سبک شناسي شعرکمال الدين اسماعيل اصفهاني (خلاق المعاني )(2)

اشاره کمال اسماعيل به بروج دوازده گانه ، منازل قمرو بازي و هنرنمايي با صاطلاحات دشوارنجومي نظير:ارتفاع ، اتصال ، کف الخضيب و ... هنرمندانه صورت گرفته است . همچنين ترکيباتي از قبيل : بريد گردون ، تتق مينا ،چشمه طباخ ، حقه پيروزه رنگ ، سرمه دان چرخ ، قراضه هاي نجوم و غيره فراوان يافت مي شود . اين ترکيبات تلفيقي ، از مصطلحات نجومي با رنگ ادبي است .
سه‌شنبه، 18 آبان 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سبک شناسي شعرکمال الدين اسماعيل اصفهاني (خلاق المعاني )(2)

سبک شناسي شعرکمال الدين اسماعيل اصفهاني (خلاق المعاني )(2)
سبک شناسي شعرکمال الدين اسماعيل اصفهاني (خلاق المعاني )(2)


 

نويسنده:پوران يوسفي کرماني*




 

 

اصطلاحات موسيقي
 

مطرب ،انصاف درين مجلس هم زحمت ماست
ليک هم خوش نبود از دف و نايي خالي

 

 

اصطلاحات فلسفي :
 

با ترهات حکمت يونان ترا چکار ؟
بس نيست کت نبي و نبي هر دو مقتد است ( ديوان ص 19 )

 

 

اصطلاحات رياضي :
 

صرير کلک تو چون از غنون نواز شود
ز شوق گردد جذر اصم به طبع سميع ( ديوان ، ص 352 )

 

 

اصطلاحات نرد و شطرنج :
 

همه تن استخوان چون اسب عاجست
که در شطرنج جفت شاه باشد (ديوان ،ص 690 )

 

نرد و شطرنج به دست آيد و درشيوه خويش
راستي نيست هم از برگ و نوايي خالي
( ديوان ، ص 704 )

 

اصطلاحات طبي :
 

دق او ظاهرست و خوردن آب
بر تواتردليل استقاست
( ديوان ، ص 356 )

 

 

اصطلاحات نجومي :
 

به طرف جبهه براکليل دارد از پروين
و گرچه هست به صوت چو فرقدان نرگس
( ديوان ، ص 101 )

 

هر اقتصاد که قرآن سعود را باشد
ز اتصال بدين حضرت همايون باد
( ديوان ، ص 570 )

اشاره کمال اسماعيل به بروج دوازده گانه ، منازل قمرو بازي و هنرنمايي با صاطلاحات دشوارنجومي نظير:ارتفاع ، اتصال ، کف الخضيب و ... هنرمندانه صورت گرفته است .
همچنين ترکيباتي از قبيل : بريد گردون ، تتق مينا ،چشمه طباخ ، حقه پيروزه رنگ ، سرمه دان چرخ ، قراضه هاي نجوم و غيره فراوان يافت مي شود . اين ترکيبات تلفيقي ، از مصطلحات نجومي با رنگ ادبي است .

بريد گردون هر روز از دگر منزل
به خدمت آمده با مژده دگرگون باد
( ديوان، ص 571 )

قرن ششم عصر ترويج معارف ديني و قرآني است . تعصبات و جدال هاي عالمان ديني زمينه رشد و پرورش اين گونه معارف را فراهم مي ساخت . آيات ، احاديث و اخباري که در اشعار کمال آمده ، دليل مهارت وي در علوم ديني و زبان عربي است :

بخواندند جاسوا خلال الديار
محابابند هيچ بر اوليا
(ديوان ، ص 254 )

برعزم قاب قوسين اندر دمي لطيف
چون تير بر گذشته زافلاک چنبري
(ديوان ، ص 3 )

چل روز از آن سبب گل آدم سرشته شد
تا قصر دين بخشت وجودت شود تمام
(ديوان ، ص 3 )

تشبيه دراشعارکمال اسماعيل به جهت مشبه به هاي متنوع و تازه ازجايگاه ويژه اي برخورداراست .او که شاعري صورتگر است به فرم بيان بسياراهميت مي دهد و اغلب موضوع واحدي را به طرق مختلف و اشکال گوناگون مي پرورد .

درياي وحي را شده غواص جبرئيل
جوهر کلام حق و زبان تو جوهري
(ديوان ،ص 3 )

رخي چنان که زخورشيد و ماه نتوان کرد
خطي چنان که زمشک سياه نتوان کرد
(ديوان ،ص 698 )

در اين دوره تصوير ساده و محسوس به تصويرپيچيده و انتزاعي بدل مي شود و ايجاز و اختصارجاي گستردگي و تفضيل را در تصاويرشعري مي گيرد صور خيال در اين دوره با مضامين جديد ، گرايش به استعاره و رمزي شدن دارد .استعاره يکي از هنرمندانه ترين فنون ادبي است که در ديوان اشعار کمال بيشتر از نوع مکنيه تخييليه است .

دردست عقل ،نورمساعي تو چراغ
بر کام نفس ، حکم مناهي تو لگام
(ديوان ،ص 2 )

به دست تيغ ،گريبان زندگي شده چاک
به پاي عمر،درافتاده دامن خذلان
(ديوان ، ص 37 )

به چشم عقل ، ببين و به ذوق جان درياب
کزين لذيذتر و خوب تر تواند بود
(ديوان ، ص 21 )

يکي از مشخصات شعر کمال به کار بردن صنايع بديعي و فنون مختلف فصاحت و بلاغت است . در اينجا فقط به چند نمونه اشاره مي شود :
 

ارسال المثل :

 

تنگ بد جاي موش در سوراخ
بست جاروب نيز بر دنبال
(ديوان ، ص 614 )

 

لف و نشر :
 

قد بلند و رخ خوب ، سرو و گل را هست
و ليک هيچ دو را حسن و لطف آن تو نيست (ديوان ،ص 269 )

ايهام :
 

درچشم اين گرفته وطن جان ازرقي
در بند موي آن دل قطران شده اسير

 

 

ايهام در دو کلمه ازرقي :
 

1 ـ کبودي و نيلگوني
2 ـ نام شاعر معروف
و قطران :
1 ـ نام شاعر معروف
2 ـ روغني سياه که از سرو کوهي مي گيرند)مي باشد .
«کمال الدين از سخنوران و قصيده سرايان بزرگ است که غزليات و رباعيات نغزي دارد اين سخنور در دو صنعت ايهام و حسن تعليل مهارت بي مانندي دارد و حافظ از لفظ استوار و اين دو صنعت ظريف کمال تاثير و الهام گرفته است »
لحن موسيقي کلام شاعران بازتاب روح و روان آنهاست و راهي به سوي شخصيت پر رمز و رازشان است .تناسب اوزان و معاني ، گزينش الفاظ استوار و سنگين ، بازي با رديفهاي متنوع ،کاربرد صنايع بديعي و معنوي به اشعارکمال اسماعيل شکوهي خاص بخشيده است .دراشعار وي بحورناموزون و نامطبوع گذشته چون بحر قريب که اشعراني چون ناصرخسرو به کار برده اند مشاهده نمي شود .کمال تنهيتهاي خود را دربحرشاد هزج و نغمه هاي غم انگيز مرآثي را دربحرمحزون رمل سروده ، که مرثيه هاي او تداعي گرآه جگر سوز پدري داغ ديده است .
يکي ازجنبه هاي هنرنمايي کمال اسماعيل انتخاب رديفهاي متنوع و دشواري است که در تمامي موارد به خوبي ازعهده برآمده و به کمک آنها به شعر خويش سحر و جاذبه اي کم نظير بخشيده است . و بيشترين نوع رديف در شعر کمال از نوع رديفهاي اسمي ( نرگس ، شکوفه ) رديفهاي فعلي ( نمي پردازد ،همي کوشيد ) و رديفهاي طولاني ( پديد نيست ،مبادا هرگز ) است .
« بعد از خاقاني اگر به ديوان کمال الدين اصفهاني نگاه کنيم مي بينيم رديفهاي اسمي زياد تر دارد و از نظر نوع اسمهايي که در رديف قرار دارد تازگي دارد .ازقبيل : شکر ، نرگس و گلزار . اين رديفهاي اسمي اغلب جامد و ايستايند و بيشتر براي نمايش دادن قدرت شاعري گويندگان بوده است و نيز رديفهاي فعلي سبب شده که به طور کلي تصويرهاي شعري ، در شعر دوره هاي بعد خلاصه و کوتاه شود و استعاره ها و اضافه هاي تشبيهي جاي تشبيهات دقيق و کامل دوره قبل را بگيرد »( موسيقي شعر ، 1368 ، ص 153 ـ 412 ) کمال اسماعيل با به کارگيري انواع متنوع جناس در ديوان خود نمونه هاي بسيارنغزو بديعي از اين صنعت ادبي را به نمايش گذاشته است . يکي اززيباترين جلوه هاي جناس در شعر او مربوط به جناس زايد است .
جناس زايد

 

مخر غرور دم صبح و دم شب ، زنهار
نه مرغ زيرکي ؟ از راه دام و دد برخيز
(ديوان ،ص 25 )

 

جناس تام :
 

اصلشان چون ز خطا باشد بر اصل خطا
لاجرم بوسه بها جزو خطا مي خواهند
(ديوان ،ص 709 )

آميزش مفردات و مرکبات عربي با زبان پارسي در اين دوره بيش از هر زماني شدت يافت . شاعران و نويسندگان علاوه بر کاربرد اصطلاحات علمي و صنايع بديعي از لغات و ترکيبات و اصطلاحات زبان عربي استفاده مي کردند و اين امر باعث تکلف و پيچيدگي زبان مي شد کاربرد لغات ،اصوات ،ترکيبات و جملات عربي به وفور در اشعارکمال يافت مي شود . از ويژگيهاي مهم در زبان شعر کمال نشانه هاي قدمت مي باشد که عبارتند از :
استعتمال لغات کهن دري : فش ، ايرا ، ايرمان ،ايهمه ، نهمار و ...
استعمار لغات فارسي سره :خارپشت ، نهتبن ،اژدرها ،خروه وار ،آرنگ و ...
استعمال لغات مهجور :خايسک ،اهريان ، زاستر و ...

نتيجه گيري :
 

کمال اسماعيل در آفريدن معني تازه و خلق لفظ ، باريک انديشي و نازک بيني ويژه اي از خود نشان داده است به همين سبب او را اخلاق المعاني لقب داده اند .عمده شهرت و قدرت او در قصيده رسايي ، به خصوص قصيده هاي مردف است اکثر قصايد و رباعيات و غزليات او داراي رديف هستند و اين نشان دهنده قدرت تخيل شاعر براي خلق خيالي بديع و تصويرهاي تازه است . او در سرودن شعرهاي ستايشگرانه استعداد سرشاري داشته و در تمام موضوعهاي شعر از رثا ، شکايت ، فخر ،توصيف ، هجو ، هزل ، پند و اندرز مهارت و تبحر داشته است .کمال صور خيال خود را بيشتر بر پايه اصطلاحات علمي بنا مي سازد و درميان فنون ادبي به استعاره مکينه و تشبيهات تازه بسيارنظرداشته است اين تشبيهات و استعارات لطيف نتيجه احساس و قوت تخيل اوست همچنين اوزان مطبوع ، بازي با رديفهاي متنوع و دشوار که دليل توانايي طبع فياض کمال است .تاثير موسيقي کلام با به کارگيري تسجيع ، تجنيس و تکراردرشعراو قابل توجه مي باشد همگام با کاربرد اصطلاحات علمي مسائلي از قيبل سنن اجتماعي و اعتقادات مردمي ، فلسفه ، پزشکي ، هنجارهاي اجتماعي، انواع بازيها از قبيل نرد و شرطنج همراه با دردهاي مردمي شعر شاعر را به دانشنامه اي بدل ساخته که بازتاب فرهنگ اوست و به خوبي مي توان از روزنه شعرش به اجتماع قرن ششم نگريست و بسياري آن روزگاررا احساس نمود .

 

پی نوشت ها :
 

عضو هيات علمي واحد انار کرمان
 

فهرست منابع و ماخذ:
1ـ تاريخ ايران کمبريج ، با سورث ، سي . آ ، گرد آورنده جي . آ . بويل ( 1366 ) ، ج پنجم ، مترجم حسن انوشه ، تهران انتشارات امير کبير .
2 ـ تحول شعر فارسي ، موتمن زين العابدين ، ( 1339 ) ، چاپ کتابفروشي حافظ و مصطفوي .
3 ـ حافظ نامه ، خرمشاهي ، بهاء الدين ( 1367 ) چاپ اول ، تهران ، انتشارات سروش .
4 ـ ديوان ، کمال الدين اسماعيل،اصفهاني ، ( 1348 ) به اهتمام حسين بحرالعلومي ، تهران انتشارات دهخدا .
5 ـ ديوان ، سيد حسن غزنوي ، ( 1362 ) چاپ دوم ،تصحيح محمد تقي مدرس رضوي ، تهران و انتشارات اساطير .
6 ـ سبک شناسي شعر ، شمسيا ، سيروس ، ( 1376 ) ، چاپ سوم ، تهران ، انتشارات فردوس .
7 ـ سير رباعي در شعر ، شمسيا سيروس ، ( 1363 ) ،تهران ،انتشارات آشتياني
8 ـ سيرغزل درشعرفارسي ،شمسيا سيروس ، ( 1369 ) چاپ دوم ، تهران ، انتشارات فردوس.
9 ـ فنون بلاغت و صناعات ادبي ، همايي ، جلال الدين ، ( 1363 ) چاپ دوم ، تهران ، نشر توس .
10ـ کليات سبک شناسي ، شمسيا ، سيروس ، ( 1366 ) چاپ اول ، تهران ، انتشارات فردوس .
11 ـ موسيقي شعر ، شفيعي کدکني ، محمدرضا ، ( 1368 ) ، چاپ دوم ، تهران ، انتشارات آگاه .
نشريه پايگاه نور ،شماره 11.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط