رژيم حقوقي درياي خزر(1)

مقاله حاضر به بررسي وضعيت استراتژي درياي خزر با توجه به قراردهاي 1921-1940بين ايران و شوروي ،وضعيت اين درياچه بعد از فروپاشي شوروي ، نظرات کشورهاي تازه استقلال يافته از قبيل آذربايجان ،ترکمنستان و قزاقستان بعد از 1990مي پردازد .ازديگر مسائل مهم مورد بحث در اين مقاله پرداختن به تاکيد ايران به تقسيم عادلانه براساس سهم 20% و نظر سه کشور مذکور بخصوص آذربايجان بر تقسيم درياي خزر و همچنين دخالت آمريکا بر بين المللي کردن اين درياچه براساس کنوانسيون هاي حقوقي درياي 1982و درياي آزاد 1958مي باشد.
يکشنبه، 30 آبان 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رژيم حقوقي درياي خزر(1)

رژيم حقوقي درياي خزر(1)
رژيم حقوقي درياي خزر(1)


 

نويسنده:دکتر علي قاسميان




 

چکيده :
 

مقاله حاضر به بررسي وضعيت استراتژي درياي خزر با توجه به قراردهاي 1921-1940بين ايران و شوروي ،وضعيت اين درياچه بعد از فروپاشي شوروي ، نظرات کشورهاي تازه استقلال يافته از قبيل آذربايجان ،ترکمنستان و قزاقستان بعد از 1990مي پردازد .ازديگر مسائل مهم مورد بحث در اين مقاله پرداختن به تاکيد ايران به تقسيم عادلانه براساس سهم 20% و نظر سه کشور مذکور بخصوص آذربايجان بر تقسيم درياي خزر و همچنين دخالت آمريکا بر بين المللي کردن اين درياچه براساس کنوانسيون هاي حقوقي درياي 1982و درياي آزاد 1958مي باشد.

مقدمه
 

با توجه به تغيير و تحولات نظام بين الملل از سال 1990و از ميان رفتن نظام دو قطبي با فروپاشي شوروي سابق و همچنين استقلال کشورهاي آسياي ميانه ،هجوم شرکتهاي نفتي و بهربرداري بي حد و حصر از طلاي سياه اين منطقه ،آمريکا با همکاري دولت آذربايجان ،اين منطقه نفت خيز را به پايگاه نظامي تبديل نموده است.جورج بوش رئيس جمهور آمريکا به بهانه حمله به عراق دو هدف را دنبال مي کند . 1-تسلط بر انرژي خليج فارس و درياي خزر 2-انحراف افکار عمومي مردم آمريکا .با توجه به مشکلات اقتصادي و تنش هاي سياسي که درون جامعه آمريکا بخصوص بعد از 11سپتامبر شکل گرفت،
*رژيم حقوقي درياي خزر آمريکا بعد از فروپاشي شوروي با انجام رزمايش هاي نظامي در منطقه با کشورهاي پاکستان ،افغانستان ،جمهوري آذربايجان ،قطر بحرين ،کويت ،اسرائيل ،ترکيه قدرت نظامي خود را به نمايش مي گذارد .برپايه بيانيه وزارت دفاع آمريکا در سال 1991در مجله تايم ،اعلام شده است که کل هزينه جنگ براي آمريکا و متحدانش چهل و هفت ميليارد و پانصد ميليون دلار و خسارت وارده بر عراق بالغ بر صد ها ميليار دلار برآورد شده است . آمريکا در راستاي کوشش هايش به منظور تحقق بخشيدن به نظام تازه جهاني در چارچوب نظام تک قطبي اهميت زيادي بر کنترل منطق برخوردار از منابع کمياب -يعني خليج فارس ودرياي خزر -قائل است و هرگونه دخالت ايران در درياي خزر مسلما مورد پسند آمريکا نمي باشد .از سال 1990 تا امروز اين 5کشور آسياي ميانه حاشيه درياي خزر به دليل دخالتهاي آمريکا تاکنون نتوانسته اند به يک نتيجه نهايي برسند.
همچنين با دخالتهاي آمريکا در امر ايران حتي در ارتباط با خطوط لوله نفت از طريق ايران به اروپا علي رقم اينکه مناسب ترين مسير را براي انتقال نفت در کشورهاي حاشيه خزر را ايران دارد و يا به طريقه معاوضه ،تاکنون اين اجازه را به ايران نداده اند.

سوابق تاريخي و موقعيت جغرافيايي درياي خزر
 

درياي مازندران بزرگترين درياچه دنيا مي باشد که فاقد راه آبي طبيعي به درياي آزاد جهان مي باشد . اين درياچه در طول تاريخ اسامي متعددي داشته است . قديمي ترين نام اين درياچه «هيرکانا»بوده و نامهاي ديگر آن ،آبسکون ،طبرستان ،قزوين ،ديلم ،درياي گرگان ،ساري و درياي خزر مي باشند .امروزه رايج ترين نامي که بکار برده مي شود درياي خزر است .طول اين درياچه 1205تا 1280کيلومتر ،پهناي اين درياچه 202تا 554کيلومتر است.ژرفاي آب اين درياچه به طور متوسط 180متر و عمق گود ترين قسمت آن 980متر است که نزديک سواحل ايران قرار دارد .درياي خزر از لحاظ ژرفا به سه منطقه مشخص تقسيم مي شود:
1-بخش شمالي که کمترين عمق را دارد 50متر است .
2-بخش مرکزي که گودي آن در برخي نقاط تا 890مي رسد .
3-بخش جنوبي که شمال ايران مي باشد و980متر است.
با توجه به اينکه دريا خزر يک درياچه بسته مي باشد ،امروزه آمريکا و کشورهاي غربي در تلاشي هستند که اين درياچه را به صورت بين المللي در آورند تا از اين طريق بتوانند به ايران ضربه هاي اقتصادي و سياسي وارد نمايند .در مشرق درياي مازندران ،خليج کم عمق و بسيار شور (قره بغاز »قرار دارد .از آنجايي که هيچ رود ي به اين خليج نمي ريزد و سطح تبخير آن بسار بالا است،هميشه سطح آب آن از درياي مازندران پايين تر است و آب به سوي خليج «قره بلغاز »در جريان مي باشد.
امروز سطح خليج «قره بلغار »حدود چهار متر از سطح درياي خزر پايين تر است. درگذشته وضعيت اين خليج تاثير زيادي در امر تقليل سطح آب درياي خزر داشته است و مقامات روسي اقداماتي جهت تنظيم آب درياي مازندران با مسدود کردن دهانه خليج «قره بغاز »به عمل آوردند .ماهيهاي درياي مازندران عبارتند از :ازون برون ،اردک ماهي ،اس ماهي ،کپور ،سيم ،تاس ماهي کفال فاش،نيل ماهي ،زردک،مارماهي ،سوف ماهي و اسپلي مي باشد.

وضعيت حقوقي درياي خزر
 

فصل يازدهم معاده 1921ترتيبات قرار داد صلح ترکمنچاي مورخ (22،فوريه ،1828)ايران را از داشتن نيروي درياي خزر ،منع کرده بود و به ايران و روسيه بالسويه حق کشتيراني که شامل کشتي هاي جنگي نيز مي شود را ،عطا مي کند با اينکه حقوق ايران در درياي خزر به موجب قراردادهاي موجود ميان ايران و شوروي سابق به رسميت شناخته شد ،اما در واقع ايران يکسره از همه حقوق خود در آن دريا محردم گرديده بود . از لحاظ نظري در قرار دادهاي 1921و1940رژيمي حقوقي براساس مفهوم بهره برداري مشترک از دريا و منابع آن توسط ايران و همسايه ابر قدرتش به رسميت شناخته بود . متاسفانه در عمل شوروي در مظان اين اتهام قرار داشت که يک خط فاصل فرضي را پيشنهاد کرده است که از اين سو تا آن سوي دريا آخرين نقطه مرز ايران درشمال خاروي را در خليج حسين قلي (در مصب رود اترک )به انتهاي مرز شمالي باختر ايران در آستارا متصل مي کند .
ايران مجاز به نگهداري ناوگان و اکتشاف نفت و گاز در داخل خط فرضي نبود .سياست شوروي مانع از آن گرديد که در تمام دوران جنگ سرد ايران در درياي خزر کمترين نقشي داشته باشد .به هر حال تا پيش از سال 1991،ايران و اتحاد جماهير شوروي در ارتباط با درياي خزر همانند يک درياچه مشترک رفتار مي کردند و در آن هر حقي براي خود قائل بودند و براساس پيام دوستي سال 1921که حقوق کشتيراني مساوي براي طرفين در نظر گرفته بود روابط خود را پي ريزي کردند .در قرارداد تجارت و دريانوردي منعقده در سال 1940،حوزه ماهيگيري انحصاري براي هر يک از طرفين تا فاصله ده مايلي از خطوط ساحلي آنها مقرر گرديده بود . مواد12و 13از عهد نامه 1940بين ايران و شوروي -که قراردادبازرگاني و بحر پيماني ناميده مي شود -بر حق کشتيراني آزاد بين هر دو کشور در کليه نقاط درياي مازندران تاکيد نموده .در نامه هاي ضميمه عهد نامه 1940درياي مازندران به کرات (درياي ايران و شوروي )خوانده شده است.
طرفين متعاهدين بر طبق اصولي که در عهد نامه 26فوريه 1921بين ايران و شورئي اعلام گرديده است ،موافقت دارند که درتمام درياي مازندران کشتيهاي به جز کشتيهاي متعلق به ايران يا به شوروي و يا متعلق به اتباع دستگاههاي بازگاني و حمل و نقل کشوري يکي از طرفين متعاهدين که زير پرچم ايران يا پرچم شوروي سير نمايند ، نمي توانند وجود داشته باشند .
در ارتباط ر ژيم ماهيگيري ، قرار داد1940همچنين داراي مقررات روشن و صرف نظر از يک محدوده 10مايلي از نوار ساحلي -که به طور انحصاري از لحاظ ماهيگيري به طرفين تعلق دلارد -صيد ماهي در سراسر درياي مازندران براي هر دو طرف آزاد است ،يعني هر دو طرف خارج از 10مايلي مي توانند به طور مشاع استفاده کنند . طبق بند 4ماده 12قرارداد1940عبور مرور انواع ناوها ي جنگي در درياي مازندران آزاد است ولي لازم است قبل از حرکت براي انجام ماموريت در درياي خزر از طرف مقابل اجازه بگيرند.

2-وضعيت ژئوپولتيک
 

از نظر آمريکا درياچه خزر يکي از مناطق بسيار مهمي است که مي تواند پاسخگوي تقاضاي انرژي براي جهان باشد . در نتيجه آمريکا بعد دنبال اين است که اين منطقه استراتژيک را تحت کنترل خود در آورد. از طرف ديگر ميزان ذخائر نفت در حوزه درياي خزر روي هم به حدي است که مي توان آن را بعد از خليج فارس و سيبري ،سومين حوزه نفتي بزرگئ جهان منظور نمود . قزاقستان با حدود 50ميليلارد بشکه ذخائر شناخته شده نفت ،غني ترين کشور صاحب ذخائر در منطقه مي باشد .آذربايجان با 7،5ميليارد بشکه در مقام دوم و پس از آن به ترتيب ترکمنستان ،ازبکستان و روسيه قرار دارند.آقاي «راداش باندي »-حقوق دان آمريکايي -مي گويد «ايران و شوروي قصد ايجاد رژيم حاکميت مشترک را در درياي مازندران ندارند،
بلکه نظر اين دو کشور اين است که دست ديگران را از اين منطقه دور نگه دارند»
درهمان اجلاس «گلن ريس»که يکي از مقامات آمريکايي مي باشد -گفته است :«تقسيم مناطق دريايي تنها راه حل منطقي و عادلانه و عملي براي روشن شدن حقوق دول حاشيه درياي مازندران است.»وزير انرژي آمريکا «هيزل اوليري »گفته است :«منابع آمريکا در درياي خزر داراي دو جنبه مي باشد:
1-توسعه مشارکت در بازارهاي عرضه 2-بکار گرفتن توانايي هاي فني و مالي شرکتهاي آمريکايي براي استفاده از ذخائر فرا ساحلي که در آنجا مورد نياز مي باشد . موضع آمريکا نشان مي دهد که پيشنهاد فعلي روسيه براي حاکميت مشترک بر مرکز درياي خزر براي کساني که با منافع نفت و گاز سرو کار دارند ،بي مورد به نظر مي رسد.
در مورد ذخائر نفت خزر برآوردهاي گوناگون به عمل آمده که از 200ميليارد بشکه تا حداقل 30تا 40ميليارد تخمين زده مي شود و 90ميليارد بشکه رقمي است که بسياري از شرکت ها در منطقه به کار مي برند . با توجه به اينکه ايران و روسيه 70%ذخائر گاز طبيعي را دارا هستند مي توان اهميت اين منطقه را در دنياي انرژي دريافت.
به همين خاطر آقاي «هيزل اوليري »وزير انرژي آمريکا ،گفته است که توسعه مشارکت در بازار در درياي خزر از دهه 1970در برنامه ما بوده است . با اين حال برخي از ناظران آمريکايي در امر ژئو پولتيک ترکيبي از دو مخزن انرژي در پدرياي خزر و خليج فارس را «بيضي استراتژيک انرژي »ناميد ه اند که ايران در ميان اين دو مخزن قرار دارد.
آمريکا به آرامي يه منطقه خزر آسياي مرکزي جنبه هاي نظامي داده است و عملا راه را براي گسترش ناتو به سوي خاور تا به منطقه هموار مي سازد. در همان حال آمريکا موفق شده است اسرائيل را از راه يک قرارداد همکاري نظامي با ترکيه و ترتيباتي که با جمهوري آذربايجان صورت گرفته است،از در پشتي به منطقه خزر بياورد. اين تحول راه را براي مشارکت اسرائيل در ترتيبات نظامي که ناتو ممکن است براي منطقه خزر -آسياي مرکزي در نظر گيرد ، هموارمي کند. مقامات رسمي در آمريکا و در ناتو مکرر گرفته اند که مي خواهند روسيه در ترتيبات نظاني جهلان با آنان همراه باشد و همچنين آقاي «بلر »اعلام کرده است که که نبعد در جلسات ناتو آقاي پوتين را به عنوان محرم در جلسات دعوت کنند.هنگامي که که رئيس جمهور آذربايجان در روز 20فوريه 1999اعلام کرد که کشوري از پايگاه نظامي ايالات متحده استقبال خواهد کرد و آماده پيوستن به ناتو است ،نگراني را در منطقه دامن زده روسيه هم متقابلا اعلام کرد که قصد دارد يک پايگاه نظامي تازه در درياي خزر تاسيس کند که مورد اعتراض آقاي هاشمي رفسنجاني قرار گرفت :«ناتو و ايالات متحده مي بايستي بدانند که حضورشان در منطقه عامل تشنج براي خودشان و مانعي در راه استفاده از نفت خزر خواهد بود.»همچنين رئيس جمهور کميته دفاعي دوماي روسيه اخطار کرد که اقدامات آمريکا در زمينه ناتو به جمهوري آذربايجان و درياي خزر ،ايران و روسيه را به همکاري هاي نظامي بيشتر تشويق خواهند کرد حتي مي تواند به صف آرائي تاز ه اي در منطقه منجر گردد .وي گفت در چنين سرانجامي ،روسيه ،ايران ،هند و چين مي توانند اتحاديه اي نظامي براي ايجاد موازنه در برابر گسترش ناتو به منطقه به وجود آوردند. اين صف آرائي ژئواستراتژيک بسار خطرناک در منطقه خزر -آسياي مرکزي خواهد بود که بي جهت از سوي ايالات متحده آمريکا تشويق مي شود بدون آنکه دليلي داشته باشد.
منبع: فصلنامه علمي-پژوهشي ( ويژه نامه علوم سياسي )
ادامه دارد...



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط