مُتّکِئینَ عَلی رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِیّ حِسانٍ؛ بر بالش های زیبای سبز و زربافت تکیه می­کنند». (8)
 
در کتاب صحاح آمده است: «واژه رفرف به معنای پارچه سبزی است که با آن مجلس را بیارایند.»(9) بعضی نیز آن را به معنای بالش و متکا دانسته­اند. در تفسیر نمونه آمده است: «رفرف، در اصل به معنای برگ های سبز و گسترده درختان است و سپس به پارچه های زیبای سبز رنگارنگی که بیشتر بسان منظره باغ ها است، اطلاق می گردد».(10)
 
قرآن می فرماید: «عالِیَهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلّوا أَساوِرَ مِنْ فِضّةٍ؛ بر بالای بهشتیان، لباس لطیفی از دیبای سبز و حریر سبز «زربافت» است و بر دست­هایشان دست بندهایی از نقره». (11)
 
 همچنین در سوره کهف از «... یُحَلّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ... ثِیابًا خُضْرًا مِنْ سُنْدُسٍ...».(12) سخن گفته شده است. در این آیه­ها، درخشش نقره بر دست ها با سبزی لباس های حریر زربافت با هم آمده است.
 
 در این دو آیه، خداوند می­فرماید: «لباس بهشتیان از دیبای نازک و دیبای ضخیم سبز رنگ است.» در قرآن کریم، لباس های سبز از نعمت های الهی برای بهشتیان معرفی شده است. همچنین از جابر نقل شده است که رسول خدا(ص) فرمود:
 
جبرئیل از سوی خداوند ورقه آس «مورد» سبزی را برای من آورد که بر آن به خط سفید نوشته شده بود: «من محبت علی(ع) را بر خلقم واجب و لازم کردم. پس این مطلب را به آنان برسان».(13)
 
در قرآن درباره آخرت آمده است: «الّذی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشّجَرِ اْلأَخْضَرِ نارًا؛ خداوندی که برای شما از درخت سبز آتشی قرار داد...». (14)
 
درخت سبز آب دار و آتش سرخ، به معنای تضاد مرگ و زندگی است. در سوره حج آمده است: «أَ لَمْ تَرَ أَنّ اللّهَ أَنْزَلَ مِنَ السّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ اْلأَرْضُ مُخْضَرّةً...؛ آیا ندیدی خداوند از آسمان آبی فرستاد و زمین را سبز و خرم گردانید...؟». (15)
 
همین معنا به صورت دیگری نیز بیان شده است:
 
هُوَ الّذی أَنْزَلَ مِنَ السّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ کُلّ ِ شَیْ ءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِرًا ً. (16)
 
او کسی است که از آسمان آبی فرستاد. پس به واسطه آن، روییدنی ها را از همه نوع از زمین خارج ساختیم و به واسطه آن، ساقه های سبز گیاهان را خارج کردیم.
 
همچنین درباره خواب فرعون از هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشکیده می­فرماید: «وَ سَبْعَ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یابِساتٍ». (17) در آیاتی دیگر،رنگ سبز مایل به سیاهی را رنگ بهشتی معرفی کرده است:
«وَ مِنْ دُونِهِما جَنّتانِ؛ فَبِأَیّ ِ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ؛ مُدْهامّتانِ؛ در فراسوی آنها دو بهشت است؛ . . . در بهشت سبز تیره رنگ ]سبز یشمی[». (18)(19)
 
3 _ رنگ زرد
رنگ زرد، بیشتر پرتوهای دریافتی را بازتاب می­دهد و نمی­گذارد بیننده به آن نزدیک شود. شاهان دوران­های کهن برای در امان ماندن از توطئه­ها، در دیدارهای عمومی پوشش­های زرد می­­پوشیدند. بونزهای بودایی نیز که موظفند از مردم کناره­گیری کنند، پوششی زرد دارند.
 
 گفته­اند پوشش جنگی حضرت علی(ع) نیز زردفام بوده است. زرد ژرفا ندارد و بُرد آن نسبت به دیگر رنگ­ها، زیادتر و از بسیاری جنبه­ها، ویژگی­های سفید را داراست. رنگ زرد فزاینده نیرو است.
 
 زندگی در فضای زرد، انسان را فعال­تر می­کند، ولی فعالیتی بیرون از حوزه عقل. در بیمارستان های روانی، بیماران روانی پرتحرک را تحت تأثیر مداوم رنگ آبی قرار می­دهند و برعکس، بیماران گوشه­گیر و بی تحرک را با رنگ زرد مداوا می­کنند.
 
رنگ زرد، ترش است و طبیعت انسان­های پرحرارت و تندخو را دارد. رنگ زرد، آزاردهنده است. اگر یک­دست باشد، شادی آفرین است، ولی اگر گونه­گون باشد، هیجان­آور و نگران­کننده است.
 
رنگ زرد، بی­خوابی، هیجان، نگرانی و تلاطم فکری و روحی ایجاد می­کند. از پلکِ چشم، نفوذ می­کند و مانع کار انسان­های فعال می­شود. زرد، گرم­ترین رنگ طیف خورشید است؛ رنگی مادی و سطحی و سبک است.رنگ جوانی، سرپیچی و طاغوت است. آمیختن سفید به زرد و نارنجی از زیان­های این دو رنگ می­کاهد.
 
رنگ زرد در قرآن
قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِینَ‌(20): (آنان به موسى) گفتند: از پروردگارت براى ما بخواه تا بر ما روشن سازد که رنگش چگونه است؟ (موسى) گفت: همانا خداوند مى‌گوید: آن ماده گاوى است زرد یک دست که رنگ آن بینندگان را شاد و مسرور سازد!
 
رنگ زرد رنگی شادی آفرین است و باعث تحرک و نشاط افراد میشود. رنگ خورشید به رنگ زرد و به معنای آغاز روزی پر انرژی و با انگیزه است.
 
استفاده از این رنگ در تزئینات و جشن هایی که در مساجد و حسینیه ها برگزار میشود و یا برای زینت و آراستن مسجد توصیه میشود، زیرا این رنگ باعث القای نشاط و انگیزه و سرزندگی در مردم میشود .
 
رنگ آن، زرد شدید و پر رنگ و خالص باشد. رنگى که بینندگان را شادمان کند. یعنى از خوش اندامى، سلامتى، رنگ و زیبایى خاصى برخوردار باشد(21)
 
درباره کافران و تکذیب کنندگان نیز می­فرماید: «إِنّها تَرْمی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ؛ کَأَنّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ؛ بی­گمان، «دوزخ» شراره هایی همانند کاخ ها پرتاب کند که گویی شتری زرد فام است ».(22)
 
همچنین می­فرماید: «وَ لَئِنْ أَرْسَلْنا ریحًا فَرَأَوْهُ مُصْفَرّا لَظَلّوا مِنْ بَعْدِهِ یَکْفُرُونَ؛ اگر باد سردی بفرستیم که زراعتشان را زرد کند، همین که آن را زرد ببینند، به نعمت های خداوند کفر می­ورزند». (23) نیز می­فرماید:
 
أَ لَمْ تَرَ أَنّ اللّهَ أَنْزَلَ مِنَ السّماءِ ماءً فَسَلَکَهُ یَنابیعَ فِی اْلأَرْضِ ثُمّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوانُهُ ثُمّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصْفَرّا ثُمّ یَجْعَلُهُ حُطامًا... .(24)
 
مگر ندیدی که خداوند از آسمان آبی را فرستاد و همان روز در رگ و ریشه ها و منابع زیرزمینی دوانید و سپس با همان آب، همواره کشت­ها بیرون آورد؛ کشتی با رنگ های گوناگون و سپس آن کشت را می­خشکاند و می­بینی پس از سرسبزی زرد می­شود، آن گاه آن را کاهی می­سازد....
 
همین آیه در سوره حدید نیز تکرار شده است که هدف آن نشان دادن بیهودگی زندگی دنیا است. این آیه، معانی بسیار زیادی در خود دارد که تفسیر آن مجالی دیگر می­طلبد.
 
4 _ رنگ آبی
رنگ آبی، آرام و درون­گرا است؛ بیننده را به سوی خود می کشد و به خواب می برد. رنگ فضایی است و خداوند آن را برای آرامش بشر از رنج­ها و خستگی­ها آفریده است.
 
 رنگ آبی، دردهای سرطانی را تسکین می­دهد؛ برخلاف رنگ سرخ که آنها را زیاد می­کند. رنگ آبی، چشم را تقویت می­کند و رنگ مشترک آسمان و زمین است.
 
 رنگی است روشن و شفاف که نمی­توان آن را در تنگنایی متمرکز کرد.قرار گرفتن زیاد در برابر نور آبی، خستگی و ضعف می آورد و سرانجام خواب­آور است و دوای ناگواری­های ایجاد شده در اثر رنگ زرد است.
 
رنگ آبی تیره گون، رنگ سکون مطلق و استراحت شبانه است. رنگ آسمان، آرام بخش است. اثر آبی مانند اثر سیاه است. آبی، حرکت دورانی و درون­گرا دارد. در هنر «کهن گرا»، رنگ فضایی و الهی و آسمانی بوده است.
 
 در مسیحیت، حضرت مریم را در لباس سرخ یا نارنجی «زمینی» و زیر پوشش آبی یا سبز «الهی» نشان می­دهند.متمرکز شدن در آبی، موجب تمرکز فکری می­شود.
 
 آبی، رنگی مطلق و سازش کار است؛ به ویژه وقتی که به خاکستری می­گراید. آبی، رنگِ زمستان و نماد سردی آن است. رنگ آبی بسان آب، بی­طعم است.
 
رنگ آبی در قرآن
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها (25) «آیا نظر نکرده‌اى که خدا از آسمان، آبى فرو فرستاد، به وسیله آن محصولاتى که رنگ‌هایش متفاوت است (از زمین) خارج ساختیم»
 
امام صادق (ع) در کتاب توحید مفضل با اشاره به رنگ کبود آسمان در شب می‌فرمایند: «پس تفکر کن که چگونه رنگ آسمان را کبود مایل به سیاه قرار داد که نگاه کردن مکرر به آسمان به دیده ضرر نرساند...»
 
رنگ آبی در اسلام
همانگونه که خواندید رنگ آبی آسمان باعث ایجاد آرامش و تسکین روح و جسم انسان میشود از این رو خداوند آسمان را که مدام در معرض دید انسان است به این رنگ آفریده تا باعث آرامش روحی و فیزیولوژی انسان شود.
 
استفاده از رنگ آبی در روانشناسی نیز بسیار توصیه میشود زیرا همانگونه که گفته شد رنگ آبی باعث القای آرامش، تسکین و تمرکز میشود. استفاده از رنگ آبی در مسجد با ذات مسجد که جایگاهی برای تمرکز کردن برای ارتباط خالص با پروردگار است هماهنگ است.
 
 و از طرفی نیز فضای آرامش بخش تری نسبت به سایر رنگ ها در مسجد ایجاد میکند. استفاده از رنگ آبی برای فرش سجاده ای مسجد و نمازخانه، برای رنگ پرده ، درب و پنجره نیز انتخاب بسیار خوب و کارآمد خواهد بود.
 
گرچه در این آیات، سه رنگ سفید و سرخ و سیاهِ کوه‌ها را ذکر کرده است ولى با تعبیر «مُخْتَلِفاً أَلْوانُها» اشاره مى‌کند که کوه‌ها منحصر در این سه رنگ نیستند.
 
5 _ رنگ بنفش
رنگ بنفش نیز تا اندازه ای خواب آور است و در درونش، جوهر اندوه و خودگرایی مقبول کننده دارد. توان فعالیت دارد و رنگی معتدل است. در چین­کهن، رنگ لباس عزاداران بوده است.
 
 بنفش چون به سیاهی گراید، قهوه­ای می­شود که رنگ پاییزی است. بنفش، رنگ ناباوری، تردید و نفاق است.ظاهری زیبا و گیرا دارد و درونی غمناک و عقده­ای. طعم بنفش، گَس است و رنگ قهوه­ای، طعم تلخ دارد.
 
6 _ سفید و سیاه
در قرآن آمده است: کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتّی یَتَبَیّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ اْلأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ اْلأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ (26) بخورید و بیاشامید تا بر شما رشته «خط» سفید از رشته «خط» سیاه بامدادی آشکار شود.
 
در مورد سفیدی (رستگاری) و سیاهی (گمراهی) چهره­ها در قیامت نیز گفته شده است: یَوْمَ تَبْیَضّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدّ وُجُوهٌ .روزی که گروهی روسفید و گروهی روسیاه باشند. (27)
 
همچنین در قرآن، درباره کسانی که پیوسته گناه می کنند، می­خوانیم: «... کَأَنّما أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِنَ اللّیْلِ مُظْلِمًا... ؛ گویی صورت آنها را پاره های تاریک شب پوشانیده است ». (28)
 
در جایی دیگر، سفیدی چشم حضرت یعقوب، نماد حزن دانسته شده است: وَ تَوَلّی عَنْهُمْ وَ قالَ یا أَسَفی عَلی یُوسُفَ وَ ابْیَضّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظیمٌ.(29) و روی از آنان بگرداند و گفت: ای دریغ از یوسف، و دیدگانش از غم سپید شد و دل از غم آکنده داشت.
 
در آیاتی که معجزه­های حضرت موسی(ع) آمده است، یکی از معجزه­های نه گانه ایشان، روشن و سفید شدن دست حضرت موسی از نور بود: «وَ نَزَعَ یَدَهُ فَإِذا هِیَ بَیْضاءُ لِلنّاظِرینَ؛ و دست خویش را بیرون آورد، همه دیدند که سفید و روشن بود». (30)
 
 همچنین آمده است: «وَ أَدْخِلْ یَدَکَ فی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ... ؛ دستت را در گریبانت فرو بر ، «سفیدی» درخشنده و بدون آزاری برون آید». (31)
 
خداوند در آیه 32 سوره قصص می فرماید: «اسْلُکْ یَدَکَ فی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ... .» در سوره طه نیز چنین آمده است:
 
وَ اضْمُمْ یَدَکَ إِلی جَناحِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ. (32) دستت را در پهلوی خود ببر تا سفیدی «نورانی» بدون آزاری بیرون آید.
 
همچنین درباره ویژگی نعمت های بهشتی و حوریانی که در خدمت مؤمنان و صابران در دنیا هستند، می­فرماید: «بَیضاءَ لَذَّةٍ لِلشّارِبینَ؛ آبی زلال و لذت بخش برای نوشندگان­اند.»(33)
 
 در این آیه، سفیدی به معنای نماد صافی و زلالی آب آمده است.(34) یا «وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطّرْفِ عینٌ کَأَنّهُنّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ؛ و نزد آنان غمزه کنانی هستند از سفیدی، بسان سفیده تخم مرغ دست نخورده­اند». (35)
 
این توصیف در جاهای دیگر قرآن، به گونه های دیگری بیان شده است: «کَأَنّهُنّ الْیاقُوتُ وَ الْمَرْجانُ» (36) یا «کَأَمْثالِ اللّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ» (37) که صفات حوریان بهشتی است.
 
 «حور» جمع احور یا حوراء است و به کسی گفته می شود که سیاهی چشمش بسیار سیاه و سفیدی آن بسیار سفید باشد. تضاد سیاهی و سفیدی شدید در واژه «حور» مستتر است.
 
7 _ رنگ سیاه (مسوّده)
سیاه در قرآن بیشتر برای وصف حالت مشرکان آمده است. در سوره زخرف آمده است: وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرّحْمنِ مَثَلاً ظَلّ وَجْهُهُ مُسْوَدّا وَ هُوَ کَظیمٌ. (37)
 
و چون به یکی از ایشان مژده می­دهند به آنچه برای خداوند مهربان نسبت می­دهد، رویش تیره و سیاه می گردد، درحالی که خشم خود را فرو می­خورد.
 
همچنین آمده است: وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِاْلأُنْثی ظَلّ وَجْهُهُ مُسْوَدّا وَ هُوَ کَظیمٌ. (38) :و چون به یکی از آنها مژده داده می شود که فرزندش دختر است، چهره­اش سیاه شود و در دل خشمگین گردد.
 
همچنین درباره دروغ­گویان گفته شده است که در روز رستاخیز، چهره آنان سیاه می­شود: وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ تَرَی الّذینَ کَذَبُوا عَلَی اللّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدّةٌ أَ لَیْسَ فی جَهَنّمَ مَثْوًی لِلْمُتَکَبِّرینَ. (39)
 
در روز قیامت، تکذیب­کنندگان خداوند را می­بینی که رویشان سیاه است. آیا در دوزخ جایی برای متکبران وجود ندارد؟
 
این سیاهی چهره، دلیل بر گمراهی آنان است و دروغ­گویان همواره دغل­کارند؛ چنان که حافظ می­گوید: «تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
 
به بیان دیگر، در قیامت ظاهر و باطن یکی می شود و آنان که قلبی تیره داشته­اند، صورتی سیاه و تاریک خواهند داشت و کسانی که دل­هایشان از نور ایمان روشن بوده است، چهره­هایشان نیز نورانی خواهد شد.
 
8 _ لَون و اَلوان و صِبغ و صبغَه
افزون بر موارد یاد شده که خداوند، رنگ را با صفت یا نامشان آورده است، در برخی آیه­ها نیز از لون یا الوان، به معنای رنگ استفاده شده است.
 
هدف قرآن، یادآوری رنگ های مختلف و گونه­گونی در رنگ ها است که نام بردن از رنگ ها، محدودیت ایجاد می­کرد و این محدودیت، بیانگر منظور خداوند نبود.
 
 واژه لون، به معنای رنگ یا درجه ای از کیفیت یک رنگ است. در سوره فاطر افزون بر یادآوری گوناگونی رنگ­ها، نکته­های علمی زیادی درباره رنگ­ها نهفته است:
 
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَ غَرَابِیبُ سُودٌ. (40)
 
آیا ندیده­ای که خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد. پس به آن آب، میوه هایی از زمین  بیرون آورد که رنگ های مختلفی دارند و از کوه ها، راه های سفید و سرخ با رنگ های گوناگون و سیاه تیره پدید آوردیم؟
 
این گونه­گونی رنگی را که دلیلِ یگانگی او است، در انسان ها و حیوانات نیز پدید آورده است: «وَ مِنَ النّاسِ وَ الدّوَابّ ِ وَ اْلأَنْعامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ؛ و از آدمیان و جانوران و چارپایان به رنگ های گوناگون آفریدیم». (41)
 
در جایی، این گوناگونی رنگی به هر چه در زمین است، تعمیم داده شده است: وَ ما ذَرَأَ لَکُمْ فِی اْلأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوانُهُ إِنّ فی ذلِکَ َلآیَةً لِقَوْمٍ یَذّکّرُونَ. (42)
 
و نیز آنچه برایتان در زمین آفریده، در رنگ های گوناگون است که در این نشانه ای برای پندگیرندگان است. همچنین درباره گوناگونی رنگ عسل آمده است:
 
یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فیهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ إِنّ فی ذلِکَ َلآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکّرُونَ. (43) از شکم آنها نوشابه ای با رنگ های گوناگون  بیرون می­آید که در آنها برای مردم شفا نهفته است. بی­گمان، در این امر نشانه ای برای اندیشه­کنندگان وجود دارد.
 
در قرآن، رنگ های مختلف زراعت ها، نشانه هایی برای خردمندان و دگرگونی زبان ها و رنگ های مردمان، نشانه هایی برای دانشمندان دانسته شده است:
 
وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ إِنّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ لِلْعالِمینَ. (44)  از نشانه های او، آفرینش آسمان ها و زمین و گوناگونی زبان ها و رنگ های شما است. بی­گمان در این، نشانه هایی برای دانشمندان است.(45)
 
در آیه­های دیگری، خداوند از صبغ و صبغه نام می­برد که گویا منظور، رنگ به معنای مطلق آن است؛ نه گوناگونی طیف رنگی یا مادی بودن آن.
 
خداوند در سوره بقره می فرماید: « صِبْغَةَ اللّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ؛ رنگ خدایی را بپذیرید و چه کسی در رنگ بهتر از خداوند است و ما او را می­پرستیم». (46)
 
در اینجا، رنگ به معنای دیگری به کار رفته است که همان خدایی­شدن است. بنا بر حدیثی از امام صادق(ع)، مؤمنان هنگام «میثاق» یا «عهد ازلی»، رنگ ولایت الهی را به خود گرفته اند. در جای دیگر می فرماید:
 
وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَیْناءَ تَنْبُتُ بِالدّهْنِ وَ صِبْغٍ لِْلآکِلینَ. (47) و از کوه سینا، درختچه ای بیرون می­آورد که روغن و رنگی برای خورندگانش می­دهد.
 
هر یک از رنگ ها، از نظر روان شناختی و جامعه شناختی دارای جاذبه ای خاص و آثار مختلف روانی و اجتماعی هستند. در اسلام، از رنگ سفید بسیار تعریف شده است.
 
 پیامبر اسلام، بر پوشیدن لباس­های سفید سفارش می­کند و می­فرماید: «البسوا البیاض فَاِنَّهُ اَطْیَبُ واطهرلکم؛ لباس سفید رنگ بپوشید؛ زیرا دل­نشین­تر و پاکیزه­تر است».(48)
 
در احادیث معصومین­(ع) به پوشیدن لباس­هایی با رنگ­های سبز، آبی سبز، حنایی، گلی، زرد، قهوه­ای، گلی سیر و عدسی بسیار سفارش شده است. پیشوایان دینی در پوشش­هایشان از این رنگ ها استفاده می­کردند و پیروانشان را نیز بدان فرامی­خواندند. (49)
 
لباس سفید رنگ، گرما را دور می­کند و رنگ سبز به انسان آرامش می­بخشد؛ رنگ زرد شادی می آفریند و رنگ آبی، فضای روحانی و معنوی به وجود می­آورد.
 
در مقابل، در اسلام از رنگ سیاه و تیره بسیار نکوهش شده است. حتی از پوشیدن آن، به شدت نهی شده است. در ادامه به چند روایت اشاره می­شود:
 
الف) «لا تلبسوا السَّوادَ فَأِنَّهُ لِباسُ فِرْعَوْنَ؛ لباس سیاه رنگ نپوشید؛ چون لباس سیاه رنگ، لباس فرعون بوده است».(50)
 
ب) «لایصلی فیه؛ نماز را در لباس سیاه رنگ نخوانید». (51)
 
ج) «لا یُحرِمُ فی الثَّوبِ الاَسوَد؛ محرم شدن در لباس سیاه رنگ جایز نیست. »(52)
 
د) «لایکفن به المیت؛ مرده را در پارچه سیاه رنگ کفن نکنید». (53)
 
در تاریخ آورده­اند فرعون­های مصر و حزب نازی آلمان به رهبری _هیتلر_ و حزب فاشیست ایتالیا به رهبری _موسولینی_، از رنگ سیاه به عنوان نماد پوشش استفاده می­کردند. عباسیان نیز برای نشان دادن قدرت طاغوتی­شان و نمایاندن خشونت خویش، این رنگ را نشانه خویش قرار داده بودند.
 
البته از نظر اسلام، پوشش­های گوناگون اشکالی ندارد؛ زیرا امام صادق(ع) می فرماید: «فَخَیْرُ لِباسِ کُلُّ زَمانٍ لِباسُ اَهْلِهِ؛ بهترین لباس در هر زمان (برای پوشش)، لباسی است که میان مردم آن زمان، معمول است».(54)
 
9 _ لباس سبز بهشتی
بر اندام بهشتیان، لباس هایی از حریر نازک سبز رنگ و از نوع دیبا است. انتخاب رنگ سبز برای لباس های بهشتی، دلیل نشاط­آور بودن آن است:
 
بهشتی ها این لباس های فاخرِ سبز رنگ و از نوع حریر را به تن می­کنند؛ در حالی که بر تخت ها تکیه کرده­اند و چه پاداش خوبی و چه جمع نیکویی. (55)
 
 
 
10 - رنگ کبود در روایات
در بیانات ارزنده امام صادق (ع)به مفضل به معنای مثبتی از این رنگ اشاره شده است. ایشان این‌گونه فرموده‌اند: «فکر فی لون السماء و ما فیه الصواب التدبیر. فإن هذا اللون أشد الألوان موافقة للبصر و تقویة حتی أن من صفات الاطباء لمن أصابه شئ و أصر ببصره إدمان النظر إلی الخضرة و ما قرب منها الی السواد و قد وصف الحذاق منهم کل بصره الإطلاع فی إجانة خضرإ مملوة ماء فانظر کیف جعل الله جل و تعالی أدیم السماء بهذا اللون الاخضر إلی السواد لیمسک الأبصارالمنقلبة علیه فلا ینکأ فیها بطول مباشرتها له...»؛
 
 در رنگ آسمان خوب فکر کن که موافق‌ترین رنگ‌هاست برای تقویت دیده و نور چشم تا آن‌جا که اطبا می‌گویند اگر کسی ضعف بینایی داشته باشد، باید مرتب و پیوسته در تغار کبود رنگی نگاه کند که پر از آب است.
 
 پس فکر کن که چرا خداوند رنگ آسمان را به رنگ سبز مایل به سیاه (کبود) قرار داده است که مکرر نگاه کردن به آن بر چشم‌ها ضرر نرساند. (56)
 
نتیجه:
آنچه از تأمل در آیات و روایات به وضوح به دست می‌آید این است که:
1- خداوند از آب بى رنگ و زمین یک رنگ، میوه‌هاى رنگارنگ مى‌آفریند.
2- خطوط و رگه‌هاى رنگارنگ در کوه‌ها تصادفى نیست.
4- رنگ سبز، رنگ بهشتى است.
5- رنگ سبز جز رنگ هایی است که بارها در قرآن به آن اشاره شده است . رنگ سبز جز زیبا ترین رنگ ها و نماد حیاط و امید به زندگی است. سبز نماد ایمان و اطمینان خاطر است. در اسلام رنگ سبز رنگ مقدسی است و اماکن مذهبی و مقبره امامان همگی با این رنگ آراسته شده اند.
6- رنگ زرد، چنانکه در روایات نیز آمده، مورد سفارش دین است.
7- رنگ‌ها، در روحیّه‌ى انسان تأثیر دارند.
8- خیر و شر مطلق نبودن رنگ‌ها :رنگ‌ها خیر و شر مطلق نیستند و هر رنگ دارای جنبه‌های روانی مثبت و گاه منفی در بسترهای متفاوت می‌باشد.
 
9 - انطباق وحی با واقعیت :قرآن انطباق وحی با واقعیت است و فطرت انسانی با کلام خداوند متعال همواره یک‌‌سو و هم‌جهت می‌باشد.
 
10 - بهترین رنگ از جانب خداوند:آخر کلام این‌که بهترین رنگ‌ها از جانب خداوند متعال در قرآن کریم این‌گونه معرفی شده است: «صبغة الله و من أحسن من الله صبغة و نحن له عبدون».(57) بهترین رنگ‌ها، رنگ خدایی است و ما بنده اوییم.
 
امام صادق (ع) در این زمینه فرموده اند: «الصبغة هی الإسلام؛ آن رنگ‌آمیزی، اسلام است»؛(58) و بندگی ما، تنها با رنگ خدایی معنا دارد و بس.
 
پی نوشت:
1.سید رضا پاک نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 4 و 5.
2.آیه 27 سوره فاطر
3-تفسیر نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 494
4.هنر چیست؟، ص 187.
5. آیه 31 سوره کهف
6. آیه 80 سوره یس
7.تفسیر نورجلد 7 - صفحه 563
8.الرحمن: 76
9.اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه، 1407ه_ . ق، چ 4، بیروت، ناشر دارالعلم للملایین، ج 4، ص 1366.
10.تفسیر نمونه، ج 23، صص 195 _ 196.
11. انسان: 21
12. کهف:31
13.شیخ صدوق، امالی، ص 38.
14. یس: 80
15. حج: 63
16. انعام:99
17. یوسف: 46
18. الرحمن: 62
19. تفسیر المیزان، ج 19، ص 222.
20.آیه 69 سوره بقره
21.تفسیر نورجلد 1 - صفحه 136
22. مرسلات: 32و33
23. روم: 51
24. آیه 21 سوره زمر
25. آیه 27 سوره فاطر
26. آیه 187 سوره بقره
27. آل عمران:106
28. آیه 27 سوره یونس
29. یوسف:84
30. شعرا: 33
16. نمل: 12
31. طه:22
32. صافات: 46
33. تفسیر المیزان، ج 17، ص 216.
34. صافات:48و 49
35. الرحمن:58
36. واقعه:23
38.زخرف:17
39.زمر:60
40. فاطر: 27
41. فاطر: 28
42. نحل:13
43. نحل: 69
44. روم: 22
45. همان، ج 18، صص 244 و245.
46. بقره: 138
47. مؤمنون: 20
48. وسائل الشیعه، ج 5، باب 14 از ابواب احکام ملابس، ص 26، ح 1؛ کافی، ج 6، ص 445.
49.فروع کافی، ج 6، ص 447 و وسائل الشیعه، ج 3، ص 358.
50.وسائل الشیعه، ج 5، ص 17.
51 . کافی، ج 3، صص 402-403.
52 . وسائل الشیعه،ج 12، ص 358.
53 . همان.
54 .همان، ج 5، ص 17.
55.انسان: 21 و کهف: 31.
56. بحارالانوار (توحید مفضل )، ج۳، ص۱۱۱.   
57. بقره/سوره۲، آیه۱۳۸.   
58. اصول کافی، ج۳، ص۲۳.
   
منابع:
سرشناسه : طوسی، محسن، تفسیر نمادهای دینی / محسن طوسی؛ تهیه کننده مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما. قم: دفتر عقل، 1386.مشخصات ظاهری : مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما؛ 1233.
https://www.sajadehnaghsh.com/fa/blog/details/1090
https://wiki.ahlolbait.com/آیه 31 سوره کهف
https://wiki.ahlolbait.com/آیه 27 سوره فاطر
https://wiki.ahlolbait.com/آیه 69 سوره بقره
https://wiki.ahlolbait.com/آیه 80 سوره یس
https://fa.wikifeqh.ir//روان شناسی رنگ


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط