سیاه‌ پوشی عاشـورایی

در آغاز ایام عزاداری ماه محرم و صفر، مراسمی با عنوان سیاه‌پوشان برگزار می‌گردد که عزاداران طبق تشریفات خاصی لباس عزا بر تن می‌کنند و در و دیوار اماکنی همچون حسینیه‌ها، تکایا و مساجد را سیاه‌پوش می‌کنند. پس با ما همــراه باشید با توضیح مختصری از مراسم سیاه‌ پوشی عاشـورایی.
سه‌شنبه، 24 مهر 1403
تخمین زمان مطالعه:
گردآورنده : ابوالفضل رنجبران
موارد بیشتر برای شما
سیاه‌ پوشی عاشـورایی
سیاه‌ پوشی
سیاه‌پوشی پوشیدن لباس سیاه و سیاه‌پوش کردن اماکن به ویژه در ایام محرم و صفر و شهادت اهل بیت(علیهم السلام) به نشانه عزاداری صورت می‌گیرد. در میان شیعیان این فرهنگ از صدر اسلام امری رایج بوده است. شواهد مختلفی در روایات معصومان مبنی بر تأیید این سنت وجود دارد.
فقهای شیعه از این جهت که سیاه‌پوشی برای عزاداری بزرگان دین مصداق تعظیم شعائر است، آن را مستحب دانسته‌اند. آنان کراهتِ پوشیدن لباس سیاه را که در برخی روایات وجود دارد مربوط به غیر عزاداری می‌دانند. فقهایی چون سید جعفر طباطبایی حائری، سید حسن صدر و میرزا جواد تبریزی در اثبات استحباب سیاه پوشیدن در سوگواری بزرگان دین آثار مستقلی نگاشته‌اند.
لباس سیاه به عنوان نماد بنی‌عباس نیز محسوب می‌شود. گروهی از تاریخ‌دانان، گرایش بنی‌عباس به عَلَم و لباس سیاه را به‌جهت نشانه قیام برای انتقام مصائب واردشده به اهل‌بیت(علیهم السلام) در دوران بنی‌امیه می‌دانند که با هدف همراه‌کردن محبان و شیعیان امامان(علیهم السلام) با خود با فریب و نیرنگی صورت گرفت. برخی علت صدور روایات در نهی سیاه‌پوشی از جانب ائمه(علیهم السلام) را جلوگیری از سوءاستفاده بنی‌عباس در آن برهه مه آلود جبهه حق و باطل دانسته‌اند. در آغاز ایام عزاداری ماه محرم و صفر، مراسمی با عنوان سیاه‌پوشان برگزار می‌گردد که عزاداران طبق تشریفات خاصی لباس عزا بر تن می‌کنند و در و دیوار اماکنی همچون حسینیه‌ها، تکایا و مساجد را سیاه‌پوش می‌کنند. در برخی شهرهای آذربایجان نیز آیینی با عنوان یقه‌بندان در ۱۲ محرم برگزار می‌شود و طی آن پیرغلامان و بزرگان جلسه، در حرکتی نمادین، دکمه‌های یقه عزاداران را که به نشانه فرد عزادار باز شده بود، می‌بندند.

رنگ سیاه، نماد عزاداری عاشورایی
پوشیدن لباس سیاه را امری دانسته‌اند که در عرف مردم نشانه عزا و ناراحتی است. به همین جهت شیعیــان و محبان اهل‌بیت(علیهم السلام) در ایام عزای بزرگان دین، به‌ویژه عـــزاداری امام حسیـــن(علیه السلام) پوشش ســــیاه بر تن می‌کنند و در و دیوار اماکنی چون مساجد، امام‌زاده‌هـــا، تکایا و حسینیـه‌ها را ســیاه‌پوش می‌کنند(ابوالحسنی، سیاه‌پوشی در سوگ ائمه نور، ۱۳۷۵ش، ص۵۱).
ویژگی دیگر رنگ سیاه را هیبت، سیادت و برتری دانسته‌اند. به عقیده ابوالحسنی بر اساس همین ویژگی است که پیامبر(صلی الله) و اهل‌بیت(علیهم السلام) در موارد خاص مثل غدیر، عمامه سیاه داشته‌اند و عمامه سادات نیز به پیروی از آن‌ها سیاه است(ابوالحسنی، سیاه‌پوشی در سوگ ائمه نور، ۱۳۷۵ش، ص۳۲-۳۷).

آیین‌های لباس سیاه عزا
در کتاب فرهنگ سوگ شیعی، عزاداران طی مراسمی در ایام عزاداری با آداب و تشریفات خاصی، لباس سیاه به تن کرده و در و دیوار اماکن را با پارچه‌هایی که معمولاً اشعار مرثیه، عبارات مذهبی، نام امامان و شهدای کربلا بر آن نقش بسته، سیاه‌پوش می‌کنند. به این مراسم سیاه‌پوشان گفته می‌شود(مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۲).
مراسم دیگری در برخی شهرهای آذربایجان همچون تبریز و خلخال با عنوان یقه‌بندان (به ترکی: یَخَه باغلاما) در روز سوم شهادت امام حسین(علیه السلام) در روز (۱۲ محرم) برگزار می‌گردد. در این مراسم، پیرغلامان به نشانه پایان عزاداری دهه اول محرم، دکمه یقه پیراهن سیاه عزاداران را که برای نشان دادن حالت فرد عزادار باز شده بود، می‌بندند(«یقه بند‌ان؛ آئین عزاداری شهر خلخال صفحه ۵۹).

مستحب بودن سیاه‌پوشی
پوشیدن لباس سیاه برای عزاداری بزرگان دین از مستحبات شرعی در مذهب تشیع است و فقیهان متعددی به جهت تعظیم شعائر الهی به آن فتوا داده‌اند. استفتائی از برخی مراجع تقلید شیعه صورت گرفته که طبق آن، پوشیدن لباس سیاه در عزاداری اهل‌بیت(علیهم السلام) مستحب شمرده شده است. در عمل نیز بسیاری از علما در ایام عزا لباس سیاه به تن می‌کردند. آیت‌الله مرعشی نجفی در وصیت‌نامه خود توصیه کرده لباس سیاهی را که در ایام محرم و صفر به تن می‌کرد همراه او دفن گردد(مرعشی نجفی، فرازهایی از وصیت‌نامه، ۱۳۸۱ش، ص۲۱.) لذا تأیید سیاه‌پوشی در سوگواری است و به دلیل تعظیم شعائر، سیاه‌پوشی خارج از حکم کراهت قرار می‌گیرد(ابوالحسنی، سیاه‌پوشی در سوگ ائمه نور، ۱۳۷۵ش، ص۲۰۴).

تاریخچه سیاه‌پوشی
رنگ سیاه را در بسیاری از ملل و فرهنگ‌ها رنگ عزا و سوگ می‌دانند. در ایران باستان نیز این رنگ نشانه عزا بوده و در آیین سوگ سیاوش (سیاوشان، سووَشون) سیاه‌پوشی جایگاه مهمی داشته است. حمدالله مستوفی (درگذشت: ۷۵۰ق) از مورخان دوره ایلخانی در کتاب تاریخ گزیده، پس از ذکر جریان کشته‌شدن سیاوش، لباس تیره پوشیدن و بلند کردن مو را از رسومات برجای مانده از عزای سیاوش می‌داند. شواهد مختلفی ارائه شده که در میان اعراب نیز رنگ سیاه به‌عنوان رنگ عزا مرسوم بوده است. گفته شده در عراق و بسیاری از مناطق دیگر، لباس سیاه از قرون اولیه هجری، علامت ماتم بوده است(استاد فقیهی، آل‌بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه، ۱۳۶۵ش، ص۸۰۹).

سیاه پوشی دوران آل بویه
بر اساس گزارش‌های تاریخی، فرهنگ سیاه‌پوشی، پس از امامان و در دوران غیبت کبرا، در میان شیعیان امری رایج بوده است. در دوران آل‌بویه، برگزاری مراسمات عزاداری اهل بیت(علیهم السلام) با لباس سیاه مرسوم بوده است. در الکامل فی التاریخ آمده است که نخستین عزاداری رسمی شیعیان برای امام حسین(علیه السلام) به امر معزالدوله دیلمی در سال ۳۵۲ق صورت گرفت و در این مراسم دستور داده شد زنان مویْ پریشان و رویْ سیاه کنند. در کتاب ادب‌الطّف شعری از شاعر قرن پنجم قمری نقل شده که مضمون آن به سیاه‌پوش‌شدن در عزای امام حسین(علیه السلام) اشاره دارد(کتاب الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۵۴۹).

سیاه پوشی شاهان صفوی
گفته شده خواجه علی سیاه‌پوش (درگذشت: ۸۳۰ق) از نوادگان شیخ صفی‌الدین اردبیلی و از اجداد شاهان صفوی، به دلیل اینکه دائماً در مراسمات عزاداری امام حسین(علیه السلام) لباس سیاه بر تن داشت، به این لقب مشهور شده است. پیترو دلاواله جهانگرد ایتالیایی در بازدیدی که سال ۱۰۲۷ق در دوران صفویه از اصفهان داشته است، عزاداری مردم در ایام محرم را همراه با سیاه‌پوشی توصیف کرده است(دلاواله، سفرنامه، ۱۳۷۰ش، ص۱۲۳).

سیاه پوشی دربار قاجار
کنت دوگوبینو نویسنده فرانسوی لباس امیران، وزیران و کارمندان دوره قاجاریه در ایام عزاداری را سیاه و تیره توصیف می‌کند. وصال شیرازی (درگذشت: ۱۲۶۲ق) شاعر شیعهٔ این دوران ترکیب‌بند عاشورایی خود را با عبارت «این جامۀ سیاه فلک در عزای کیست؟» آغاز کرده است. چارلز جیمز ویلز پزشک انگلیسیِ دوره قاجار در ایران نیز گزارش کرده است که لباس رسمی عزاداری محرم و صفر در این دوران لباس سیاه بوده است و بیشتر مردم، از آغاز محرم، لباس سیاه می‌پوشیدند(کتاب تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجاریه، ۱۳۶۳ش، ص۲۶۵).

در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و راهنمایی اساتید معظم و ارجمند خود در تعلیم و تربیت، در کنار برقراری رابطه صمیمی و دوستانه و ایجاد فضایی به دور از تشریفات، برای کسب هنر و دانش تاریخ هنر جهانی اسلام، بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی، استاد عبدالرسول یاقوتی تقدیر و تشکر نمایم. از خداوند متعال برای این اساتید عزیزم، سلامتی، موفقیت و همواره شاگرد پروری را مسئلت دارم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
 
© 
کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.






ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط